ائتلاف اعتدال- اصلاحات در سال 84 شكل گرفت :   حزب اعتدال و توسعه سال 78 شكل ...



اعتدال , زیر دلم درد گرفت , بهنوش طباطبایی طلاق گرفت

 

حزب اعتدال و توسعه سال 78 شكل گرفت. از آنجایی كه این حزب خود را اصلاح‌طلب و اصولگرا تعریف نمی‌كرد چندان مورد اقبال نبود.

 

فعالیت‌های انتخاباتی حزب تا جایی بود كه در انتخابات‌های مجلس تنها چند نفر از اعضای حزب در لیست انتخاباتی حزب جا داشتند و مابقی از جریانات نزدیك به اصولگرایان انتخاب می‌شدند. اما سال 84 نقطه عطفی در تاریخچه این حزب است.

 

اعتدال و توسعه به گفته سخنگویش در سال 83 از آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی دعوت می‌كند تا برای نهمین دوره ریاست‌جمهوری دوباره وارد میدان شود. سال 84 هاشمی وارد میدان شد و به دور دوم راه پیدا كرد. از 27 خرداد سال 84 كه انتخابات به دور دوم كشیده شد این حزب دیگر در موضع‌گیری‌هایش تنها نبود.

اصلاح‌طلبان یاری‌گیر اعتدالی‌ها شدند و هشت سال دوران احمدی‌نژاد را با هم طی كردند. در انتخابات 92 این همراهی همچون میوه‌ای پخته بود كه ثمره آن پیروزی حسن روحانی شد.

 

غلامعلی دهقان، سخنگوی حزب هر چند می‌خواهد بگوید هم از اصولگرایان و هم از اصلاح‌طلبان معتدل حمایت می‌كند اما خود اذعان دارد كه اصلاح‌طلبان بیش از اصولگرایان به اعتدال نزدیكند. دهقان در بین پاسخ‌هایی كه به سوالات «آرمان» می‌دهد از مثلثی نام می‌برد كه باعث به سرانجام رسیدن برجام شده است.

 

به‌زعم او اضلاع این مثلث را دولت، فعالان و مطبوعات اصلاح‌طلب و ضلع سوم اصولگرایان هم طیف لاریجانی تشكیل داده‌اند. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
 
 اعتدال و توسعه در بدو پیدایش در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاست داخلی و سیاست خارجی چه مواضعی را دنبال می‌كرد؟
 اعتدال و توسعه نیمه دوم سال 78 توسط جمعی از وكلا، سفرا و وزرا شكل گرفت. آن زمان تقریبا فضای كشور دو قطبی بود. حضور جریانی با عنوان اعتدال چندان به چشم نیامد. به هرحال شما باید در این فضای دوقطبی چپ و راست یكی را انتخاب می‌كردید. اما چون فكر، فكر خوبی بود باعث شد كه اعتدال و توسعه به عنوان یك جریان سوم وارد شد.

 اعتدال و توسعه با استراتژی هم این و هم آن شكل گرفت. در واقع نگاه این بود كه اعتدال و توسعه بتواند معتدلین دو جناح را به هم نزدیك كند. این پروژه 14 سال طول كشید و اعتدال و توسعه در این ۱۴ سال عملا در حاشیه سیاست ایران بود. چون بعد از دولت اصلاحات دولت احمدی‌نژاد آمد كه دنبال تندروی اصولگرا بود و به‌ویژه در سیاست خارجی به جای تنش‌زدایی به دنبال تنش‌زایی بود.

برای همین بیش از یك دهه طول كشید تا ندای اعتدال بتواند در میان توده مردم جا باز كند. بخشی از خواص چنین نگاهی داشتند ولی توده مردم همان‌طور كه زمانی در فوتبال یا قرمز یا آبی بودند، در سیاست هم دوقطبی اصولگرا – اصلاح‌طلب را دنبال می‌كردند.

