انكار متهم به قتل شهید دلاور در دادگاه : از طبقه اول خانهای در خیابان شاپورزاده ...
از طبقه اول خانهای در خیابان شاپورزاده تهران خبرهای خوشی نمیآید. پسر ٢٠ ساله این خانه دو سال است به جرم قتل در زندان است. او كه متهم است چهارشنبه سوری دو سال پیش با پرتاب عمدی مواد محترقه به سمت موتورسواران پلیس، مرگ یكی از ماموران را رقم زده است، اكنون اتهام قتل را نمیپذیرد و میگوید آن شب در خانه بوده است.
ساعت ١٠:٤٠ صبح دیروز رسیدگی دو ساعته به پرونده قتل هادی دلاور، ستوان دوم نیروی انتظامی تهران در شعبه ١٤ دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده انجام شد. با آغاز جلسه نماینده دادستان متن كیفرخواست را قرائت كرد. در آن آمده بود متهم آرش ٢٠ ساله، ساعت ٢٠:٠٠ چهارشنبه سوری ٩٢ مادهای محترقه را به سمت شهید دلاور پرتاب كرده و منجر به مرگ او شده است. در این حادثه ماده محترقه پس از اصابت به كلاه مقتول بهشدت منفجر و باعث سرنگونی او از روی موتور شد. مقتول به مدت دو ماه در بیمارستان بستری شد اما سرانجام به علت خونریزی مغزی جان خود را از دست داد.
پس از قرائت كیفرخواست، وكیل اولیای دم تقاضای قصاص متهم را به دادگاه ارایه داد. برادر مقتول زیر لب واژه «اشد مجازات» را زمزمه میكرد. در آن حادثه ترك نشین مقتول نیز از ناحیه دست و قفسه سینه دچار جراحت شد. او محل وقوع حادثه را خیابان سرسبیل تهران اعلام كرد و از دادگاه درخواست رسیدگی قانونی به پرونده داشت. پس از آنكه تقاضای قصاص متهم برای چندمین بار از زبان نماینده حقوقی فاتب شنیده شد، رییس دادگاه متهم را به جایگاه احضار كرد.
جوان لاغراندام، صورتی استخوانی داشت و مدام با موهایش بازی میكرد. وقتی پشت جایگاه ایستاد دستانش را به هم گره كرد و گفت: «من اصلا شب حادثه در محل نبودم. من هیچ ماده محترقهای به سمت كسی پرتاب نكردم. آن شب خبر حادثه را از علی، صاحب قهوهخانه شنیدم كه میگفت یك مامور را با ماده محترقه زدهاند. كار من نبود. من آنجا نبودم. »
اظهارات متهم در حالی بود كه او پیش از این در مراحل بازپرسی و بازسازی صحنه جرم، به پرتاب ماده محترقه به سمت مقتول اعتراف كرده و انگیزه خود از این اقدام را «تلافی كردن»اعلام كرده بود. رییس دادگاه به دستگیره صندلی تكیه داده بود. انكار متهم باعث شد تا او از روی صفحه ١٨٥ پرونده متهم بخواند: «آن شب داشتیم با بچهها در خیابان سیگارت میانداختیم كه مامورها آمدند. ما ترسیدیم و فرار كردیم. وقتی چند قدم دور شدیم من دستم را به جیبم زدم و دیدم گوشیام نیست. بچهها گفتند گوشی را یكی از مامورها گرفته. من از آنها جدا شدم و رفتم تا گوشی را پس بگیرم. وقتی به محل حادثه رسیدم دیدم مامورها با موتور میآیند. برای اینكه دق و دلیام را سرشان خالی كنم نارنجكی را كه دستم بود به سمت شان پرتاب كردم كه به كلاه مقتول خورد و منفجر شد».
سكوت بر فضای جلسه حاكم بود. برادر مقتول دست به سینه به جلو خیره شده بود. اگر همسر مقتول پایش را تكان میداد به متهم میخورد، اما آرش همه این اعترافات را انكار كرد و گفت همه این حرفها را تحت فشار زده است. رییس دادگاه بار دیگر نگاهش را به پرونده دوخت و صفحات آن را ورق زد و صفحهای دیگر را باز كرد. او خواند: «صاحب قهوهخانه شهادت داده روز حادثه، متهم با صورت پوشیده به قهوهخانهاش آمده و برای كارگرش تعریف كرده نارنجكی را به سمت یكی از ماموران پلیس پرتاب كرده است.»
جوان ٢٠ ساله كمی شانههایش را بالا انداخت و گفت: «این حرفها همه دروغ است. من این كار را انجام ندادهام. من هم در بازپرسیها و هم در بازسازی صحنه جرم زبانم میگرفت. چون ترسیده بودم آن حرفها را زدم وگرنه من آن روز آنجا نبودم. گوشیام را هم دو شب قبل از حادثه گم كرده بودم. » با انكار متهم به قتل ستوان دلاور، رسیدگی به پرونده با پیچیدگی روبهرو شد. دو ساعت از جلسه میگذشت اما رسیدگی پیشرفتی نداشت. به همین دلیل رییس دادگاه رسیدگی به پرونده را به علت انكار قتل از سوی متهم و نبود شاهدان به جلسه بعدی موكول كرد.
نوبت به امضای برگههای منشی دادگاه رسید. برادر مقتول به وكیل متهم گفت: «میخواستم كوتاه بیایم اما با این دروغهایی كه امروز گفت، دیگر ماجرا را رها نمیكنم. » صورت مرد میانسالگر گرفته بود. متهم برگهها را امضا كرد و با مامور از جلسه خارج شد...
اخبار حوادث - اعتماد
ویدیو : انكار متهم به قتل شهید دلاور در دادگاه