رقابت رفقا! :   آرایش سیاسی اصولگرایان برای انتخابات ریاست‌جمهوری رقابت رفقا در ...



رقابت , شورای رقابت , رقابت ناسالم

 

آرایش سیاسی اصولگرایان برای انتخابات ریاست‌جمهوری

رقابت رفقا

در حالی كه كمتر از شش ماه به دولتداری محمود احمدی‌نژاد باقی مانده است اصولگرایان حال و هوای خوشی ندارند.

آنان از یك سو منطق انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد را كشف نكرده‌اند و از سوی دیگر روزی نیست كه رودرروی یكدیگر قرار نگیرند و اقدام به افشاگری علیه هم نكنند. اختلافات بین اصولگرایان این روزها دیگر نیازی به كند و كاو و جست‌وجوگری ندارد.

شكاف بین جریان‌ها و گروه‌های اصولگرا در نبود اصلاح‌طلبان آنچنان عمیق شده است كه ریش‌سفیدان و پدران معنوی اصولگرا هم واهمه‌یی از اعلام این اختلافات ندارند.

«رفاقت» در میان اصولگرایان حتی دیگر رنگ و بوی «رقابت» ندارد. اگر پیش از انتخابات مجلس نهم اصولگرایان با دو سرِ جبهه متحد (مریدان آیت‌الله مهدوی‌كنی) و جبهه پایداری (مریدان آیت‌الله مصباح‌یزدی) مبانی ایدئولوژیك، منطق و رفتارهای سیاسی یكدیگر را مورد عتاب و خطاب قرار می‌دادند و از دوئل راست سنتی در برابر راست گلخانه‌یی به نمایش گذاشته شد، در حال حاضر پیكره اصولگرایی دیگر تنها دوسر ندارد كه از هر گوشه و كنار اردوگاه اصولگرایان فریاد «انا رجل» مدعیان این جریان سیاسی برای ریاست‌جمهوری شنیده می‌شود. 

اما به واقع كدامین اتفاق باعث اتمیزه شدن اصولگرایان و تكه‌تكه شدن آنان شد؟ اصولگرایان چند فرقه و گروه شده‌اند و اصولگرایی چند قطب دارد؟ آبشخور اختلافات اصولگرایان كجاست؟تفاوت خاستگاهی جریان‌های موجود در اردوگاه اصولگرایان در چیست و جغرافیای ذهنی سران این گروه‌ها متشكل از چه كدها و نقاط هدف‌گذاری شده‌یی است؟ 

تفاوت نگرش‌های اصولگرایان به محمود احمدی‌نژاد، هاشمی‌رفسنجانی، اصلاح‌طلبان، حوادث پس از انتخابات 88 زاییده چه منطق و هدفی است؟ آینده اصولگرایان چه خواهد شد؟ چرا تاكید دیروز اصولگرایان بر مقوله «وحدت» در حال حاضر به مساله «ائتلاف» تنازل پیدا كرده است؟

مطلوب‌ترین گزینه اصولگرایان برای جانشینی محمود احمدی‌نژاد چه كسی خواهد بود؟ پاسخ به این سوال‌ها، شمای نسبی آرایش سیاسی اصولگرایان را به نمایش خواهد گذاشت. پیش نیاز تحلیل وضعیت و موقعیت اصولگرایان نگاه به كمی عقب‌تر است؛ جایی كه اختلاف‌ها آغاز شد.

قهر 11 روزه وآغاز فصل جدایی‌ها

محمود احمدی‌نژاد دیگر تاب تحمل حیدر مصلحی وزیر اطلاعات را نداشت. حكم بركناری مصلحی با مخالفت رهبری منجر به قهر 11 روزه احمدی‌نژاد شد؛ مساله‌یی كه از ناراحتی‌ها و نگرانی‌های اصولگرایان از اقدامات احمدی‌نژاد پرده برداشت.

ماجرای بركناری و ابقای وزیر اطلاعات آغاز فصل جدایی اصولگرایان از یكدیگر بود. عده‌یی در مقام ولایت‌پذیری رییس دولت تشكیك وارد كردند و حامیان احمدی‌نژاد این موضوع را حق او خواندند.

