روزبهانی: دوست ندارم مثل تایسون شوم : قهرمان بوکس ایران می گوید تفکرش در مسابقات ...
قهرمان بوکس ایران می گوید تفکرش در مسابقات این است:«یا می برم،یا می برم!» خبر آنلاین: یکی چپ، یکی راست و یکی... احسان روزبهانی؛ با صورتی زخمی و بینی شکسته در خبرورزشی. به خاطر قولی که داده بود آمد. اگر نه آنقدر خسته بود که به قول خودش: «کوفتهام، کوفتة کوفته.» او با سهمیه المپیک آمده بود. سهمیهای که هزار و یک امید پشت آن خوابیده است. بوکس از آن دسته ورزشهایی است که در ایران توجه چندانی به آن نمیشود. به همین دلیل هم هست که ورزشکاران این رشته درآمد خوبی ندارند و بعضی از آنها مثل احسان مجبورند در خارج از ایران مشت بزنند و در کشورهای همسایه وارد رینگ شوند. با این حال وقتی پای ایران و افتخارآفرینی برای ایران به میان میآید، روزبهانی مثل خیلی از ورزشکاران دیگر بیخیال پول کشورهای دیگر میشود و فقط برای کشورش مشت میزند.
نمونهاش همین مسابقات كسب سهمیه المپیك در لیگ ستارگان جهان. «قید پول قزاقستانیها را زدم، آنهم فقط به این دلیل كه میخواستم ایران نمایندهای در لیگ ستارگان داشته باشد و سهمیه المپیك را كسب كند.»
روزبهانی در این گفتوگو از همه چیز و همه كس حرف زد. از نامهربانیهایی كه با او شده تا وعدههای واهی كه خیلی از مسئولان در طول این سالها دادهاند. با این حال روزبهانی یك هدف بزرگ دارد؛ اینكه در رینگ المپیك بجنگد و برای ایران حتی اگر شده یك مدال برنز بگیرد.
اصلاً چطور شد كه احسان روزبهانی بوكسور شد؟ این همه رشته ورزشی و...
من بچه شیطانی بودم. خیلی زیاد. همه عزا میگرفتند وقتی مهمانی میرفتیم. برادر من بوكسور بود و دو دوره طلای كشوری دارد. او به باشگاه میرفت و من هم همراهش میرفتم. وقتی برمیگشتم خانه، خیلی زود خوابم میبرد. به همین دلیل همه خوشحال بودند از اینكه من خوابیدهام. خانواده، برادرم را تشویق میكردند كه احسان را همراه خودت به باشگاه ببر! میخواستند از دست من راحت شوند. گذشت و گذشت تا اینكه سال 83 من در نخستین مسابقه جوانان تهران شركت كردم. البته آن زمان سن من كافی نبود ولی پارتیبازی كردم و در مسابقات شركت كردم. آن زمان سه نفر را زدم و به اردو دعوت شدم. اوایل خیال میكردم همه چیز الكی است. از سال 84 یواش یواش وارد مسابقات باشگاهی، تهران، قهرمانی كشور، مدال طلا، دعوت به اردوی جوانان، انتخابی و فیكس شدن در تیمملی شدم. مسابقات هندوستان سال 2011 نخستین تجربه خارجی من بود. اولین سفرم بود. اولین كسی هم بودم كه تنها به سفر رفتم. آن زمان ویزای من نیامده بود و بچهها همه رفتند و من كارم شده بود گریه كردن. خیلی تلاش كردم. به خاطر اینكه وزنم را نگه دارم در خانه طناب میزدم اما همزمان گریه هم میكردم. تا صبح شد و برای من هم بلیت گرفتند. رفتم و اولین بازیام با كاپیتان هندوستان بود. به خاطر اتفاقاتی كه افتاده بود عقدهای شده بودم. آن مسابقه را 42 بر 20 بردم و شدم پرامتیازترین بازیكن مسابقات اما بازی فینال را به قزاق باختم، چون تجربه نداشتم.
راهكار بهتری برای مهار تو در خانه نبود؟ كتك زدن و...
اصلاً، هر جا میرفتم میگفتند احسان آمد. حتماً یك اتفاقی میافتاد. یا خودم آسیب میدیدم یا دیگران.
