جزییات هشتمین دادگاه اختلاس بیمه ایران : هشتمین جلسه از مرحله‌ دوم رسیدگی به ...


هشتمین جلسه از مرحله‌ دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه ایران در شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامك مدیرخراسانی و با حضور چهار مستشار آغاز شد. خبرگزاری ایسنا: هشتمین جلسه از مرحله‌ دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از بیمه ایران در شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامك مدیرخراسانی و با حضور چهار مستشار آغاز شد.

در پنج جلسه اول از مرحله دوم رسیدگی‌ به این پرونده، به اتهامات افراد مرتبط با بیمه ایران رسیدگی و از جلسه ششم نیز رسیدگی به اتهامات 24 نفر از متهمان این پرونده كه شاغل در استانداری تهران بوده‌اند، آغاز شد.

در جلسه هشتم دادگاه متهمانی دیگر از افراد مرتبط با استانداری تهران در دو نوبت صبح و عصر محاكمه خواهند شد. هم‌چنین در این جلسه از دادگاه برخی از متهمان به همراه خانواه و وكلای خود حضور دارند.

پرونده اختلاس از شركت بیمه ایران مجموعا 78 متهم دارد و به گفته‌ قاضی مدیرخراسانی به احتمال زیاد در چند جلسه آینده ختم رسیدگی به این پرونده اعلام و رای آن نیز مدتی پس از آن صادر خواهد شد.

اعترافات تازه متهم به اختلاس: پول زیادی دادم، ولی كاری برایم انجام ندادند!

هشتمین جلسه از مرحله دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از شركت بیمه ایران به ریاست قاضی مدیرخراسانی آغاز شد. در شروع این جلسه «د.س» یكی از متهمان اصلی پرونده اختلاس از بیمه كه از كاركنان استانداری تهران است به دفاع از خود پرداخت.

قاضی سیامك مدیرخراسانی در ابتدای دادگاه و بعد از تفهیم اتهام "د.س" مبنی بر پرداخت رشوه یک میلیارد و 50میلیون تومانی، کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات بانکی به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون ریال، اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخلال در تولید از طریق اخذ تسهیلات ارزی به مبلغ ریالی 505 میلیارد و 161 میلیون ریال، خرید و فروش غیرقانونی ارز، استفاده غیرقانونی از اتباع بیگانه؛ از او پرسید كه آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر اتهامات را نمی‌پذیرم.

قاضی گفت: از خود دفاع كنید. متهم نیز گفت: ابتدا در مورد شكایتی كه از آقای "ج.الف" كرده بودم، توضیحاتی را ارائه می‌دهم. من سال 86 با آقای "ج.الف" از طریق آقای "ی.د" آشنا شدم و ایشان رابط بین من و آقای "ر" بود و من را به دیوان محاسبات برد كه گفتند با یكدیگر آشنا شویم.

وی ادامه داد: برای گرفتن وام از بانك ملت 120 یا حتی 150 درصد وثیقه گذاشتم و از آقای "ر" كمك خواستم كه به من كمك كند اما پرونده‌ای در مجتمع اقتصادی تشكیل دادند تا از من سوء استفاده كنند و از همان زمان آقای "ج.الف" من را مجبور كرد كه وجه‌‌های غیرقانونی را پرداخت كنم، به این دلیل این مبالغ را پرداخت كردم چون از سال 87 فعالیت اقتصادی خود را شروع كرده بودم و نمی‌خواستم آبرویم از بین برود.

وی خاطر نشان كرد: آقای "ج.الف" سایه‌ی آقای "ر" است. در این هنگام قاضی مدیرخراسانی گفت: از جانب آقای "ر" به شما تعهدی داده شد؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" ادعا می‌كرد كه دوست صمیمی پسر آقای «ر» است و هر روز آقای "ر" با آقای "ج. الف" تماس می‌گرفت و از او می‌خواست كه كارهایش را انجام دهد.

قاضی گفت: شما راجع به آن مبلغ كه در كیفرخواست است، توضیح دهید؟ "د.س" افزود: رابطه‌ی "ج.الف" با آقای "ر" بسیار نزدیك بود و من یك میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" واریز كردم.

قاضی پرسید: بابت چه موضوعی این مبلغ را پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: آقای "ج.الف" به من گفت كه آقای "ر" ‌این مبلغ را احتیاج دارد،‌ همچنین از جانب آقای "ر" خیلی هدایا از من دریافت می‌كرد.

وی ادامه داد: برای حل مشكلم به مجتمع اقتصادی اطلاع دادم اما به من گفتند كه خانه‌ای كه در ولنجك داشتم را بفروشم و به آقای فلانی بدهم تا مشكلاتم حل شود اما مشكلات من حل نشد.

"د.س" ادامه داد: به سازمان بازرسی كل كشور رفتم و چك‌هایی را كه پرداخت كرده بودم را به آنها دادم. هم‌چنین سه فقره چك به آقای "ر" پرداخت كرده بودم. همچنین "ش" كه از دوستان نزدیك من بود و در جلسات بین من و آقای "ج.الف" حضور داشتند، به من گفتند كه چرا این پول‌ها را به آقای "ج.الف" می‌دهید و من پاسخ دادم كه وی به اجبار از من اخاذی می‌كند.

این متهم تصریح كرد: وقتی تمام مطالب را به آقای "ر" گفتم، ایشان همه را انكار كرد اما چند روز دیگر آقای "ش" با من تماس گرفت و گفت آقای "ر" می‌خواهد شما را ببیند. به دیدن آقای "ر" رفتم كه عصبانی به نظر می‌آمد. او به من گفت كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور دادید، در حالی كه سازمان بازرسی كل كشور به من قول داده بود كه همه چیز محرمانه خواهد ماند.

"د.س" خاطرنشان كرد: در جلسه دومی كه با آقای "ر" داشتم، او از من عصبانی شد، به این دلیل كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور داده‌ام. در همان جلسه كه آقای "ش" حضور داشت ناگهان ما را ترك كرد و به بهانه میهمانی از جلسه بیرون رفت و آقای "ر" از من خواست كه بر روی چك‌ها اسم افراد دیگری را بنویسم،‌ هم‌چنین خیلی اصرار داشت كه اسم آقای "الف.م" روی چك‌ها بنویسم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: چقدر به آقای "م. الف" پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: دوازده میلیارد و خرده‌ای از طریق چك، دو میلیارد وجه نقد، یك دستگاه اتومبیل لند‌كروز، همچنین یك ساختمان در ولنجك به مبلغ پنج یا شش میلیارد تومان.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌از سال 86 شما این مبالغ را به آقای "ج. الف" پرداخت می‌كردید؟ آیا آقای "ج. الف" در این مدت برای شما كاری انجام داد؟

متهم پاسخ داد: خیر، هیچگونه كاری برای من انجام ندادند.

