بحران اوکراین؛ شطرنج دیپلماتیک ایران و روسیه :   اخبار سیاست خارجی - بحران ...



فوتسال ایران روسیه , ایران روسیه , بازی فوتسال ایران و روسیه

 

اخبار سیاست خارجی - بحران اوکراین؛ شطرنج دیپلماتیک ایران و روسیه

چندی پیش خبرگزاری «رویترز» در گزارشی اعلام کرد ایران و روسیه به دنبال امضای قراردادی هستند که بر اساس آن، تهران در ازای صادرات نفت به روسیه، از این کشور کالا دریافت می‌کند. به گفته‌ رویترز، این اقدام به ایران اجازه می‌دهد صادرات نفت خود را با نادیده‌گرفتن تحریم‌های غرب، به‌‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد.

هرچند رویترز اشاره‌‌ای به جزییات این قرارداد نکرده، اما می‌گوید بر اساس توافق دو طرف، قرار است روسیه روزانه 500هزاربشکه نفت از ایران تحویل بگیرد و در ازای آن، کالا و تجهیزات روسی به ایران بدهد. در ‌شرایط ‌اقتصادی امروز ایران ‌که بخشی از آن ‌ناشی ‌از ‌تحریم‌های ‌اقتصادی است، ‌صادرات نفت ‌برای ‌ایران ‌دشوار بوده است. از همین‌رو، گزارش‌‌ها درباره‌‌ احتمال انعقاد معاملات پایاپای که ناظر بر خرید نفت ایرانی توسط مسکو در عوض کالاهای روسی باشد، ‌دور از واقعیت به‌نظر نمی‌آید. اگر روسیه روزی 500هزار بشکه نفت از ایران بخرد، صادرات نفت ایران50درصد افزایش خواهد یافت.

 

به‌منظور بحث و بررسی کم‌وکیف این قرارداد و همچنین بررسی مناسبات اقتصادی کنونی میان ایران و روسیه، نشست مشترکی بین موسسه ایران و اوراسیا (ایراس) و روزنامه «شرق» در محل این روزنامه برگزار شد. این نشست با حضور دکتر محمود شوری، دکتر بهرام امیراحمدیان اعضای شورای علمی ایراس و دکتر ماندانا تیشه‌یار، قائم‌مقام موسسه ایراس برگزار شد:


 روابط اقتصادی و میزان همکاری ایران و روسیه در شرایط کنونی در چه سطحی قرار دارد؟
دکترمحمود شوری: روابط ایران و روسیه حداقل در یکی،دوسال اخیر، سیر نزولی داشته است.

دلایل متعددی برای رو به نزول‌بودن روابط اقتصادی دو کشور هست که یکی از آنها به موضوع تحریم‌های غربی علیه ایران ارتباط پیدا می‌کند که عملا روسیه هم درگیر این موضوع شده و این تاثیر خیلی جدی بر همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه گذاشته است. به‌هر حال بیش از سه‌میلیارددلار حجم روابط ایران و روسیه در سال‌های 2012-2011 به کمتر از دومیلیارددلار در سال 2013 رسید.

 

تاثیری که بحث تحریم‌ها بر روابط اقتصادی ایران و روسیه گذاشته، بیشتر از نظر مشکل پرداخت‌ها بوده است، چرا که مهم‌ترین مانع در روابط دو کشور طی سال‌های اخیر، موضوع چگونگی پرداخت‌ها و ارتباطات مالی به خاطر تحریم‌ها بوده است. در روسیه بانک‌های بزرگ که عملیات مالی را انجام می‌دهند، بانک‌هایی هستند که بخش عمده‌ای از سهام آنها توسط غربی‌ها اداره می‌شود که ارتباطات گسترده‌ای با غرب دارند. به همین دلیل بسیار احتیاط می‌کنند تا دست به اقداماتی نزنند که همکاری با غرب را دچار مشکل کند.

 

برای همین، در یکی،دوسال اخیر، امکان پرداخت‌های مالی بین ایران و روسیه به‌شدت پایین آمده و مانع همکاری‌های بیشتر بین دو کشور شده است. اما در کنار این، دلایل بسیار دیگری هم وجود دارد که بر روابط اقتصادی ایران و روسیه تاثیر گذاشته است. از یک طرف در دوره آقای احمدی‌نژاد، علاقه‌ای به گسترش همکاری با ایران از طرف روسیه وجود نداشت، به این دلیل که احساس می‌کردند تهران نمی‌تواند شریک خوبی برای مسکو در حوزه اقتصادی باشد. از طرف دیگر ایران در سال‌های اخیر گرایش صادراتی و اقتصادی خود را بیشتر به سمت چین برد و ارتباط اقتصادی ایران با سایر کشورها مثل روسیه دچار مشکل شد.

