توصیه های رهبر انقلاب به اصحاب رسانه : پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار ...
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در گزارشی گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب درباره وظایف رسانهها در انتخابات را منتشر کرد. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در گزارشی گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب درباره وظایف رسانهها در انتخابات را منتشر کرد.
متن این گزارش که در آن به 20 وظیفه رسانهها در قالب بایدها و نبایدها اشاره شده است به شرح زیر است:
الف) بایدها
۱- بر سطح آگاهی و تحلیل مردم بیافزایید
مطبوعات در كشور ایران و در نظام جمهورى اسلامى، كجاى كارند؟ كه هستند و چه هستند؟ آیا زاید و سربارى هستند؟ زینتالمجالسى هستند؟ یا نه؛ یك عنصر حقیقى و مؤثّر و اجتنابناپذیر و سازندهاند؟ نظر ما، البته، معطوف به نكته دوم و جمله اخیر است. ما معتقدیم كه مطبوعات براى نظام جمهورى اسلامى، یك مقوله تجمّلاتى و تشریفاتى نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، كیفیّت یافتن آن، و اگر خطایى دارد، تصحیح آن، جزو كارهاى اساسى در این نظام است.
نظام جمهورى اسلامى یك نظام مردمى است و كسى نمىتواند این را منكر شود. مخالفین ما هم نمىتوانند این را منكر شوند. حداكثر این است كه مردم را تخطئه مىكنند و مىگویند «مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا كردند.» بالاخره صفاى مردم با این نظام را نمىتوانند منكر شوند و این، مطلب واضحى است. سر و كارِ ما با مردم است؛ پس این نظام، نظامى است مردمى.
مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند كه نظام برایشان مفید است. آگاهى براى چنین نظامى، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهورى اسلامى، بیشتر سود مىبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازى مردم نیازمند است.
مطبوعاتى كه طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسى نداشته باشند. این گونه مطبوعات، در هر رشتهاى قلم بزنند - سیاسى باشند، فرهنگى باشند، اقتصادى باشند، درباره مسائل خارجى حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلى حرف بزنند - و هر كارى كه بكنند، به نفع نظام حركت كردهاند. چرا؟ چون بر مایه آگاهى مردم مىافزایند. موضع مطبوعات در جمهورى اسلامى، این است. ۱۳۷۵/۰۲/۱۳
۲- سه وظیفه عمده: نقد و نظارت، اطلاعرسانی و تبادل آراء
براى مطبوعات سه وظیفه عمده قائلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطّلاع رسانى صادقانه و شفّاف، وظیفه طرح و تبادل آراء و افكار در جامعه. معتقدم كه آزادى قلم و بیان، حقِ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدى ندارم و این جزو اصول مصرّحه قانون اساسى است. معتقدم اگر جامعهاى مطبوعات آزاد و داراى رشد و قلمهاى آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلى چیزهاى دیگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، یكى از نشانههاى رشد یك ملت و حقیقتاً خودش هم مایه رشد است؛ یعنى از یك طرف رشد و آزادگى ملت، آن را بهوجود مىآورد؛ از طرف دیگر،آن هم به نوبه خود مىتواند رشد ملت را افزایش دهد. البته معتقدم در كنار این ارزش، ارزشها و حقایق دیگرى هم وجود دارد كه با آزادى مطبوعات و آزادى قلم، آن ارزشها نباید پامال شود. هنر بزرگ این است كه كسى بتواند هم آزادى را حفظ كند، هم حقیقت را درك كند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسیبها دامنش را نگیرد. باید اینگونه مشى كرد. ۱۳۷۹/۱۲/۰۹
۳- مردم را به انتخاب اصلح تشویق كنید
كسانى كه زبان گویایى دارند، قلم توانایى دارند و آبرویى پیش مردم دارند - كه این آبرو هم جزو ذخایر الهى است و خداى متعال به هركس داده است، باید آن را در راه او مصرف كند و به كار ببرد - مردم را توجیه و تشویق كنند و آدمهاى خوب را به آنها معرفى نمایند. ۱۳۷۴/۱۱/۱۴
۴- از انتخابات مانند یك نعمت الهی پاسداری كنید
انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالارى دینى است، باید پشتوانهى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد كه این چیزى كه ذخیرهى امنیت است، پشتوانهى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد كند. دیدید، حس كردید، از نزدیك لمس كردید آن وقتى را كه دشمنان میخواهند از انتخابات علیه امنیت كشور سوء استفاده كنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یك نعمت الهى پاسدارى كنند. ۱۳۹۰/۰۶/۰۹
۵- انتقاد، منطقی و واقعبینانه باشد
البته انتقاد منطقى، گفتن حرف صحیح اینقدر حرفهاى آشكار وجود دارد كه انسان اگر ذكر آنها را بكند، اصلاً هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد بكند. بله مسلّم است، امروز یك جریان صحیح و حقّى در جامعهى ما وجود دارد، جریانهاى باطلى هم وجود دارد كه به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب كنند، انقلاب را منحرف كنند؛ در این شكى نیست. آدمهائى هم در رأس این جریانات هستند. چه لزومى دارد كه انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومى دارد كه غیبت اینها را بكند. حرف آشكار اینقدر دارند؛ همان حرفهاى آشكار را بیان بكنند، تبیین بكنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
امروز متأسفانه انسان مشاهده میكند كه در بین برخى مسئولین و نخبگان سیاسى و غیره كأنه مد شده است كه نگاه، نگاه بدبینانه باشد؛ نگاه منفى باشد؛ نقاط مثبت را نبینند؛ روى نقاط منفى تكیه كنند. در رسانهها و غیررسانهها مرتباً منفىبافى میشود. تا انسان میگوید هم چرا، میگویند آقا شما نمیگذارید ما واقعیات را بگوئیم. میگوئید سیاهنمائى است، میگوئید فلان است؛ ما میخواهیم حقایق را بگوئیم. نه، این یكسونگرى است. خب، اگر فرض بفرمائید یك واحد تولیدى دچار یك اشكالى میشود و شما میخواهید به عنوان یك نگاه واقعبینانه آن را بیان كنید، بسیار خوب، در كنارش مثلاً دو تا واحد تولیدى هم ایجاد شده. اگر این نقطهى مثبت را بیان كنیم، یك جور مسائل كشور را میفهمیم؛ اگر این نقطهى مثبت را بیان نكنیم، مسائل كشور را جور دیگرى خواهیم فهمید. اگر فقط نقاط منفى را مشاهده كنیم - كه البته نقاط منفى وجود دارد - این طبعاً واقعبینى نیست؛ این برآورد درستى از اوضاع كشور به ما نخواهد داد؛ منجر به ناامیدى میشود؛ ضرر اجتماعىاش هم این است. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
۶- رسانههای اینترنتی هم خود را به قانون مقید كنند
این رسانههاى الكترونیكى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است كه افراد بىمحابا علیه یكدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین كشور براى این هم یك جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است كه خود ما مردم، خودمان را مقید كنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید كنیم به قانون. حالا این حرف من بهانهاى نشود براى اینكه یك عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غیور كشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى كشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میكنم؛ منتها همه را توصیه میكنم به این كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه باید قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
۷- به یكدیگر حسن ظن داشته باشیم
قرآن كریم میفرماید: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیراً»؛ یعنی وقتى افك را شنیدید چرا به همدیگر حسنظن نداشتید؟ یعنى از اول رد كنید افك را. [اگر] آمدند به یك نفرى تهمت زدند، یك چیزى را گفتند - حالا یا با عنوان تهمت یا به عنوان غیبت - چرا قبول میكنید؟ ببینید این كلمهى لولاى تحذیریه در قرآن و در كلام عرب خیلى معناى وسیعى دارد، فقط معنایش «چرا» نیست، كه ما بگوئیم چرا این كار را نكردى. چراى با تأكید است. یعنى آه، واى، چرا؛ معناى «لولا» این است؛ تحذیریه است. {چرا} «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم [خیراً]»؛ یعنی چرا به هم ظن نیك ندارید، چرا به هم حسنظن ندارید. تا فوراً كسى آمد، شما بگوئید بله، احتمال درستىاش هم اگر بود، آدم به صورت یقین آن را بداند و نقل بكند. این درست نیست، این ممنوع است. این چیزى كه امروز مورد ابتلاست در جامعهى ما، از همان چیزهائى است كه بایست از همین ادلهى غیبت بفهمیم كه درست نیست؛ این وضعى كه وجود دارد درست نیست. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