قاضی افزود: پس به چه دلیل پرداخت‌ها را ادامه دادید؟

متهم پاسخ داد: من در فشار بودم.

قاضی خاطرنشان كرد: عقل سلیم این‌گونه حكم می‌كند كه زمانی كه این همه پول را پرداخت كردید باید برای شما كاری انجام می‌دادند.

متهم افزود: من از ریختن آبرویم می‌ترسیدم، همچنین از اینكه به زندان بروم و یا نامم در روزنامه‌ها درج شود وحشت داشتم.

قاضی مدیرخراسانی بیان كرد: "ج.الف" ادعا دارد كه با شما معامله كرده،‌ آیا این را قبول دارید؟

متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم. ایشان تا الان سه مرتبه ادعاهای متفاوتی را داشتند.

"د.س" افزود: ‌آقای "ج. الف" یك بار عقب ماشین من تعدادی اسلحه گذاشته بود كه كارمندان این موضوع را دیده و به من اطلاع داده بودند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: "ج. الف" را نزد مسئولین كشور دیده بودید؟

متهم پاسخ داد: هر بار كه با من تماس می‌گرفتند صدای آقای "ر" می‌آمد. همچنین پسران دو نفر از مسوولان رسمی و پسر یكی از آقای "ب" از نمایندگان مجلس را به دفتر من می‌آوردند.

"د.س" خاطر نشان كرد: قد و قواره آقای "ت" به استانداری نمی‌خورد و آقای "ج.الف" و "ر" وی را سر این سمت گذاشتند.

قاضی مدیرخراسانی افزود: چرا شما را در جلسات خود شركت می‌دادند؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" می‌خواست به من ثابت كند كه با مقامات كشوری رابطه دارند.

قاضی سیامك مدیرخراسانی افزود: بابت پرداخت یك و نیم میلیارد تومان كه به حساب آقای "ر" ریختید، سندی دارید؟ متهم پاسخ داد: بله، اسناد و مدارك آن موجود است. همچنین من در زندان شكایت‌نامه‌ای علیه آقای "ر" به جرم شركت در كلاهبرداری نوشتم زیرا اگر اسم آقای "ر" نمی‌آمد، من ریالی به حساب "ج. الف" نمی‌ریختم.

اعترافات تازه متهم به اختلاس علیه برخی مسوولان رسمی و قضایی

هشتمین جلسه از مرحله دوم رسیدگی به پرونده اختلاس از شركت بیمه ایران به ریاست قاضی مدیرخراسانی آغاز شد. در شروع این جلسه «د.س» یكی از متهمان اصلی پرونده اختلاس از بیمه كه از كاركنان استانداری تهران است به دفاع از خود پرداخت.

قاضی سیامك مدیرخراسانی در ابتدای دادگاه و بعد از تفهیم اتهام "د.س" مبنی بر پرداخت رشوه یک میلیارد و 50میلیون تومانی، کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات بانکی به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون ریال، اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخلال در تولید از طریق اخذ تسهیلات ارزی به مبلغ ریالی 505 میلیارد و 161 میلیون ریال، خرید و فروش غیرقانونی ارز، استفاده غیرقانونی از اتباع بیگانه؛ از او پرسید كه آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر اتهامات را نمی‌پذیرم.

قاضی گفت: از خود دفاع كنید. متهم نیز گفت: ابتدا در مورد شكایتی كه از آقای "ج.الف" كرده بودم، توضیحاتی را ارائه می‌دهم. من سال 86 با آقای "ج.الف" از طریق آقای "ی.د" آشنا شدم و ایشان رابط بین من و آقای "ر" بود و من را به دیوان محاسبات برد كه گفتند با یكدیگر آشنا شویم.

وی ادامه داد: برای گرفتن وام از بانك ملت 120 یا حتی 150 درصد وثیقه گذاشتم و از آقای "ر" كمك خواستم كه به من كمك كند اما پرونده‌ای در مجتمع اقتصادی تشكیل دادند تا از من سوء استفاده كنند و از همان زمان آقای "ج.الف" من را مجبور كرد كه وجه‌‌های غیرقانونی را پرداخت كنم، به این دلیل این مبالغ را پرداخت كردم چون از سال 87 فعالیت اقتصادی خود را شروع كرده بودم و نمی‌خواستم آبرویم از بین برود.

وی خاطر نشان كرد: آقای "ج.الف" سایه‌ی آقای "ر" است. در این هنگام قاضی مدیرخراسانی گفت: از جانب آقای "ر" به شما تعهدی داده شد؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" ادعا می‌كرد كه دوست صمیمی پسر آقای «ر» است و هر روز آقای "ر" با آقای "ج. الف" تماس می‌گرفت و از او می‌خواست كه كارهایش را انجام دهد.

قاضی گفت: شما راجع به آن مبلغ كه در كیفرخواست است، توضیح دهید؟ "د.س" افزود: رابطه‌ی "ج.الف" با آقای "ر" بسیار نزدیك بود و من یك میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" واریز كردم.

قاضی پرسید: بابت چه موضوعی این مبلغ را پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: آقای "ج.الف" به من گفت كه آقای "ر" ‌این مبلغ را احتیاج دارد،‌ همچنین از جانب آقای "ر" خیلی هدایا از من دریافت می‌كرد.

وی ادامه داد: برای حل مشكلم به مجتمع اقتصادی اطلاع دادم اما به من گفتند كه خانه‌ای كه در ولنجك داشتم را بفروشم و به آقای فلانی بدهم تا مشكلاتم حل شود اما مشكلات من حل نشد.

"د.س" ادامه داد: به سازمان بازرسی كل كشور رفتم و چك‌هایی را كه پرداخت كرده بودم را به آنها دادم. هم‌چنین سه فقره چك به آقای "ر" پرداخت كرده بودم. همچنین "ش" كه از دوستان نزدیك من بود و در جلسات بین من و آقای "ج.الف" حضور داشتند، به من گفتند كه چرا این پول‌ها را به آقای "ج.الف" می‌دهید و من پاسخ دادم كه وی به اجبار از من اخاذی می‌كند.

این متهم تصریح كرد: وقتی تمام مطالب را به آقای "ر" گفتم، ایشان همه را انكار كرد اما چند روز دیگر آقای "ش" با من تماس گرفت و گفت آقای "ر" می‌خواهد شما را ببیند. به دیدن آقای "ر" رفتم كه عصبانی به نظر می‌آمد. او به من گفت كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور دادید، در حالی كه سازمان بازرسی كل كشور به من قول داده بود كه همه چیز محرمانه خواهد ماند.