 

جریان اعتدال در سیاست داخلی دنبال آن بود كه از همه شایستگان استفاده كند كه آن را در مدل رفتاری آقای روحانی می‌بینیم، برای مثال از اصلاح‌طلبان هم خانم ابتكار و آقایان ربیعی و حجتی در دولت حضور دارند و از اصولگرایان آقای پورمحمدی،  آخوندی و رحمانی فضلی. در سیاست خارجی هم می‌توان واژه «توسعه» را در نام حزب دید.

حزب همیشه معتقد بود كه رشد و توسعه نیازمند تعامل با جهان است و همیشه هم در برنامه‌های حزب مطرح می‌شد كه نمی‌توانیم با خشونت و درگیری به توسعه برسیم. توسعه به آرامش و سرمایه‌گذاری نیاز دارد. برای همین حزب در سیاست خارجی به تعامل با حفظ اصول می‌اندیشید. در عرصه اقتصادی هم حزب از همان اول معتقد بود كه ما باید انحصارات دولتی را بشكنیم.

اقتصاد ما سه بخش دارد؛ بخش دولتی، بخش تعاونی و بخش خصوصی. همیشه نگاه حزب آن بود كه سرمایه‌های خیلی خوبی ایرانی‌ها در كشور و خارج از كشور دارند كه می‌توان گفت چیزی حدود 500 میلیارد دلار سرمایه‌های ایرانی‌های خارج از كشور است.

 

اگر برخوردهای خوبی صورت بگیرد می‌توان این سرمایه‌ها را به داخل جذب كرد. از نظر فرهنگی هم اعتدال و توسعه همیشه معتقد بود كه در كشور ما بحث توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی هست اما جای توسعه انسانی خالی است.

 به این معنا كه ما بنا بر نص شریف قرآن كه می‌فرماید: «لقد كرمنا بنی آدم» كه بحث سیاه و سفید یا عرب و عجم نیست و بحث ذات انسان است، همیشه معتقد بودیم كه از نظر فرهنگی باید به تمامی آحاد ملت احترام گذاشت، تا حقوق آنها را به رسمیت بشناسیم و از تنگ نظری‌ها بكاهیم.

 

اگر بخواهیم مدلی ارائه دهیم مدل‌مان آقای علی جنتی است. گرچه در مواردی بعضی كنسرت‌ها لغو شده اما حدود 300 و اندی كنسرت هم برگزار شده است. در لغو برخی کنسرت‌ها بعضا سلیقه‌ای برخورد شده است. فرهنگ ما خیلی جا دارد كه بتواند به دور از تنگ نظری خودش را نشان دهد.

  این مسائلی كه شما مطرح كردید، به ویژه با كلید واژه تسامح و تساهل همپوشانی زیادی با جریان اصلاحات دارد؛ اما وقتی جریانی شكل می‌گیرد كه به آن نیاز باشد. چه نیازی باعث شد این جریان با همه این شباهت‌ها به اصلاحات شكل بگیرد؟ این شباهت‌ها در حدی است كه می‌توانیم بگوییم اعتدال و توسعه برادر حزب كارگزاران است.

كارگزاران نتوانست سخنگوی جریان اعتدالی كشور باشد. دلیلش هم این است كه فضای اجتماعی چنین اجازه‌ای را نمی‌داد. فضا دوقطبی شد، كارگزارانی‌ها هم به سمت اصلاح‌طلبی وقت رفتند.

 

در واقع خلأ جریان وسطی كه بتواند آرام حركت كند و از همه در اداره كشور استفاده كند در آن شرایط احساس می‌شد و دوستانی كه بنیانگذار اعتدال و توسعه بودند با این نگاه با آقای هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی به این نتیجه رسیدند كه مجموعه را شكل دهند. البته این ماجرا 14 سال طول كشید تا پخته شود و جامعه از آن استقبال كند و ثمره آن آقای روحانی شد.