ب) نبایدها
۱- به خواست دشمن كمك نكنیم
اینكه بنده مكرّر به مطبوعات و رسانهها توصیه مىكنم كه با مسائل كشور مسؤولانه برخورد كنند، به خاطر همین است. دشمن مىخواهد مطالب خود را در بین مردم بهدروغ و فریب منتشر كند. ما نباید عامل دشمن شویم و كار دشمن را آسان كنیم و همان چیزى را كه او مىخواهد در فضاى فكرى و فرهنگى جامعه ما به وجود آورد، در داخل كشور به وسیله مطبوعات، رسانهها و تریبونها به خورد مردم دهیم. این خطاى بسیار بزرگى است. اگر عمداً و با توجّه صورت گیرد، خیانت بزرگى است و اگر از روى غفلت باشد، خطاى بزرگى است. باید خیلى آگاه و مراقب بود. ۱۳۸۱/۰۵/۰۵
از گویندگان و نویسندگانى كه توفیق سخن گفتن با مردم را دارند، درخواست مىكنم كه همواره خدا را در نظر داشته، حقیقت را بیان كنند و با سخنان خلاف واقع یا تكیه بر گمان واهى، خداى ناخواسته، به تبلیغات دشمن كمك نكرده؛ كام شیرین مردم را تلخ نكنند. ۱۳۷۱/۰۱/۲۷
همه باید مراقب باشند. در كشور، كسانى كه اهل نوشتنند، اصحاب مطبوعات، كسانى كه رسانهها دست آنهاست، كسانى كه تریبونها دست آنهاست، مراقب باشند به این خواست دشمنان كمك نكنند. بعضى دانسته، بعضى ندانسته، با اظهارنظرهاشان، با حرفهاشان، به خواست دشمن كمك میكنند؛ باید همه مراقب باشند. دشمن امروز میخواهد از جمهورى اسلامى یك چهرهى نامطلوبى به ملتهاى منطقه نشان بدهد تا آنها به این طرف سوق داده نشوند و خط ایستادگى در مقابل استكبار - كه خصوصیت ملت ایران است - در میان آنها رواج پیدا نكند؛ لذا ما باید مراقب باشیم. ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
۲- ذهن مردم را مشغول مسائل فرعی نكنید
اینكه ما این همه عرض میكنیم، توصیه میكنیم، تأكید میكنیم، هم به مسئولین، هم به مردم، كه خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نكنید، براى خاطر این است. اینكه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پایگاههاى اینترنتى كه امروز رواج پیدا كرده است، هى سفارش میكنیم كه از وارد كردن حرفها و مطالب نادرست - كه ذهن مردم را مشغول میكند - به فضاى ذهنى مردم پرهیز كنید، به خاطر این است. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
۳- مردم را نسبت به انتخابات دلسرد نكنید
مبادا در روزنامه یا در رسانهیى - به هر نحوش - یا در تبلیغاتى، طورى حرف زده بشود كه مردم را نسبت به انتخابات دودل بكنند. البته این مردم دودل نمىشوند. این مردم نشان دادهاند كه در مقابل توطئههاى دشمن، هوشیارانه عمل مىكنند؛ مخالفان انقلاب اسلامى هم این را مىدانند؛ اما بالاخره تبلیغات و تلاشهاى خودشان را مىكنند. مبادا كسانى در داخل محدودهى نظام اسلامى پیدا بشوند كه به این خواستهى دشمن كمك كنند؛ به علت اختلافى كه با زید و عمرو و بكرى دارند، براى خاطر یك امر جزیى، كماهمیت و احیاناً شخصى یا گروهى، بیایند مردم را نسبت به این حقیقت عظیم - كه حضور آنها را در صحنه نشان مىدهد - مردد و دلسرد بكنند. ۱۳۷۰/۱۰/۱۹
۴- اعتماد به نفس مردم نباید شكسته شود
انسان جایزالخطاست؛ باید تلاش كند خطا نكند یا كمتر بكند. كسانى هم كه خطاى طرف مقابل را مىبینند، باید دلسوزى كنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچیگرى كردن، مردم را دلسرد كردن، اعتماد به نفس مردم را شكستن، آنها را ناامید كردن نسبت به آینده، هیچ روا نیست. این خطاب من به همه است؛ هم به مطبوعات، هم به رسانهها، هم به مسئولین، هم به كسانى كه منبرهاى گوناگون خطابه و سخن گفتنِ با مردم را دارند؛ در مجلس، در نماز جمعه، در جاهاى دیگر، در دانشگاهها. این چیزى است كه بحث مصلحت كشور است؛ باید مصلحت كشور را رعایت كرد. این هم یكى از آن راههاى مقابلهى [دشمن] با اعتماد به نفس ملى است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
