دیوید بویی، غول موسیقی راک : او با نام دیوید رابرت جونز در 8ام ژانویه 1947 ...
او با نام دیوید رابرت جونز در 8ام ژانویه 1947 در بریكستون، جنوب لندن متولد شد. مادرش مارگارت، یك پیشخدمت و پدرش، هیوود استنتون جونز مدیر سابق یك كلوب شبانه و بعدتر مدیر خانه خیریه كودكان دكتر برناردو بود. وب سایت 7 فاز: دیوید رابرت جونزکه به عنوان دیوید بویی (به انگلیسی: David Bowie) شناخته میشود، موسیقیدان، خواننده، تهیهکننده، آهنگساز، نقاش و بازیگر مشهور انگلیسی بود. او در ۵ دهه جزو یکی از شخصیتهای محبوب موسیقی عامهپسند بود و به خصوص در طول دههٔ ۷۰ به شهرت فراوان دست پیدا کرد. کارهای وی با اختراع و ارائهٔ بصری مشخص شده بود، و همچنین موسیقی و صحنهسازیاش موسیقی عامهپسند را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بویی در طول عمرش بیش از ۱۴۰ میلیون رکورد در سراسر جهان به فروش رسانید و در انگلستان موفق به دریافت ۹ گواهینامه آلبوم پلاتین، ۱۱ طلا و هشت نقره شد.
نکته هایی از زندگی دیوید بویی که باید بدانید:
1.او با نام دیوید رابرت جونز در 8ام ژانویه 1947 در بریكستون، جنوب لندن متولد شد. مادرش مارگارت، یك پیشخدمت و پدرش، هیوود استنتون جونز مدیر سابق یك كلوب شبانه و بعدتر مدیر خانه خیریه كودكان دكتر برناردو بود.
2.بویی روز تولدش را با الویس پرسلی، جیپسی رز لی، دنیس ویتلی رمان نویس، ویلیام هارتنل (اولین دكتر هو) و روی بتی، انسان شبیه سازی شده اندرویدی در بلید رانر مشترك است. جالب است كه تاریخ آغاز بكار آخری در فیلم 8 ژانویه 2016 معرفی میشود.
3.خانواده جونز در سال 1953 به حومه شهر براملی، در مرز بندن-كنت نقل مكان كردند و دیوید جوان در آن جا برای سبك رقص خیره كننده و هنرمندانهاش به شهرت رسید. او در امتحان 11 پلاس (امتحانی كه در بریتانیا از كودكان بین 11 تا 12 سال برای تعیین مدرسه محل تحصیل شان میگیرند) مردود شد و به مدرسه تكنیكی براملی رفت.
4. آرتیستی كه پاپ را به یك تئوری علمی-تخیلی پیشرو در دهه 70 تبدیل كرد آن زمان خودش به اندازه بیتلز استعدادی نوظهور بود. پس از شنیدن ترك Tutti Frutti از قهرمان زندگیاش لیتل ریچارد، در سال 1995 و در سن 15 سالگی و با ساكسیفون پلاستیكیاش تصمیم گرفت فعالیتاش را در عرصه موسیقی آغاز كند.
5. دیوید جونز، گریم مشهور چشمانش را در سال 1962 پس از آنكه بهترین دوستش، جرج آندروود در جریان زد و خورد بر سر یك دختر مشتی حواله صورتاش كرد به دست آورد. این مشت ماهیچه های عنبیه چشم چپ او را فلج كرد و او را به ناهمرنگی عنبیه مبتلا كرد. جونز بعدتر از آندروود برای این ضربه تشكر كرد.
6. اوون فرمپتون، استاد هنر بویی در مدرسه براملی، پدر پیتر فرمپتون بود، كسی كه در تور گلس اسپایدر بویی در سال 1987 به نوازندگی گیتار مشغول بود.
7. با وجود اینكه او در نهایت به یكی از تاثیرگذارترین هنرمندان عرصه موسیقی و فراتر از آن تبدیل شد اما دیوید جونز بیشتر سال های دهه 60 میلادی را به تعقیب موضوعات داغ روز گذراند، اول به سراغ گروه های بلوز، ازجمله Kon-rads، Manish Boys و Lower Third رفت و بعدتر به آرتیستی یگانه تبدیل شد.
