لارسون گرین، مدیر تنبل مایکروسافت! : جولی لارسون گرین، متولد 1962، از سال 1993 ...

جولی لارسون گرین، متولد 1962، از سال 1993 در مایکروسافت مشغول به فعالیت بوده و در حال حاضر مدیر ارشد تجربه ی کاربری تیم «زندگی و کار من» این شرکت است. وب سایت دیجیاتو - پیام ادیب: جولی لارسون گرین، متولد 1962، از سال 1993 در مایکروسافت مشغول به فعالیت بوده و در حال حاضر مدیر ارشد تجربه ی کاربری تیم «زندگی و کار من» این شرکت است. او فرایند به کارگیری نوارهای مایکروسافت آفیس 2007 را مدیریت کرد و برای این کار جایزه ی رهبری فنی سال 2013 را به خود اختصاص داد. وی اعتقاد دارد «رابط کاربری همان خدمات مشتریان برای کامپیوتر است». گرین مدرک لیسانس مدیریت کسب و کار خود را از دانشگاه وسترن واشنگتن دریافت کرده است. اولین شغل او پشتیبانی فنی شرکت آلدوس بود.

وی که برنامه نویسی خودآموخته است، فوق لیسانس خود را در رشته ی مهندسی نرم افزار گرفت و به عنوان رهبر توسعه در آلدوس به کار گرفته شد و بعدتر در سال 1993 به استخدام مایکروسافت در آمد. آنچه در ادامه می خوانید، مزیت غیر منتظره ی تنبلی از نگاه لارسون گرین است.



کار لارسون گرین در مایکروسافت به عنوان مدیر ارشد تجربه ی کاربری این است که به افراد کمک کند بهتر کار کنند. اما وقتی پای روز کاری خودش به میان می آید، رویکردی نسبتاً دور از عقل در پیش می گیرد. این کهنه کار مایکروسافت با 22 سال تجربه در این شرکت، مسئولیت تجربه ی کاربران هنگام کار با نرم افزار آفیس و دیگر ابزار های مایکروسافت برای کامپیوتر های شخصی، گوشی های موبایل، فناوری های پوشیدنی و تبلت ها را بر عهده دارد.

او در این باره می گوید: «ما می خواهیم به افراد کمک کنیم منبع کمیاب زمان خود را بهتر مدیریت کنند». اما خود او چگونه این کار را انجام می دهد؟ از زبان خودش بخوانید:

استراتژی غلبه بر تعلل

«من آدم بسیار تعلل کار و نسبتاً تنبلی هستم. تنبل بودن کارایی من را بالا می برد، چون سعی می کنم برای انجام دادن بهترین کار ممکن در کمترین زمان، راه های مختلفی پیدا کنم. این را هم می دانم که برای کار کردن احتیاج دارم تحت فشار قرار بگیرم و تعلل یکی از آن کارهایی است که فشار لازم برای کار کردن من را فراهم می کند».

نظام مدیریت زمان



«من خیلی چیز ها را در ذهنم نگه می دارم؛ از آدم هایی که باید با آنها صحبت کنم گرفته تا پروژه هایی که باید رویشان کار کنم. به همین دلیل معمولاً فهرستی تمام نشدنی از کارهایی دارم که باید انجامشان دهم. از طرفی خیلی چیز ها را هم در Outlook نگه می دارم. ایمیل های خوانده نشده یکی از کارهایی است که در فهرست مذکور قرار دارد».

اهمیت رسانه ها

«پیش از آنکه از رختخواب بیرون بیایم، توئیتر و فیسبوک را به دنبال مطالبی که درباره ی مایکروسافت منتشر شده چک می کنم. چنین کاری معمولاً کار سازنده ای تلقی نمی شود، خیلی ها این کار را مطالعه در وقت آزاد می دانند. اما اغلب مواقع جایی به دردم می خورد و با خودم می گویم قبلاً مقاله ای در این باره خوانده ام، می شود فکری برایش کرد».



آغازی بی سر و صدا

«من به زمانی احتیاج دارم که بتوانم در آن فکر کنم. به همین دلیل معمولاً صبح ها یکی دو ساعت وقت برای فکر کردن باز می کنم. با این کار متمرکز می شوم و می توانم به باقی کارهایم برسم».
یک توصیه ی فوق العاده

«والدین من همیشه روی به پایان رساندن کاری که شروع شده، و انجام کاری که قولش داده شده تأکید داشتند. این موضوع خیلی زود در خانواده ی ما جا افتاد. من و خواهرم هر دو بیشتر از بقیه به کارهایمان می رسیم و به نظرم علتش همان توصیه های پدر و مادرم بوده است».