"د.س" خاطرنشان كرد: در جلسه دومی كه با آقای "ر" داشتم، او از من عصبانی شد، به این دلیل كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور داده‌ام. در همان جلسه كه آقای "ش" حضور داشت ناگهان ما را ترك كرد و به بهانه میهمانی از جلسه بیرون رفت و آقای "ر" از من خواست كه بر روی چك‌ها اسم افراد دیگری را بنویسم،‌ هم‌چنین خیلی اصرار داشت كه اسم آقای "الف.م" روی چك‌ها بنویسم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: چقدر به آقای "م. الف" پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: دوازده میلیارد و خرده‌ای از طریق چك، دو میلیارد وجه نقد، یك دستگاه اتومبیل لند‌كروز، همچنین یك ساختمان در ولنجك به مبلغ پنج یا شش میلیارد تومان.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌از سال 86 شما این مبالغ را به آقای "ج. الف" پرداخت می‌كردید؟ آیا آقای "ج. الف" در این مدت برای شما كاری انجام داد؟

متهم پاسخ داد: خیر، هیچگونه كاری برای من انجام ندادند.

قاضی افزود: پس به چه دلیل پرداخت‌ها را ادامه دادید؟

متهم پاسخ داد: من در فشار بودم.

قاضی خاطرنشان كرد: عقل سلیم این‌گونه حكم می‌كند كه زمانی كه این همه پول را پرداخت كردید باید برای شما كاری انجام می‌دادند.

متهم افزود: من از ریختن آبرویم می‌ترسیدم، همچنین از اینكه به زندان بروم و یا نامم در روزنامه‌ها درج شود وحشت داشتم.

قاضی مدیرخراسانی بیان كرد: "ج.الف" ادعا دارد كه با شما معامله كرده،‌ آیا این را قبول دارید؟

متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم. ایشان تا الان سه مرتبه ادعاهای متفاوتی را داشتند.

"د.س" افزود: ‌آقای "ج. الف" یك بار عقب ماشین من تعدادی اسلحه گذاشته بود كه كارمندان این موضوع را دیده و به من اطلاع داده بودند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: "ج. الف" را نزد مسئولین كشور دیده بودید؟

متهم پاسخ داد: هر بار كه با من تماس می‌گرفتند صدای آقای "ر" می‌آمد. همچنین پسران دو نفر از مسوولان رسمی و پسر یكی از آقای "ب" از نمایندگان مجلس را به دفتر من می‌آوردند.

"د.س" خاطر نشان كرد: قد و قواره آقای "ت" به استانداری نمی‌خورد و آقای "ج.الف" و "ر" وی را سر این سمت گذاشتند.

قاضی مدیرخراسانی افزود: چرا شما را در جلسات خود شركت می‌دادند؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" می‌خواست به من ثابت كند كه با مقامات كشوری رابطه دارند.

قاضی سیامك مدیرخراسانی افزود: بابت پرداخت یك و نیم میلیارد تومان كه به حساب آقای "ر" ریختید، سندی دارید؟ متهم پاسخ داد: بله، اسناد و مدارك آن موجود است. همچنین من در زندان شكایت‌نامه‌ای علیه آقای "ر" به جرم شركت در كلاهبرداری نوشتم زیرا اگر اسم آقای "ر" نمی‌آمد، من ریالی به حساب "ج. الف" نمی‌ریختم.

این متهم در ادامه گفت: من از سال 85 یكی از مشتریان ممتاز بانك ملت بودم و در آنجا گردش مالی و سابقه خوبی داشتم.

قاضی مدیرخراسانی از متهم پرسید: شما 400 میلیون تومان به آقای "ت" بابت چه چیزی پرداخت كرده‌اید؟

متهم پاسخ داد: این پول دو بخش است. آقای "ت" به من 250 میلیون تومان دادند تا یك آپارتمان برای او خریداری كنم كه بعدا قیمت آن 300 میلیون تومان شد. بعدا او خواست واحد بزرگتری بخرد و 100 میلیون تومان از من قرض گرفت و من ملك او را فروختم و 400 میلیون تومان كه 300 میلیون تومان آن مال خودش بود را به او دادم.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: آقای "ت" خودش نمی‌توانست ملك بخرد یا بلد نبود خانه بخرد؟

متهم پاسخ داد: خیر، تخصص ایشان بانكداری بود.

قاضی مدیرخراسانی گفت: مگر هر كس خانه می‌خرد متخصص ملك است. چه دلیلی داشت آن را برای او بفروشی؟

متهم پاسخ داد: بله. من ملك خرید و فروش می‌كنم.

این متهم در مورد پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان به فردی به نام "خ" گفت: من یك پروژه ساخت چندین واحد مسكونی را در آن منطقه داشتم و آقای "خ" شهردار آنجا بود كه گفت باید یك مبلغی بدهی و من هم برای پیشرفت پروژه این كار را كردم.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: در كجا این مبلغ را پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: در دفترم. البته پول را در دو مرحله پرداخت كردم.

متهم گفت: آقای "خ" مشاوره‌های خوبی به ما برای ساخت و پیشرفت پروژه داد.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی این 500 میلیون تومان را بابت مشاوره دادید؟

متهم پاسخ داد: خیر. بابت همیاری و آماده‌سازی منطقه بود.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما پرداخت 80 میلیون تومان به خانم "س" است.

متهم در این رابطه گفت: خانم "س" در بانك ملت بودند و ملكی در خیابان فرشته داشتند كه می‌خواستند آن را بازسازی كنند، من پرسنل‌ام را به آنجا فرستادم تا بازسازی كنند. بخشی از مصالح را خانم "س" خرید می‌كرد و بخشی از آنها و همچنین هزینه پرسنل را من پرداخت می‌كردم اما ایشان هیچ نقشی در گرفتن تسهیلات برای من نداشت چون رییس بانك بود ولی تسهیلات را برای من هیات مدیره تصویب كرد.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: راجع آقای "ج" چطور؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج" معاون شعبه بود و یك روز به دفتر من آمد و گفت می‌خواهد یك ملك بسازد و من هم 30 میلیون تومان به عنوان قرض و 40 میلیون تومان به عنوان عیدی به او دادم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: یعنی شما جمعا 70 میلیون تومان به او به عنوان عیدی داده‌اید؟

متهم پاسخ داد: خیر، 30 میلیون تومان از این مبلغ به عنوان قرض بوده است و این مطلب را هر دوی ما می‌دانیم.

