در آزادی بیان، مرگ فقط برای همسایه! : نویسندگان این نامه نشان دادهاند فقط ...
مطالعه نامه جمعی از نمایندگان مجلس به رییسجمهور در خصوص سلب آزادی بیان منتقدان دولت، هر انسان منصفی را به خنده وامیدارد؛ خنده تلخی که از گریه غمانگیزتر است. البته ما خوشحالیم اغلب برادران اصولگرا که تاکنون آزادی بیان جایی در زاویه دیدشان نداشت، بالاخره به اهمیت این مسأله پی بردهاند. ولی ماجرا اینجاست که چرا اکنون؟ آیا توقیف دو نشریه «رمز عبور» و «نُهم دی» این برادران را برآشفته کرده است؟ اگر اینگونه است باید توضیح داد که این دو نشریه توسط هیأت نظارت بر مطبوعات به محاق توقیف رفتهاند و از جمع هفت نفره این هیأت، تنها سه نفر وابسته به قوه مجریه هستند و اکثریت در اختیار اصولگرایان است.
اما حتی اگر دولت مسئول توقیف این نشریات و سلب آزادی بیان اصولگرایان باشد، باز هم نویسندگان این نامه نشان دادهاند فقط وقتی آزادی بیان آنها و دوستانشان به خطر بیفتد نگران میشوند. ما نیز از توقیف هیچ نشریهای خوشحال نمیشویم و امیدواریم این دو نشریه نیز به زودی به عرصه مطبوعاتی بازگردند ولی ای کاش نویسندگان این نامه همین نگرانی و اعتراض را نسبت به مسدود شدن فضای آزادی رقیب نیز مطرح میکردند. آیا طی سالهای گذشته و به خصوص در دوره هشتساله حاکمیت یکپارچه اصولگرایی، هیچ نشریهای توقیف نشد؟ هیچ منتقدی محکوم نشد؟ فضای آزادی بیان مطلوب بود؟ چرا در این دوره، هر گاه مطبوعات اصلاحطلب زیر تیغ قرار میگرفتند، جز معدودی اصولگرای راستین مانند علی مطهری و احمد توکلی صدایی از مجلس برنخاست؟ چرا این برادران در همین یک سال و نیمی که از عمر دولت یازدهم میگذرد، از توقیف سه روزنامه اصلاحطلب و سلب آزادی بیان منتقدانشان نگران نشدند؟ چون مرگ خوب است ولی برای همسایه!
در این نامه خطاب به دکتر روحانی آمده است:«جنابعالی به جای استقبال از انتقادات دلسوزانه منتقدان به عنوان حق قانونی آنها در نطقهای مختلف خود، توهینهای متعددی را نثار آنها کردهاید. توهینهایی مانند نسبت دادن کمسواد، بیشناسنامه، بزدل، بروند جهنم، تازه به دوران رسیدهها، نداشتن عقل سالم» این از جمله انتقاداتی است که برخی دلسوزان و حامیان رییسجمهوری نیز به او وارد دانستهاند که چرا وی خود مستقیماً پاسخ منتقدانش را میدهد. شأن و جایگاه وی اجل از آن است که پاسخ مقالات یا نطقهای برخی مخالفان را علناً مطرح کند. ولی این مسأله روی دیگر سکه عدم آزادی بیان حامیان دولت در عرصه عمومی و به خصوص مطبوعات است.
سخن اینجاست که اگر کسی جز رییسجمهور با این صراحت و تندی پاسخ برخی مخالفان دولت را میداد، چه سرنوشتی پیدا میکرد؟! آیا کسی جز ایشان میتوانست به صراحت بگوید: «اگر سرمایه، سایت، روزنامه، خبرگزاری، امکانات نظامی و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان هم که باشد فاسد میشود» مگر وقتی یک وبسایت خبری نزدیک به اصولگرایان، در یادداشتی تحلیلی به این مسأله پرداخت، به سرعت مجبور به حذف آن نگردید. سپس برخی از همین نمایندگان نیز در مصاحبههای متوالی خواستار برخورد با مسببان انتشار آن تحلیل شدند.
اما نکته پایانی که در نامه مذکور آمده، اشارتی به سخنان اخیر رییسجمهور بود که:«اگر کسی اعتقاد به رأی مردم ندارد، نمیتواند مدیر سطح بالای کشور باشد»
نویسندگان این نامه، این بخش از سخنان دکتر روحانی را نشانه «حذف اصولگرایان» میدانند حال آنکه رییسجمهور در ادامه سخنانش گفته بود: «به سوابق، وابستگی سیاسی و جناحی افراد کار ندارم» این سخن رییسجمهور اصل وجودی مردمسالاری است. اگر قرار باشد اکثریت جامعه به یک فرد و جریان سیاسی رأی دهند ولی همچنان پیشینیان را بر مصدر امور بینند، پس چرا رأی دادند؟! این دولت با هدف حل معضلات دیپلماتیک و اقتصادی جامعه مستقر شده و کسانی که در این دو زمینه نمیتوانند با برنامههای دولت همراهی کنند بروند در جای دیگری خدمت کنند. چیزی که زیاد است مقام و جایگاه!
اخبار سیاسی - مردم سالاری
ویدیو : در آزادی بیان، مرگ فقط برای همسایه!