 

دلایل فنی نیز در عدم بهبود روابط اقتصادی ایران و روسیه نقش داشته است، به این معنا که در صادرات محصولاتی مانند پسته و فلزات، گمرک روسیه محدودیت‌های زیادی ایجاد می‌کرده است، مثلا در موضوع چوب، بحث ضدعفونی‌کردن آن مطرح بود که مانعی برای صادرات چوب روسیه به ایران بود. البته این را هم باید افزود که در سال‌های اخیر کشورمان در زمینه خرید و فروش تسلیحات با روسیه به خاطر تحریم‌ها دچار مشکلاتی شد که این امر نیز بر روابط دو کشور، تاثیر منفی گذاشت.

 

بحث نیروگاه اتمی بوشهر هم که به سرانجام رسیده و عملا یکی از موارد همکاری دو کشور کم شده است. اما بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و انتخاب آقای دکتر روحانی، با توجه به نوع رابطه‌ای که بین دو رییس‌جمهوری از قبل وجود داشت و نیز شناختی که پوتین از روحانی داشت و از طرف دیگر به دلیل توافقی که در موضوع هسته‌ای به نام توافق ژنو صورت گرفت و دلایل مختلف دیگر، شاهد مرحله تازه‌ای در روابط ایران و روسیه هستیم.


دکتربهرام امیراحمدیان: روسیه صادر‌کننده انرژی است و بیشترین صادرات این کشور نیز به اروپا انجام می‌شود و طبیعی است وقتی انرژی صادر می‌کند، درآمدهایی نیز کسب می‌کند و کشورهای خریدار انرژی روسیه نیز در تلاش هستند تا در ازای خرید انرژی، محصولات خود را به مسکو صادر کنند. ایران نیز همانند روسیه، صادر‌کننده انرژی است، بنابراین وقتی ما این محصول را به چین و هند صادر می‌کنیم در عوض از این کشورها نیز کالا وارد می‌کنیم.

 

بنابراین نمی‌توانیم از روسیه انتظار داشته باشیم بازارهای ما را اشباع کند یا برعکس. ایران با روسیه اکمال اقتصادی ندارد. طی 10 سال گذشته روابط تجاری ایران و روسیه بین یک تا سه‌میلیارددلار بوده و این رابطه نیز همیشه به‌نفع روسیه بوده است، به نحوی که ایران حدود 400میلیون‌دلار به روسیه صادرات داشته در حالی که روس‌ها حدود دومیلیارددلار صادرات داشتند. روسیه با وجود ارتباط طولانی تجاری با ایران هم‌اکنون فقط یک خط پروازی با ایران دارد. از طرف دیگر در زمینه دادن ویزا به ایرانی‌ها بسیار سختگیرانه عمل می‌کنند.

 

همچنین مقررات سخت گمرکی و فساد در دستگاه‌های داخلی روسیه، رشوه و رونق بالای باند مافیایی از دیگر عواملی هستند که تاجر ایرانی را به جای بازار روسیه به سمت دوبی سوق می‌دهد. از آغاز جنگ چچن نیز روسیه از ترس کمک ایران به مسلمانان، مرزهای زمینی خود در داغستان را به روی کشورمان بسته است، در حالی که این محدودیت‌ها برای ترکیه و جمهوری آذربایجان وجود ندارد.

 

این در شرایطی است که اسلام ایرانی بسیار معتدل است و روس‌ها این امر را به‌خوبی می‌دانند. ما می‌توانستیم بازار میوه‌وتره‌بار و محصولات خشکبار را در روسیه تقویت کنیم. کالاهایی که در روسیه از کشورهای دیگر وارد می‌شود را ما نیز می‌توانیم تولید و به این کشور صادر کنیم. اما چه‌کار کنیم که بتوانیم روابط اقتصادی با روسیه را بیشتر توسعه دهیم؟ به نظر من زیرساخت‌های قانونی فراهم است و انواع قراردادها در کمیسیون‌های مشترک همکاری اقتصادی ایران و روسیه نوشته شده است، ولی برای افزایش بسترهای اقتصادی اراده وجود ندارد. ایران علاقه‌مند است که این مناسبات را توسعه دهد.