انتخابات مجلس نهم؛ دوئل راست سنتی در برابر راست رادیكال

انتخابات مجلس نهم دیگر دو قطبی راست - چپ، اصولگرا - اصلاح‌طلب نبودكه این انتخابات بی‌شك رودررویی راست سنتی با راست انقلابی بود؛ منتقدان احمدی‌نژاد در برابر حامیان احمدی‌نژاد. جبهه پایداری با هماهنگی و توصیه آیت‌الله مصباح‌یزدی اعلام موجودیت كرد تا فقیه سرشناس تهران (آیت‌الله مهدوی‌كنی) شاهد خروج آیت‌الله مصباح‌یزدی از ساحت ایدئولوژیك و ورود وی به عرصه فعالیت سیاسی باشد.

شروع فعالیت جبهه پایداری به مذاق راست‌های نامدار خوش نیامد و پروژه وحدت اصولگرایان كه از سوی آیت‌الله مهدوی كنی و شیخ محمد یزدی دنبال می‌شد در همان میانه راه با شكست روبه‌رو شد تا انتخابات مجلس نهم رقابت بین راست‌های سیاسی باشد؛ مساله‌یی كه منجر به دلخوری و گلایه آیت‌الله مهدوی كنی شد تا وی با ناراحتی بگوید: «اصولگرایان نباید انقلاب را مثل گوشت قربانی تقسیم كنند.»

گلایه آیت‌الله مهدوی‌كنی نه تنها مورد توجه قرار نگرفت كه چهره‌های جوان و مدعی جبهه پایداری از اصولگرایی ناب سخن گفتند تا نشان دهند كه عزمی راسخ برای تصدی‌گری گفتمان اصولگرایی و غربالگری درون اصولگرایان دارند؛ اظهاراتی كه نشان می‌داد مریدان آیت‌الله مصباح‌یزدی درصدد خارج كردن راست محافظه‌كار و سنتی از فضای سیاسی ایران هستند.

پنج مساله، مبنای مرزبندی میان جبهه پایداری و جبهه متحد بود:

1- ساكتین حوادث پس از انتخابات 88

2- سبك موضع‌گیری درقبال محمود احمدی‌نژاد

3- سبك تعامل با هاشمی‌رفسنجانی

4- نحوه برخورد با اصلاح‌طلبان و ماجرای پس از انتخابات سال 88

5- دعوا بر سر نامزدهای محتمل اصولگرا در انتخابات سال 92

آرایش سیاسی اصولگرایان؛ پیكره‌یی با پنج سر

پیكره اصولگرایی با توجه به فعل و انفعالاتی كه طی دو سال گذشته درون اردوگاه این جناح سیاسی رخ داده در حال حاضر شاهد پنج گروه مشخص است.

گروه‌هایی كه آرایش سیاسی اصولگرایان را برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 رقم خواهند زد عبارتند از:

1- اصولگراهای سنتی: راست سنتی شامل جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حزب موتلفه و گروه‌های جبهه پیروان خط امام و رهبری. سران این گروه در تلاش بودند تا مدل «پروژه وحدت اصولگرایی» را كه در انتخابات مجلس نهم نافرجام ماند به نتیجه برسانند. 

چهره‌های نامدار این گروه جناح راست در حال حاضر هم تلاش دارند تا ماموریت خودخوانده را برای پرشور شدن انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 ایفا كنند. از سوی دیگر علی لاریجانی، منوچهر متكی ومصطفی پورمحمدی از محتمل‌ترین گزینه‌های اصولگرایان سنتی به شمار می‌آیند.

2- اصولگراهای تند (مدرن): سرشاخه اصلی این جریان جدید اصولگرایی را باید جبهه پایداری دانست. آیت‌الله مصباح‌یزدی كه پیش از این از یكسو در نفی تحزب و بازی حزبی و از سوی دیگر از مساجد و حسینیه‌ها به عنوان پایگاه‌های اصلی تجمیع قدرت، سخن می‌گفت با تشكیل جبهه پایداری (حامیان احمدی‌نژاد منهای مشایی) از حضوری جدید در سپهر سیاسی كشور خبر داد.