  كارگزاران نتوانست یا نخواست كه سخنگوی جریان اعتدالی باشد؟
به نظر من میل باطنی كارگزاران بود اما در حقیقت بازداشت آقای كرباسچی كارگزاران را دچار یك خلأ مدیریتی كرد. ضمن اینكه وقتی شما وارد یك فضای دو قطبی مثل استادیوم در روز بازی قرمز و آبی می‌شوید نمی‌توانید بگویید سپاهانی هستید. بنابراین آن فضای دوقطبی كارگزاران را هضم كرد.

 یعنی خود اصولگرایان هم توانستند كارگزاران را به سمت اصلاحات سوق دهند؟
بله، اما كارگزارانی‌ها به سمت اصولگرایان نمی‌رفتند. انشعاب آنها از زمانی شروع شد كه آقای هاشمی لیستی را برای جامعه روحانیت برد و جامعه روحانیت نام برخی افراد مثل فائزه هاشمی و عبدا... نوری را داخل لیست قرار نداد.

 

در واقع دلیل شكل‌گیری كارگزاران در سال 74 اختلاف بین راست میانه و راست سنتی بود. بنابراین كارگزاران خود را به اصلاح‌طلبان نزدیك كرد. ضمن اینكه بخش عمده‌ای از كارگزاران مثلا مرحوم نوربخش در دولت دفاع مقدس در كنار اصلاح‌طلبان بودند.

 بیاییم از مجلس پنجم به انتخابات مجلس ششم گذر كنیم. اعضای اعتدال و توسعه آن زمان مواضع مشتركی با فردی مثل احمدی‌نژاد داشتند؟
احمدی‌نژاد سال 78 یك آدم معمولی از راست سنتی مثل آقای اكرمی بود.

 یعنی شما آن موقع راست بودید؟
اعتدال و توسعه یك نگاه فراجناحی دارد. این‌گونه نیست كه یك لیست یك سویه داشته باشد، چون می‌خواهد همه جریانات را در مدیریت كشور دخالت دهد. بنابراین مهم‌ترین ویژگی اعضای اعتدال و توسعه تا زمان حال نگاه فراجناحی آنهاست. ضمن اینكه در تحلیل مسائل تاریخی نباید با تحلیل امروز، دیروز را تایید یا رد كنیم بلكه باید شرایط مكان و زمان را در نظر بگیریم، یعنی ما باید خودمان را در جغرافیای گذشته بگذاریم.

 به نظر می‌رسد اگر بخواهیم اعتدال و توسعه را از نظر تاریخی تقسیم‌بندی كنیم باید سه دوره در نظر بگیریم. از ابتدا تا دولت احمدی‌نژاد، از دولت احمدی‌نژاد تا دولت روحانی و از دولت روحانی به بعد. در این دوره‌ها حزب چه تغییراتی در مواضع خود داشته است؟ تا چه اندازه عقب‌نشینی كرده و تا چه میزان جلو حركت كرده است؟
سال 80 كه دور دوم دولت اصلاحات شروع می‌شد ما از رئیس دولت حمایت كردیم. البته این حمایت به پررنگی اصلاح‌طلبان نبود. در حقیقت می‌توانیم بگوییم اوج‌گیری و نام‌آوری حزب اعتدال و توسعه انتخابات نهم ریاست‌جمهوری است كه حزب توانست خودی نشان دهد.

 

دلیلش این بود كه اعتدال و توسعه نخستین حزبی بود كه رسما از آقای هاشمی دعوت كرد و حزب این تحلیل را داشت كه اكنون كه كشور نیاز به توسعه دارد و می‌خواهد از جریان رادیكالیسم ژورنالیستی آن زمان دور شود به فردی معتدل نیاز داریم. اما فضای عمومی جامعه به سمت فضایی افراطی رفته بود.

 

البته من رئیس دولت اصلاحات و بخش قابل توجهی از اصلاح‌طلبان را مستثنا می‌دانم. از نظر ما رئیس دولت اصلاحات شخصیتی معتدل و وزین هستند. من معتقدم كه برخی از دوستان روزنامه‌نگار در آن زمان به این فضا دامن می‌زدند.