در مدرسه چطور؟
هر روز دعوا بود.
پس حسابی دعوایی بودی كه بوكسور شدی؟
آن موقع كه عشق فقط دعوا بود. البته آن زمان كه بوكس بازی نمیكردم اما دعوا همیشه بود.
و حتماً نمره انضباطت صفر؟
نه بابا. با همه ناظمها رفیق بودم و همیشه 19 یا بیست میگرفتم!
دَرسَت چطور بود؟
كلاً در درس و مدرسه ضعیف بودم اما الان در مقطع كاردانی، معماری میخوانم.
چرا معماری؟
چون همه ورزشكاران رفتند سمت تربیت بدنی. حالا دور از شوخی، معماری رشته دوران دبیرستانم بود.
درباره لیگ ستارگان حرف بزن. جایی كه نخستین سهمیه المپیك را برای ایران گرفتی. تو 4 تا بازی كردی. فكر میكنی كدام یك از بازیها سختتر بود؟
من تلاش زیادی كردم اما همه بازیها سخت بود. 8 راند بوكس بود و نمیشود گفت كدام سخت بود. حریفان همه خوب بودند و جزو 8 نفر ستارگان جهان. بهتر است بگویم كه بازی آسانی نداشتم. در این مسابقات فقط باید آماده باشی. یك ذره پایت بلغزد ناكاوت میشوی.
قرعهكشی مسابقات...
اصلاً خودم هم نمیدانم. فقط این را درك كردم كه بازی اول و بازی سوم خیلی مهم است. اگر بازی اول را میباختم معلوم نبود چه بلایی سرم میآمد. من فقط رفتم و مبارزه كردم. حتی كادرفنی هم از سیستم این بازیها سر درنیاوردند. نمیدانم چرا این قدر پیچیده بود.
این روزها چه اتفاقهایی دارد در بوكس میافتد؟آن از داوریهایش و این هم از قرعهكشی مسابقات اما در كل برای تو خوب بود.
من فقط یك باخت در این مسابقات داشتم. آن هم مقابل حریف روس كه من را بازاندند. این بوكسور روس در دو بازی آخر خودش ناكاوت شد. آن هم مقابل حریفانی كه من آنها را برده بودم. در بوكس مافیا وجود دارد و شرطبندی زیاد میشود.
حتی در بوكس آماتور؟
بوكس آماتور كه دست قزاقهاست. آنها نفوذ زیادی دارند. آنقدر كه در بازی علی مظاهری، او را برنده كردند! چون اگر حریف اردنی میآمد بالا برای قزاقها بد میشد.
خود علی هم این را میداند؟
روشن است. حتی مادربزرگ من هم فهمید این موضوع را. او میگفت چطور این اتفاق افتاد. مادربزرگم میگفت از این ورزش بیا بیرون كه فایدهای ندارد.
پول و درآمد چطور؟
من هرچه تا امروز درآوردهام از حضورم در مسابقات قزاقستان است. در ایران چیزی درنیاوردم. قبل از اینچئون شش ماه حقوق یك میلیونی دادند كه...
بعید است كه این رقم حتی برای تغذیه شما هم كافی باشد.
هزینه ورزش حرفهای زیاد است. این یك میلیونی كه میدادند هیچ چیز نیست. ورزشكار قزاق ماهی 7 هزار دلار میگیرد. خانه و ماشین هم دارد. در همین مسابقات ستارگان جهان، من ماهی 10 هزار دلار قزاقستان را ول كردم تا در این مسابقات شركت كنم. آنهم به این دلیل كه یك نماینده از ایران باشد. هیچ حقوقی ندارد. حتی فدراسیون ما نمیدانست من در چه مقطعی هستم. آنها به من میگفتند چرا نمیروی قزاقستان؟! آقایان بهرامینژاد و احدی در این مدت خیلی به من كمك كردند. دكتر بهرامینژاد كه مثل برادرم است. احدی هم همیشه برای من وقت گذاشته. در بازی اول كه كسی نیامد وقتی حریفم را بردم تازه فهمیدند كه نه بابا مسابقات سطحش بالاتر از این حرفهاست. من ازبكستانی را بردم كه سوم جهان بود. من فرانسه را بردم كه همه را میكشد و...