عیدی هم در بانك یك عرف است و معروف است كه شب عید یك لیست "از رییس تا آبدارچی" وجود دارد و شب عید به بانكی‌ها عیدی می‌دهند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما كلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات كلان بانكی با پیش فاكتورهای صوری به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون و 111 هزار ریال از بانك‌هاست.

این متهم در این باره گفت: من بر اساس مصوبه هیات مدیره و با كارشناسی دقیقی كه هیات مدیره بر روی پرونده‌ام انجام داد این پول را گرفتم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: فاكتورهای شما صوری بوده و شركت هم وجود خارجی نداشته است.

متهم پاسخ داد: من پنج هزار واحد طی این سالها در تهران ساخته‌ام و این پول‌ها در این راه خرج شده است.

"د. س" در مورد صدور پیش فاكتورهای ساختگی گفت: من اگر نیاز به پیش فاكتور داشتم، با یك تلفن تا ظهر 100 تا پیش فاكتور می‌گرفتم و نیازی به تقلب نداشتم. این پیش فاكتورها هم نقشی در گرفتن تسهیلات از سوی من نداشت.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: پس چرا آنها را دادید؟

متهم پاسخ داد: بانك آن را می‌خواست.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: بانك برای چه به شما این تسهیلات را پرداخت كرد؟

متهم پاسخ داد: پرداخت این تسهیلات بابت اهلیت، گردش كار، مانده‌های من و سابقه و خوش‌نامی كه در بانك داشتم، صورت گرفت.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی هر كسی این شرایط را داشته باشد این تسهیلات را می‌گیرد؟

متهم پاسخ داد: بله.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما همه تسهیلات را برگردانید؟

متهم پاسخ داد: بخشی از آن را بله و بخشی را هنوز نه.

قاضی مدیرخراسانی گفت: شما این پول‌ها را تصادفا از بانك‌هایی گرفتید كه آن دو نفر در آنجا رییس بودند.

متهم پاسخ داد: این دو نفر هیچ نقشی در گرفتن وام توسط من نداشتند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر رییس بانك نقشی در پرداخت وام ندارد؟ پس چه كسی نقش دارد؟

متهم پاسخ داد: هیات مدیره.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر دفاع دیگری دارید، بفرمایید.

"د. س" گفت: من بخشی از این پول‌ها را در زمینه صادرات فرش به كار گرفتم.

"د. س" در مورد اتهام اخلال در نظام اقتصادی از طریق دریافت مبلغ 505 میلیارد و 161 میلیون و 813 ریال اعتبار بانكی، گفت: این مبلغ یك LC‌ در منطقه آزاد كیش بود. در LC‌ 35 آیتم از بانك خریدار به فروشنده از جمله بارنامه ارسال می‌شود لذا اگر مدارك من ناقص بود قبول نمی‌كردم. پس نمی‌شود بگوییم قضیه صوری بوده و باری در كار نبوده.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما جنس وارد كردید؟

متهم پاسخ داد: خیر.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌در اسنادی كه وجود دارد خریدار و فروشنده خود شما بودید.

متهم پاسخ داد: خیر، اینطور نیست. كدام اسناد؟

قاضی مدیرخراسانی گفت: ‌در كیفرخواست اینطور آمده است.

رییس شعبه 76 كیفری دادگاه استان تهران از متهم پرسید: شركت پكس‌ اینترنشنال متعلق به كیست؟

متهم گفت: این شركت در سال‌های 81 و 82 مال من بوده است.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شركت رهپویان چطور؟

متهم پاسخ داد: من یكی از سهامداران این شركت بودم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: خوب این دو شركت به عنوان خریدار و فروشنده در مدارك شما برای گشایش LC بودند.

قاضی مدیرخراسانی به متهم گفت: بند بعدی اتهام شما، نگهداری و استفاده از دستگاه دریافت تصاویر ماهواره‌ای است.

متهم گفت: بله، این را قبول دارم.

"د.س" در مورد اتهام پولشویی گفت: من هیچ وقت اموالم را مخفی نكرده بودم. روز اول كه منزل و دفتر من را گشتند همه چیز شفاف بود و حساب‌های بانكی من و همه چیز مشخص بود. فقط یك میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" ریخته شده بود و به غیر از این، من پولی به حساب كسی دیگر و كسی كه از قوای حاكمه باشد، نریخته‌ام.

وی ادامه داد: من رابطه‌ی مالی با "ج.الف" نداشتم، فقط او از من اخاذی و كلاهبرداری كرد. رابطه من با "ی.د" رابطه دوستی است و ما هیچ رابطه مالی نداشتیم.

این متهم تصریح كرد: "ر" و "ج. الف" از من كلاهبرداری كردند و من از آنها شكایت كردم، چون اگر "ر" نبود، "ج. الف" نمی‌توانست در پوشش او، از من پول بگیرد و من همه اینها را قبلا گفتم.

وی افزود: من حتی یك نامه به آقای "ر" برای درخواست وام و زمین و تسهیلات ندادم. نكته جالب این است كه در 16/7/87 كه "ج. الف"‌را دستگیر كردند، آقای «ق» رییس دادسرای مجتمع قضایی امور اقتصادی رییس شعبه را مجبور كردند در همان روز كیفرخواست صادر كند.

وی گفت: من همچنین ارتباطی با مقامات قضایی و امنیتی نداشتم. من با چه كسانی ارتباط داشتم؟

ذبیح‌زاده نماینده دادستان تهران در این مورد گفت: متهم در دفاعیات خود اسم دو نفر از مقامات را برد.

قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت:‌ شما الان اسم دو نفر را بردید.

متهم پاسخ داد: ‌من عرض كردم آقای «ق»، آقای «ح» را مجبور كرد كیفرخواست صادر كند.

این متهم گفت: اسم مقام قضایی كه "ج. الف" عنوان كرد می‌خواسته ملكی به نام او كند را نمی‌برم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر در دفاعیات شما موثر است، اسم او را ببرید.

متهم پاسخ داد: خیر، موثر نیست. برای حفظ آبروی او، اسمش را نمی‌برم.

قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: اتهام بعدی شما، به كارگیری غیرمجاز اتباع خارجی است.

متهم گفت: این افراد در منزل من كار می‌كردند ولی اجازه بدهید در این مورد وكیلم توضیح دهد.