 

اینكه حسن نیت داشتند یا نه را می‌توانم بگویم حسن نیت داشتند اما تجربه نداشتند. دلیلش هم این است كه در همین فضای دو سال و اندی كه از دولت روحانی می‌گذرد ژورنالیسم اصلاحات بسیار خوب، متین و وزین عمل كرده است.

در مجلس هفتم اعتدال و توسعه بعضی از چهره‌های اقتصادی خود را مطرح كرد كه نشان دهد این استعداد را دارد به‌طور مستقل بعضی افرادش را مطرح كند. البته عمده این لیست از جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب بودند. اما آنجایی كه حزب خیلی خوب وارد شد و به عبارتی توانست در لیگ دسته یك تعریف شود همان انتخابات سال 84 بود.

 

دلیلش آن بود كه اصلاح‌طلبان بعد از اختلافاتی كه با آقای هاشمی در مجلس ششم داشتند راه خود را تقریبا از راه آقای هاشمی جدا كردند و گزینه اختصاصی خود یعنی آقای معین را آوردند.

 

جریان اصولگرا هم در آن انتخابات از آقای هاشمی عبور كرد و با افرادی مثل لاریجانی، قالیباف و احمدی‌نژاد ناشناخته آمدند. جریان عمومی آینده بین كشور به این فكر می‌كرد كه كشور از ریل اعتدال، سازندگی و اصلاحات خارج نشود.

 

رئیس دولت اصلاحات خودش و عمده وزرایش هیچ مشكلی نداشت. تنها یك نابلدی در فضای مطبوعاتی وجود داشت كه به جریان رقیب بهانه داده بود كه كل اصلاحات را زیر و زبر كند. ما درست یك سال قبل از انتخابات به ایشان دلایلی ارائه دادیم و خواستیم كه وارد انتخابات شوند.

 این دلایل چه بود؟
آن روز 26 سال از انقلاب گذشته بود. ما اعتقاد داشتیم با دولت‌های اصلاحات و سازندگی زیرساخت‌های كشور محكم شده و با آمدن آقای هاشمی می‌توانیم نما و ساختمان خوبی را به عنوان شكل‌گیری یك تمدن جدید در خاورمیانه مطرح كنیم و این نیاز دارد به اینكه مدیر باتجربه‌ای بتواند قوای اجرایی كشور را در دست بگیرد.

برداشت آن زمان ما این بود كه قبای ریاست‌جمهوری برای چهره‌های مطرح شده بزرگ است و ما می‌خواستیم قطار از ریل اعتدال خارج نشود كه عملا با كم‌تجربگی این اتفاق افتاد. البته آقای هاشمی در جلسه تیر 83 جوابی ندادند. اما بعدها خوشبختانه با تحلیل‌هایی كه خودشان داشتند و با خواهش بزرگان وارد صحنه شدند.

 

ایشان خودشان هم اشاره كردند كه یكی از كسانی كه بر ایشان تاثیر داشتند همسر امام (ره) بودند كه گفته بودند این انقلاب را می‌خواهید به چه كسانی بسپارید. این همان تحلیل ما بود.

 یعنی از اینجا به سمت اصلاح‌طلبان آمدید؟
ما وظیفه خودمان را انجام می‌دادیم. در دوقطبی احمدی‌نژاد ـ هاشمی در سوم تیرماه 84 اصلاح‌طلبان به كمك ما آمدند و نخستین زمینه‌های ائتلاف اعتدال ـ اصلاحات شكل گرفت. این ائتلاف در تعریف ترمینولوژی سیاست است یعنی اتحاد موقت.

ما همیشه گفته‌ایم كه نخستین ائتلاف ما با اصلاح‌طلبان كه تا هفته قبل در خیابان‌ها با ما بگومگو می‌كردند در اینجا شكل گرفت. این ائتلاف در برابر ناشناخته‌ای بود كه پیش‌بینی می‌شد در ریاست‌جمهوری تازه می‌خواهد كارآموزی سیاسی كند.

 

این فرایند هشت سال طول كشید و در انصراف آقای عارف به نفع آقای روحانی به تكامل رسید. در واقع پختگی این ائتلاف در دولت آقای روحانی است كه اصلاحات از اعتدال حمایت می‌كند و اعتدال هم از اصلاحات.