۵- از اختلافات جزئى و غیر اصولى صرف نظر شود
حالا بعضىها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون - توصیهپذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمیخواهند؛ معلوم نیست سیاستهاى بعضى از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را كى معین میكند و كجا معین میشود - نانشان در ایجاد اختلاف است - اما آن كسانى كه مصالح كشور را میخواهند، مایلند حقائق را غالب كنند، من توصیهام به آنها این است كه از این اختلافات جزئى و غیر اصولى صرف نظر كنند. شایعهسازى و شایعهپراكنى درست نیست. انسان مىبیند صریحاً و علناً به مسئولین كشور - كسانى كه بارهاى كشور را بر دوش دارند - تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعهسازى میكنند؛ فرق هم نمیكند، چه رئیس جمهور باشد، چه رئیس مجلس باشد، چه رئیس مجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رئیس قوهى قضائیه باشد؛ اینها مسئولین كشورند. مسئولین كشور كسانى هستند كه زمام یك كارى به اینها سپرده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نباید شایعهپراكنى كرد؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد شایعهپراكنى كند؛ میخواهد دلها را نسبت به یكدیگر، نسبت به مسئولین بدبین كند. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
اعمال و گفتار تفرقهانگیز و دلسردكننده از هر كسى صادر شود، خیانت به امام و اسلام است. از حضرات نمایندگان محترم مجلس شوراى اسلامى، ائمهى محترم جمعه، گویندگان مذهبى و رسانههاى عمومى تقاضا مىكنم همگان را به این وظیفهى انقلابى توجه دهند؛ و البته ضمانت اصلى براى این كار، آحاد مردم حزباللَّهاند كه با مشاهدهى تخلف از این وظیفهى الهى، موظف به نهى ازمنكر و اعراض از متخلفین مىباشند. ۱۳۶۸/۰۴/۲۳
۶- نقاط برجسته ملت تضعیف نشود
آن كسانى هم كه داراى تریبونهاى گفتن هستند، داراى رسانه هستند، صدایشان در جامعه شنیده میشود، سعى كنند نقاط برجستهى این ملت را طبق میل دشمن كوچك نكنند، تضعیف نكنند، كمرنگ نكنند. این هوشیارى ملت ایران باید همواره محفوظ بماند. ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
۷- هر خبرى گفتنى نیست
بعضى از خبرهاى دنیا، براى مردم ما اصلاً جالب نیست. حالا دانستند، دانستند؛ ندانستند، ندانستند. طبیعتاً این خبرها حذف مىشود. بعضى از خبرها، اصلاً مضر است. حادثهیى را در جایى درست مىكنند و میلیونها و میلیاردها دلار خرج مىكنند، تا آن را به گوش ما برسانند. آنگاه ما بیاییم، همین حادثه را از طریق رسانههاى گروهى خودمان، به گوش مردممان برسانیم! آیا این عاقلانه است؟! ۶۹/۱۲/۲۱
۸- هتك آبروی افراد جایز نیست
از طرف علاقهمندان به نامزدهاى انتخاباتى گوناگون، بداخلاقیهاى انتخاباتى، شایستهى ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهاى مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامى و شرعى را؛ در معرض هتك آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههاى اینترنتى و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همهى كسانى كه نسبت به نامزدهاى مختلف علاقهمندىاى دارند، درخواست میكنم، اصرار میكنم كه این علاقهمندى خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم كردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهى خودتان تمجید كنید، تعریف كنید؛ اما دیگران را تخریب نكنید. این علامت بدى است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
۹- تهمت به نظام، گناهی بالاتر از تهمت به افراد است
فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر كرد. قرآن كریم میفرماید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛ وقتى میشنوید كه یكى را متهم میكنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تكلیف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاههاى اجرائى باید مجرم را تعقیب كنند، دستگاههاى قضائى باید مجرم را محكوم و مجازات كنند؛ با همان روشى كه ثابت میشود و در قوانین اسلامى و قوانین عرفى ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید كوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم كه از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غیر از این است كه به گمان، به خیال، به تهمت، یكى را متهم كنیم، بدنام كنیم، توى جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینكه نمیشود. این فضا، فضاى درستى نیست. یا دیگران - خارجىها، بیگانهها، تلویزیونهاى مغرض - علیه كسى یا كسانى حرفى بزنند، ادعا كنند كه اینها فلان جا خیانت كردند، فلان جا خطا كردند؛ ما هم عین همان را پخش كنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانههاى بیگانه كِى دلشان براى ما سوخته است؟ كِى خواستهاند حقائق در مورد ما روشن بشود، كه در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ میگویند، حرفهائى میزنند، ادعاهائى میكنند. نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، كدر كردن فضاست. شفافیت معنایش این است كه مسئول در جمهورى اسلامى عملكرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معناى شفافیت است، باید هم بكنند؛ اما اینكه ما بیائیم این و آن را بدون اینكه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائى را به آنها نسبت بدهیم كه ممكن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى كه ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان كنیم؛ این آن را متهم كند، آن این را متهم كند؛ از رسانهى بیگانه - رسانهى مغرض انگلیس - شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یك نفر از آن طرف پیدا بشود و كل نظام را به امورى كه شایستهى نظام اسلامى نیست و نظام اسلامى شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائى كه بعضى به نظام اسلامى نسبت میدهند، متهم بكند، این اشكال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یك شخص گناه است، تهمت زدن به یك نظام اسلامى، به یك مجموعه، گناه بسیار بزرگترى است. پروردگارا ! با تقواى خود ما را از این گناهان دور كن. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۱۰- یكدیگر را متهم نكنید
به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینكه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور كنیم. اینكه متأسفانه باب شده كه روزنامه و رسانه و دستگاههاى گوناگون ارتباطى - كه امروز روزبهروز هم بیشتر و گستردهتر و پیچیدهتر میشود - روشى را در پیش گرفتهاند براى متهم كردن یكدیگر، این چیز خوبى نیست؛ این چیز خوبى نیست، دل ما را تاریك میكند، فضاى زندگى ما را ظلمانى میكند. هیچ منافات ندارد كه گنهكار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضاى اشاعهى گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم كردن به شایعات، به خیالات. ۱۳۸۸/۰۶/۲۹
۱۱- غیبت در رسانهها و وبلاگها جایز نیست
اینى كه اصلاً این كار [غیبت] جایز است یا جایز نیست ولو به قصد اصلاح باشد، این را نمیشود به طور مطلق یك چنین چیزى را پابند شد؛ كه ما بگوئیم ما چون میخواهیم در امر جامعه اصلاح كنیم، پس زیدى را، عمروى را یا یك جریانى را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهیم، غیبت كنیم؛ حالا آن كسانى كه این كارها را میكنند، خیلى اوقات به غیبت هم اكتفاء نمیكنند؛ خب، ملاحظه میكنید دیگر. گاهى چیزهائى را مىآورند كه معلوم نیست حدِّ غیبت بر او صادق باشد؛ شاید مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غیر علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نمیشود این را گفت كه اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراین این جایز است براى او، نه؛ موارد استثناء همان مواردى است كه [در كتب فقهی] ذكر شده است.