 به «س» گفته‌اند اگر اسم آقای «ر» را در دادگاه ببری آزاد می‌شوی

قاضی سیامك مدیرخراسانی در ابتدای دادگاه و بعد از تفهیم اتهام "د.س" مبنی بر پرداخت رشوه یک میلیارد و 50میلیون تومانی، کلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات بانکی به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون ریال، اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخلال در تولید از طریق اخذ تسهیلات ارزی به مبلغ ریالی 505 میلیارد و 161 میلیون ریال، خرید و فروش غیرقانونی ارز، استفاده غیرقانونی از اتباع بیگانه؛ از او پرسید كه آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم پاسخ داد: خیر اتهامات را نمی‌پذیرم.

قاضی گفت: از خود دفاع كنید. متهم نیز گفت: ابتدا در مورد شكایتی كه از آقای "ج.الف" كرده بودم، توضیحاتی را ارائه می‌دهم. من سال 86 با آقای "ج.الف" از طریق آقای "ی.د" آشنا شدم و ایشان رابط بین من و آقای "ر" بود و من را به دیوان محاسبات برد كه گفتند با یكدیگر آشنا شویم.

وی ادامه داد: برای گرفتن وام از بانك ملت 120 یا حتی 150 درصد وثیقه گذاشتم و از آقای "ر" كمك خواستم كه به من كمك كند اما پرونده‌ای در مجتمع اقتصادی تشكیل دادند تا از من سوء استفاده كنند و از همان زمان آقای "ج.الف" من را مجبور كرد كه وجه‌‌های غیرقانونی را پرداخت كنم، به این دلیل این مبالغ را پرداخت كردم چون از سال 87 فعالیت اقتصادی خود را شروع كرده بودم و نمی‌خواستم آبرویم از بین برود.

وی خاطر نشان كرد: آقای "ج.الف" سایه‌ی آقای "ر" است. در این هنگام قاضی مدیرخراسانی گفت: از جانب آقای "ر" به شما تعهدی داده شد؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" ادعا می‌كرد كه دوست صمیمی پسر آقای «ر» است و هر روز آقای "ر" با آقای "ج. الف" تماس می‌گرفت و از او می‌خواست كه كارهایش را انجام دهد.

قاضی گفت: شما راجع به آن مبلغ كه در كیفرخواست است، توضیح دهید؟ "د.س" افزود: رابطه‌ی "ج.الف" با آقای "ر" بسیار نزدیك بود و من یك میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" واریز كردم.

قاضی پرسید: بابت چه موضوعی این مبلغ را پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: آقای "ج.الف" به من گفت كه آقای "ر" ‌این مبلغ را احتیاج دارد،‌ همچنین از جانب آقای "ر" خیلی هدایا از من دریافت می‌كرد.

وی ادامه داد: برای حل مشكلم به مجتمع اقتصادی اطلاع دادم اما به من گفتند كه خانه‌ای كه در ولنجك داشتم را بفروشم و به آقای فلانی بدهم تا مشكلاتم حل شود اما مشكلات من حل نشد.

"د.س" ادامه داد: به سازمان بازرسی كل كشور رفتم و چك‌هایی را كه پرداخت كرده بودم را به آنها دادم. هم‌چنین سه فقره چك به آقای "ر" پرداخت كرده بودم. همچنین "ش" كه از دوستان نزدیك من بود و در جلسات بین من و آقای "ج.الف" حضور داشتند، به من گفتند كه چرا این پول‌ها را به آقای "ج.الف" می‌دهید و من پاسخ دادم كه وی به اجبار از من اخاذی می‌كند.

این متهم تصریح كرد: وقتی تمام مطالب را به آقای "ر" گفتم، ایشان همه را انكار كرد اما چند روز دیگر آقای "ش" با من تماس گرفت و گفت آقای "ر" می‌خواهد شما را ببیند. به دیدن آقای "ر" رفتم كه عصبانی به نظر می‌آمد. او به من گفت كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور دادید، در حالی كه سازمان بازرسی كل كشور به من قول داده بود كه همه چیز محرمانه خواهد ماند.

"د.س" خاطرنشان كرد: در جلسه دومی كه با آقای "ر" داشتم، او از من عصبانی شد، به این دلیل كه چرا چك‌ها را به سازمان بازرسی كل كشور داده‌ام. در همان جلسه كه آقای "ش" حضور داشت ناگهان ما را ترك كرد و به بهانه میهمانی از جلسه بیرون رفت و آقای "ر" از من خواست كه بر روی چك‌ها اسم افراد دیگری را بنویسم،‌ هم‌چنین خیلی اصرار داشت كه اسم آقای "الف.م" روی چك‌ها بنویسم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: چقدر به آقای "م. الف" پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: دوازده میلیارد و خرده‌ای از طریق چك، دو میلیارد وجه نقد، یك دستگاه اتومبیل لند‌كروز، همچنین یك ساختمان در ولنجك به مبلغ پنج یا شش میلیارد تومان.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌از سال 86 شما این مبالغ را به آقای "ج. الف" پرداخت می‌كردید؟ آیا آقای "ج. الف" در این مدت برای شما كاری انجام داد؟

متهم پاسخ داد: خیر، هیچگونه كاری برای من انجام ندادند.

قاضی افزود: پس به چه دلیل پرداخت‌ها را ادامه دادید؟

متهم پاسخ داد: من در فشار بودم.

قاضی خاطرنشان كرد: عقل سلیم این‌گونه حكم می‌كند كه زمانی كه این همه پول را پرداخت كردید باید برای شما كاری انجام می‌دادند.

متهم افزود: من از ریختن آبرویم می‌ترسیدم، همچنین از اینكه به زندان بروم و یا نامم در روزنامه‌ها درج شود وحشت داشتم.

قاضی مدیرخراسانی بیان كرد: "ج.الف" ادعا دارد كه با شما معامله كرده،‌ آیا این را قبول دارید؟

متهم پاسخ داد: خیر، قبول ندارم. ایشان تا الان سه مرتبه ادعاهای متفاوتی را داشتند.

"د.س" افزود: ‌آقای "ج. الف" یك بار عقب ماشین من تعدادی اسلحه گذاشته بود كه كارمندان این موضوع را دیده و به من اطلاع داده بودند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: "ج. الف" را نزد مسئولین كشور دیده بودید؟

متهم پاسخ داد: هر بار كه با من تماس می‌گرفتند صدای آقای "ر" می‌آمد. همچنین پسران دو نفر از مسوولان رسمی و پسر یكی از آقای "ب" از نمایندگان مجلس را به دفتر من می‌آوردند.

"د.س" خاطر نشان كرد: قد و قواره آقای "ت" به استانداری نمی‌خورد و آقای "ج.الف" و "ر" وی را سر این سمت گذاشتند.

قاضی مدیرخراسانی افزود: چرا شما را در جلسات خود شركت می‌دادند؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج. الف" می‌خواست به من ثابت كند كه با مقامات كشوری رابطه دارند.

