با این قاتل اصلا نمیشود برخورد کرد؟! : « آدمهایی بیآنکه بدانند بر اثر آلودگی ...
« آدمهایی بیآنکه بدانند بر اثر آلودگی جان میبازند و تا بگویی به خاطر آلودگی است، با انکار رو به رو میشوی که "کدام آمار نشان می دهد که مستقیما آلودگی هوا جانهایی را ستانده باشد؟ بیمار بودهاند!"» عصر ایران: « آدمهایی بیآنکه بدانند بر اثر آلودگی جان میبازند و تا بگویی به خاطر آلودگی است، با انکار رو به رو میشوی که "کدام آمار نشان می دهد که مستقیما آلودگی هوا جانهایی را ستانده باشد؟ بیمار بودهاند!"»
گزارش یک روزنامه چاپ تهران از رابطه معنیدار افزایش مرگ و میر با آلودگی هوا در پایتخت ایران خبر میدهد. این گزارش البته مربوط به این کلانشهر است و چون به لحاظ آماری و نموداری به این رابطه معنی دار دست یافته مورد بحث قرار میگیرد ؛نه آن که ندانیم در اهواز چه خبر است یا چون در تهران زندگی میکنیم آلودگی شهرهایی چون اهواز را نادیده انگاریم؛ موضوع، گزارشی است که نشان میدهد در هر ماه که هوا آلودهتر بوده مرگ و میر هم بیشتر بوده و هر چند عاملی به نام آلودگی هوا در مرگ و میر به ثبت نمیرسد اما این عامل را باید لحاظ کرد.
تا پیش از این مقامات مسوول، مرگ به دلیل مستقیم اثر آلودگی هوا را تکذیب میکردند و نهایت این بود که برخی اظهار میکردند احتمال مرگ مبتلایان به بیماریهای قلبی در هوای آلوده بیش از غیر بیماران است. حال آن که این گزارش این نکته را به اثبات میرساند که هر گاه هوا آلودهتر بوده، مرگ و میر هم بیشتر بوده؛ یعنی چه با واسطه، چه بیواسطه، آلودگی هوا آدم میکشد؛ گیرم نه غیربیماران که بیماران را و نه مستقیما که غیرمستقیم.
این توجیه که افراد به سبب بیماریهای دیگر ضعیف و آسیبپذیر شده و آلودگی هوا به این سبب جان آنان را میگیرد نیز پذیرفتنی نیست.
مثل این است که قاتلی نه جان رهگذران خیابان که جان بیماران بستری در بیمارستان را بگیرد و در دفاع از خود بگوید: آنان خود، بیمار بودند و من نمیکشتم بلکه از بیماری میمردند! آری، بیمار بودند اما مراحل درمان خود را سپری میکردند و اتفاقا چون قدرت دفاع از خود نداشتند جرم قاتل، سنگینتر است و توجیه او عذر بدتر از گناه خواهد بود.
سعدی میگوید " ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو نانی به کف و آری و به غفلت نخوری" در روزگار ما اما انگار برخی دستگاهها دست در کارند تا یکی با فروش بیرویه تراکم و عمودیسازی شهر و افزایش تراکم جمعیتی و تعداد خودروها در محل، دومی با تولید بی محابای خودرو در بازار بیرقابت، سومی با تولید بنزین بیکیفیت و چهارمی با تقلیل محیط زیست به وحوش و درختکاری چنان هوای آلودهای برای تنفس ایجاد کنند که آدمها آرام آرام و بیصدا در آن بمیرند.
کسانی البته میخواهند از این نمد کلاه سیاسی بدوزند و تنها این یا آن سازمان دولتی را محکوم کنند اما قضیه فراتر از اینهاست. جان آدمها در خطر است و قاتلی به نام آلودگی هوا دارد راست راست راه میرود و جان شهروندان و بگو شهروندان بیمار و آسیبپذیر را میگیرد.
هر چند متهم ردیف اول بنزین است و هر چند که اقداماتی برای بهسازی آن شده است، اما ماجرا را نباید به بنزین ختم کرد. این روند ساختمانسازی نیز در پی خود افزایش تردد خودروها را دارد. تهرانی که تا همین چند ده سال قبل شهر اقاقیاهای گلدار بود و با باغات و چنارهای آن شناخته میشد به نفس نفس افتاده و مثل "دهلی" شده است. البته هنوز مانند دهلی شهروندانی در پیادهروهای آن جان باخته کنار خیابان نیفتادهاند اما آدمهایی بیآنکه بدانند بر اثر آلودگی جان میبازند و تا بگویی به خاطر آلودگی است با انکار رو به رو می شوی که کدام آمار نشان میدهد که مستقیما آلودگی هوا جانهایی را ستانده باشد؟
بگذارید صریح بگوییم. اینها "درگذشت" نیست، "قتل" است. نام قاتل هم آلودگی است. اما این آلودگی کجا میبالد و از کجا میآید؟ اگر به جای مرگ، از واژه «قتل» استفاده کنیم آن گاه بهتر و بیشتر درمییابیم که آلودگی قاتل است و تولیدکنندگان آلودگی مسوولند اگر ملاحظه کنیم و نگوییم قاتلاند!
ویدیو : با این قاتل اصلا نمیشود برخورد کرد؟!