ازدواج بدون گواهینامه ممنوع! : شاید شما هم این جمله را شنیده باشید كه میگویند: ...
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید كه میگویند: «طرف فقط از نظر جسمی رشد كرده اما از نظر عقلی هنوز كودك است.» حالا شده است حكایت برخی از ما آدمها كه رفتارهایی داریم كه حسابی بچگانه است و گاه برای كارهای مهم زندگی و تصمیمات سرنوشتساز بهانههایی میآوریم كه واقعاً خندهدار و پیش پا افتاده است. روزنامه جوان: شاید شما هم این جمله را شنیده باشید كه میگویند: «طرف فقط از نظر جسمی رشد كرده اما از نظر عقلی هنوز كودك است.» حالا شده است حكایت برخی از ما آدمها كه رفتارهایی داریم كه حسابی بچگانه است و گاه برای كارهای مهم زندگی و تصمیمات سرنوشتساز بهانههایی میآوریم كه واقعاً خندهدار و پیش پا افتاده است.
به عنوان مثال گاهی اوقات افرادی را میبینیم كه برای طلاق و پایان دادن به زندگی مشترك خود بهانههایی را میآورند كه در عین تأسفبار بودن حسابی خندهدار و كاملاً پیش پا افتاده است.
نگاهی به پرونده برخی از طلاقها نشاندهنده این موضوع است كه برخی آدمها برای گرفتن تصمیمات مهم و سرنوشتساز در زندگی خود هنوز به اندازه كافی بزرگ نشدهاند و گاه تصمیماتی میگیرند كه به نفع هیچكس نیست.
بررسی برخی از پروندههای طلاق به خوبی بیانكننده این موضوع است كه هنوز برخی از آدمها برای بزرگ شدن به زمان بیشتری نیاز دارند و در سالهایی كه از عمرشان میگذرد برای یك زندگی كامل تربیت نشدهاند. آدمهایی خام و كمتجربه كه با رفتاری احساسی تصمیمی سرنوشتساز میگیرند و بعد از مدتی متوجه میشوند كه اشتباه كردهاند و برای جبران این اشتباه باز دست به كار احساسی و البته احمقانه دیگری میزنند و خیلی وقتها تنها راه جبران یك اشتباه را طلاق و جدایی و پایان دادن به زندگی خود میدانند.
حال اینكه طلاق در آموزههای اسلامی نكوهش شده است و از طلاق به عنوان منفورترین حلال نام برده میشود و به گفته پیامبر اكرم (ص) طلاق عرش خدا را به لرزه میآورد.
با این حال گاهی اوقات دور و برمان آدمهایی را میبینیم كه هنوز به رشد كافی نرسیدهاند و در طلاق بهانههایی میآورند كه حسابی خندهدار است. هرچند در پروندههای طلاق قاضی با دیدن بهانههای پیش پا افتاده سریعاً حكم طلاق را صادر نمیكند و زوجین را به مراكز مشاوره معرفی میكند و از آنها میخواهد تا با همفكری یكدیگر نسبت به رفع مشكلات خود اقدام كنند اما واقعیت این است كه برخی از پروندههای طلاق بهانههایی خندهدار، سطحی و پیش پا افتاده دارد كه حتی اگر به جدایی زوجین از یكدیگر ختم نشود میتواند باعث اختلافات بسیار زیادی بین زوجین شود.
آنان برای زندگی مشترك آموزش ندیدهاند
برای بررسی هرچه بهتر این موضوع بهتر میدانم كه به بررسی عینی چند نمونه از پروندههایی بپردازم كه در دادگاه خانواده مطرح شده یا در گفتوگو با برخی از زوجین و خانوادههایی كه درگیر و دار طلاق و جدایی هستند موضوع را از نزدیك بررسی كنم.
در بررسی عینی این موضوعات به مواردی برخورد كردم كه حسابی تأسفبار است و به خوبی نشاندهنده این است كه افراد باید قبل از ازدواج و تشكیل زندگی مشترك آموزشهای لازم را بگذرانند.
ضمن اینكه خانوادهها نیز در تربیت فرزندان خود و آماده كردن آنان برای تشكیل زندگی مشترك باید حساسیت بیشتری به خرج دهند.
شناسنامه صادره از شهرستان، بهانه طلاق
شاید باورتان نشود اما در بررسیهایی كه در این خصوص انجام دادم به زوج جوانی برخورد كردم كه تازه یك سال از ازدواجشان گذشته و اصطلاحاً هنوز در دوران عقد و نامزدی به سر میبرند اما دختر خانم جوان و كمتجربه از همان هفتهها و ماههای اول جاری شدن عقد با بهانههای مختلف به دنبال خراب كردن زندگی خود است و هربار با بهانهای پیش پا افتاده و سطحی به فكر جدا شدن و پایان دادن به زندگی مشترك خود میافتد.