تو در لیگ قزاقستان بازی نكردی. بوكسور قزاق هم در این مسابقات شركت نكرد و خودش را به لیگ ستارگان رساند. پس اهمیت این مسابقات آنقدر بالا بوده كه همه بیخیال پول و این چیزها شوند.
خیلی بالا. در این مسابقات فقط رنكهای یك تا 8 دنیا را دعوت میكنند.
رنكینگ تو زمانی كه به این مسابقات دعوت شدی چند بود؟
من رنك 5 بودم اما حالا در رتبه اول قرار دارم.
تو در این دو، سه سال اخیر رشد فوقالعادهای كردی اما همچنان یك مدال معتبر در كارنامهات كم است. مدالی كه میتواند ورزش بوكس ما را كاملاً متحول كند.
من این مدال را ندارم اما انشاءا... در المپیك این كار را میكنم اما قبول كنید كه حتی اگر من این مدال را بگیرم در بوكس هیچ اتفاقی نمیافتد. من برای دل خودم و به خاطر مردم این كار را انجام میدهم. من در مسابقات جهانی قزاقستان مدال را در گردن خودم میدیدم اما كتفم شكست و نتوانستم در این مسابقات شركت كنم.
این روحیهات خیلی خوب است كه همیشه خودت را برنده میدانی.
در المپیك لندن تنها كسی كه قول مدال داد من بودم اما همه دیدند كه حقم را چطور خوردند.
فكر نمیكنی با این شرایط بهتر است اینطور فكر كنی كه وقتی وارد رینگ میشوی بازی برای تو از امتیاز 5 شروع شود؟ ممكن است روزی به این قدرت برسی؟
من نمیگویم میرسم اما همیشه در مسابقات فقط برای پیروزی بازی كردهام.
اما اگر در مسابقه با قزاقها فرق بین پیروزی و شكست فقط دو مشت باشد، این دو مشت یا دو امتیاز را ممكن است به تو ندهند.
من روز دوشنبه افتخار این را داشتم كه پذیرای محمد بنا، حمید سوریان و خیلی از بزرگان باشم. آقای بنا از من پرسید بازی آخرت چه شد؟ به ایشان گفتم بازی آخر اینقدر استرس داشتم كه نمیتوانستم نفس بكشم. دكتر بهرامینژاد ترسیده بود. برای اینكه خودم را آرام كنم نیم ساعت رفتم داخل سالن و با هدفون داخل گوش، تماشاگران و رینگ را تماشا كردم. بعد از نیم ساعت گفتم آماده میشوم و میروم داخل رینگ. با خودم گفتم یا میبرم یا میبرم! من رفتم و شش بر دو بازی را بردم. 8 راند بوكس برایم سخت بود. تا به حال 8 راند بوكس نكرده بودم. بعد از راند 5 فقط تابلو را نگاه میكردم و خدا را شكر كه بردم.
اما در المپیك سه راند است. خیلی دوست داریم كه اگر به حریف قزاق برخورد كردی طوری شود كه بگوییم به داوری باخت.
دیگر نمیگذارم داور حقم را بخورد. سه هفته پس از المپیك من رفتم قزاقستان. خود قزاقها به من میگفتند تو نباختی. خودم هم میگویم نباختم. وقتی چیزی كه روشن است دیگر چه دلیلی است آن را مطرح كنم. داوری است دیگر. این بار قرار شده وقتی با او بازی میكنم دیگر دستكش نپوشم و بروم دستش را بگیرم بالا تا برنده اعلام شود.
موهایت همیشه كوتاه است. این به خاطر ترساندن حریفان است یا...
من مدل موهایم همین است. كچلی به من میآید. خودم هم دوست دارم.
نسبت به تحریك حریف تأثیری ندارد؟
نه اما من هجومی بوكس میكنم كه همه حریفانم میترسند.
در بچگی بوكس هم تماشا میكردی؟
من همین الان هم بوكس نمیبینم. حتی بوكس حریفانم را. دوست ندارم.
چرا؟
دوست ندارم. من یك بار دیدم و پس از آنالیز كردن گفتم حریف قزاق را میبرم. رفتم در رینگ و همه آنالیزهایی كه كرده بودیم برعكس شد. حریف من اصلاً آن طوری بوكس نكرد. در تمرین سرمربی میگفت این كار را بكن و آن كار را نكن.