قاضی سیامك مدیرخراسانی افزود: بابت پرداخت یك و نیم میلیارد تومان كه به حساب آقای "ر" ریختید، سندی دارید؟ متهم پاسخ داد: بله، اسناد و مدارك آن موجود است. همچنین من در زندان شكایت‌نامه‌ای علیه آقای "ر" به جرم شركت در كلاهبرداری نوشتم زیرا اگر اسم آقای "ر" نمی‌آمد، من ریالی به حساب "ج. الف" نمی‌ریختم.

این متهم در ادامه گفت: من از سال 85 یكی از مشتریان ممتاز بانك ملت بودم و در آنجا گردش مالی و سابقه خوبی داشتم.

قاضی مدیرخراسانی از متهم پرسید: شما 400 میلیون تومان به آقای "ت" بابت چه چیزی پرداخت كرده‌اید؟

متهم پاسخ داد: این پول دو بخش است. آقای "ت" به من 250 میلیون تومان دادند تا یك آپارتمان برای او خریداری كنم كه بعدا قیمت آن 300 میلیون تومان شد. بعدا او خواست واحد بزرگتری بخرد و 100 میلیون تومان از من قرض گرفت و من ملك او را فروختم و 400 میلیون تومان كه 300 میلیون تومان آن مال خودش بود را به او دادم.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: آقای "ت" خودش نمی‌توانست ملك بخرد یا بلد نبود خانه بخرد؟

متهم پاسخ داد: خیر، تخصص ایشان بانكداری بود.

قاضی مدیرخراسانی گفت: مگر هر كس خانه می‌خرد متخصص ملك است. چه دلیلی داشت آن را برای او بفروشی؟

متهم پاسخ داد: بله. من ملك خرید و فروش می‌كنم.

این متهم در مورد پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان به فردی به نام "خ" گفت: من یك پروژه ساخت چندین واحد مسكونی را در آن منطقه داشتم و آقای "خ" شهردار آنجا بود كه گفت باید یك مبلغی بدهی و من هم برای پیشرفت پروژه این كار را كردم.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: در كجا این مبلغ را پرداخت كردید؟ متهم پاسخ داد: در دفترم. البته پول را در دو مرحله پرداخت كردم.

متهم گفت: آقای "خ" مشاوره‌های خوبی به ما برای ساخت و پیشرفت پروژه داد.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی این 500 میلیون تومان را بابت مشاوره دادید؟

متهم پاسخ داد: خیر. بابت همیاری و آماده‌سازی منطقه بود.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما پرداخت 80 میلیون تومان به خانم "س" است.

متهم در این رابطه گفت: خانم "س" در بانك ملت بودند و ملكی در خیابان فرشته داشتند كه می‌خواستند آن را بازسازی كنند، من پرسنل‌ام را به آنجا فرستادم تا بازسازی كنند. بخشی از مصالح را خانم "س" خرید می‌كرد و بخشی از آنها و همچنین هزینه پرسنل را من پرداخت می‌كردم اما ایشان هیچ نقشی در گرفتن تسهیلات برای من نداشت چون رییس بانك بود ولی تسهیلات را برای من هیات مدیره تصویب كرد.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: راجع آقای "ج" چطور؟

متهم پاسخ داد: آقای "ج" معاون شعبه بود و یك روز به دفتر من آمد و گفت می‌خواهد یك ملك بسازد و من هم 30 میلیون تومان به عنوان قرض و 40 میلیون تومان به عنوان عیدی به او دادم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: یعنی شما جمعا 70 میلیون تومان به او به عنوان عیدی داده‌اید؟

متهم پاسخ داد: خیر، 30 میلیون تومان از این مبلغ به عنوان قرض بوده است و این مطلب را هر دوی ما می‌دانیم.

عیدی هم در بانك یك عرف است و معروف است كه شب عید یك لیست "از رییس تا آبدارچی" وجود دارد و شب عید به بانكی‌ها عیدی می‌دهند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اتهام بعدی شما كلاهبرداری از طریق اخذ تسهیلات كلان بانكی با پیش فاكتورهای صوری به مبلغ 232 میلیارد و 205 میلیون و 111 هزار ریال از بانك‌هاست.

این متهم در این باره گفت: من بر اساس مصوبه هیات مدیره و با كارشناسی دقیقی كه هیات مدیره بر روی پرونده‌ام انجام داد این پول را گرفتم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: فاكتورهای شما صوری بوده و شركت هم وجود خارجی نداشته است.

متهم پاسخ داد: من پنج هزار واحد طی این سالها در تهران ساخته‌ام و این پول‌ها در این راه خرج شده است.

"د. س" در مورد صدور پیش فاكتورهای ساختگی گفت: من اگر نیاز به پیش فاكتور داشتم، با یك تلفن تا ظهر 100 تا پیش فاكتور می‌گرفتم و نیازی به تقلب نداشتم. این پیش فاكتورها هم نقشی در گرفتن تسهیلات از سوی من نداشت.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: پس چرا آنها را دادید؟

متهم پاسخ داد: بانك آن را می‌خواست.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: بانك برای چه به شما این تسهیلات را پرداخت كرد؟

متهم پاسخ داد: پرداخت این تسهیلات بابت اهلیت، گردش كار، مانده‌های من و سابقه و خوش‌نامی كه در بانك داشتم، صورت گرفت.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: یعنی هر كسی این شرایط را داشته باشد این تسهیلات را می‌گیرد؟

متهم پاسخ داد: بله.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما همه تسهیلات را برگردانید؟

متهم پاسخ داد: بخشی از آن را بله و بخشی را هنوز نه.

قاضی مدیرخراسانی گفت: شما این پول‌ها را تصادفا از بانك‌هایی گرفتید كه آن دو نفر در آنجا رییس بودند.

متهم پاسخ داد: این دو نفر هیچ نقشی در گرفتن وام توسط من نداشتند.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر رییس بانك نقشی در پرداخت وام ندارد؟ پس چه كسی نقش دارد؟

متهم پاسخ داد: هیات مدیره.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر دفاع دیگری دارید، بفرمایید.

"د. س" گفت: من بخشی از این پول‌ها را در زمینه صادرات فرش به كار گرفتم.

"د. س" در مورد اتهام اخلال در نظام اقتصادی از طریق دریافت مبلغ 505 میلیارد و 161 میلیون و 813 ریال اعتبار بانكی، گفت: این مبلغ یك LC‌ در منطقه آزاد كیش بود. در LC‌ 35 آیتم از بانك خریدار به فروشنده از جمله بارنامه ارسال می‌شود لذا اگر مدارك من ناقص بود قبول نمی‌كردم. پس نمی‌شود بگوییم قضیه صوری بوده و باری در كار نبوده.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شما جنس وارد كردید؟

متهم پاسخ داد: خیر.

