7 عروسك ماندگار سینما و تلویزیون ایران : بیهیچ شك و شبههای شناخته شدهترین ...
بیهیچ شك و شبههای شناخته شدهترین شخصیت كارتونی سینما و تلویزیون ما، کلاه قرمزی است. كلاه قرمزی ابتدا یك مورچه عروسكی بوده كه سال 60 توسط مسعود صادقیان طراحی شد و در برنامهای به نام چتر حضور یافت. 7فاز:
كلاه قرمزی/ كارگردان ایرج طهماسب
بیهیچ شك و شبههای شناخته شدهترین شخصیت كارتونی سینما و تلویزیون ما است. كلاه قرمزی ابتدا یك مورچه عروسكی بوده كه سال 60 توسط مسعود صادقیان طراحی شد و در برنامهای به نام چتر حضور یافت. بعد از آن ایرج طهماسب از آن در برنامه سقائك و شانهبهسر دانا استفاده كرد. دستی به سر و شكلش كشید و با حذف شاخكها و چسباندن یك بینی آن را جذابتر كرد. ستاره بخت كلاه قرمزی سال 71 و در برنامه جغجغه و فرفره درخشید.
او چند سال در انبار خاك میخورد تا این كه طهماسب تصمیم گرفت یك بار دیگر از آن استفاده كند؛ برای همین مرضیه محبوب تغییرات اولیه را روی آن ایجاد كرد. او ابتدا قرار بود مهمان یك قسمت باشد اما حضورش به قدری دلچسب بود كه پای ثابت برنامه شد. دو سال بعد طهماسب دست او را گرفت و آن را به برنامه صندوق پست آورد. درخشش كلاه قرمزی در این برنامه به اوج رسید و پایش به سینما باز شد.
چرا محبوب شد: شخصیت كلاه قرمزی به گونهای بود كه همه میتوانستند با او همدل باشند. بچهای بازیگوش، ساده و خوش قلب كه حتی دروغ گفتنش هم معصومانه بود. غلط حرف زدنش روی مخ نمیرفت و حتی آقای مرجی گفتنش تكیه كلام شد. صدای خاص حمید جبلی هم خیلی زود شناسنامهاش شد.
ورود به سینما: سال 73 و در اوج محبوبیت كلاه قرمزی طهماسب آن را به سینما آورد. فیلم كلاهقرمزی و پسرخاله حسابی تركاند و نامش را به عنوان یكی از پرفروشهای سینما ثبت كرد. سال 81 جلد دوم فیلم با عنوان كلاه قرمزی و سروناز روی پرده آمد و باز هم در گشیه موفق بود. كلاه قرمزی و بچه ننه با شخصیتهای جدید سال 91 اكران شد و با وجود فروش میلیاردی نتواست دل مخاطبانش را ببرد.
وضعیت كنونی: مجموعه كلاه قرمزی با سر و شكلی متفاوت از نوروز 88 روی آنتن رفته و به یكی از بهترین ویژه برنامههای تلویزیون تبدیل شده.
زیزی گولو/ كارگردان مرضیه برومند
سال 1375 یكی از شخصیتهای عجیب و محبوب تلویزیون ظهور كرد: زیزی گولو در سریال قصههای تابهتا. این شخصیت از عالمی دیگر آمده بود و یك تكیه كلام داشت: آسی پاسی دراكوتا تا به تا. پشت این عروسك هم نام مرضیه برومند به عنوان كارگردان قرار دارد. سریال قصههای تابهتا در دهه هفتاد شیوه تازهای از برنامه سازی كودك و نوجوان را ارائه كرده بود و سعی میكرد در قالب داستانهای مختلف آداب معاشرت به آنها بیاموزد.
چرا محبوب شد: تا پیش از این بچهها نمونه چنین كاراكتر فانتزیای را ندیده بودند كه این قدر در برآوردن آروزها توانایی دارد؛ حتما این جمله معروف یادتان است: زیزیگولو آسیپاسی دراكوتا تابهتا را بخوانید و به آرزویتان برسید. برای همین زی زی گولو نقطه اوج خیال پردازی كودكان بود. این عروسك با گوشهای نامتوازن و شیوه نامتعارف حرف زدنش مرز تخیل و فانتزی را برداشت. او بین آدمها زندگی می كرد و كاراكترهای داستان، زی زی گولو را پذیرفته بودند. بچهها هم آرزوی داشتن همچین رفیقی میكردند. امیر حسین صدیق، لیلی رشیدی، مریم سعادت، رضا فیاضی، مهتاب نصیرپور، جمشید اسماعیل خانی، مهری ودادیان، افسانه چهره آزاد و محمود بصیری هم هر كدام برای بچهها دوست داشتنی شده بودند.
ورود به سینما: راه نیافت.
وضعیت كنونی: شخصیت زی زی گولو با پایان سریال رها شد. البته چندی پیش لیلی رشیدی گفته بود: آن برنامه مال آن روزگار و بچههای آن روزگار بود، الان برنامهای موفق است كه با حال و هوای بچههای امروز ساخته شود.