 

همچنین استان‌های قدرتمندی در روسیه وجود دارد که می‌توانند با ایران همکاری اقتصادی داشته باشند اما به غیر از استان آستاراخان هیچ استان دیگری هنوز با ایران آغاز به همکاری نکرده است. بنابراین در جمع‌بندی کلی می‌توان گفت موانعی در راه بهبود روابط اقتصادی ایران و روسیه قرار دارد که یکی از این موانع به بخش ساختاری مربوط می‌شود که ایران و روسیه هر دو صادر‌کننده انرژی هستند و نمی‌توانیم همدیگر را کامل کنیم. در سال 1375 و در دوره ریاست‌جمهوری آقای هاشمی، ایران پیشنهاد ایجاد سازمان همکاری‌های دریای خزر را مطرح کرد و ترک‌ها نیز همزمان بحث سازمان دریای سیاه را مطرح کردند، در حالی که آن سازمان تاسیس شد، هنوز هیچ نوع همکاری سازمانی در دریای خزر شکل نگرفته است.


دکترماندانا تیشه‌یار: روابط اقتصادی ایران و روسیه از قدمتی چندصدساله برخوردار است. این مناسبات از دوره صفویه شروع شده و با فرازونشیب‌هایی تاکنون ادامه پیدا کرده است. اما در سال‌های اخیر روابط اقتصادی ایران و روسیه چه از نظر تجاری و چه از نظر سرمایه‌گذاری به‌مراتب کاهش یافته است. اما اخیرا پوتین طی یک موضع‌گیری عنوان داشته است که مسکو باید در سیاست خارجی خود در قبال تهران تغییراتی به‌وجود آورد که بخشی از این تغییرات می‌تواند در حوزه همکاری‌های اقتصادی باشد. اوایل فروردین‌ماه شورای امور بین‌الملل روسیه گزارشی با عنوان «روابط ایران و روسیه موانع و راهکارها» را منتشر کرد که این گزارش در موسسه ایراس ترجمه شد.

 

ما با اعضای شورای علمی ایراس نشستی برگزار کردیم تا دیدگاه روس‌ها نسبت به رابطه با ایران را بررسی کنیم. بخش عمده‌ای از این گزارش درباره مسایل اقتصادی است، روس‌ها در این گزارش، وضعیت موجود را نقد کرده بودند. با این حال با مقصر معرفی‌کردن ایران در زمینه عدم‌بهبود روابط اقتصادی، بحث تحریم را عاملی محدود‌کننده تلقی کرده بودند.


در حوزه کارشناسی، وقتی ما با استادان ایرانی گفت‌وگو کردیم، بر این باور بودند که در سال گذشته حجم تجارت خارجی ایران با کشورهای خارجی بیش از 50میلیارددلار بوده در حالی‌که تنها 1/5 میلیارددلار آن سهم روسیه بوده ‌است. بنابراین مشخص است که پتانسیل‌هایی وجود دارد اما دو طرف نخواسته‌اند توسعه روابط و سرمایه‌گذاری بیشتر را مطرح کنند.


در این گزارش روس‌ها زمینه‌هایی که در ایران می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند را مطرح کرده بودند، اما نگفته بودند که ایران در این میان از چه پتانسیل‌هایی در بازار روسیه برخوردار است. به‌نظر می‌رسد ایرانی‌ها نیز همانند روس‌ها باید به انتشار سندی راهبردی دست بزنند و روابط دوجانبه را بهتر موشکافی کنند. نکته دیگری که روس‌ها به آن اشاره کرده بودند، این است که روسیه باید برای جلوگیری از نفوذ آمریکا در منطقه اوراسیا با ایران رابطه اقتصادی داشته باشد، بنابراین آنها همکاری اقتصادی را در راستای منافع سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای می‌بینند.

 

تاکید اصلی در این گزارش این بود که در حال حاضر فقط شرکت‌های بزرگ روسی مانند لوک‌اویل و گازپروم وارد بازار ایران شوند. اما در بخش جمهوری‌های روسیه می‌توانیم علاقه‌مندی بیشتری برای همکاری با ایران ببینیم. تجار و بازرگانان روسی علاقه‌مند هستند ببینند ایران از چه ظرفیت‌هایی برای تجارت برخوردار است و ایران نیز از این امر استقبال می‌کند. به‌نظر می‌رسد اگر بتوانیم در این زمینه قدم برداریم، می‌توانیم روابط بسیار بهتری داشته باشیم.


