تندروهای آمریکایی چگونه فکر می‌کنند؟ :   تندروهای آمریکایی چگونه فکر می‌کنند؟نفرت‌افکنی ...



نمک خوراکی را چگونه تهیه می کنند , حیوانات چگونه زلزله را پیش بینی می کنند؟ , دیگران چگونه فکر می‌کنند

 

تندروهای آمریکایی چگونه فکر می‌کنند؟
نفرت‌افکنی وجه مشترک جمهوری‌خواهان

ترامپ را باید نقطه اوج جریان تی پارتی در سیاست آمریکا دانست. فردی غیرسیاسی که به جایی رسیده است که خیلی‌ها هراس دارند که کاندیدای نهایی حزب جمهوری‌خواه شود. ترامپ فردی تندرو است که به هیچ وجه در میان جامعه و سیاسیون آمریکا خوشنام نیست.

رقابت های ریاست جمهوری سال 2016 تبدیل به نقطه عطفی در تاریخ سیاسی آمریکا شده است، از این جهت که موجب حضور کاندیداهایی در انتخابات شده که به خوبی چهره واقعی حزب جمهوری خواه را مشخص ساخته اند. غیرخودی هایی همچون دونالد ترامپ و تد کروز موجب شده اند تا اعتبار از دست رفته جمهوری خواهان پس از دوران جورج دبلیو بوش این بار بیش از پیش از بین برود.


در انتخابات امسال کار به جایی رسیده که فردی چون جب بوش که از سال پیش به عنوان کاندیدای نهایی حزب محسوب می شد در آیووا ششم شد و در نیوهمشایر به رتبه چهارم دست پیدا کرد. هم اکنون نیز در صورتی که نتواند در چند ایالت پیش رو در انتخابات مقدماتی به رتبه های بهتری دست پیدا کند باید از رقابت ها کنار بکشد.

هم اکنون ترامپ و کروز در دو انتخابات آیووا و نیوهمشایر به پیروزی دست یافته اند و در چند انتخابات آینده در ایالت های مختلف هم باز همین دو نفر هستند که در نظرسنجی ها پیشتاز هستند. حتی در مقاطعی از رقابت انتخاباتی امسال، بن کارسون و کارلی فیورینا هم توانسته بودند در نظرسنجی ها خودشان را بالا بکشند. این در حالی است که کارسون یک پزشک و فیورینا مدیرعامل شرکت hp بوده است. یعنی این دو نفر هم غیرسیاسی بوده اند.

دلیل رویگردانی رای دهندگان جمهوری خواه از کاندیداهای جریان اصلی حزب همچون جب بوش و جان کیسیک را باید در ظهور جریانی به نام تی پارتی در دل این حزب در سال 2010 دانست. در جریان انتخابات میان دوره ای کنگره در سال 2010 یعنی اولین انتخابات کنگره پس از ریاست جمهوری باراک اوباما بود که این جریان به وجود آمد. جریانی به شدت تندرو، محافظه کار، مذهبی و طرفدار اسرائیل.

در صورتی که افرادی همچون ترامپ و کروز به عنوان نامزد نهایی جمهوری خواهان انتخاب شوند، این حزب باید به فکر یک اصلاحات اساسی در درون خودش باشد. حتی روبیو هم که مورد حمایت جریان اصلی حزب قرار دارد، در انتخابات سنای سال 2010 مورد حمایت تی پارتی قرار گرفت و از فلوریدا انتخاب شد.

شکاف میان جمهوری خواهان و تی پارتی به حدی است که اعضای جناح اصلی حزب بارها با آنها دچار چالش های جدی شده اند. این جریان که هنوز به عنوان حزب مطرح نیست و در دل جمهوری خواهان قرار دارد با هرگونه نماینده، سناتور، فرماندار و مقام جمهوری خواهی که قصد داشته باشد به دنبال همکاری با اوباما باشد، فشار وارد می کند و با وی مخالفت و علیه وی تبلیغ خواهد کرد. شعار و هدف اصلی تی پارتی مخالفت و شکست اوباما است.

اعضای تی پارتی پس از روی کار آمدن در کنگره فراکسیونی به نام آزادی تشکیل دادند، که هم اکنون 42 عضو در مجلس نمایندگان دارد. در جریان سخنرانی سالیانه رئیس جمهور در کنگره، همیشه یک نفر از حزب مخالف (در دوره اوباما، حزب جمهوری خواه) پس از سخنرانی وی سخنرانی می کند و به نوعی پاسخ حزبش به رئیس جمهور را می دهد. اعضای تی پارتی هم به طور جداگانه سخنرانی می کنند و این گونه راه خود را از حزب جمهوری خواه جدا کرده اند. این فراکسیون در اکتبر 2015 نقش مهمی در جریان تعیین رئیس مجلس نمایندگان ایفا کردند.