این دختر خانم كمتجربه كه البته در خانوادهای تقریباً مرفه بزرگ شده اولین بهانههایش از خرید عقد شروع شد و بعد از آن با انتقاد به شیوه برگزاری عقد ادامه یافت. این بهانهها در دید و بازدیدهای فامیلی به اوج خودش رسید. اما شاید بهانه جدی دختر خانم زمانی شروع شد كه صحبت از گرفتن مجلس عروسی شد كه دخترك بر طبل بهانه با شدت بیشتری كوبید كه من مجلس آن چنانی میخواهم و به یك تالار ساده در سطح شهر راضی نیستم.
اما شاید برایتان جالب باشد كه بدانید همین دختر خانم حالا سخت پیگیر طلاق و جدایی است و در جدیدترین بهانهای كه عنوان كرده است به محل صدور شناسنامه شوهرش انتقاد دارد و میگوید: من چطور به فامیل و دوستانم بگویم كه همسرم شناسنامهاش صادره از شهرستان است.
این همه درحالی است كه انصافاً كمتر مشكلی در اخلاق، رفتار، ظاهر و باطن آقا داماد میتوان دید و تا حالا هرچه كه عروس خانم جوان خواسته برایش تهیه كرده است تا او دست از این بهانهگیریها بردارد اما...
رنگ ماشین، علت درخواست طلاق
وقتی برای بررسی موضوع به یك مركز مشاوره مراجعه میكنم به موارد قابل توجهی برمیخورم. در این مركز وقتی با مسئول آن صحبت میكنم كه خود روانشناس و مشاور خانواده است حرفهای جالبی برای گفتن دارد. او به پروندههایی اشاره میكند كه از سوی دادگاه به این مركز جهت مشاوره زوجین ارجاع شده یا اینكه به افرادی اشاره میكند كه مشكلاتشان حسابی بالا گرفته و در آستانه طلاق برای مشاوره به این مركز آمدهاند.
فرزاد حسنپور، رئیس این مركز میگوید: ما اینجا پروندههایی داریم كه بسیار دلایل پیش پا افتاده و حتی خندهداری برای طلاق دارند.
وی میگوید: به عنوان مثال همین ماه گذشته پروندهای از سوی یكی از شعبههای دادگاه خانواده به این مركز ارجاع شده بود كه در این پرونده زن به خاطر اینكه شوهرش ماشینی را خریده كه رنگ مورد علاقه او نیست درخواست طلاق داده است.
او میافزاید: وقتی با این زوج صحبت كردم متوجه شدم این دو اصلاً هیچ مشكل و اختلاف اساسیای با هم ندارند و هردو در ظاهر بالغ، عاقل، باسواد و با فهم وكمالات هستند، اما وقتی با زن صحبت كردم متوجه شدم او معتقد است شوهرش به احساسات و علایق او توجهی نكرده و بدون در نظر گرفتن سلیقه او نسبت به خرید خودرو با رنگی غیر از رنگ مورد علاقه این زن اقدام كرده است.
حسنپور اضافه میكند: شما در نظر بگیرید انسان چقدر باید سطحینگر باشد كه به خاطر یك رنگ ماشین درخواست طلاق بدهد حال اینكه واقعاً هیچ گونه مشكل اساسی و اختلافی جدی در زندگی این زوج جوان به چشم نمیخورد برای همین با مداخله این مركز و مشاوره توسط مشاورین مجرب این پرونده ختم به خیر شد. این روانشناس و مشاور خانواده در ادامه صحبتهای خود میگوید: در یكی دیگر از پروندهها مرد جوانی به خاطر اینكه همسرش آشپزی بلد نیست درخواست طلاق داده بود و وقتی موضوع را بررسی كردم دیدم كه واقعاً این طور هم كه مرد میگوید نیست، بلكه همسرش آشپزی بلد است اما دستپختش به مذاق مرد خوش نمیآید و در آشپزی نیاز به تمرین و ممارست دارد.
او میگوید: وقتی بررسی كردم متوجه شدم كه این خانم دارای توانمندیها و ظرفیتهای بسیار زیادی در خصوص كارهای هنری است و به عنوان مثال یك نقاش بسیار خوبی است ضمن اینكه هنر شمعسازی و گلسازی دارد و در كارهای هنری به قول معروف از هر انگشتش یك هنر میریزد اما در آشپزی سلیقه لازم را ندارد.
این روانشناس میگوید: از آن طرف هم مرد خانواده فرد تحصیلكرده و دارای شغل معتبر و درآمد مناسبی بود برای همین مشاوره برای هر دوی آنان صورت گرفت و مرد از تصمیم خود برای طلاق منصرف شد.
همسرم خیلی پرخوری میكند
در همین مركز چشمم به زن جوانی میافتد كه گویا برای مشاوره به این مركز آمده است برای همین با هماهنگی حسن پور رئیس مركز چند دقیقهای را با وی گفت و گو میكنم. این زن كه حدود هشت سال از زندگی مشتركش میگذرد و یك فرزند پسر نیز دارد میگوید: همسرم حسابی پرخور است و همین پرخوری باعث شده تا هرجایی كه میرویم باعث آبروریزی شود.