 با همه این توصیف‌ها و سطح روابط دو کشور، چه چیزی باعث می‌شود موضوع قرارداد نفتی بین ایران و روسیه مطرح شود؟
دکتربهرام امیراحمدیان: البته وزارت امور خارجه ایران این موضوع را نه تایید کرده است و نه تکذیب. روسیه در حوزه انرژی رقیب ایران بوده است و در سال‌های تحریم ایران، روسیه بیشترین استفاده را از این امر برده و در برخی سال‌ها این کشو بزرگ‌ترین تولید‌کننده نفت در دنیا بوده است. باید به این نکته توجه داشت که ذخایر اثبات‌شده نفت روسیه 80میلیارد بشکه است در حالی که ذخایر ایران حدود 140میلیارد بشکه است و این امر نشان می‌دهد ما دارای پتانسیل‌های بالایی هستیم اما به علت عدم‌سرمایه‌گذاری نتوانسته‌ایم، توسعه پیدا کنیم.


در پروژه ساخت خط لوله گاز ایران به ارمنستان، کشور ما می‌توانست علاوه بر صادرات گاز به ارمنستان به دیگر کشورهای قفقاز نیز گاز صادر کند، اما شرکت گازپروم روسیه به بهانه بدهی ارمنستان تمامی خطوط لوله را خریداری کرده و ایران نتوانست این پروژه را اجرا کند.


روسیه منافع ملی خود را به صورت حداکثری نگاه می‌کند. اکنون پرسش این است که روسیه چرا قصد خرید نفت از ایران را دارد و در ازای این امر، قرار است چه کالایی به ایران بدهد؟ شاید به خاطر این است که ایران وارد صادرات انرژی به اروپا نشود تا همچنان مسکو کنترل خود بر اروپا را داشته باشد.


دکترمحمود شوری: باید دید روسیه در قبال این 20میلیارددلار چه می‌تواند به ایران بدهد. ظرفیت تولید ایران بیشتر از سه‌میلیون‌بشکه نفت در روز است ولی ما در حال حاضر فقط یک‌میلیون‌و200هزار بشکه نفت تولید می‌کنیم. بنابراین ما باید از هر امکانی که به صادرات نفت کمک کند استقبال کنیم، فارغ از اینکه این صادرات به کجا باشد.

 

از زاویه دید ما، این قرارداد می‌تواند فرصتی برای صادرات نفت و شکستن سد تحریم‌ها باشد. برای ما مهم این است که به هر طریق ممکن نفت خود را بفروشیم و صادرات خود را افزایش دهیم و بازار جدید پیدا کنیم هرچند این بازار برای ما نیست و برای روسیه است و آنها از این طریق می‌خواهند همچنان خود را به عنوان قدرت برتر انرژی مطرح نگه دارند.

 

درباره این امر که روس‌ها در برابر نفت چه کالاهایی به ایران می‌دهند، باید گفت آنها می‌توانند در زمینه ساخت نیروگاه‌ها و سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران مشارکت داشته باشند. در صورت مبادله نفت در برابر کالا، روس‌ها این ظرفیت را ندارند که 20میلیارددلار کالا به ایران بدهند، بنابراین این امر می‌تواند به سمت سرمایه‌گذاری سوق پیدا کند. البته باید کنترل این موضوع در دست ایران باشد که هر موقع احساس شد بازار جدیدی پیدا شده است بتوانیم این قرارداد را خاتمه دهیم.


دکتر ماندانا تیشه‌یار: گفته شده این قرارداد بلند‌مدت نخواهد بود و دو تا سه‌سال به طول خواهد انجامید، با این حال زمینه را برای بازگشت ایران به بازارهای نفتی فراهم می‌کند. بسیاری بر این باورند که ورود ناگهانی ایران به بازار نفت می‌تواند شوک بزرگی بر بازار جهانی باشد و قیمت‌ها را کاهش دهد. در اینجا روسیه به عنوان قدرتی نفتی می‌تواند برای ورود نفت ایران به بازار، نقش کاتالیزور را بازی کند.


