موسیقی هرکی هرکی از زبان خشایار اعتمادی : خشایار اعتمادی روبه‌روی ما نشسته ...


خشایار اعتمادی روبه‌روی ما نشسته و از گذشته‌ و آینده می‌گوید. او كه به نظر پس از درخشش اولیه كمتر در حد نامش كار كرده، در این‌باره به ما و شما توضیح داده است.


صدای بم خشایار اعتمادی، همچنان خاطره بزرگ آنهایی است كه ناگهان شنیدند: «من بهارم تو زمین!» حالا خیلی سال بعد از آنكه نسل اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب جاده‌ها را برای نسل‌های بعدی صاف كرد، خشایار اعتمادی روبه‌روی ما نشسته و از گذشته‌ و آینده می‌گوید. او كه به نظر پس از درخشش اولیه كمتر در حد  نامش كار كرده، در این‌باره به ما و شما توضیح داده است. مصاحبه ما می‌توانست مفصل‌تر از این حرف‌ها باشد اگر جغرافیای كوچك صفحه جواب می‌داد... خشایار اعتمادی پس از دو سال انتظار جدیدترین آلبوم خود را به بازار عرضه خواهد كرد. آلبومی كه عقیده دارد یك نقطه جدید و‌ روشن در كارنامه اوست. امیدواریم كه همین‌طور باشد.

کانون موسیقی امروز ایرانیان خشایار اعتمادی , خشایار اعتمادی , همسر خشایار اعتمادی

    با «راز پنهان » شروع شد

از سال 74 با قطعه «راز پنهان» كه اجرا شده و روی غزلی از حضرت حافظ پخش شد، وارد عرصه موسیقی كشور شدم، از همان سال تمركز روی آلبوم اولم «دلشوره» را به طور جدی آغاز كردم. همان سال  با كار روی 6-5 ملودی  در کنارمرحوم بابك بیات و با همراهی اركستر بزرگ كه در آن زمان به نوبه خود كار نویی محسوب می‌شد، شروع همكاری‌ام  به طور رسمی با صدا و سیما و به شناخته‌تر شدنم منجر شد.«مثل هیچ كس» كار مشترك من و مریم حیدرزاده آلبوم دومم بود كه به علت فضای خاص حسی، قطعات آن كارها در آن زمان با استقبال خوبی روبه‌رو شد. از آن سال به بعد آلبوم‌های «خاتون»،  «طعنه»، «لیلا»، «عاشقی هر كی هر كی شد»، «خدا تو رو ببخشه» و «باید به تو برگردم» از من منتشر شد. «تو محکومی به برگشتن»  هم نام آلبوم جدیدم است که قرار است اواخر مهر ماه به بازار موسیقی عرضه شود.



 هرکی هرکی در موسیقی پاپ

در زمان شروع كار ما در دنیای موسیقی شرایط برای تولید موسیقی پاپ و پرداختن به آن  بسیار سخت بود. آن زمان كارها به صورت پاپ كلاسیك و پاپ سنتی و در سطح غیرحرفه‌ای تولید و ارائه می‌شد همزمان با آغاز فعالیت ما یعنی درست زمانی كه نیاز به حضور و وجود موسیقی پاپ در كشور احساس شد، حمایت از فعالان آن و هدایت درست و كارشناسانه از آنها به نحو منطقی صورت گرفت. در آن سال‌ها اگر كاری ضعیف تولید می‌شد، یا ضعف آن برطرف می‌شد یا كار با ممیزی‌هایی اجازه پخش می‌گرفت یا به راحتی رد می‌شد، اما الان به دلیل حضور این همه خواننده كه اغلب هم كاملا غیرحرفه‌ای هستند، به‌سادگی از بی‌محتوایی كارها می‌گذریم و این جزء دستاوردهای بد رشد موسیقی پاپ ماست. در واقع علت اصلی این همه حضور غیرحرفه‌ای، هدایت نشده بودن مسیر و هدف آنها در موسیقی‌است. كارها غالبا كارشناسی نمی‌شوند و به دلیل عدم حمایت به بسترهای ذی‌صلاح مراجعه نمی‌كنند و طبیعتا به سمت كانال‌ها و راه‌های غیرمجاز رفته و وقتی كه وارد بازار غیرمجاز شوند هیچ كنترل و نظارتی هم روی كیفیت كارهایشان صورت نمی‌گیرد، البته نكته بد این اتفاق این است كه گاهی همین كارهای غیرحرفه‌ای و در عین حال غیرمجاز معرف كارهای پاپ داخل كشور می‌شود در حالی كه سطح خیلی از كارهای مجاز تولید  داخل به مراتب قوی‌تر از آنهاست.