8. او در یك مرحله از زندگیاش خیال رها كردن موسیقی و تحصیل در رشته هنرهای نمایشی در دانشكده سدلرز ولز را در سر داشت.
9. شكست آلبوم اول او، كه موسیقی پاپ و سایكدلیك را با یكدیگر پیوند داده بود، و تك آهنگ The Laughing Gnome در سال 1967 دیوید بویی به تازگی اسم و رسم عوض كرده را بدان ترغیب كرد كه هنر را در عوض شهرت دنبال كند. زمانی كه بویی كه در سال 1969 به موسیقی بازگشت یك هیپی آوانگارد و محبوب مردم بود.
10. آلبوم موفقیت آمیز بویی در سال 1969، Space Oddity تمام تمهای كارهای آینده بویی را دربر دارد: بیگانگی، سرافكندگی، آینده نگری رومانتیك، ترسهای كیهانی و البته شمایل آشنای میجر تام. این فضانورد دگرجهانی و قربانی مصلوب رسانه به احتمال زیاد با الهام از مرد اصلی تالار موسیقی بریكستون و پدر نخست وزیر آینده، جان نامگذاری شده است.
11. كج روی هنرمندانه بعدی بویی با گروه Spiders from Mars و بكارگیری گیتاریست گروه هال، میك رانسون در فوریه سال 1970 رخ داد. بویی و تونی ویسكونتی تهیه كننده به یك گیتاریست نیاز داشتند و برانسون را تنها دو روز پیش از شروع شوی كنسرت بیبیسی انتخاب كردند. برانسون تا سه سال پس از آن در كنار بویی ماند تا در نهایت معجزه آلبوم عصیانگر زیگی استارداست رخ دهد.
12. هیبت زنانه-مردانه بویی افسانهای اولین بار در سال 1970 نمایان شد، زمانی كه برای جلد سومین آلبوم خود، مردی كه دنیا را فروخت، لباسی لخت و ابریشمی بر تن كرد و پس از آن در گفت و گوهای مختلف با سر و وضعی مشابه ظاهر شد.
13. دوجنس گرایی او –امری در یك زمان واقعی و ساختگی با توجه به پرسونای او- به نظر نسلی تازه از غریبه ها تازه و خاص آمد و در مركز توجهات قرار گرفت. بویی در مصاحبه ملودی میكر در ژانویه سال 1972 به مایكل وتس گفت: "من گی هستم و همیشه همین طور بودهام." این بیانیهای مصمم بود كه وضعیت روانی تازهای را درباره او پیشنهاد می داد.
14. تا سال 1971 و با آلبوم هانكی دوری، بویی در حال نوشتن ترانههای پاپی بود كه از موضوعات تاریك و محرمانه ای حرف میزدند. ترانه Oh! You Pretty Things به عنوان مثال هزارهگرایی مرموز و شریرانه آلیستر كراولی را در پكیجی متفاوت ارائه میكند.
15. حضور جنجالی بویی در تلویزیون در برنامه Top of the Pops در 5ام ژوئیه 1972 برای اجرای ترانه استارمن، تماشاگران تلویزیونی بریتانیا را با لباس رنگین كمانی و همنوازی هومواروتیكاش با برانسون غافلگیر كرد. این حقیقت كه او آن زمان هنوز در نظر بسیاری ستاره یك شبه آلبوم Space Oddity بود تاثیر این اجرا را دو چندان و البته شكاكی بسیاری را هم تقویت كرد.
16. این ترانه نسخه سرهم بندی شده "هات لاو" مارك بولن و Over the Rainbow بود. اثری گستاخانه كه بویی عباراتی از ترانه آخر را در اجراهای زندهاش انتخاب می كرد.
17. آلبوم زیگی استارداست و عنكبوت هایی از مریخ را به عنوان كاری بینقص در ژانر راك دیستوپیایی میدانند. اما مفهوم كلی این آلبوم كمی دیر در قالب ترك استارمن برای شنوندگان آشكار شد.
18. تم بی ثباتی روانی در كارهای بویی به برادر ناتنی اش، تری برنز مربوط میشود، او مبتلا به اسكیزوفرنی بود و در 16ام ژانویه 1985 خودكشی كرد. اینكه بویی پس از مرگ برادرش میگوید: "ترجیح می دهم در كنار تمام مردان دیوانه اینجا بمانم تا اینكه با مردان غمگین نیست و نابود شوم." كاملا قابل درك و از نازك طبعی اوست.