نکته دیگر اینکه در زمان شوروی، روس‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری در صنایع سنگین ایران کردند و صنایع بسیاری به‌ویژه در مناطق مرکزی کشور ما برپا کردند که هم‌اکنون نیز از آنها استفاده می‌شود. بحث همکاری‌های انرژی ایران و روسیه نیز از همان دوران مطرح شد و ایران برای اولین‌بار به جمهوری‌های شوروی گاز صادر کرد و ساخت خط لوله انتقال گاز توسط روس‌ها صورت گرفت. الان هم ما از این امر که روس‌ها در بحث انتقال انرژی نفت و گاز ایران مشارکت کنند باید استقبال کنیم. برای نمونه، خط لوله جاسک-نکا را پیش‌بینی کرده‌ایم اما بودجه برای ساخت آن نداشتیم که تکمیلش کنیم. بنابراین روس‌ها یا هر کشور دیگری می‌توانند ما را در این امر یاری دهند.


همچنین باید به یاد داشته باشیم که منابع نفتی و پایانه‌های صادراتی ایران همه در جنوب هستند اما ما باید در شمال این منابع را به روسیه صادر کنیم. پس این امر، یا باید از طریق خطوط لوله باشد یا نفتکش‌های روسی. در دوران جنگ تحمیلی، ایران اجازه صادرات نفت عراق را نمی‌داد و به همین دلیل، عراق نفت خود را به شوروی می‌فروخت و شوروی هم بدون اینکه این نفت را وارد کشور خود کند آن‌ را به هندوستان می‌فروخت. شاید امروز هم بخواهند اینگونه نفت را به فروش برسانند.


 برخی‌ها معتقدند آمریکا به روسیه در زمینه همکاری‌های نفتی با ایران چراغ‌سبز نشان داده تا بحث لغو تحریم‌ها علیه ایران را آغاز کند. اما هم‌اکنون، جان کری تهدید کرده واشنگتن قرارداد نفتی ایران و روسیه را قابل‌قبول نمی‌داند شما کدام‌یک از این دومنظر را صحیح‌تر می‌دانید؟
دکترماندانا تیشه‌یار: روزنامه کامرسانت چاپ مسکو چندی پیش مطلبی را مطرح کرده بود که بر اساس آن، واشنگتن هیچ محدودیتی را در قبال همکاری‌های ایران و روسیه قایل نمی‌شد اما اخیرا و به موازات بالا گرفتن بحران اوکراین، این موضع کاخ سفید تغییر کرده است که این امر کمتر به ایران ربط پیدا می‌کند.


  مذاکرات هسته‌ای از ماه می وارد فرآیند پیش‌نویس توافق نهایی می‌شود این یعنی ایران در حال مذاکره با روسیه به‌عنوان یکی از این شش‌کشور است، این امر، می‌تواند برای آمریکا نگرانی ایجاد کند و موجب ‌شود آمریکا نوع دیگری با ایران رفتار کند؟ به ویژه آنکه آمریکا بر سر اوکراین نیز با روسیه دچار چالش است؟
دکتربهرام امیراحمدیان: موضع آمریکا این است که این مساله و همچنین بحران اوکراین تاثیری در مذاکرات هسته‌ای نخواهد داشت.


دکترمحمود شوری: حتما روس‌ها علایم و نشانه‌هایی را از طرف پنج‌عضو دیگر دریافت کرده‌اند که فکر کردند می‌توانند قراردادی با ایران امضا کنند. مساله مهم این است که در این قرارداد برای ما مشکلی ایجاد نمی‌شود، شاید روس‌ها باید احساس خطر کنند، چرا که آنها طرف قدرت‌های بزرگ هستند. حتما روس‌ها به این فکر کرده‌اند که این قرارداد در مذاکرات هسته‌ای تاثیر منفی نداشته باشد. مگر اینکه غربی‌ها در چارچوب مساله اوکراین بخواهند بازی را تغییر دهند. علاوه بر این، آیا به‌نفع غرب خواهد بود که به بهانه اوکراین، مذاکرات با ایران، بار دیگر با خطر روبه‌رو شود و تنش با ایران را تشدید کند؟ بدون شک، جواب منفی خواهد بود. همزمان با اجلاس سازمان‌ملل، بین اوباما و روحانی گفت‌وگوی تاریخی صورت گرفت.

 

روزنامه‌های روسی تحلیل می‌کردند که الان برای روسیه شرایط بدی وجود دارد، چرا که ایران و غرب در حال نزدیکی به هم هستند. می‌توان گفت روس‌ها احساس می‌کنند مناسبات با ایران و غرب در آینده بهبود می‌یابد و سعی می‌کنند کاری کنند که مناسبات با ایران را قوی‌تر کنند.


