عباس عبدی: توهین‌ قومی و نژادی ممنوع : عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: به ...


عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: به نظر می‌رسد دستگاه نظارتی دولتی آنقدر غرق در برخی نظارت‌های سیاسی بر رسانه‌های غیررسمی است كه یكی از مهم‌ترین زمینه‌های تخلف را نادیده می‌گیرند؛ تخلفی كه به مرور زمان تبدیل به یك فرهنگ مبتذل و مخرب می‌شود. عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: به نظر می‌رسد دستگاه نظارتی دولتی آنقدر غرق در برخی نظارت‌های سیاسی بر رسانه‌های غیررسمی است كه یكی از مهم‌ترین زمینه‌های تخلف را نادیده می‌گیرند؛ تخلفی كه به مرور زمان تبدیل به یك فرهنگ مبتذل و مخرب می‌شود.

این فرهنگ ناهنجار چیزی نیست جز توهین به اقوام و نژادها و ادیان و مولفه‌های مشابه متمایز‌كننده انسان‌ها.

البته این معضل مختص جامعه ما نیست و شاید هم شدت آن در ایران كمتر از سایر جوامع باشد، ولی به‌طور كلی اگر نتوانیم مانع از رشد آن شویم، دیر یا زود با بحرانی مواجه می‌شویم كه امنیت و ثبات ما و از آن مهم‌تر بنیان‌های اخلاقی ما را در خطر قرار خواهد داد.

در قانون اساسی و قوانین عادی منع توهین‌ها متوجه اشخاص و مقامات سیاسی و نهادهای مذهبی است و اشاره‌ای به نفی توهین‌های نژادی و زبانی و قومی نشده است، هرچند بعدها در قانون مطبوعات چند مورد به این مجموعه اضافه شد و در برخی آیین‌نامه‌های دولتی نیز بر ممنوعیت اقداماتی كه با تحریك و اختلاف نژادی و استهزای آنان همراه باشد تاكید شده است ولی این موارد، به معنای منع قانونی و تلقی شدن جرم نیست.

اگر ٥٠ سال پیش از كسی پرسیده می‌شد كه خطرات زیست محیطی برای ایران چقدر است، افراد اندكی متوجه این مساله بودند، ولی امروز، حتی روستاهای دورافتاده نیز از این خطر و آلودگی محیط زیست مصون نیستند چه رسد به شهرهای بزرگ، زیرا مشكلات اندك‌اندك بزرگ می‌شوند.

مشكلاتی كه در ابتدای راه، قابل حل و درمان بود در میانه و پایان راه به معضلات بزرگ و غیرقابل حل تبدیل می‌شوند. اگر آلودگی‌های محیط زیستی تبدیل به یكی از مشكلات و مسائل مهم ما شد، به دلیل بی‌توجهی در گذشته بوده، اكنون نیز تردید نباید داشت كه در سال‌های نه‌چندان طولانی با مسائل قومی و مذهبی مواجه خواهیم شد؛ مسائلی كه امروز قابل حل است، ولی معلوم نیست كه فردا هم قابل حل باشد.

گره‌هایی است كه امروز با دست و به سادگی قابل باز شدن است ولی معلوم نیست كه فردای روزگار با دندان هم بتوان بازشان كرد.

در سال ١٣٨٥، انتشار یك كاریكاتور در روزنامه ایران موجب بحرانی امنیتی و ملی شد، همان موقع طرحی در نفی توهین قومی ارایه شد، ولی در عمل پیشرفتی دیده نشد، اكنون در مرحله حساس‌تری هستیم.

این موضوع نه فقط مساله ایران كه در جهان غرب هم حساسیت‌های خود را دارد. بخشی از علل بحران‌های امنیتی غرب ریشه در این تفاوت‌های قومی و نژادی و مذهبی و نادیده گرفته شدن آنها یا تحقیر و توهین به آنها دارد. متاسفانه در ایران واكنش‌های ما چه در عرصه حكومتی و چه در عرصه مدنی و حتی روشنفكری در این زمینه بسیار كم‌رنگ است.

تاسف‌بارتر اینكه در گذشته برخی از پیشگامان روشنفكری ما خودشان آتش‌بیار این معركه بودند. چندی پیش یكی از دست‌اندركاران، اوباما را كاكاسیاه نامید كه آشكارا توهین نژادی است و اگر در جامعه پیشرفته بود، تبعات سنگینی متوجه او می‌شد.

اكنون هم اختلافات گوناگون با كشورهای منطقه زمینه را برای رشد توهین‌های نژادی و قومی در رسانه‌های غیررسمی مثل وایبر و وبلاگ‌ها فراهم كرده است. این اتفاقات در زمینه‌هایی همچون فوتبال كه گروه‌های اجتماعی غیرمسوول‌تری در آن فعال هستند، بیشتر مشاهده می‌شود. برای نمونه وقتی یك تیم ایرانی با یك تیم عربی به ویژه سعودی مسابقه دارد، رجزخوانی‌های مبتذل خود را آغاز می‌كنند.

شعارهای مبتذلی كه در این مورد سر دادند جملگی حكایت از ظرفیت بروز این بیماری در جامعه ایران دارد. حتی اگر بخش قابل توجهی از هموطنان ما عرب نبودند، باز هم این نوع توهین‌ها خلاف انسانیت و ارزش‌های اسلامی و نیز ارزش‌های یك جامعه متمدن است، چه رسد به اینكه بخش قابل توجهی از مردم یك استان ایران از این قوم هستند.

اگر چه این نوع رفتارها بیشتر از سوی طبقات محروم جامعه بروز می‌كند كه در پی پوشاندن شكست‌ها و ناكامی‌های خویش هستند، ولی در ادامه ممكن است به یك ذهنیت فرهنگی تبدیل شود و سایرین را هم آلوده كند همچنان كه در ایران تا حدی شده است.

این نوع نگرش‌ها در محیط‌های غیرمسوول و بدون نظارت به سرعت رشد می‌كند. به همین دلیل است كه محیط‌های ورزشی و استادیوم‌ها بیش از سایر محیط‌ها برای شكل‌گیری آنها مستعد هستند.

بنابراین پیشنهاد موكد این است كه برای مقابله با شكل‌گیری و رسوب این فرهنگ و رفتار زننده، قانون متناسبی در نفی هرگونه تحقیر و توهین (غیرشخصی) تدوین و از آن مهم‌تر اینكه با قاطعیت اجرا شود.

جامعه ایرانی در طول تاریخ خود جامعه‌ای متكثر بوده و باید به همه احترام گذاشت، با این حال اگر چنین كثرتی هم در جامعه ایران نبود باید علیه این رفتارها موضع گرفت و عاملان آن را مجازات كرد و به‌طور طبیعی و در اقدامات پیشگیرانه، اگر به اسلام معتقدیم وجود این تفاوت‌ها را براساس آیه شریفه، «انا خلقناكم من ذكر و انثی و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم» به فرزندان‌مان آموزش دهیم و آن ویژگی‌ها را عامل برتری بر یكدیگر ندانیم و اگر هم خود را متمدن می‌دانیم باید بپذیریم كه یك ارزش قطعی برای شناسایی یك جامعه متمدن از غیر آن میزان مخالفت آنها با برتری‌های نژادی و... است.

اگر هم فقط قلب ما برای كشورمان می‌تپد باور كنیم كه جامعه ایران در طول تاریخ خود متكثر بوده و اكنون هم بقای آن در احترام گذاشتن به این تكثر است.


ویدیو : عباس عبدی: توهین‌ قومی و نژادی ممنوع