19.گروه اسپایدرز فرام مارس كاملا از تصمیم بویی برای نابود كردن زیگی در اجرای زنده بی خبر بودند. این اتفاق در 3ام ژوئیه 1973 رخ داد. بسیاری از تروور بولدر نوازنده شنیدند كه میگوید: "لعنتی ما را اخراج كرد."
20. از زیگی استارداست به بعد، پرسونایی كه بویی برای خلق موسیقیاش بوجود آورد رفته رفته این مرد را از درون دچار پوسیدگی كرد. او بعدتر قبول كرد كه "خود دیگرم سالهاست من را تنها نمی گذارد. از آن زمان همه چیز طعم تلخ و گزندهای به خود گرفت."
21.نقل مكان بویی به ایالات متحده در پی "مرگ" زیگی با برون ریزی بی نظیر خلاقانه و سقوط اش به اعتیاد به كوكائین همراه بود. آلبوم آمریكاییهای جوان او چرخشی غافلگیركننده به سبك R&B بود. بویی بیش از هروقت دیگری بیگانه و لاغراندام شده بود.
22. Fame، اولین آلبوم پرفروش او در آمریكا، زمانی بیرون آمد كه بویی صدای جان لنون را زمان هم خوانی با ترك دیسكوی Shame Shame Shame از گروه شرلی و كمپانی اشتباه شنید. ترانهای كه متن آن در بیست دقیقه نوشته و در دقیقه نود به آلبوم اضافه شد.
23.Golden Years از آلبوم Station to Station برای الویس پرسلی در نظر گرفته شده بود كه از سوی او پس فرستاده شد.
24. با وجود اینكه تصور میشد آلبوم Station to Station بازگشت بویی به اروپا باشد، اما این آلبوم در زمین های بایر و دیوانه وار لس انجلس ضبط شد، جایی كه اعتیاد بویی او را بیش از پیش به قهقرا كشانده بود. به هر حال نتیجه آلبومی بی نظیر بود كه ساختار موسیقی در آن بر متن ترانه برتری داشت.
25. دوك سفید لاغر، ابرمردی بی اشتها و بی احساس در این آلبوم معرفی شد كه از جهات بسیاری یادآور توماس جروم نیوتون، بیگانهای بود كه بویی در فیلم "مردی كه به زمین افتاد" ساخته نیكولاس روگ نقش آن را بازی كرده بود.
26. بویی بار دیگر در زمان سكونتاش در لس انجلس به یوفوها و نازیها برای جلد آلبوم هایش رو آورده بود. نقل مكان به برلین در سال 1976 درواقع تلاشی از سوی بویی برای ارزیابی دوباره و پاكسازی ذهن اش بود.
27. جذابیت وحشت آوری كه فاشیسم برای بویی در سالهای اعتیادش به كوكائین داشت غیر قابل انكار است. او در سال 1974 در گفت و گو با پلی بوی گفت: "آدولف هیتلر یكی از اولین ستارههای راك بود."
ممكن است سلام نظامی او به سبك نازیها در ایستگاه ویكتوریا در 2 می سال 1976 تنها شیطنت دوربین برای ثبت لحظه دست تكان دادن او باشد. یكی از طرفداران جوان او، گری وب كه بعدتر با نام گری نومن شناخته شد میگوید: "ندیدم كسی آن طرفها پرسه بزند و بگوید چه آدم مزخرفی، سلام نازی میدهد."
28.نقل مكان به برلین زندگی بویی را دستخوش تغییرات زیادی كرد. او مصرف موادش را پایین آورده بود و بعدتر به هنر آلمانها علاقه مند شد و با ویسكونتی و برایان اینو همكاری كرد و سه گانه برلین خودش را (Low، Heroes و Lodger) به همراه آنها ضبط كرد.
29. آلبوم مینیمالیستی و غالبا اینسترومنتال Low و پس از آن آلبوم سنگین Heroes مسیرهای تازهای را در زندگی حرفهای بویی معرفی میكردند. او با این آلبومها موج تازهای به راه انداخت كه میتوان آن را دنباله سبك پانك هم به حساب آورد. با این حال كمپانی ضبط كننده آلبومهای بویی خواستار آلبوم آمریكاییهای جوان 2 بود.