دکتربهرام امیراحمدیان: اگر ما موقعیت ژئوپلیتیک خود را به‌درستی بسنجیم، به این نتیجه می‌رسیم که روسیه در حال حاضر توسط پیمان‌های نظامی غرب محاصره شده و به دنبال مکانی است که بتواند نفس بکشد و آن دریای‌خزر است.


با این حال شما اگر به کریدور شمال- جنوب نگاه کنید، متوجه این امر می‌شوید که روسیه همواره تلاش کرده تا خود را محور قرار دهد. آنها می‌گویند اروپایی‌ها باید از طریق روسیه و دریای خزر به سمت جنوب و هند حرکت کنند. ذخایر گاز ایران، 16درصد و روسیه 32درصد است و این امر نشان می‌دهد ما قدرت ضعیفی نیستیم. به دلایل مختلف از جمله مقصربودن روشنفکران ایرانی به ویژه دیدگاه چپ، ما از روسیه قدرت بزرگی ساخته‌ایم. در حالی که ما نیز می‌توانیم نقش ژئوپلیتیکی برجسته‌ای در منطقه بازی کنیم.


  با توجه به بدقولی‌های مکرر روسیه در قبال ایران مثل تاخیر در تحویل نیروگاه بوشهر و بدقولی در موضوع اس-300، آیا می‌توانیم در رابطه با قرارداد نفتی اخیر با روسیه برنده و خوشبین باشیم؟
دکترماندانا تیشه‌یار: هر کشوری منافع خود را دنبال می‌کند. یادمان باشد این فقط روسیه نیست که به خاطر تحریم‌ها، قراردادهای خود با ایران را لغو کرد. با لغوتحریم‌ها ما می‌توانیم شاهد بهترشدن شرایط اقتصادی و گستردگی همکاری اقتصادی با روسیه و بسیاری دیگر از کشورهای جهان باشیم.


دکترمحمود شوری: اینکه از ترس اینکه روس‌ها بدقولی کنند، بگوییم روس‌ها قابل اعتماد نیستند و بخواهیم اینگونه به مساله نگاه کنیم، بار دیگر برای خود محدودیت ایجاد کرده‌‌ایم. در بحث اس-300، روس‌ها قرارداد را امضا نکردند و ما هم شکایت کردیم و قطعا برنده هم هستیم و روس‌ها هم نشان داده‌اند که درصدد جبران هستند. در شرایط موجود نیز بحث قرارداد نفتی به نوع انعقاد آن برمی‌گردد.


 در بحث اوکراین، روسیه دست به اقداماتی زد که به گمان غرب، دخالت بود، اما اتحادیه اروپا، تنها به تحریم‌های جزیی بسنده کرد و اقدام جدی نشان نداد، علت این امر چیست؟ آیا به خاطر مراودات تجاری بالا با روسیه بوده است؟
دکترمحمود شوری: سطح روابط اقتصادی روسیه و اروپا بسیار گسترده است. 30درصد انرژی اروپا از روسیه تامین می‌شود و بخش گسترده‌ای از روابط اقتصادی روسیه با اروپا است و طبیعی است که اروپا نگران رابطه‌ای است که در دو دهه گذشته ایجاد شده است.


اروپا در زمینه اقتصادی در جایگاه خوبی نیست و به‌تازگی از بحران اقتصادی رهایی پیدا کرده است و مجددا می‌خواهد دوران رشد و شکوفایی را آغاز کند و بحث تحریم گسترده روسیه می‌تواند بار دیگر اروپا را با محدودیت‌های گسترده‌ای مواجه کند.


بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاری‌های اروپایی‌ها به‌ویژه دو کشور آلمان و انگلیس در روسیه است و از این رو اتخاذ تصمیم تحریم علیه روسیه، به ضرر اروپاست. به‌طورکلی غربی‌ها ابزار زیادی برای مقابله با روسیه ندارند و اکنون بیشتر به دنبال تحریم برخی از افراد هستند که نمی‌تواند خیلی جدی باشد. به نظر می‌رسد در نهایت همان رفتاری را که در قبال استقلال روسیه به جمهوری‌های آبخازیا و اوستیای‌جنوبی انجام دادند را در پیش بگیرند، مگر این که شدت بحران افزایش پیدا کند.