سنجد/ عروسك گردان: نگار استخر
هم نامش غریب بود هم ریختش! ولی خوب گل كرد و دو دهه است دوام آورده. از سنجد اواسط دهه هفتاد رونمایی شد؛ عروسكی با دهانی گشاد و زبانی سرخ . ابتدای دهه هفتاد شبكه دو سفارش این عروسك را به امیر فیضی داد تا به حوزههای مختلف سرك بكشد و از همه چیز سر در بیاورد. تكیه كلامش این بود: گفته بودم دوباره برمیگردم. گفت و گو با چند چهره مطرح مثل وزیر سابق بهداشت از جمله كارهای غیر متعارف جناب سنجد است.
چرا محبوب شد: سنجد علاوه بر شكل متفاوتش یك تفاوت دیگر هم با عروسكهای دیگر داشت و آن حرفه خبرنگاریاش است. او یك خبرنگار تمام عیار است كه میخواهد از همه چیز سر در بیاورد و طبعا فضای زیادی برای ورود به حطیههای مختلف دارد. صدای خشدار نگار استخر هم خیلی خوب به این عروسك نشسته.
ورود به سینما: هم نگار استخر (عروسكگردان و صداپیشه عروسك سنجد) هم سوسن كرامتی (تهیهكننده) چندین بار از علاقهشان برای ساخت نسخه سینمایی سنجد گفتهاند. البته تهیه كننده تاكید كرده حمایت لازم از سنجد نمیشود مثل حمایتی كه از كلاه قرمزی شد.
وضعیت كنونی: سنجد در چند بازه زمانی روی آنتن رفته و سری تازهاش دردست تولید است.
چاق و لاغر/ كارگردان: مسعود رسام
یكی از خاطره انگیزترین زوجهای تلویزیون كشورمان چاق و لاغر هستند. در روزگاری كه كمتر چیز دندان گیری برای سرگرمی پیدا میشد، این دو شخصیت عروسكی به خوبی دهه شصتیها را سرگرم كردند. این زوج خنگ و كلهپوك ابتدا سال 65 در قاب تلویزیون ظاهر شدند. چاق و لاغر در سری اولشان آیتمی بودند از یك برنامه كه در یكی از سالنهای مدرسه رازی اجرا میشد. این عروسكها ساخته دست مرحوم صمیمی مفخم بودند و حسن پورشیرازی و حسن زارع به جای آن ها حرف می زدند. سال 66 این دو عروسك همراه هاچین و واچین بازگشتند و دو سال بعد با شمایلی تازه به تلویزیون آمدند؛ یعنی چاق و لاغر تبدیل به دو آدم ماسك پوش شدند. اسداله یكتا و محسن رامشه بازیگران آن بودند.
چرا محبوب شدند: چاق و لاغر از الگوی كلاسیك داستان پردازی پیروی میكردند چیزی كه ما ایرانیها عاشقش هستیم. این دو عروسك از طرف رئیس بزرگ، مأمور بودند برنامههای دهه فجر را به هم بزنند اما هرگز هم موفق نمیشدند و رئیس بزرگ را عصبانی میكردند. قرقی همان ژیان معروف این 2 عروسك و در ادامه آدم آهنی X625 هم بر جذابیت سریال افزوده بود.
ورود به سینما: راه نیافت.
وضعیت كنونی: دو سال پیش از قول علی اصغر آزادگان، تهیه كننده سریال خبری رسانهای شد كه قرار است چاق و لاغر دوباره ساخته شود اما دیگر خبری نشد. او بعدا گفت: كم لطفی مدیران شبكه 2 در استقبال از ساخت مجموعه چاق و لاغر 2 موجب شده تا از تولید آن ناامید شوم.
مجید دلبندم/ كارگردان: رضا عطاران
مجید دلبندم این دیالوگ هنوز كه هنوز است بار معنایی خاصی دارد و به آدمی كه كاری را اشتباه انجام داده گفته میشود. كاراكتر عروسكی مجید در مجموعه مجید دلبندم سال 77 از نقش مجید در یكی از آیتمهای سیب خنده شكل گرفت. رضا عطاران با این مجموعه استعداش را در خلق كاراكترهای بیاد ماندنی نشان داد.
چرا محبوب شد: سریال مجید دلبندم یك عروسك عیجب با دستانی بلند و بیانی منحصر به فرد كه نامش هم مجید بود! این عروسك شیرین همیشه برایش سوال بود كه چرا دستهای من درازه؟ موقع حرف زدن هم كلمات را جابجا و اشتباهی بیان میكرد. همین اشتباهات تعارض ایجاد میكرد و مخاطب را به خنده وا میداشت. مجید دلبندم چرا با بچهها بازی نمیكنی ؟ - آخه من چوب ندارم .. پسرم چوب نه توپ .. توپ كه اسم غداست .. اون سوپه سوپ .. سوپ كه از دودكش بیرون میاد .. دلبندم اون دود است .. دود كه رو به كبوترا میدن ..پسرم اون دون است.. خب ما هم حسابی میخندیدیم.