قاضی مدیرخراسانی گفت:‌در اسنادی كه وجود دارد خریدار و فروشنده خود شما بودید.

متهم پاسخ داد: خیر، اینطور نیست. كدام اسناد؟

قاضی مدیرخراسانی گفت: ‌در كیفرخواست اینطور آمده است.

رییس شعبه 76 كیفری دادگاه استان تهران از متهم پرسید: شركت پكس‌ اینترنشنال متعلق به كیست؟

متهم گفت: این شركت در سال‌های 81 و 82 مال من بوده است.

قاضی مدیرخراسانی پرسید: شركت رهپویان چطور؟

متهم پاسخ داد: من یكی از سهامداران این شركت بودم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: خوب این دو شركت به عنوان خریدار و فروشنده در مدارك شما برای گشایش LC بودند.

قاضی مدیرخراسانی به متهم گفت: بند بعدی اتهام شما، نگهداری و استفاده از دستگاه دریافت تصاویر ماهواره‌ای است.

متهم گفت: بله، این را قبول دارم.

"د.س" در مورد اتهام پولشویی گفت: من هیچ وقت اموالم را مخفی نكرده بودم. روز اول كه منزل و دفتر من را گشتند همه چیز شفاف بود و حساب‌های بانكی من و همه چیز مشخص بود. فقط یك میلیارد و نیم به حساب آقای "ر" ریخته شده بود و به غیر از این، من پولی به حساب كسی دیگر و كسی كه از قوای حاكمه باشد، نریخته‌ام.

وی ادامه داد: من رابطه‌ی مالی با "ج.الف" نداشتم، فقط او از من اخاذی و كلاهبرداری كرد. رابطه من با "ی.د" رابطه دوستی است و ما هیچ رابطه مالی نداشتیم.

این متهم تصریح كرد: "ر" و "ج. الف" از من كلاهبرداری كردند و من از آنها شكایت كردم، چون اگر "ر" نبود، "ج. الف" نمی‌توانست در پوشش او، از من پول بگیرد و من همه اینها را قبلا گفتم.

وی افزود: من حتی یك نامه به آقای "ر" برای درخواست وام و زمین و تسهیلات ندادم. نكته جالب این است كه در 16/7/87 كه "ج. الف"‌را دستگیر كردند، آقای «ق» رییس دادسرای مجتمع قضایی امور اقتصادی رییس شعبه را مجبور كردند در همان روز كیفرخواست صادر كند.

وی گفت: من همچنین ارتباطی با مقامات قضایی و امنیتی نداشتم. من با چه كسانی ارتباط داشتم؟

ذبیح‌زاده نماینده دادستان تهران در این مورد گفت: متهم در دفاعیات خود اسم دو نفر از مقامات را برد.

قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت:‌ شما الان اسم دو نفر را بردید.

متهم پاسخ داد: ‌من عرض كردم آقای «ق»، آقای «ح» را مجبور كرد كیفرخواست صادر كند.

این متهم گفت: اسم مقام قضایی كه "ج. الف" عنوان كرد می‌خواسته ملكی به نام او كند را نمی‌برم.

قاضی مدیرخراسانی گفت: اگر در دفاعیات شما موثر است، اسم او را ببرید.

متهم پاسخ داد: خیر، موثر نیست. برای حفظ آبروی او، اسمش را نمی‌برم.

قاضی مدیرخراسانی خطاب به متهم گفت: اتهام بعدی شما، به كارگیری غیرمجاز اتباع خارجی است.

متهم گفت: این افراد در منزل من كار می‌كردند ولی اجازه بدهید در این مورد وكیلم توضیح دهد.

در ادامه، وكیل «د.س» در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از موكل خود اظهار كرد: مشكل موكل من باید به دو بخش مجزا تقسیم شود؛ اول زمانی كه شكایتی مطرح كرده و دیگر زمانی كه گرفتار شده است.

ابوالفضل انتظاری ادامه داد: موكل من پرداخت‌هایی را داشته اما درك موقعیت وی و این امر را كه از چه چیزی می‌ترسیده در دفاعیاتش بیان كرده و گفته است از اینكه نامش در رسانه‌ها و تلویزیون بیان شود هراس دارد.

وی افزود: در این راستا متاسفانه برخی مقامات وارد ماجرا شدند و از موكل من در رابطه با مشكلش اخاذی كردند. همچنین موكل من آنها را پیدا نكرده بلكه آنها موكلم را پیدا كرده‌اند.

وكیل «د.س» افزود: اگر كارمندی پولی را می‌گیرد به این معنا نیست كه می‌خواهد كار غیرمشروعی انجام دهد. كارمند برای وظیفه قانونی خود و راه انداختن كار ارباب‌رجوع این مبالغ را دریافت می‌كند. همچنین موكل من مجبور شده كه پرداخت‌هایی را داشته باشد و این را به خوبی می‌دانیم كه پرداختن پول به كارمند دولت تحت هر مضمونی نادرست است زیرا اگر تا این موارد نباشد، فساد به وجود نمی‌آید.

انتظاری خاطرنشان كرد: موكل من از پرداخت‌ها به آقایان «ت» و «خ» و همچنین به خانم «ج» چه امتیازاتی را كسب كرده است. این موارد باید كارشناسی شود زیرا 90 درصد از پرداخت‌هایی كه صورت می‌گیرد برای انجام كار مشروع كارمندان است.

موكل من مدعی است كه از این پرداخت‌ها امتیازی كسب نكرده است و من در این راستا برای موكلم درخواست رافت اسلامی را دارم.

انتظاری تصریح كرد: فریب خوردن بدون وجود فریب‌دهنده امر درستی نیست. در این كیفرخواست بیان شده است كه موكل من سیستم بانكی را اغفال كرده است. مگر می‌شود سیستم بانكی را اغفال كرد؟ ممكن است مدیرعامل یا كارمندی را اغفال كرد اما سیستم بانكی را نمی‌شود اغفال كرد. موكل من در چارچوب قوانین آمادگی دارد كه مجازات شود زیرا اگر بخواهیم غیر از چارچوب قانونی دفاع كنیم غیرعادلانه است.