اعضای این جنبش با تفکرات تند سیاسی، مذهبی، سیاست خارجی و اجتماعی با هرگونه مصالحه با دموکرات ها و به طور ویژه اوباما مخالف هستند. اعضای این جنبش که وارد سیاست شده اند فاقد پیشینه سیاسی قوی هستند و اغلب تازه وارد محسوب می شوند و از سوی جریان اصلی حزب به عنوان غیرخودی دیده می شوند. آنها افرادی بی تجربه هستند که به خاطر سخنان و اظهارات جنجالی، معروف و مورد توجه مردم و رسانه ها قرار می گیرند. از مهمترین چهره های این جریان می توان به سارا پیلین، فرماندار سابق آلاسکا و معاون جان مک کین در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008، میشل باکمن، نماینده سابق مینه سوتا و گلن بک مجری تلویزیون اشاره کرد.

در انتخابات کنگره سال های 2012 و 2014 به کرات شاهد این بودیم که در جریان رقابت های مقدماتی جمهوری خواهان، رقابت های شدیدی میان کاندیداهای جریان اصلی حزب و کاندیداهای تی پارتی جریان داشت که در برخی از موارد این کاندیداهای منسوب به تی پارتی بودند که پیروز شدند و به کنگره راه یافتند. افرادی همانند تد کروز، سناتور تگزاس و مارکو روبیو، سناتور فلوریدا که در انتخابات ریاست جمهوری حاضر هستند.

پدیده ای به نام دونالد ترامپ
ترامپ را باید نقطه اوج این جریان در سیاست آمریکا دانست. فردی غیرسیاسی که به جایی رسیده است که خیلی ها هراس دارند که کاندیدای نهایی حزب جمهوری خواه شود. ترامپ فردی تندرو است که به هیچ وجه در میان جامعه و سیاسیون آمریکا خوشنام نیست، اما در هر صورت قسمتی از جامعه این کشور را نمایندگی می کند و سخنان وی طرفدارانی دارد.

یکی از جنجالی ترین سخنان وی درباره مسلمانان صورت گرفت. پس از حمله سن برناردینو، ترامپ اعلام کرد که «باید از ورود مسلمانان به آمریکا ممانعت به عمل آید.» اظهاراتی که موجب برانگیخته شدن واکنش های زیادی در آمریکا و جهان شد. نکته قابل توجه این بود که دیگر کاندیداهای جمهوری خواه چندان با اظهارات وی مخالفت نکردند چون نگران از دست دادن حامیان وی و به دنبال جلب آرای این طیف از جمهوری خواهان هم هستند.

سخنان ترامپ علیه مسلمانان موجب شد تا حملات زیادی به مسلمانان و مساجد در آمریکا صورت بگیرد. ترامپ در سخنرانی دیگر هم گفته بود: «پس از حملات 11 سپتامبر در جرسی سیتی، نیوجرسی هزاران هزار عرب را دیدم که به شادی پرداختند.»

در جریان یکی از سخنرانی های ترامپ یک زن محجبه مسلمان در میان هواداران وی حاضر شده بود. این زن می گوید برای این در سخنرانی ترامپ حاضر شده بود که هواداران وی یک مسلمان را ببینند، چون بسیاری از آنها تا حالا یک مسلمان را از نزدیک ندیده اند. وی تعریف می کند زمانی که از جایش بلند شد و دیگران وی را دیدند با اعتراض و سر و صدای حضار روبرو شد و شعارهایی زیادی از جمله این که «بیندازیدش بیرون» و «بکشیدش» سر داده می شد و در نهایت از این سخنرانی بیرون انداخته شد.

هیلاری کلینتون در جریان مناظره انتخاباتی درباره ترامپ گفته بود: «وی بهترین ابزار برای جذب نیرو توسط گروه های افراطی و تروریستی است.» وی گفته بود: «آنها فیلم صحبت های توهین آمیز دونالد ترامپ درباره اسلام و مسلمانان را نشان می دهند و با استفاده از آن تروریست های بیشتری را جذب می کنند.» همین هم شد و گروه الشباب در یکی از فیلم هایش از سخنان ترامپ استفاده کرد.

به غیر از حمله به مسلمانان وی مخالف ورود مهاجران مکزیکی به آمریکا هم هست و خواستار اخراج مهاجران غیرقانونی و دیوار کشیدن در مرزها برای ممانعت از ورود آنها به آمریکا شده است. همین اظهار نظر وی بود که موجب شد پاپ فرانسیس بگوید ترامپ، مسیحی نیست. طرفداران ترامپ می گویند دولت برای کشتن هر کدام از مهاجران غیرقانونی که از مرز عبور می کنند، باید 50 دلار پاداش تعیین کند.