برگزاری همایش‌ها و نشست‌های انتخاباتی جبهه پایداری هرگز بدون حضور آیت‌الله مصباح‌یزدی برگزار نشده است و همین مساله نشان‌دهنده پا به میدان گذاشتن فقیه سرشناس اهل قم به میدان پر تنش سیاست است. این جریان اصولگرایی همچنین بر خلاف راست سنتی كه به حمایت از چهره‌های سرشناسی همچون هاشمی‌رفسنجانی و ناطق نوری می‌پردازد در پی حذف كامل اصلاح‌طلبان، هاشمی‌رفسنجانی و چهره‌های اعتدال‌گرایی چون ناطق نوری است.

3- اصولگراهای مستقل: محسن رضایی، غلامعلی حدادعادل و احمد توكلی را باید شاخص‌ترین چهره‌های این گروه از اصولگرایان دانست.

محسن رضایی با بر تن كردن لباس سیاست نشان داد به دنبال جایگاهی والاتر و بالاتر از فرماندهی سپاه است. روزگاری با پروژه جریان سوم (انتخابات 84) و این روزها با عنوان دولت ائتلافی قصد حضور در انتخابات را دارد. رضایی با راه‌اندازی جبهه ایستادگی و حمایت اشخاصی نظیر عمادالدین افروغ، محمد خوش‌چهره، داوود دانش‌جعفری و... در حال رقابت با دیگر اصولگرایان است. غلامعلی حدادعادل هم در چهار سال اخیر نشان داده كه از صندلی‌های نمایندگی مجلس خسته شده است و در این میان با همه اصولگرایان در حال تعامل و رایزنی است تا كه شاید نامش از اتاق فكر اصولگرایان به عنوان كاندیدای نهایی این جریان برای انتخابات اعلام شود. احمد توكلی نیز كه سابقه رقابت با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و سید محمد خاتمی را در كارنامه خود دارد ، نیز شاید از جمله اصولگرایانی باشد كه در انتخابات سال 92 اعلام كاندیداتوری كند.

4- اصولگراهای تكنوكرات: محمدباقر قالیباف، شهردار امروز تهران و خلبان انتخابات سال 84 را باید در این گروه دانست. قالیباف اگرچه با راه‌اندازی سایت‌های خبری و روزنامه‌هایی نظیر تهران امروز به‌شدت به دنبال رسیدن به قبای ریاست‌جمهوری است اما به نظر می‌رسد كه راه سختی را برای رسیدن به این خواسته دیرین و همیشگی خود در پیش دارد.

او در این سال‌ها با نمایشی بی‌وقفه در توسعه شهری تهران هم به دنبال گرفتن رای مردم تهران بود و هم آنكه با كمتر سخن گفتن درباره مسائلی كه گروه‌هایی مانند پایداری او را متهم می‌كنند، جذب آرای خاكستری و بخشی از آرای اصلاح‌طلبان اجتماعی را دنبال می‌كند. اگرچه دگردیسی‌های موجود در اردوگاه اصولگرایان در ماه‌های اخیر به نظر می‌رسد باعث از دست دادن اعتماد به نفس باقر قالیباف شده كه او در نهایت پیشنهاد علی‌اكبر ولایتی برای پیوستن به ائتلاف مشهور شده به 1+2 را قبول كرده است.

5- احمدی‌نژاد و حامیان دولتی‌اش:محمود احمدی‌نژاد و حامیانش با بهره‌گیری از كارت‌های برنده خود در تلاش هستند «ماندگاری در قدرت» را تجربه كنند و چنین است كه در حال حاضر به دوئل با دیگر اصولگرایان می‌پردازند.

منطق انتخاباتی احمدی‌نژاد یكی از موارد مورد علاقه دیگر اصولگرایان به ویژه اصولگرایان سنتی است چرا كه این گروه همچنان به نظر می‌آید به شناختی درست از راهبرد و برنامه انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد دست نیافته‌اند و همچنان محتمل‌ترین اقدام رییس دولت برای ماندگاری در قدرت را عملیاتی كردن پروژه لو رفته پوتین – مدودف می‌دانند.