  ما همه اعضای یک خانواده ایم

هیچگاه در جریان موسیقی پاپ فقط به فردیت خودم در حوزه موسیقی پاپ توجه نكردم. زیرا همه ما در این عرصه یك خانواده هستیم چه آن زمان كه تعداد ما به اندازه انگشتان دست بود و چه حالا كه نزدیك به 2 میلیون فعال در حوزه موسیقی داریم و خیل مخاطبان و طرفداران این سبك روز به روز در حال افزایش است. تمام ما در مقابل موسیقی پاپ و رسالت رشد آن یك خانواده واحد هستیم و اگر اتفاق خوبی برای هر كدام از ما در موسیقی بیفتد همگی در آن سهیم هستیم و برعكس هر اتفاق بدی متوجه همه ماست.



 همیشه در کارم تنوع داشتم

طی این سال‌ها ژانر ترانه‌سراها و آهنگسازهایی كه با آنها در تمام مجموعه آلبوم‌ها همكاری داشتم كاملا متفاوت بوده است. من از نیما یوشیج، شاملو، محمد صالح‌علاء، مریم حیدرزاده، روزبه بمانی و افشین یداللهی كار اجرا كرده‌ام. در ساخت ملودی‌ها كار با مرحوم بابك بیات، فریبرز لاچینی، بهروز صفاریان و علیرضا افكاری را تجربه کردم و انتخاب‌های تقریبا دقیق در تولید حدود 100 قطعه آهنگ در قالب 9 آلبوم اختصاصی و 4-3 آلبوم مشترك، تنوع خوبی طی این سال‌ها در كارهایم ایجاد كرد. حضور در 3 جشنواره معتبر موسیقی كه از جمله مهم‌ترین آنها جشنواره بین‌المللی موسیقی سارایوو است و كسب عنوان برترین خواننده در آن جشنواره در میان چندین كشور مسلمان از اتفاقات خوب و خاطره‌انگیز زندگی من بود. اجرای زنده همراه با اركستر بزرگ سارایوو، اركستری كه بوچلی و پاواروتی در آن حضور داشتند هدیه این جشنواره به نفر برتر بود كه به جرات می‌توانم آن را نقطه عطفی در مراحل زندگی موسیقایی بدانم.



کسی که کپی می کند قطعا هنردوست نیست

در رابطه با كپی‌كارها سؤال من این است كه آیا واقعا این مخاطبان هنرمند خود را دوست دارند؟ همه ما باید درك كنیم كه هنرمندان برای اینكه كار خود را با كیفیت تمام به دست طرفدارانشان برسانند شاید گاهی نزدیك به 20 ماه زحمت می‌كشند، اصطكاك می‌بینند و پشت درهای بسته زیادی مانده‌اند تا كاری با كیفیت تهیه و ارائه کنند. یك بسته فرهنگی كه شاید بتواند فرهنگساز یك جوان و در عین حال ارائه‌كننده فرهنگ و هنر یك جامعه باشد را حاضر نیستیم 2 هزار تومان بابت آن هزینه كنیم، در عوض به راحتی آنها را از فضای مجازی دانلود می‌كنیم. به نظر من این عده هیچگاه نمی‌توانند ادعا كنند هنردوست هستند یا هنرمند خود را دوست دارند، زیرا در این جریان هم هنرمند ضرر كرده و  هم بازاری كه سرمایه خود را صرف یک كار فرهنگی می‌كند. وقتی تبلیغات به صورت گسترده و تصویری از طریق رسانه صورت نگیرد مخاطب هم غیرحرفه‌ای عمل خواهد كرد و در نتیجه آن كارها كاملا غیركارشناسانه به دست مخاطب می‌رسد و به همین ترتیب سیطره عملكرد غیرحرفه‌ای گسترش می‌‌یابد. با تمام این تفاسیر اینكه موسیقی با این فراز و نشیب‌‌های فراوان همچنان جریان خوبی دارد، موضوع قابل توجهی است و به‌طورحتم می‌توان به این جریان سر و سامان داد ولی اگر این روند به همین ترتیب ادامه پیدا كند روز به روز ضعف ما در موسیقی محسوس‌تر خواهد شد اگرچه این نكته در تولید كارهای نازل با حجم بالا به خصوص با اشعار بی‌محتوا كاملا مشهود است.