بحث های زیادی در آمریکا بر سر ترامپ به وجود آمده است. بسیاری معتقدند که وی یک جریان فاشیستی است. رایان کوپر در نشریه ویک می نویسد: «ترامپ با تجمع چند صد هزار نفری که پلاکاردهای تبلیغاتی وی را در دست دارند، چندین موفقیت سیاسی بزرگ به دست آورده است. به جز برنی سندرز، ترامپ بیش از هر کاندیدای دیگری جمعیت مردم را به خودش جلب می کند. توده ها یکی از پایه های کلیدی فاشیسم است، براساس بررسی نیویورکر، بسیاری از حامیان وی ناسیونالیست های مغرور سفیدپوست هستند. بنابراین ما با یک پدیده پیچیده روبه رو هستیم که دارای ویژگی های کیش شخصیت، حمایت گسترده ناسیونالیست ها و یک گونه وسواس و تصفیه است.»

کوپر در ادامه می نویسد: «ترامپ هیچ گونه جنگ تهاجمی یا لغو اصول دموکراتیک را پیشنهاد نداده است. پاکسازی و تحقیر و تمسخر دموکراسی هر دو از نشانه های ایده های فاشیستی هستند. اما در حالی که من فکر می کنم ترامپیسم یک جنبش فاشیستی است، اما وی شبیه هیتلر نیست، بلکه بیشتر شبیه بنیتو موسولینی است که جلودار فاشیسم اروپایی بود. قبل از نازی ها، وی یک دیکتاتور لوده بود که حمایت توده ای غیرمعمولی از وی به عمل می آمد. وی یک نژادپرست و جنگ طلب اقتدارگرا بود اما به نسل کشی دیوانه وار هیتلر نزدیک نشد.»

مخالفت با ایران
ترامپ سخنان زیادی در مخالفت با توافق هسته ای، ایران، تبادل زندانیان و آزادی ملوانان هم انجام داده بود. ترامپ در توییترش نوشت: «ایران روز قبل از این که ما به آنها میلیاردها دلار پول بدهیم، ایالات متحده را به بازی گرفته است. این مسخره است. ما می خواهیم گروگان ها همین الان آزاد شوند.» وی در توییت دیگری نوشت: «ایران با بازداشت 10 ملوان، ایالات متحده را تحقیر کرده است. تصاویر وحشتناکی از این داستان منتشر شده است. ما ضعیف هستیم. من این را فراموش نمی کنم.»

ترامپ در سخنانی گفت: «این وحشتناک است، این یک چشم انداز وحشتناک است. تنها دلیلی که ما جلوی آنها عقب نشینی کردیم مدیون بودنمان به آنها به خاطر توافق احمقانه 150 میلیارد دلاری است. اگر من رئیس جمهور باشم دیگر چنین توافق های احمقانه ای وجود نخواهد داشت.»

اظهارات تند فقط مختص ترامپ نیست و کروز و روبیو هم بارها در این رابطه این گونه اظهار نظر کرده اند. تد کروز در واکنش به بازداشت ملوانان آمریکایی به این نکته تاکید کرد که اگر در موقعیت مشابهی قرار می گرفت با آغاز جنگ به آن واکنش نشان می داد. وی در توییترش گفت: «من می خواهم شما نظر من را بدانید، اگر من به عنوان رئیس جمهور انتخاب شوم، هیچ کدام از مردان و زنان ما مجبور نمی شوند تا زانو زنند و هر کشوری که مردان مبارز ما را بازداشت کند با خشم ایالات متحده روبرو خواهد شد.»

مارکو روبیو هم در سخنرانی اش گفت: «من نمی دانم که شما این تصاویر را دیده اید یا نه، این تصاویر وحشتناک هستند و امروز صبح من را بسیار عصبانی کرد. ملوانان آمریکایی زانو زده اند و دست هایشان پشت سرشان است. ملوان زن مجبور شده است روسری سر کند و آنها در یک سلول زندانی شدند. می دانید چرا چنین اتفاقی افتاد؟ چون آنها می دانند زمانی که باراک اوباما در کاخ سفید است چگونه امتیاز بگیرند. آنها می دانند که چگونه ما را تحقیر کنند. من در اولین روزی که در کاخ سفید باشم توافق مسخره با ایران را لغو می کنم.»

روبیو با انتقاد از توافق هسته ای و ارتباط آن با آزادی ملوانان گفت: «در مورد این مسئله باراک اوباما اعتقاد ندارد که آمریکا قدرت بزرگ جهانی است. باراک اوباما معتقد است آمریکا یک قدرت جهانی متکبر است که نیاز به کاهش شمار نیروهای نظامی اش دارد. و این گونه می شود که سیاست خارجی وی منجر به توافق با دشمنان ما همچون ایران می شود و به متحدینمان همچون اسرائیل خیانت می کنیم و در سراسر جهان می گردیم و از آمریکایی بودنمان عذرخواهی می کنیم.»

جمهوری خواهان نیاز به یک پوست اندازی و اصلاحات جدی در درون خود دارند. همان کاری که دموکرات ها انجام دادند و با روی کار آمدن پدیده ای به نام باراک اوباما در سال 2008 به خوبی به خواسته های اقلیت های مذهبی، نژادی و جوانان پاسخ دادند.

اخبار بین الملل - دیپلماسی ایرانی


ویدیو : تندروهای آمریکایی چگونه فکر می‌کنند؟