ورود به سینما: از این شخصیت برای فیلم سینمایی استفاده نشد.
وضعیت كنونی: رضا عطاران بعد از این سریال وارد فضای دیگری شد و حالا هم كه دلمشغولیهایش را در سینما پی میگیرد.
مخمل در خونه مادربزرگه/ كارگردان: مرضیه برومند
مرضیه برومند در مجموعه خونه مادربزرگه شخصیتهای دوست داشتنی دیگری خلق كرد . این سریال اولین بار سال 66 روی آنتن رفت و بعد از آن بارها تكرار شد. در این سریال مخمل بیش از دیگران جای خود را باز كرد. جایی كه آقا حنایی، گل باقالی خانم، نوك سیاه، نوك طلا و... هم حضور داشتند.
چرا محبوب شد: خونه مادربزرگه در سالهای تلخ پس از جنگ، از هزار قصه و هزار شادی میگفت. این بار هم شخصیتها منطبق با كاراكترهای بیرونی بودند و بچهها خود را در آن میدیدند. قصههای جذاب و موسیقی بیاد ماندنی آن بچههای دهه شصت را از دیدن قصهای شاه پریانی سیراب میكرد. در این میان جناب مخمل از اصول ضد قهرمان بهره میبرد. گربه غرغروی داستان ما شگرد عجیبی در ایجاد اختلاف میان مادربزرگه با سایر اعضای خانه به ویژه خانواده آقا حنایی و گل باقالی خانوم داشت. مخمل سیاه نبود؛ كارش را كه میكرد پشیمان میشد و در آخر وجه دیگری از خود نشان میداد. این ویژگی یعنی سیاه و سفید نبودن و شگردهای روزانهاش، مخمل را دوست داشتنی میكرد. به ویژه آن كه در پایان قصه از كردهاش پشیمان میشد و به فكر اصلاح امور میافتاد. صدای خاطره انگیز بهرام شاهمحمدلو حسی دیگر به این شخصیت داده.
ورود به سینما: برنامهای برای ساخت نسخه سینمایی خونه مادربزرگه وجود نداشت.
وضعیت كنونی: مجموعه خونه مادربزرگه بارها از تلویزیون پخش شده و حتی نسخه خانگی آن در بازار موجود است. چند سال پیش عادل بزدوه سازنده عروسكهای مجموعه خونه مادربزرگه گفته بود: در بازدید از آرشیو شبكه دو تصمیم داشتم چند عروسك را برای نمایشگاهی كه در كانون پرورش فكری برپا شده بود، به امانت بگیرم اما وقتی به این آرشیو مراجعه كردم، متوجه شدم عروسكهای خونه مادربزرگه و هادی و هدی كاملاً از بین رفته و الان هم اصلاً خبر ندارم بر سر عروسكهایی كه دیگر دوستان ساختهاند، چه بلایی آمده است.
موشهای مدرسه موشها و شهر موشها/كارگردان: مرضیه برومند
چه كسی باور میكرد یك موجود چندشآور این قدر دوست داشتنی شود؟ موشها از یك موجود نه چندان جذاب فراتر رفتند و خیلی زود محبوب كوچك و بزرگ شدند. سال 60 داستان مدرسه موشها در قالب یك جُنگ روی آنتن رفت و قرار بود بچهها را برای رفتن به مدرسه تشویق كند. شبكه یك با دیدن محبوبیت موشها سفارش ادامه ساخت آن را به مرضیه برومند داد. او هم با قوام دادن شخصیتها و تغییر در سر و شكلشان سری تازه مدرسه موشها را به آنتن رساند و سه سال خانوادهها با شخصیت موشها درگیر بودند.
چرا محبوب شدند: دلایل زیادی در محبوبیت موشها وجود دارد . شخصیتها بر اساس آدمهای جامعه طراحی شده بودند. برای همین هنوز كه هنوز است خیلیها همدیگر را به یك شخصیت مدرسه موشها تشبیه میكنند. داستان، صداها، فضاسازی، شعر و موسیقی سریال هم تاثیر زیادی در محبوبت آن داشت.
ورود به سینما: سال 64 مرضیه برومند تصمیم گرفت نسخه سینمایی عروسكهایش را هم بسازد. بعد از توافق میان او، تلویزیون و بنیاد فارابی مقدمات ساخت شهر موشها فراهم شد. محمد علی طالبی هم به عنوان كارگردان سینمایی این فیلم كنار مرضیه برومند (كارگردان عروسكی) قرار گرفت. در زمان اكران، نسخه سینمایی موشها هم با استقبال زیادی مواجه شد.
وضعیت كنونی: مرضیه برومند بعد از سالها دوباره سراغ موشها رفته و جلد دوم آن را با داستان و فضایی كاملا متفاوت ساخته است.
ویدیو : 7 عروسك ماندگار سینما و تلویزیون ایران