 در دوران احمدی‌نژاد بودیم...
بله، ما از همان اول دیدگاه‌های خودمان را نسبت به مواضع آقای احمدی‌نژاد مطرح می‌كردیم. یادم است وقتی نخستین عملکردهای ایشان در سیاست خارجی شروع شد و قطعنامه‌ها را ورق پاره می‌دانست حزب موضع‌گیری می‌كرد كه باید مقررات بین‌المللی را به رسمیت بشناسد. من همان زمان گفتم دولت احمدی‌نژاد باید آرمان‌گرایی را با واقع‌بینی در سیاست خارجی تلفیق كند.

 

ما مخالف آرمان‌ها نیستیم ولی آرمان‌گرایی صرف به شعارزدگی می‌رسد. همینجا بود كه در نیمه دوم 86 بعضی از دوستانمان این مواضع را برنتابیدند و انشعابی هم صورت گرفت. آقای ایروانی، مجید قاسمی، كاظم جلالی و حاجی بابایی از حزب بیرون رفتند. در سال 88 هم به خاطر مخالفت‌های اصولی كه با احمدی‌نژاد داشتیم از رقیب ایشان حمایت كردیم.

 

بعد از قضایای 88 هم حزب تا مدتی سكوت كرد و آرام آرام پایگاه خبری نزدیك به مجموعه آفتاب نیوز دوباره فعال شد و انتقاداتی كه ما به جریان انحرافی داشتیم سرلوحه محافل خبری بود.

 

بالاخره سال 91 بود كه باز هم تحلیل شد جریان میانه‌ای باید فعال شود و گزینه‌هایی از این جریان وارد عرصه انتخابات شوند.

 الان هم كه آمدید زیر چتر اصلاح‌طلبان.
نه، زیر چتر نیست، ما را دعوت كردند.

 اما در جلسات شورای عالی سیاست‌گذاری شركت می‌كنید.
بله؛ ما از تعامل با جریان اصلاحات كه الان با اعتدال همپوشانی دارد و همچنین معتدلین اصولگرا ضمن حفظ هویت اعتدالی خودمان استقبال كردیم. جلسه خوبی هم بود. محور این جلسه هم بیشتر بر این است كه فعلا هیات موقتی باشد. ما معتقدیم جامعه به تعامل با معتدلین اصلاح‌طلب و اصولگرا نیاز دارد.

 

نمونه خوب آن هم ماجرای برجام بود كه مثلثی شكل گرفت كه یك ضلع آن دولت بود، ضلع دیگر فعالان و مطبوعات اصلاح‌طلب كه از روز اول مذاكرات از دیپلماسی آقای ظریف و دوستانشان قاطعانه حمایت می‌كردند و ضلع سوم هم كه به دو ضلغ قبلی اضافه شد آقای لاریجانی و دوستان ایشان بودند.

  اتحاد تقریبا دائمی شد یا کاملا؟
به نظر من واقعا همپوشانی خیلی زیاد شده است.

 این همپوشانی را اصلاح‌طلبان با اعتدالی‌ها دارند یا اعتدالی‌ها با اصلاح‌طلبان؟
حالا نمی‌خواهیم بپرسیم اول مرغ بود یا تخم مرغ اما واقعیت این بود كه افرادی مثل آقای رضا خاتمی گفتند ما اصلاح‌طلبان شانزده هفده سال پیش نیستیم. در واقع اصلاح‌طلبان مقداری واقعیت‌ها را دیدند.

 یعنی شما تغییری نداشتید؟
نه، اتفاقا جریان اعتدالی یكی از باثبات‌ترین جریانات است. همه این را اعتراف می‌كنند. همان زمان‌ها هم به اصلاح‌طلبان می‌گفتند توسعه سیاسی بد نیست ولی تا این اندازه برایش هزینه ندهید چرا كه هنوز در این جامعه توسعه سیاسی فوندانسیون ندارد. اول به رشد و توسعه اقتصادی نیاز داریم. بارها به همین دوستان اصولگرا گفتیم این تندروی در سیاست خارجی درست نیست.