راهبردهای انتخاباتی

اضلاع پنجگانه و غیرمتوازن اصولگرا با چنین وضعیتی با یكدیگر در رقابتی سخت هستند اما در حین پنجه‌افكنی با یكدیگر، اصلاحات و اصلاح‌طلبی را رقیب دارای ظرفیت خود اعلام می‌كنند. اگرچه جنس اظهارات چهر‌ه‌های سرشناس این اضلاع پنجگانه با یكدیگر متفاوت است اما «دولت اصلاحات» همواره خط قرمز و تابوی همیشگی اصولگرایان بوده و هست.

با این نگاه بزرگنمایی خطر اصلاح‌طلبان یك راهبرد استراتژیك اصولگرایانه به شمار می‌آید. اما با نیم نگاهی به اظهارات چهره‌های اضلاع پنجگانه اصولگرا می‌توان به نقطه مطلوب و راهبرد انتخاباتی طراحی شده سران این گروه‌های اصولگرا دست یافت:

یكم؛ اصولگرایان سنتی این روزها با رهبری حبیب‌الله عسگراولادی می‌دانند كه در آینده نزدیك و پس از پایان دولت احمدی‌نژاد، تنها یك سیستم دوچهره امكان بازیگری موثر و سیادت و سروری را دارد: سیستمی كه هم چهره اقتدار داشته باشد و هم ناظر به رضایت مردم باشد؛ هم مصلح باشد و هم مقتدر؛ هم اقتصادمحور باشد و هم فرهنگ‌مشرب؛ هم به زندگی روزمره مردم بیندیشد و هم به آینده دوردست آنان.

اصولگرایان سنتی امروز خوب می‌دانند كه رقیب اصلی‌شان نه اصلاح‌طلبان كه نواصولگرایان جبهه پایداری هستند. اینچنین است كه باید منصفانه‌تر سخن بگویند، مستقل‌تر ببینند و اعتقادی‌تر رفتار كنند. شاید با این رویكرد بتوانند از دست نواصولگرایان و رفتارهای حذفی‌شان رهایی پیدا كنند.

دوم؛ جبهه پایداری نشان داده كه به دنبال دولت‌دار شدن و ادامه گفتمان احمدی‌نژاد منهای مشایی است. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 از میان چهره‌هایی مانند سعید جلیلی، كامران باقری‌لنكرانی و غلامحسین الهام یكی را برای این انتخابات معرفی خواهد كرد. غلامحسین الهام و صادق محصولی را می‌توان حلقه واسط و رابط میان جریان دولت و جبهه پایداری معرفی كرد.

سوم؛ محسن رضایی همان‌گونه كه اعلام كرده در صورت كاندیدا شدن به نفع كسی كنار نخواهد كشید. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با شعار دولت ائتلافی به دنبال رای استان‌های زاگرس‌نشین است. او معتقد است كه انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 دو مرحله‌یی خواهد بود و با توجه به نژاد زاگرسی خود می‌تواند یكی از دو نفر رسیده به مرحله دوم انتخابات باشد. از سوی دیگر غلامعلی حدادعادل پس از نشست‌های مشترك با علی‌اكبر ولایتی و باقر قالیباف و خوش‌بین نبودن جبهه پایداری، جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران به این نوع نشست ها ، به نظر می‌رسد كه تنها امید وی ائتلاف مشهور شده به ائتلاف 1+2 است.

چهارم؛ محمدباقر قالیباف نیز گویا پس از طرح تمركز بر مساله «رجل مذهبی» و از دست دادن رای خاكستری اصلاح‌طلبان به نظر می‌رسد همچون حدادعادل به ائتلاف ولایتی دلخوش كرده است.

پنجم؛ دولتی‌ها نیز با استراتژی بدلكاری، این روزها تلاش دارند با استفاده از ترمینولوژی اصلاح‌طلبانه، بخشی از مطالبات رفرمیستی جامعه را به سمت خزانه خود واریز كرده و ماندگاری در قدرت كه كابوس دیگر اصولگرایان است را به منصه ظهور برسانند.

همین رویكرد باعث شده اتاق فكر دولتی‌ها با ارائه مباحثی مانند مكتب ایرانی تلاش كنند با بخش‌هایی از بدنه جامعه هنری و حتی روشنفكری ارتباط برقرار كرده تا شاید بتوانند برخی نیروهای سرگردان اجتماعی و سیاسی را از بدنه جناح چپ جذب كنند. تاكید موكد محمود احمدی‌نژاد درباره دفاع از قانون اساسی، حقوق ملت، بازدید از زندان و... در همین راستا می‌تواند ارزیابی شود.