وی در خصوص فاكتورهای صوری نیز اظهار كرد: یك فاكتور صوری بیشتر نبوده و دادگاه نیز پذیرفت كه گرفتن وام، پروسه خاص خودش را دارد. این فاكتور هیچ‌گونه تاثیری در اصل وام موكلم در بانك نداشته زیرا بانك به دلیل گردش پول به موكلم وام داده است. همچنین وام‌های دیگری كه پرداخت شده وام صادراتی بوده است. اگر قرار باشد هر چیزی جنبه كلاهبرداری داشته باشد پس قراردادهایی كه بانك‌ها می‌بندند چه جایگاهی دارد؟ كلاهبرداری از دولت امكان‌پذیر نیست. همچنین این تفسیر نیست بلكه توجیه است و ما این توجیه را قبول نداریم.

وی یادآور شد: بازار آزاد مفهوم خاص خود را دارد. موكل من باید از كدام مرجع اجازه فروش كالاهایش را اخذ می‌كرد؟ تعهدات كاملا مشخص است آیا شما تا به حال دیده‌اید كه كلاهبردار در بانك وثیقه بگذارد؟ همچنین فروش غیرمجاز چه مفهومی دارد.

انتظاری تصریح كرد: نام آقای «م.الف» در كیفرخواست آمده است كه وی یكی از مقامات آستان قدس رضوی است و در یك نهادی كار كرده است كه وابسته به دولت نیست. چرا نام وی در این پرونده ذكر شده است؟ موكل من از آستان قدس رضوی ملكی را اجاره كرده است كه بنیاد مستضعفان ادعا كرده این زمین مال من است. موكل من پلاك ثبتی را نگاه كرده و در رابطه با زمین تحقیقی انجام نداده است. همچنین موكلم از دادگاه خواست تا اسناد و مدارك را به دادگاه نشان دهد كه این زمین را از آستان قدس رضوی اجاره كرده است. همچنین وی ادعا كرده كه توافق مهمی بین بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی وجود دارد.

وی افزود: موكلم به آقای «م.الف» پرداخت‌هایی داشته اما آقای «م.الف» ادعا می‌كند كه به موكل من دلار فروخته است در حالی كه آقای «م.الف» این ادعا را كرده موكل من نمی‌توانسته از صرافی‌ها دلار تهیه كند. چرا برای متهم كردن موكل من این اتهامات بر او وارد شده است؟ همچنین این مالی كه «م.الف» دریافت كرده نامشروع است اما چطور با یك ادعا و یك تحقیقات ناقص این اتهام متوجه موكل من شده است؟ واقعیت این است كه موكل من مبالغی را پرداخت كرده است.

انتظاری گفت: این اتهام به موكل من وارد شده كه از دستگاه ماهواره‌ای استفاده و نگهداری می‌كند اما این نكته حائز اهمیت است كه در تهران چند درصد از افراد از این وسیله استفاده می‌كنند. موكل من دارای دو فرزند سوئدی است كه به زبان فارسی تسلط ندارند و مجبورند از برنامه‌های خارجی استفاده كنند. به همین دلیل از دستگاه ماهواره استفاده كرده است.

وی افزود: موكل من به دام افتاده است زیرا در آن زمان آدم مستاصلی بوده و مجبور شده كه به آقای «ج.الف» پناه ببرد كه وی باعث بدبختی موكلم شده است. آقای «ج.الف» شخصی بوده كه با تمام مقامات كه نامشان ذكر شد رفت و آمد داشته اما واقعیت این است كه موكل من در دام این افراد افتاده زیرا پرونده ویژه‌ای در مجتمع قضایی اقتصادی برای موكل من تشكیل شده بود و این افراد به موكل من قول داده بودند كه هم جریمه دیركرد بانك را پرداخت كنند و هم برای موكل من از بانك ملت مهلت بگیرند. موكل من به دلیل آنكه در آن زمان مجبور بود، این كارها را انجام داد.

انتظاری اظهار كرد: مگر می‌شود هر كسی كه در مقامات دولتی قرار دارد میلیاردها تومان مبلغ دریافت كند؟ این مساله اصلا شایسته نیست. همچنین موكل من اگر قصد اغفال مقام دولتی را داشت باید می‌دید كه این مقام دولتی چه جایگاهی دارد و تشخیص می‌داد كه آیا قابل اغفال است یا خیر. بنابراین موكل من برنامه‌ریزی خاصی برای این كار نكرده است و او در دام این افراد افتاده است.

وی افزود: موكل من تنها هدفش كنترل جریمه‌های بانك بود زیرا جریمه‌ بانكی مانند كنتور است و در همین راستا این افراد تا آنجا كه توانسته‌اند از موكل من سوء‌ استفاده كرده‌اند.

انتظاری یادآور شد: آقای «ج.الف» در یك زمانی احساس كرد كه قرار است برایش مشكلاتی به وجود آید. به همین دلیل رفت و آمد خود را در طبقه ششم كم می‌كند و به مرور زمان ناپدید می‌شود و طی تماس‌های تلفنی اظهار می‌كند كه من سرطان گرفته‌ام و دارم می‌میرم. به همین دلیل موكل من به آقای «ش» متوسل می‌شود. از موكل من به طریق خیلی وحشتناكی كلاهبرداری شده است. همچنین یكی از مواردی كه به آقای «ج.الف» تفهیم اتهام شد كلاهبرداری از موكل من یعنی آقای «د.س» بوده است.

وی خاطرنشان كرد: تمام اقدامات موكل من قبل از تصویب قانون پولشویی بوده است و موكل من ذاتا فرد زرنگی بوده و علاقه داشته كه ثروتش را بیشتر كند و نباید به این دلیل تحت جرم و مجازات قرار گیرد.

انتظاری افزود: این سوال مطرح می‌شود كه آیا موكلم با وجود گشایش اعتبارات تعهد ریالی به بانك داشته است یا تعهد ارزی؟ پاسخ مشخص است؛ موكلم فقط به بانك تعهد ریالی داشته بنابراین كالایی كه فروخته شده پول‌های خارجی بوده و این پول‌ها را به حساب ارزی خود در ایران واریز كرده است. بنابراین ارزی از كشور خارج نشده است. آیا موكل من نمی‌توانست پول‌ها را به خارج از كشور ببرد و سرمایه‌گذاری كند؟ ایشان تعهد ارزی نداشته است و با نیت پولشویی این كارها را انجام نداده است.

وی افزود: رشاء و ارتشاء دو مقوله جدا از یكدیگر هستند. همچنین مقوله دولت و مردم را نیز قانونگذار از یكدیگر جدا دانسته و موكل من به دولت هیچ‌گونه وابستگی ندارد. دادسرا زمان كلاهبرداری‌ها را مشخص نكرده است. موكل من چه مالی را برده؟ در این راستا ادعای دولت چیست؟ آیا ارز از كش


ویدیو : جزییات هشتمین دادگاه اختلاس بیمه ایران