 

دیدیم كه كشور را به فصل هفتم و بند 41 بردند. اگر این مذاكرات به توافق ختم نمی‌شد ما را به بند 42 هم می‌بردند و ماجرای عراق را تكرار می‌كردند. واقعا برایمان خواب‌های بدی دیده شده بود، عراق هم یك روز همین شده بود كه در برابر غذا و دارو نفت می‌فروخت. جریان اعتدال بین آرمان‌ها و واقعیت‌ها تعادلی ایجاد كرده است.

آن دو جریان دارند به توازن می‌رسند. ما عملا اصلاحات را می‌بینیم و اصولگرایان را هم دیدیم كه در قضیه برجام نگاه ما را دارند. اصلا شما فكر می‌كردید در انتخابات 92 آقای ولایتی نسبت به آقای جلیلی موضع‌گیری کند؟ نخستین خط موضع‌گیری را آقای ولایتی ایجاد كرد.

هیچ كس باورش نمی‌شد كه ایشان بیاید و بگوید دیپلماسی بده بستان است اما شما فقط آنجا بیانیه می‌خوانید. حالا اگر از لحاظ فكری، سیاسی و تاریخی بخواهیم جمع‌بندی كنیم جریانات دیگر چون واقعیت‌ها را درك كردند تعدیل شدند.

 وقتی از قدرت دور شدند بهتر واقعیت‌ها را دیدند. جریان اعتدالی از این منظر خوشحال است و برخلاف دیگر جریانات نمی‌گوییم فقط ما. ما فكر می‌كنیم هرچه از جریانات دو طرف كنده می‌شود و به این میان اضافه می‌شود كشور ثبات بیشتری پیدا می‌كند.

برای همین ما معتقدیم جبهه اعتدالی كه هاشمی‌رفسنجانی در سال 84 مطرح كرد عملا شكل گرفته است؛ یعنی یك سر جبهه اعتدال در اصولگرایان الان آقای علی لاریجانی، ناطق نوری و علی‌اكبر ولایتی است و سر دیگر آن رئیس دولت اصلاحات و آقای عارف هستند و در هسته مركزی اعتدال آقای هاشمی‌رفسنجانی و حسن روحانی و مصداق حزبی آن اعتدال و توسعه است.

در مقابل كشور در آن سو حالتی افراطی به خود گرفته است. اینكه می‌بینیم آقای حداد عادل كه روزگاری چهره فرهنگی میانه‌ای بود الان تغییر رویه داده و در سمت دیگر آن آقای كوچك‌زاده است. این خیلی جالب است. ما چرخش‌ها را می‌بینیم. حالا هم می‌توانیم برسیم به مجلس آینده. ما فكر می‌كنیم این 100 كه به برجام رای ندادند خیلی معنا داشت.

در واقع با 15 رای بالا پایین سرنوشت برجام عوض می‌شد. اگر آرمان‌گرایی با واقع‌بینی همراه نباشد مثل رئیس دولت سابق به شعارزدگی می‌رسد؛ یعنی شما می‌بینید كه یكی از معاونینش حكم زندانش آمده و داخل زندان است.

 یكی دیگر از معاونت‌ها بازداشت است. رئیس بانك مركزی فراری است. حالا فكر كنید كسی كه برخی اطرافیانش این همه مشكل دارند از مدیریت جهانی دم می‌زد! آرمان‌گرایی محض مشكلی از كشور حل نمی‌كند. اینجاست كه ما معتقدیم پایداری‌ها دایه‌های مهربان‌تر از مادر شده‌اند.

 شما قبلا گفته بودید اگر آقای ناطق نوری وارد صحنه انتخابات نشود سرلیست اعتدال و توسعه خانم فاطمه هاشمی است. با توجه به اینكه در جلسات شورای عالی اصلاح‌طلبان شركت می‌كنید آیا قرار است لیست جداگانه‌ای هم بدهید؟
قطعا هدف این جلسات این است كه دیدگاه‌ها به هم نزدیك شود و حداكثر همپوشانی در لیست‌های تهران و شهرستان‌ها شكل بگیرد.

