داوران ناشایست : داوران ناشایستشناخت بدترین انسانهادشمنترین آفریدهها، نزد ...
داوران ناشایست شناخت بدترین انسانها دشمنترین آفریدهها، نزد خدا دو نفرند، مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت، و مردم را گمراه کرده، به فتنهانگیزی میکشاند، و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده، و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده، و گرفتار زشتیهای خود نیز میباشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته، و در میان انسانهای نادان امت، جایگاهی پیدا کرده است. در تاریکیهای فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدمنماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزی را بسیار جمعآوری میکند که اندک آن به از بسیار است، تا آنکه از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد. روانشناسی مدعیان دروغین قضاوت در میان مردم با نام قاضی به داوری مینشیند، و حل مشکلات دیگری را به عهده میگیرد، پس اگر مشکلی پیش آید، با حرفهای پوچ و توخالی، و رای و نظر دروغین، آماده رفع آن میشود. سپس اظهارات پوچ خود را باور میکند، عنکبوتی را میماند که در شبهات و بافتههای تار خود چسبیده، نمیداند که درست حکم کرده یا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد میترسد که خطا کرده، و اگر بر خطاست، امید دارد که رای او درست باشد. نادانی است که راه جهالت میپوید، کوری است که در تاریکی گمشده خود را میجوید، از روی علم و یقین سخن نمیگوید، روایات را بدون آگاهی نقل میکند، چون تندبادی که گیاهان خشک را بر باد دهد، روایات را زیر و رو میکند، که بیحاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حکم مشکلات را میداند، و نه برای منصب قضاوت اهلیت دارد، آنچه را که نپذیرد علم به حساب نمیآورد، و جز راه و رسم خویش، مذهبی را حق نمیداند، اگر حکمی را نداند آن را میپوشاند تا نادانی او آشکار نشود، خون بیگناهان از حکم ظالمانه او در جوشش، و فریاد میراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکایت میکنم از مردمی که در جهالت زندگی میکنند، و با گمراهی میمیرند، در میان آنها، کالایی خوارتر از قرآن نیست، اگر آن را آنگونه که باید بخوانند، و متاعی سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نیست، اگر آن را تحریف کنند، و در نزد آنان، چیزی زشت تر از معروف، و نیکوتر از منکر نیست. |
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) فِى صِفَةِ مَن یَتَصَدّى لِلْحُکْمِ بَیْنَ الْأُمَّةِ وَ لَیْسَ لِذلِکَ بِأَهْلٍ: إِنَّ أَبْغَضَ الْخَلائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلانِ: رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلى نَفْسِهِ، فَهُوَ جائِرٌ عَن قَصْدِ السَّبِیلِ، مَشغُوفٌ بِکَلامِ بِدْعَةٍ وَ دُعاءِ ضَلالَةٍ، فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ، ضالٌّ عَنْ هَدْىِ مَنْ کانَ قَبْلَهُ، مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدى بِهِ فِى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ وَفاتِهِ، حَمَّالٌ خَطایا غَیْرِهِ، رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ. وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا، مُوضِعٌ فِى جُهَّالِ الاُمَّةِ، غارٌّ فِى أَغْباشِ الْفِتْنَةِ، عَمٍ بِما فِى عَقْدِ الْهُدْنَةِ، قَدْ سَمَّاهُ أَشْباهُ النَّاسِ عالِماً وَ لَیْسَ بِهِ. بَکَّرَ فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعِ ما قَلّ مِنْهُ خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ، حَتّى إِذَا ارْتَوى مِنْ ماءٍ اجِنٍ، وَ اکْتَنَزَ مِنْ غَیْرِ طائِلٍ جَلَسَ بَیْنَ النَّاسِ قاضِیاً ضامِناً لِتَخْلِیصِ مَا الْتَبَسَ عَلى غَیْرِهِ، فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَماتِ هَیَّأَ لَها حَشْواً رَثّاً مِنْ رَأْیِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ، فَهُوَ مِن لَبْسِ الشُّبُهاتِ فِى مِثْلِ نَسْجَ العَنْکَبُوتِ، لا یَدْرِى أَصابَ أَمْ أَخْطَأَ. فَإِنْ أَصابَ خافَ أَنْ یَکُونَ قَدْ أَخْطَأَ، وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجا أَنْ یَکُونَ قَدْ أَصابَ، جاهِلٌ خَبَّاطُ جَهالاتٍ، عاشٍ رَکَّابُ عَشَواتٍ، لَمْ یَعَضّ عَلَى الْعِلْمِ بِضِرْسٍ قاطِعٍ، یُذْرِى الرِّوایاتِ إِذْراءَ الرِّیحِ الْهَشِیمِ، لا مَلِىءٌ وَ اللَّهِ بِإِصْدارِ ما وَرَدَ عَلَیْهِ وَ لا هُوَ أَهْلٌ لِما فُوِّضَ إِلَیْهِ لا یَحْسَبُ الْعِلْمَ فِى شَىْءٍ مِمَّا أَنْکَرَهُ، وَ لا یَرى أَنَّ مِنْ وَراءِ ما بَلَغَ مِنْهُ مَذْهَباً لِغَیْرِهِ، وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَیْهِ أَمْرٌ اکْتَتَمَ بِهِ لِما یَعْلَمُ مِن جَهْلِ نَفْسِهِ. تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضائِهِ الدِّماءُ، وَ تَعِجّ مِنهُ الْمَوارِیثُ. إِلَى اللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا، وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالًا، لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْکِتابِ إِذا تُلِىَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَیْعاً وَ لا أَغْلى ثَمَناً مِنَ الْکِتابِ إِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَ لا عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَرِ. |
ویدیو : داوران ناشایست