ششم؛ ایده ائتلاف 1+2 را اگرچه غلامعلی حدادعادل 27 آذرماه رسانه‌یی كرد و از نشست خود با ولایتی و قالیباف سخن گفت اما ایده‌پرداز اصلی این طرح را باید علی‌اكبر ولایتی دانست. بنا بر اخبار موجود، علی‌اكبر ولایتی از شش ماه قبل و پس از رایزنی‌ها متفاوت به دنبال پر كردن خلأ پدیده ریش‌سفیدی در میان اصولگرایان در حوزه عمل سیاسی بوده است. 1+2 با واكنش‌های متفاوتی روبه‌رو شده است. اما با توجه به جایگاه علی‌اكبر ولایتی به نظر می‌رسد كه او به دنبال ایفای نقش «برادر بزرگ‌تر اصولگرایان» است. 

راه‌اندازی ائتلاف 1+2 از سوی ولایتی نشان‌دهنده این مساله است كه دیپلمات كهنه‌كار با یك تیر دو هدف را جست‌وجو می‌كند؛ مدیریت اصولگرایان و تجمیع ظرفیت اصولگرایان و اعلام آمادگی خود برای دولت وحدت ملی.

ولایتی سیاستمداری است كه هم رابطه خوبی با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی دارد و هم درون نظام از موقعیت ویژه‌یی برخوردار است. اصلاح‌طلبان او را چهره‌یی معتدل می‌شناسند و اصولگرایان برنامه‌ریزی‌های تشكیلاتی خود را وابسته به نظر او می‌دانند.

اما آیا علی‌اكبر ولایتی می‌تواند منطقه الفراق موجود میان جریان‌های سیاسی كشور را پر كند یا آنكه ائتلاف 1+2 او را از این ویژگی محروم ساخته است. شاید مخالفت افرادی مانند روح‌الله حسینیان با این ائتلاف به همین جهت بوده باشد.

روح‌الله حسینیان، عضو ارشد جبهه پایداری گفته بود: به نظر بنده با توجه به مباحث جبهه پایداری این تشكل از چنین ائتلافی هرگز حمایت نخواهد كرد. گذشته از تمام انتقادهای وارد شده به این ائتلاف و این موضوع كه بسیاری معتقد هستند این ائتلاف پایدار نخواهد بود موضوعی كه بسیاری از كارشناسان مطرح می‌كنند این است كه این ائتلاف، ائتلاف چند نفره بوده و ائتلاف اصولگرایان نیست.

موسی‌الرضا ثروتی نماینده مردم بجنورد در این زمینه می‌گوید درباره تشكیل ائتلاف 1+2 با بیان اینكه در این ائتلاف مشخص نیست كدام شخصیت، شماره یك و كدام یك شماره دو است؛ باید بزرگان اصولگرایی در كنار یكدیگر جمع شوند و به دنبال وحدت باشند.

عوض حیدرپور عضو فراكسیون رهروان ولایت معتقد است علاوه بر ائتلاف سه نفره، برخی دیگر از افراد من‌جمله آقای رضایی، پورمحمدی و باقری لنكرانی چهره‌هایی هستند كه در میدان هستند و قطعا دایره اصولگرایی محدود به ائتلاف 1+2 نیست.

بر همین اساس محسن كوهكن عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری می‌گوید ظرفیت جریان اصولگرایی را نباید محدود به چند نفر كرد و قطعا ظرفیت جریان اصولگرایی فراتر از سه نفری است كه ائتلاف 1+2 را تشكیل داده‌اند.

اسدالله بادامچیان می‌گوید نمی‌دانم 1+2 یعنی چه و حبیب‌الله عسگراولادی می‌گوید كه 18 نفر دیگر باید به این جمع اضافه شوند. هر چه هست اصولگرایان روزهای دشواری را برای عبور از محمود احمدی‌نژاد و انتخاب جانشین برای او دارند./اعتماد

 


ویدیو : رقابت رفقا!