منتها باید این موارد صدق كند، احراز بشود. این خیلی مهم است. واقعاً یكى از چیزهائى كه ما همهمان [باید توجه كنیم]، به مردم هم باید بگوئیم، یاد بدهیم كه توجه بكنند این است كه: به صرف توهم این كه حالا این كار مصلحت دارد، دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نكنند كه هر چه به دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همین حكم است. یعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن كاغذ است، كتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همهى اینها میشود؛ یعنى ملاك استماع در اینها وجود دارد مسلّماً. شنیدن به گوش خصوصیتى ندارد، خواندن تو نامه هم عین همان است كه ما در بحث استماع این را تأكید كردیم و عرض كردیم.
خب، دوربین هم همین جور است. فرض كنید كه اگر چنانچه انسان یك خطائى را از كسى دید، این را رفت با دوربین ثبت كرد، بعد آمد یك جائى نشان داد؛ این هم همان است دیگر، چه فرقى میكند؟ یعنى بایستى واقعاً به اینها توجه كرد. محیط را باید محیط اخلاقى كرد. ما اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بكنیم، این اصلاح فقط به این نیست كه انسان از افراد غیبت بكند. راههاى دیگرى هم وجود دارد. حالا من غیبت را عرض میكنم. فضلاً از تهمت و افتراء و اینها. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷
۱۲- هوچیگرى رسانهاى ممنوع!
یكى از راهها - كه این راه سوم را هم غربىها بشدت در این سالها دنبال كردند - مسئلهى هوچیگرى است؛ هوچیگرى مطبوعاتى. آدم خیال میكند كه هو كردن افراد مال محدودههاى خاصى از مردم است، توى مجامع خاصى؛ نخیر، در سطح بینالملل یكى از كارهائى كه بسیار رایج است، هوچیگرى است؛ هوچیگرى رسانهاى. امروز امكانات رسانهاى هم فراوان است. ۱۳۸۶/۱۰/۱۳
۱۳- از بىاحترامى به شوراى نگهبان پرهیز شود
مبادا خداى نكرده كسى از هیأتهاى نظّار در گوشهاى از كشور كارى كند كه دهان بدخواهى را باز كند و احترام شوراى نگهبان هتك شود؛ یا در بیان مطالب طورى حرف زده شود كه احیاناً كسانى به عنوان اعتراض - نه از سر خیرخواهى - حرمت شوراى نگهبان را هتك كنند. كسانى هم كه در بیرون این مجموعه هستند، همینطور باید رعایت كنند. آنهایى كه قلمى بهدستشان هست، تریبونى در اختیارشان هست، بفهمند كه اعتراض كردن، بىاحترامى كردن و هتك حرمت شوراى نگهبان، خطاى كوچكى نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست.
ویدیو : توصیه های رهبر انقلاب به اصحاب رسانه