30. تنها آلبومی كه در سه گانه برلین در این شهر ضبط شد (Heroes) زمان و مكانی خاص را در تاریخ برگزیده بود، برلین غربی در قلب جنگ سرد بستر اتفاقات اصلی اینآلبوم بود كه كمتر كسی در دنیای راك پیش از آن به سراغش رفته بود.
این آلبوم از لحظات نابودشده و به یغما رفته آزادی فردی ساكنان شهر میگفت و تصاویری از تونی ویسكونتی تهیه كننده و دوست دخترش را هنگام بوسیدن در كنار دیوار برلین نمایش میداد و خیال اندیشی مهارنشدنی بویی را پیش چشم هواداران میآورد.
31.در ترانه "Heroes" صدای بویی در برابر نوازندگی گیتار رابرت فریپ و برایان اینو پدیدار میشود و یك تنه به جنگ المانهای موسیقیایی می رود.
32. تا سال 1980 میراث بویی به قدری غنی بود كه الهامبخش نسلی از هنرمندان پس از او باشد. او در آلبوم "هیولاهای ترسناك" به سراغ جریانهای رومانتیك كلاب های لندن رفت. او در موزیك ویدئوی Ashes to Ashes ، كه پرهزینه ترین موزیك ویدئوی پاپ ساخته شده تا آن زمان بود (25 هزار یورو) در نقش Pierrot ظاهر شد و به همراه استیو استرنج از گروه Blitz Kid و سرگرد تام هنرنمایی كرد. استرنج به یاد میآورد: "ردایم مدام به بولدوزر گیر میكرد.
"
33. منتقدان، فعالیت بویی را در زمینه بازیگری از هم گسیخته و بی ربط میدانند. اجرای او در نقش جان مریك در تئاتر مرد فیل نما، توانایی متمایز و خاص او را در بازیگری آشكار كرد. جانت لندیس، همبازی او میگوید: "توانایی او از خود واقعیاش بزرگتر بود، این مورد كمیابی است."
34. Under Pressure، ترانه مشترك او با گروه كوئین، بویی هنری دهه هفتاد را به بویی تجاری دهه 80 ربط میداد. با این وجود هر دو گروه در ابتدا درباره عرضه آن تردید داشتند. گیتاریست گروه كوئین، برایان میگوید: "با یكی شدن نفس او با ما به تركیبی بسیار فرار رسیدیم."
35. آلبوم سال 1983، Let’s Dance در اصل به عنوان بازگشت بویی به سبك R&B دهه 50 كه او را از ابتدا به خود علاقه مند كرده بود شناخته میشد. با این حال این آلبوم در نهایت به آلبوم دنس دهه هشتادی تبدیل شد و به موفقیت چشمگیری رسید.
36. این آلبوم همچنین با غافلگیری بزرگ دیگری از سوی تیمی خلاق همراه بود. ویسكونتی دو هفته كامل پشت تلفن منتظر ماند تا درنهایت متوجه شود بویی، نیل راجرز را از گروه Chic برای تهیه آلبومی بی اعتنا به قوائد همیشگی خود به گروه تولید دعوت كرده است: "نیل، واقعا می خواهم این موفقیت را رقم بزنی."
37. Serious Moonlight Tour، بزرگترین و طولانیترین تور بویی با 96 اجرا در سال 1983 با استقبال بینظیر هواداران او مواجه شد. میك رانسون هم در ماه سپتامبر با بازگشت خود به تورنتو یك شب غافلگیركننده را برای حاضرین رقم زد.
38. نقش آفرینی بویی در دومین فیلم تحسین شدهاش، كریسمس مبارك آقای لارنس، درواقع هیچ جهت گیری خاصی در بر نداشت. ناگیسا اوشیما، كارگردان فیلم به گروه بازیگران بریتانیاییاش گفته بود "فقط همان كاری كه را مخصوص شما مردم است انجام دهید."
39. عامل اصلی در انسداد قوه خلاقیت بویی در دهه هشتاد میلادی، نبود ترانه های جدید بود. سه ترانه در آلبوم Let’s Dance ترك های قدیمی یا كاورشده بودند. آلبوم دردسرساز بعدی، Tonight نیز با خوش شانسی مواجه نشد، با این حال برای بسیاری كلاسیك ترین ترانه بویی از دل همین آلبوم بیرونآمد: Loving the Alien.