پس این نشان میدهد كه آنها هم از این آنالیزها استفاده میكنند.
خود قزاقها با زور هم كه شده در سالن كنفرانس فیلم میگذارند و بازیها را آنالیز میكنند اما من خوشم نمیآید و مدام در اینترنت بودم. من زندگینامه محمد علی كلی و تایسون را خواندهام. آنهم فقط در حدی كه كمی در موردشان بدانم.
احسان روزبهانی تا چه زمانی به بوكس ادامه میدهد؟
فعلاً كه میخواهم بروم بوكس حرفهای و پول دربیاورم. پول در بوكس حرفهای است.
روزبهانی وارد عرصه سیاست میشود؟
نه، ولی دوست دارم وارد سینما شوم.
پیشنهادی برای بازیگری شده؟
نه، اما پیشنهاد میشود. دوست صمیمیام محمدرضا فروتن است. با حمید آقاگلیان هم دوست هستم.
به نظر فروتن خودش هم بوكسور است؟
بله، خوب هم كار میكند. فروتن خیلی مرد است. حامد بهداد هم بوكس كار میكند. گلزار هم دوست دارد بوكس كار كند. الناز شاكردوست هم همینطور.
حامد بهداد خوب است؟
بله؛ استعداد دارد.
پس قرار است مثل سیلوستر استالونه در نقش «راكی» بازی كنی؟
نه، اگر روزی فیلمی هم درست شود، دوست ندارم رزمی باشد. عاشقانه و اجتماعی باشد بهتر است.
زمان زیادی تا المپیك باقی نمانده است. این بار هم روزبهانی قول مدال میدهد؟
این بار دیگر این كار را نمیكنم. یك بار قول مدال دادم و دیدید كه چه شرایطی پیش آمد. من تا امروز با همه حریفهای خوبم بازی كردهام و آنها را بردهام. البته شرایط بوكس آماتور با حرفهای فرق میكند. در سه راند باید زود امتیاز بگیری. تا بدنتان گرم میشود بازی تمام میشود. درست است كه بوكس حرفهای سختیاش دوچندان است اما در این بوكس میتوانید راحت فكر كنید. زمان زیاد است و میتوانید به موقع امتیاز بگیرید. انشاءا... همه چیز عوض میشود و من هم روزهای خوبی در المپیك خواهم داشت.
مشكل حریف تمرینیات حل شد؟
بله. خدا را شكر یك سری از بچهها مثل آقایان سجاد محرابی، سینا قلندری و علی دهقان زحمات زیادی برای من كشیدند كه از همه آنها تشكر میكنم. آنها خیلی به من كمك كردند.
برای المپیك چطور؟ مشكلی كه وجود ندارد؟
فعلاً كه فدراسیون هیچ كاری برای من نكرده است اما از الان به بعد قولهایی دادهاند كه قرار است انجام بدهند. باید ببینم مربیان چه تصمیمی میگیرند. احدی و بهرامینژاد به من میگویند كه در چه اردوهایی باید شركت كنم. البته شاید تا المپیك بروم لیگ قزاقستان بازی كنم. این هم بستگی به شرایط دارد. باید ببینم آیا فدراسیون حقوق خوبی به من میدهد یا نه. الان شما احسان حدادی را ببینید. فدراسیون دوومیدانی برای این ورزشكار همه كار میكند.
اما آنها فقط همین احسان حدادی را دارند. او مدال نقره المپیك را دارد. شاید تو هم اگر مدال داشتی شرایطت مثل حدادی بود.
مدال و مدال و مدال.
به نظرت پس از برداشتن كلاه، مسابقات بوكس جذابتر نشد؟
عالی. من كه خیلی با این اتفاق حال كردم.
احسان روزبهانی دوست دارد روزی مثل كدام بوكسور جهان شود؟
نه محمد علی و نه تایسون. دوست دارم فقط خودم باشم و قهرمان جهان شوم.
احسان! فوتبال را هم دنبال میكنی؟
نه، مگر آنها مبارزات من را میبینند كه من هم فوتبال تماشا كنم؟ اما چند تا دوست و رفیق دارم. مثل آندو، كریم انصاریفرد و...
ویدیو : روزبهانی: دوست ندارم مثل تایسون شوم