ضرب المثل هرکی بامش بیش برفش بیشتر , فحش هرکی , خشایار اعتمادی کامپیوتر شریف

 گوش های امروز حرفه ای​ترند

به عقیده من گویا ما در این برهه ناگزیر بودیم این فراز و نشیب‌ها و كم‌ و كاستی‌ها را ببینیم و تجربه كنیم. دهه 80 شاهد حضور كارهای زرد فراوانی چه در مطبوعات، آثار هنری و چه در موسیقی، فیلم و... بودیم ولی به نظرم باید این دوران را طی می‌كردیم تا امروز مخاطب بتواند تشخیص درستی بین بد و خوب داشته باشد. مخاطب امروز موسیقی نسبت به حدود یكی، دو سال پیش بسیار حرفه‌ای تر عمل می‌كند و این شاید به دلیل حجم آن همه كار ضعیف تولید شده باشد كه مخاطب را به نقطه‌ای برساند كه گوش خود را آلوده و مشغول شنیدن هر كاری نكند.



   ماجرای من و سارقان باج‌گیر

گرچه آلبوم «تو محكومی به برگشتن» زمان زیادی را برای انتخاب ترانه به خود اختصاص داده است اما علت تاخیر در توزیع آن اتفاق عجیبی بود كه چند هفته پیش با تهدیدهایی از سمت فردی ناشناس آغاز شد. به این ترتیب كه آنها تقاضای مبلغی پول را در ازای پخش نكردن فایل‌های آلبوم با صدای شخص دیگری را داشتند. در ابتدا این تهدیدها را جدی نگرفتیم تا وقتی كه دو قطعه از كارهای آلبوم را با صدای شخص دیگری روی سایت خودم دیدم. با پیگیری و مراجعه به دادسرای ویژه جرایم رایانه‌ای افراد مورد نظر را شناسایی و بعد از اعتراف آنها، عاملان این سرقت فرهنگی دستگیر شدند. از همین جا كمال تشكر را از تلاش‌های پلیس فتا دارم كه با ضرب‌الاجل خود جلوی یك جنجال فرهنگی را گرفتند و سایت‌های موسیقی‌ای كه با حمایت خود از پخش آن جلوگیری كردند. مسعود رهبر، احسان حاجیان و سعید بنازاده برای به ثمر رسیدن این آلبوم زحمات زیادی كشیدند. جای بهروز صفاریان هم در بین آهنگسازان آلبوم تازه‌ام بسیار خالی است.



 بقیه هم باید باشند

همیشه از حضور چهره‌های نو و تازه‌نفس در موسیقی استقبال می‌كردم چون تنها به جریان موسیقی فكر می‌كنم. لزومی ندارد كه همیشه و همه جا خشایار اعتمادی باشد. در كنار خیل دیگر هنرمندان خشایار اعتمادی هم می‌تواند باشد. اما من به شخصه بعد از تجربه‌های خوب در اجراهای زنده با حدود 18هزار طرفدار، تیراژهای بالایی از فروش آلبوم‌هایم و همراهی با اركسترهای بزرگ و موفق به خصوص در كنار بزرگان موسیقی در جشنواره سارایوو به نقطه‌ای از رضایت رسیده‌ام كه تا حدی از فضای ارائه موفق‌تر كارهای خودم جا بمانم. در واقع تمام حرفم این است كه سن موسیقایی ما بالا و پایین‌های مسیر موسیقی را كاملا چشید بنابراین هیچگاه به فكر این نبودم كه باید به هر قیمتی حضور داشته باشم. امروزه حضور پررنگ‌ فقط با حضور در رسانه یا اجرای تیتراژهای مناسبتی مختلف برای دیگران معنی می‌گیرد در حالی كه به عقیده من هرگاه بدانم حرفی برای گفتن دارم و می‌توانم تاثیرگذار باشم، قطعا اعلام حضور خواهم كرد.



ویدیو : موسیقی هرکی هرکی از زبان خشایار اعتمادی