نگاه تاریخی به نمایش زنان ایرانی روی صحنه : خستین جشنواره نمایشنامهنویسی ایران ...
خستین جشنواره نمایشنامهنویسی ایران پنجشنبه شب گذشته در حالی به کار خود پایان داد که در بین برگزیدگان این عرصه مهم نامی از زنان نمایشنامهنویس به چشم نمیخورد . روزنامه مردم سالاری: نخستین جشنواره نمایشنامهنویسی ایران پنجشنبه شب گذشته در حالی به کار خود پایان داد که در بین برگزیدگان این عرصه مهم نامی از زنان نمایشنامهنویس به چشم نمیخورد . این عدم حضورفعال بانوان در تئاتر کنونی کشور سبب شد تا نگاهی کنیم به تاریخچه حضور زنان در تئاتر ایران.
قسمت نخست این مقاله را با هم میخوانیم؛
آشنایی ایرانیان با هنر تئاتر - و نه نمایش - به سده 19میلادی، بازمیگردد. زیرا شاخههای گوناگون نمایش در ایران و حضور زنان در آن، مربوط به زمان بسیار طولانی است.
طبق گزارشهای تاریخی اولین زن نمایشگر ایرانی که نام او به جا مانده از زمان ساسانیان است آزاده رومی نام داشته و خنیاگر بهرام گور بوده است. او نقّالی موسیقایی انجام میداده و به دلیل سرزنش بهرام گور برای کشتن بیرحمانه جانوران، در شکار به دست او کشته شد. پس از او»گُردیه» را میتوان از ماهرترین زنان بازیگر زمان ساسانیان دانست، چون بعدها در برابر خسرو پرویز بازی زیبایی را با یک بچه گربه و آراستن او انجام میدهد.
در اوائل اسلام نیز نضربن حارث از نقّالان ایرانی در عربستان بوده که بهگفته استاد باستانی پاریزی از سمیّه خداینامهخوان(که مادر یا زنپدرش بوده) نقّالی و خداینامهخوانی را آموخته است. اما بیگمان بزرگترین و مهمترین زن نمایشگر، نقّال و خداینامهخوان پس از اسلام همسر فردوسی بوده است که خداینامهها را به زبان پهلوی ساسانی برای فردوسی میخواند.
در ایران پس از اسلام نیز خنیاگران متعدّد و معروفی بودهاند. زنان سخنوری که بدون ساز و گاهی با آواز نقّالی مذهبی انجام میدادهاند، زنان خنیاگریکه با ساز و گاهی با آواز نقّالی عرفانی انجام میدادهاند. اما در این مدت هرگز تئاتر به معنی امروزی آن به ایران وارد نشد و هیچ زنی به این عرصه پا نگذاشت.
نخستین تماشاخانه ایران در جمادیالثانی1303ه.ق [1263ه.ش] افتتاح شد، اما هنر تئاتر در ایران،هنری کاملا مردانه بود،زیرا نه تنها زنان نمیتوانستند در صحنه تئاتر ظاهر شوند و مردان ایفاگر نقشهای آنان بودند، بلکه حتی اجازه حضور در تماشاخانه و مشاهده تئاتر را نیز نداشتند. با این حال، در دوره اول مجلس شورای ملی، تنی چند از زنان روشنفکر علاقمندی خود را به هنر تئاتر به عنوان یک عمل اجتماعی هدفمند آشکار کردند.
مثلا «تاج ماه آفاقالدوله»، نمایشنامه»نادرشاه» نوشته نریمان نریمانف را از ترکی به فارسی ترجمه کرد و در سال 1285ه.ش/1907م، با عنوان»نامه نادری»در تهران به چاپ رساند. اما حضور زنان در عرصه تئاتر چه به عنوان بازیگر و چه حتی تماشاگر ممنوع باقی ماند تا سال 1295 هجری شمسی که سیدعلی نصر از وزارت معارف مجوز احداث کمدی ایران را گرفت و در گراند هتل نمایش کمدی را به صحنه برد.