 در شرق اوکراین هم‌اکنون درگیری‌ها بالاست و این بحث نیز وجود دارد که برخی شهرهای دیگر هم به سمت روسیه بروند، در همین راستا دولت کی‌یف عملیات ضد تروریستی را آغاز کرده، سوال این است که آیا اروپا در این اقدامات در کنار دولت موقت حرکت می‌کند؟
دکتر بهرام امیراحمدیان: ماهیت این بحران با موضوعات دیگر فرق می‌کند به نحوی که اگر کشورهای غربی بخواهند قطعنامه‌ای در شورای امنیت سازمان ملل صادر کنند، روسیه حق وتو دارد و اجازه نخواهد داد. در قضیه گرجستان هم این امر را مشاهده کردیم.


اروپا صنایع گازی خود را با واردات انرژی از روسیه هماهنگ می‌کند و بحث جایگزین‌کردن این امر با گاز دیگر کشورها زمان و هزینه بالایی خواهد برد. اگر مساله نفت بود اروپایی‌ها می‌توانستند از طریق کشورهای دیگری مانند عربستان این کمبود را رفع کنند اما در مورد گاز نمی‌توانند. در بحث استفاده از گاز شل آمریکا نیز اروپایی‌ها نمی‌توانند تا چند سال صبر کنند تا بتوانند از این تکنولوژی استفاده کنند.

 

در صورت سرمایه‌گذاری در بخش انرژی از سوی ایران، در سال‌های گذشته ایران می‌توانست جایگزین خوبی باشد. بعد از فروپاشی شوروی، اوکراین کشوری هسته‌ای بود که خواستار شناسایی بین‌المللی شد. نهایتا توافق شد که با انتقال تسلیحات هسته‌ای اوکراین به روسیه، تمامیت ارضی این کشور از سوی مسکو به رسمیت شناخته شود. با این حال روسیه اکنون این قرارداد را نقض کرده است که این امر می‌تواند درباره کشورهای دیگری نیز الگو شود، به طوری که چین تایوان را بگیرد و ایران بحرین را طلب کند.


  آیا سیاست و اقدامات روسیه خود حرکتی امپریالیستی است یا واکنشی در قبال سیاست‌های امپریالیستی غرب بوده و اینکه تعارض‌های کنونی را آیا می‌توان جنگ سرد جدیدی دانست؟
دکتربهرام امیراحمدیان: این بحث‌ها را تحت هیچ شرایطی نمی‌توان امپریالیستی خواند، چراکه این اصطلاح بد معنی شده است. جنگ سرد جدید نیز درست نیست چون بحث ایدئولوژی در کار نیست و روس‌ها ایدئولوژی غربی را پذیرفته‌اند و با آن تعارض زیادی ندارند. تنش‌های کنونی روسیه و غرب امنیتی است و روس‌ها احساس می‌کنند در تنگنا قرار گرفته‌اند به همین دلیل خواهان این امر هستند که با هر وسیله‌ای امنیت خود را تامین کنند.

 

کریمه و بندر سواستوپل بندر بسیار مهمی در دریای سیاه است که می‌تواند به اهداف روسیه در این زمینه کمک شایانی کند، به‌خصوص که کشورهای اروپای‌شرقی از جمله بلغارستان اکنون بر خلاف سابق، عضو پیمان ناتو شده‌اند.


دکترمحمود شوری: بعد از فروپاشی شوروی با دو دسته شکاف‌ها مواجه هستیم. از یک طرف در جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی مرزبندی‌ها کاملا مشخص و دقیق نیست و در برخی مکان‌ها شاهد جمعیت بالای روس در درون کشور دیگری هستیم. هرچند این مرزبندی‌ها قبلا جنبه داخلی داشت اما هم‌اکنون بستر بین‌المللی پیدا کرده‌اند. شکاف دیگر این است که طی سال‌های اخیر در برخی مناطق شاهد فروپاشی برخی کشورها (یوگسلاوی) و تولد برخی کشورها (کوزوو) بوده‌ایم که هیچ‌کس اعتراضی نکرده است. روس‌ها نیز هم‌اکنون به این استناد به الحاق کریمه به کشور خود پرداخته‌اند و به نوعی از این شکاف‌ها در راستای منافع خود استفاده کرده‌اند.