40. بویی در سال 1986 در فیلم "تازه كاران مطلق" نقش آفرینی كرد و ترانههای آخرین آلبوم كلاسیك دهه هشتادی اش را یك بعد از ظهر نوشت و به همراه گروه موقتیاش ضبط كرد.
41.بویی برای اجرای ترك 5 Years در كنسرت لایو اید برنامهریزی كرده بود. بویی با اجرای این ترانه با BBC برای پوشش ویدئوی مشهور قحطی در اتیوپی همكاری كرد و باعث جمع آوری كمكهای مالی خیرخواهانه زیادی شد.
42.بویی برای اجرای "رقصیدن در خیابان" در سال 1985 كه از سوی بسیاری مورد تمسخر قرار گرفته بود با میك جگر متحد شد تا برای كنسرت لایو كید پول جمع كند. این ترانه به مدت چهارهفته در صدر جدول بریتانیا باقی ماند.
در سال 2011 تحقیقات میدانی نشان دادند كه این همان ترانهای بوده است كه بریتانیاییها بیشتر از هرچیز دیگری در جشن عروسی پرنس ویلیام و كیت میدلتون مایل به شنیدن آن در مهمانیهای خیابانی بودند.
43. با وجود اینكه بسیاری Tin Machine را از بدو شكل گیریاش در سال 1989 مسخره كردند، اما گروه راك ساده چهارنفره دیوید بویی دست كم برای پیشی گرفتن از گرانج تلاش كرد و یكی از آخرین همكاریهای بویی را با ریوز گبرلز گیتاریست رقم زد.
44. بویی در سال 1997 قراردادی 55 میلیون دلاری برای آلبومهای آیندهاش بست تا همچنین درآمدهای بعدی حاصل از 25 آلبوم پیش از سال 1990 را ضمانت كند. دگرگونیهای پیش آمده در قوانین كپی رایت پس از ظهور سرویس اشتراك نپستر وضعیت قرارداد Bowie Bonds رابه قهقرا كشاند.
45.بویی در سال 2001 آلبومی كامل از ترانههای قدیمی بازسازی شده و قطعات جدیدی كه متاثر از جوانیاش بودند ضبط كرد. این آلبوم با عنوان Toy در نهایت هیچ وقت منتشر نشد.
46. ناپدید شدن بویی از انظار عمومی و حمله قلبیاش در سال 2004 آغازگر تاثیرگذارترین كناره گیری در تاریخ راك شد. آخرین اجرای زنده او در سال 2006 در كنسرت خیریهای بود كه در آن به اجرای Fantastic Voyage، Wild is the Wind و Changes در دوئتی به همراه آلیشیا كیز پرداخت.
47. ارزش سهام بویی در غیاب او به شكل چشمگیری بالا رفت و با خبر بازگشت غافلگیركننده او با آلبوم The Next Day در سال 2013 همراه شد. اولین ترك این آلبوم Where Are we Now? گفته شده كه اولین بار سیتكام ریكی گرویس در سال 2006، شنیده شده است.
48. با وجود اینكه بویی جایزه Order of Arts and Lettersرا از دولت فرانسه دریافت كرد اما رتبه امپراتوری بریتانیا و رتبه شوالیهگری رادر سال 2000 و 2003 نپذیرفت و عنوان كرد: "جدی نمی دانم برای چه به من اعطا می شوند."
49. او آلبوم آخر خود به موضوعاتی مثل میرایی و كوتاهی عمر بشر پرداخته است، در Lazarusمیبینیم كه روح بویی از بدنش برمی خیزد و تصاویری از سكه/دكمههایی بر روی چشمان بویی را شاهد هستیم. عنوان ترك آخر دربرگیرنده تمام سویههای زندگی حرفهای اوست: I Can’t Give Everything Away.
50. در اوایل ماه ژانویه 2016، برایان اینو یك ایمیل از بویی دریافت كرد. در آن نوشته شده بود: "برای تمام اوقات خوشمان از تو تشكر میكنم، برایان. آنها هرگز نابود نخواهند پوسید." این نامه به نام Dawn امضا شده بود. اینو در واكنش به این ایمیل می نویسد: "حالا متوجه میشوم كه در حال خداحافظی بوده."
ویدیو : دیوید بویی، غول موسیقی راک