 

ما هم ضمن حفظ هویت‌مان معتقد به تعامل هستیم و معتقدیم این تعامل سرانجام خوبی خواهد داشت. نگاه همه ما این است كه چهره اعتدال عملا هم بتواند مصادیق خودش را از طریق انتخابات بروز دهد.

 

البته در گذشته هم چه در بین اصلاح‌طلبان چه در اصولگرایان این بوده كه ممكن است 25 نفر لیست‌ها مشترك باشند و چند نفر هم اختصاصی باشند. اما ما تلاش می‌كنیم كه لیست‌مان با اصلاح‌طلبان و معتدلین اصولگرا همپوشانی داشته باشد.

 حالا كه اصلاح‌طلبان از شما دعوت كرده‌اند و در جلسه آنها شركت می‌كنید اگر اصولگرایان هم شورای هماهنگی اصولگرایان را تشكیل دهند در جلسات آنها هم شركت می‌كنید؟
تا حالا دعوتی نشده ولی ما با جریان آقای لاریجانی احساس نزدیكی می‌كنیم. بخشی از این افراد مثل آقای جلالی دوستان خودمان بوده‌اند. می‌خواهم بگویم ما این تعامل را داریم كه نهایتا بتوانیم جبهه اعتدال را ببینیم.

  در شورای سیاستگذاری با اصلاح‌طلبان به نظر مشتركی درباره سرلیستی نرسیده‌اید؟
البته الان بحث سرلیستی خیلی زود است چون تنها یك جلسه برگزار شده اما طرح خانم هاشمی به این معنا بود كه ما می‌خواهیم هویت جریان میانه را حفظ كنیم.

 

در حقیقت تعیین كردن خانم هاشمی به این دلیل بود كه یك جریان اعتدالی از سال‌ها قبل وجود داشته و ادامه دارد. ضمن اینكه قرار نیست همه سیاست‌ورزی نزد آقایان باشد.

 

البته ما در بحث سرلیستی می‌توانیم با دو جریان نزدیك به خودمان تعامل داشته باشیم. خیلی هم نباید بر سرلیستی تاكید كنیم چرا كه سرلیستی تنها در تهران مصداق دارد. اما لیست اختصاصی نخواهیم داشت.


 مجلس آینده را اگر بخواهید پیش‌بینی كنید چه مجلسی خواهد بود؟
به نظر می‌رسد كه فضای عمومی جامعه همچنان به اعتدال اقبال دارند. واقعیت این است كه نگاهی به ادوار گذشته هم این موضوع را نشان می‌دهد. مثلا مجلس چهارم زمانی شكل گرفت كه آقای هاشمی رئیس‌جمهور بودند و لیستی رای آورد كه چهره‌های اصلی لیست مقام معظم رهبری و آیت ا... هاشمی بود.

 

بعدها البته بین جریان راست اختلاف فتاد و بخش قابل توجهی از مجلس پنجم را كارگزاران شكل داد. مجلس ششم هم كه دو سال بعد از دوم خرداد آمد اصلاح‌طلب بود. در مجلس هشتم هم كه احمدی‌نژاد روی كار آمده بود این رویه تكرار شد.

 

بنابراین ما وقتی همه اینها را كنار هم می‌گذاریم می‌بینیم كه به جریان اعتدال اقبال وجود دارد؛ یعنی چهره‌های اختصاصی اعتدال و توسعه قطعا باید مقبولیت هم داشته باشند یعنی ما از اعتدال حمایت می‌كنیم كه ممكن است اصلاح‌طلب یا اصولگرا باشد. هرچند كه اصلاح‌طلبان الان به اعتدال نزدیك شده‌اند.

اخبار سیاسی - آرمان


ویدیو : ائتلاف اعتدال- اصلاحات در سال 84 شكل گرفت