در این مکان به مدت 10 سال بازیگران زن ارمنی، ترک و یهودی بازی میکردند و این حرکت اگرچه که به خودی خود حرکت بزرگ و ثمر بخشی در تاریخچه حضور زنان در تئاتر است اما به هرحال تنها زنان غیرمسلمان و غیرایرانی در آن حضور داشتند و هرگز هیچ زن ایرانیای در این نمایشها پا به صحنه نگذاشت و تابوی حضور زنان ایرانی درتئاتر تا مدتها بعد شکسته نشد. اما در دوره انقلاب مشروطه و به ویژه پس از فتح تهران، آزادیخواهان به تاثیر اجتماعی تئاتر پی بردند و از هنر تئاتر به عنوان بهترین وسیله تربیت توده و آشنا کردن آنها به عیوب قدیم و محاسن جدید استفاده کردند.
از جمله مباحثی که مورد توجه گروههای نمایشی قرار داشت، شرایط زن در خانواده و منزلت اجتماعی او بود. گروههای نمایشی تلاش میکردند تا از طریق هنر تئاتر، تماشاگران که همگی مرد بودند را به تامل و تفکر در رفتارشان نسبت به زنان و دختران وادار کنند و در احقاق حقوق زنان آنان را یاری نمایند، تا آنجا که زن ایرانی برای نخستین بار توانست در صحنه تئاتر حضور یابد و در نمایشنامه«طبیب اجباری» نوشته مولیر به همراه بازیگران مرد در برابر 250 نفر تماشاچی که همگی مرد بودند، بازی کند.این نمایشنامه که درباره حقوق زنان بود، توسط گروه نمایشی ارمنیان و در مدرسه ارمنیان تهران اجرا شد.
در سال 1314«کانون بانوان»تشکیل شد.این کانون در فعالیتهای خود تعدادی نمایشنامه هم روی صحنه آورد که همه آنان در جهت پیشرفت و تمدنخواهی زنان بود. در نیمه دوم سال1302شمسی«مجمع فرهنگی و هنری پیک سعادت نسوان» به همت»ساری امانی» در رشت تاسیس شد و اولین نمایشنامه خود را در 25اسفند 1302با نام«عروسی دختر فروشی» در پنج پرده در تماشاخانه«اولوش بیک»به اجرا گذاشت.
این نمایش وضع نامطلوب زنان و دختران ایران را در خطه شمال مورد انتقاد قرار داده بود.اکثر نقشهای این نمایشنامه را زنان اجرا کرده بودند. متن نمایشنامه دقیقا گزارشی از زندگی زنان آن دوران است و مانند اکثر نمایشنامههایی که توسط این مجمع به مورد تماشا گذاشته میشد، به محرومیت و نقض حقوق زنان تاکید زیادی شده بود.
اما مهم این جاست که متن این نمایشنامههای زنانه- که توسط زنان نوشته میشد –تنها حق حضور در جمعیتهای زنان را داشته و تنها برای زنان به شکلی خصوصی اجرا میشد. چرا که به دلیل شرایط اجتماعی و مذهبی آن دوران، مردان دخالت آشکاری در این فعالیتها نداشتند و این زنان هنردوست و روشنفکر را با بدترین القاب مورد توهین و تحقیر و حتی ضرب و شتم قرار میدادند.
اما زنان در برابر تمامی این ناملایمات تسلیم نشده و در این راه، قدمهای بزرگی برداشتند. زنان هنرمند،خود نمایشنامه مینوشتند تا در این نمایشنامهها به طرح مسائل زنان بپردازند و این نمایشها را برای زنان و دختران اجرا میکردند. اما متاسفانه جامعه مرد سالار و متعصب آن زمان،محفلی برای حضور ماندگار در تاریخ را به آنان نداده و سبب شدند تا حافظه تاریخی ایران، نامی از این نمایشنامهنویسان و کارگردانان صبور و پر قدرت ایران در ذهنها باقی نگذارد.
ویدیو : نگاه تاریخی به نمایش زنان ایرانی روی صحنه