وی میگوید: شاید باورتان نشود اما پرخوری همسرم باعث شده تا از رفتن به خیلی از مهمانیها منصرف شوم چراكه در مهمانیها شاهد شنیدن طعنههای برخی از افراد یا نگاههای معنادار آنها هستم و این مسئله باعث خجالت و شرمندگی من میشود.
حسنپور البته در ادامه صحبتهای این زن یادآور میشود كه امروز دومین جلسه مشاوره این خانم است و جلسه بعدی را قرار است با همسرش بیایند بنابراین من به شما قول میدهم كه این مسئله هرگز به عنوان یك موضوع جدی در زندگی آنها مطرح نشود و حرفی از جدایی و طلاق به میان نیاید.
در گشت و گذاری كه در این مركز دارم به موارد دیگری نیز برمیخورم كه در نوع خود جالب است؛ مثلاً زنی كه به خاطر خساست شوهرش درخواست طلاق دارد یا مردی كه از تلفن زدنهای طولانی زدنش بستوه آمده است یا خانمی كه دوست ندارد در طبقه دوم یا سوم خانه زندگی كند و فقط تمایل به زندگی در طبقه همكف دارد.
در این مركز زنان و مردان جوان و البته گاه كمسن و سالی را میبینم كه به دلایل مختلفی به این مركز مراجعه كردهاند و اگر از طریق مشاوره مشكلشان حل نشود شاید كارشان به طلاق و جدایی بینجامد به همین راحتی.
مثلاً در این مركز دختر خانم جوانی را دیدم كه به خاطر مأموریت رفتنهای زیاد شوهرش از محل كار درخواست طلاق دارد یا مردی كه توقع داشت خانمش در كنكور رشته پزشكی قبول شود اما سر از یك رشته دیگر درآورده است و دهها دلیل پیش پا افتاده دیگر كه آنها را تا مرز طلاق و جدایی پیش برده است.
ضرورت آموزشهای قبل از ازدواج
در این باره وقتی با فرزاد حسنپور، روانشناس و مشاور خانواده صحبت میكنم از موضوع مهمی به نام آموزشهای قبل از ازدواج و مشاوره صحبت به میان میآورد و اینكه افراد حتماً باید قبل از ازدواج مهارتهای لازم زندگی را فرا گیرند.
این روانشناس میگوید: البته در این میان نقش خانوادهها از همه پررنگتر است و خانوادهها باید در خصوص تربیت فرزندان خود همت بیشتری به خرج دهند و وقت بیشتری را صرف كنند.
حسنپور میگوید: برخی از خانوادهها فكر میكنند توجه به فرزند صرفاً یعنی تأمین نیازهای مادی او در حالی كه این تفكر اشتباهی است چراكه فرزند قبل از هرچیز دیگر به حمایتهای معنوی و نیز تربیت صحیح و آماده شدن برای پذیرش مسئولیت زندگی نیازمند است. این مشاور خانواده در ادامه صحبتهای خود به مثال جالبی اشاره میكند و میگوید: در یك همایش كه سال گذشته و با حضور تعداد زیادی از بانوان میانسال كه دارای فرزندان پسر یا دختران دم بخت بودند برگزار شد موضوعی را مطرح كردم كه نتیجه آن جالب توجه است.
این روانشناس میگوید: من دراین همایش از بانوان سؤال كردم همه شما دختران و یا پسرانی دارید كه تقریباً بزرگ شده و به سن قانونی رسیدهاند اما فرض كنید هیچ كدام از آنها گواهینامه ندارند و آموزشهای مرتبط با راهنمایی و رانندگی را نگذراندهاند، حال اگر همین فرزند شما بخواهد بدون طی كردن دورههای آموزش رانندگی و بدون گواهینامه، رانندگی خودرو را برعهده بگیرد آیا هیچ كدامتان این اجازه را میدهید؟ كه همه بانوان در این جلسه پاسخ دادند اجازه رانندگی بدون گواهینامه را نمیدهند.
وی میگوید: سپس من به آنها گفتم شما كه حاضر نیستید به فرزندانتان كه فاقد گواهینامه رانندگی هستند اجازه رانندگی بدهید چطور میخواهید به آنها اجازه بدهید تا بدون داشتن گواهینامه زندگی نسبت به تشكیل یك زندگی مشترك اقدام كنند؟
این روانشناس و مشاور خانواده میگوید: شما سری به دادگاههای خانواده بزنید آن وقت آنجا افرادی را میبینید كه به خاطر مسائلی پیش پا افتاده برای طلاق مراجعه كردهاند.
حسنپور خاطرنشان میكند: باید توجه داشت كه زندگی مشترك یك هنر است و كسی كه هنر زندگی كردن با همسر را بلد نیست نباید نسبت به تشكیل زندگی مشترك اقدام كند.
ویدیو : ازدواج بدون گواهینامه ممنوع!