دکترماندانا تیشه‌یار: اینکه چرا روسیه در واکنش به تحولات اوکراین و سقوط یک کابینه دست به اقدامات تندی زد را اگر از منظر ژئوپلیتیک نگاه کنیم، درمی‌یابیم برای روس‌ها اوکراین همواره بخشی از اوراسیا است که نمی‌تواند با دولت‌های غربی روابط نزدیک داشته باشد یا احیانا به پیمانی مانند ناتو ملحق شود. اگر به مرزهای روسیه نگاه کنیم، می‌بینیم که روسیه در آسیای‌مرکزی با چالش چین روبه‌رو است و در قفقاز نیز با بحث جدایی‌طلبی جمهوری‌ها.

 

در مرزهای غربی با سه‌دسته کشور مواجه است؛ اول بلاروس که کاملا متحد روسیه است و مسکو از این نظر مشکل خاصی ندارد. دوم، جمهوری‌های بالتیک که از ابتدا حساب خود را از روسیه جدا کردند و به سمت غرب رفتند. اینجا تنها اوکراین است که باقی می‌ماند و زمینه کشمکش بین روسیه و غرب را فراهم می‌کند. روس‌ها نگران تهدید عمق استراتژیک کشور خودشان هستند. طی سده‌های اخیر از این ناحیه دو بار ارتش‌های هیتلر و ناپلئون به روسیه نفوذ کرده‌اند.


از سوی دیگر، از نظر روس‌ها اتفاقاتی که در اوکراین رخ می‌دهد، می‌تواند بر چچن و برخی جمهوری‌های دیگر اثر بگذارد. به‌نظر می‌رسد روسیه ترجیح می‌دهد خط مرزی خود را به لهستان برساند و اوکراین کماکان در پیوند نزدیک با مسکو بماند.


دکتربهرام امیراحمدیان: می‌گویند مسکو قلب روسیه است، سن‌پترزبورگ مغز روسیه است، اما اوکراین مادر روسیه است. روسیه قرن10میلادی از شهر کی‌یف شکل گرفته است. روسیه به دلایل مختلف نیازمند اوکراین است و به‌سادگی حاضر به دادن این کشور به غربی‌ها نخواهد شد. در دوره شوروی جمهوری‌ها به سه‌دسته تقسیم می‌شدند. مغز طلا که شامل اسلاوها بودند و سه جمهوری روسیه بلاروس واکراین، دست طلا که تولیدات صنعتی داشتند و دندان طلا شامل جمهوری‌های آسیای مرکزی بود که نفت تولید می‌کردند.


 در اعتراضات اوکراین یکسری احزاب راست و نئوفاشیست ظهور کرده‌اند که بعد از شکل‌گیری دولت موقت هم برخی از آنها مقام‌هایی را تصاحب کرده‌اند. این در حالی است که کشورهای اروپایی اصولا با احزاب دست راستی از جمله برلوسکنی در ایتالیا مشکل دارند، اکنون اروپا چطور می‌تواند حمایت خود از این احزاب را توجیه کند؟
دکترمحمود شوری: اروپایی‌ها به‌طور مستقیم از این احزاب حمایت نکردند و جریان طرفداران دیمیتری یاروش که الان در اوکراین حضوری فعال دارند برای اروپا می‌تواند مشکل آفرین باشد. هرچند در روز 21 فوریه توافقی بین دولت یانوکوویچ و مخالفان صورت گرفت، اما همین گروه راست افراطی بود که اجازه اجرای قرارداد را نداد. در شرایط کنونی اگر اروپایی‌ها می‌دانستند که حمایت از مخالفان یانوکوویچ می‌تواند به تجزیه اوکراین بینجامد، بدون شک در سیاست‌های حمایتی خود تجدیدنظر می‌کردند. در هر حال به نظر نمی‌رسد اروپایی‌ها سیاستی مبتنی بر حمایت از این گروه‌های راست داشته باشند.


 آیا خطر این گروه‌ها جدی است؟
دکترمحمود شوری: بله آنها فاشیسم جدید و نازیسم جدید را مطرح می‌کنند. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که در حال حاضر احزاب دست راستی اروپا از جمله حزب راستگرای افراطی لوپن فرانسه از سیاست‌های روسیه حمایت می‌کنند و این به‌هم‌ریختگی دیدگاه‌ها امری است که ما اکنون شاهد آن هستیم. به هر حال الان این دریا اینقدر متلاطم است که خیلی نمی‌شود گفت چه کسی از چه جریانی حمایت می‌کند و این حمایت‌ها به کجا ختم خواهد شد.
اخبار سیاست خارجی - روزنامه شرق

 


ویدیو : بحران اوکراین؛ شطرنج دیپلماتیک ایران و روسیه