آموزش فلسفه به کودکان؛ چرا و چگونه؟ : آموزش فلسفه به کودکان از سنین خیلی پایین ...
آموزش فلسفه به کودکان از سنین خیلی پایین و دوره پیش از دبستان، سالهاست که در بسیاری از کشورها اجرا میشود و هدف از آن پرورش هرچه بیشتر قدرت تفکر و تجزیه تحلیل بچههاست. سلامت ایران: دكتر میترا حكیم شوشتری فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران آموزش فلسفه به کودکان از سنین خیلی پایین و دوره پیش از دبستان، سالهاست که در بسیاری از کشورها اجرا میشود و هدف از آن پرورش هرچه بیشتر قدرت تفکر و تجزیه تحلیل بچههاست. در واقع یکی از فواید بیشمار آموزش فلسفه این است که مهارت اجتماعی تفکر نقادانه در کودک پرورش داده میشود و به او کمک میکند در مورد آنچه میشنود و دیگران میگویند، فکر کند و گمان نکند هرچه شنیده درست است.
حتی او با فراگیری این مهارت میتواند افکار خود را به دو دسته مثبت و منفی تفکیک کند و آن را هم بسنجد. بچهای که به سلاح این مهارت مجهز باشد، گول دوستان ناباب و گروههای مختلف دوستی که امکان دارد او را به سوی مواد و فحشا و دیگر کارهای ضداجتماعی بکشانند، نمیخورد. اگر بحث آموزش فلسفه به بچهها در کشور ما هم درست هدایت شود و این آموزش طبق استانداردهایش و توسط افراد ذیصلاح به بچهها داده شود، میتواند نتایج خوبی به بار آورد و بچهها اعتماد بهنفس و اجازه ابراز وجود و بیان تفکرهای خود را بدون ترس از قضاوت دیگران در خود ایجاد و تقویت کنند.
من نمیدانم متولی آموزش فلسفه به بچهها کیست و چقدر مربیانی که قرار است با بچهها کار کنند برای این منظور آموزش دیدهاند و مهارت دارند اما میخواهم به همین بهانه به والدین درباره آموزش مهارت تفکر نقادانه نکتههایی را متذکر شوم.
ابتدا خوب است بدانید بخشی از مهارت تفکر نقادانه ذاتی است. فردی که میتواند در مورد آنچه میشنود و میبیند فکر کند و هر آنچه شنید، بدون فکر نمیپذیرد، به نوعی از نظر هوشی نسبت به دیگران توانمندتر است. در بحث هوش، نقش وراثت بسیار اهمیت دارد. باید ببینیم ما بهعنوان والد چقدر حرف دیگران را دربست قبول میکنیم، چقدر به ارتباطات منطقی بین نظرهای دیگران توجه داریم و آنها را میپذیریم حتی اگر برخلاف عقیده ما باشد. چقدر میتوانیم متوجه اشتباههای موجود در استدلالهای دیگران یا حتی استدلالهای فکری خودمان شویم و در ذهن اولویتبندی کنیم و از دانستههایمان برای حل مسائل زندگی کمک بگیریم؟
ما هم به واسطه وراثت، هم الگو بودن میتوانیم در ایجاد این مهارت کودکمان نقش داشته باشیم. بچه از سن خیلی کم شما را میبیند، میشنود و ارزیابی میکند. بعد هم که بزرگتر شد، از رفتار شما و واکنشی که در مقابل ابراز عقیده او نشان میدهید، میآموزد چگونه باید عمل کند. آیا اجازه ابراز وجود به بچه میدهید یا تا حرف میزند، میگویید تو نظر نده! به تو ربطی ندارد؟ آیا دائم در حال بحث با بقیه و زیر ذرهبین بردن آنها هستید تا عقیده شما را بپذیرند؟ بسیاری از مردم فکر میکنند تفکر نقادانه یعنی این؛ در حالی که اصلا اینطور نیست.
کسی که به این مهارت مجهز است، همهچیز و همهکس را مورد نقد قرار نمیدهد، حتی دائم در حال جمعآوری اطلاعات نیست بلکه قادر است از آنچه میداند، بهتر نتیجهگیری و مشکلات خود را حل کند. او مرتب به خود میگوید مشکلم را حل میکنم، نقاط ضعف و قوت خود را بدون تعصب میداند، به ترسهایش واقف است و به خودآگاهی رسیده، سعی میکند انعطافپذیر باشد و هرگز پیشداوری نمیکند، عقاید دیگران را میپذیرد اما کاملا واقف است کجای این افکار غیرمنطقی و کجا بر پایه منطق است. اگر میخواهید به پرورش این نوع تفکر در خود و البته کودکانتان بپردازید، لازم است این توصیهها را به کار ببرید.
7 توصیه کاربردی به والدین
1) تحلیل کنید. به مسائل از ابعاد مختلف نگاه کنید و آن را به اجزای کوچک بشکنید تا روابط موجود را از زاویه دیگری هم ببینید.
2) در مورد یک ماجرا براساس استانداردها و قواعد اجتماعی و حرفهای نظر دهید.
3) اطلاعات خود را افزایش دهید و مطالعه کنید.
4) سعی کنید ذهن خود را فعال و خلاق نگهدارید.
5) اهل پیشبینی باشید تا همواره برای پذیرش آنچه احتمال دارد رخ دهد، آماده باشید.
6) ایدههایتان را بنویسید و آنها را پیگیری کنید و ببینید آیا برخورد شما با مسائل طبق روز است یا نه.
7) تا میتوانید، استفاده از تکنولوژی را محدود کنید چون شما را به سمتی میبرد که به هر چیز سطحی بنگرید و دانستههای زیادی را در مدت کم در ذهن شما انبار میکند که به درد نخور هستند. خلاقیت و قدرت تمرکز و حافظه شما را میگیرد. سراغ سرگرمیهای خلاق مثل نقاشی بروید و به خاطر بسپارید اگر تکنولوژی درست استفاده نشود، فرصت با هم بودن و تبادل افکار و ارتباطهای موثر را میگیرد و به جرات میتوان گفت تکنولوژی، تفکر نقادانه را نشانه گرفته است.
ویدیو : آموزش فلسفه به کودکان؛ چرا و چگونه؟