۴ بار قصاص، تاوان قتل عام بر سر ارثیه پدری : شامگاه دوم آبان ۱۳۸۸ تیراندازی ...


شامگاه دوم آبان ۱۳۸۸ تیراندازی پیاپی در خیابان «مقدس اردبیلی» تهران، لرزه بر جان مردم انداخت و ماموران کلانتری ۱۶۳ اوین را به همراه کشیک وقت دادسرای امور جنایی و پلیس دایره ۱۰ آگاهی مرکز به آنجا کشاند. شامگاه دوم آبان ۱۳۸۸ تیراندازی پیاپی در خیابان «مقدس اردبیلی» تهران، لرزه بر جان مردم انداخت و ماموران کلانتری ۱۶۳ اوین را به همراه کشیک وقت دادسرای امور جنایی و پلیس دایره ۱۰ آگاهی مرکز به آنجا کشاند.

بررسی‌های مقدماتی بازپرس «حسین روشن» و کارآگاهان نشان می‌داد یک مهندس ۶۰ ساله ایرانی- آمریکایی به نام «حمیدرضا- خ» با سلاح کمری، مادرش «فاطمه- ب » ۷۷ ساله، دامادشان «سیامک- خ » ۵۵ ساله، دختر ۲۰ ساله «سیامک» به نام «صدف- خ»، یک وکیل ۳۵ ساله دادگستری به نام «حبیب‌الله- الف» و «محمد منصوری» ۳۷ ساله را که عضو شورای حل اختلاف شعبه ۶۰۸ ولنجک به‌شمار می‌آمد به گلوله بسته و گریخته بود.

در آن بین « فاطمه- ب»، «محمد منصوری» و «حبیب‌الله» در دم‌جان سپردند و «صدف» روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. «سیامک» هم مرگ مغزی شده بود که ماموران دریافتند «حمیدرضا» از مدت‌ها پیش بر سر ارث پدر خود به نام « کاظم- خ» با اعضای خانواده‌اش به شدت درگیر بود.

مرد عصیانگر، شامگاه دوم آبان ۱۳۸۸ در حضور اعضای خانواده خود و وکیل‌شان، شورای حل اختلاف را ترک کرد. ساعتی بعد اما درگیری لفظی «حمیدرضا» و وکیل خانواده‌اش بالا گرفت. در نتیجه «حمیدرضا» با استفاده از کلتی که به همراه خود داشت ۱۷ گلوله شلیک و خون به‌پا کرد.

پلیس بلافاصله خانه مرد جانی در «ولنجک» را محاصره کرد و پی برد او به همراه سرایدارش «قادر» داخل ساختمان است. کارآگاهان که می‌دانستند «حمیدرضا» کلکسیونی از سلاح‌های گرم دارد ۱۲ ساعت از بیم تیراندازی دوباره و گروگانگیری کشیک دادند. این عملیات پردلهره در شرایطی ادامه داشت که سرپرست وقت دادسرای امور جنایی تهران درکنار پلیس دیده می‌شد. عقربه‌ها ساعت ۲۱ جمعه- سوم آبان ۸۸ - را نشان می‌داد که پلیس با هماهنگی این مقام قضایی وارد خانه جانی شد اما او باز هم حاضر نبود تسلیم شود.
                                                                                  
با منتفی‌شدن فرضیه گروگانگیری «حمیدرضا» و «قادر» در یک اقدام غافلگیرانه و پیش از فرار یا تیراندازی دستگیر شدند. همچنین در بازرسی آن ساختمان، علاوه‌بر کلت مرگبار، شمار زیادی سلاح شکاری آماده شلیک کشف و جنایتکار در دایره دهم اداره آگاهی مرکز بازجویی شد.

مهندس ایرانی- آمریکایی گفت: مادرم می‌خواست با همدستی خواهرانم حق مرا در ارثیه پدری به میزان ۴۰ میلیارد تومان بالا بکشد. من هم که احساس کردم از مسیر قانونی نمی‌توانم به حق و حقوقم برسم کمر به انتقام بستم.

«حمیدرضا» اضافه کرد: من هیچ‌گونه سابقه کیفری ندارم و در آمریکا تحصیلات دانشگاهی را تمام کرده‌ام. من زنم را طلاق داده‌ام و در زندگی‌ام به شدت با کمبود محبت روبه‌رو بودم. حالا فقط از مرگ «صدف» ناراحتم.

عامل کشتار خانوادگی به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، صحنه جنایت را بازسازی کرد و پرونده به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده ‌دادستان، کیفرخواست را خواند و افزود: پزشکی قانونی، فرضیه جنون «حمیدرضا» را رد کرده است. این مرد خشن با اراده خود، دست به تیراندازی مرگبار زده بود.

وکیل‌مدافع دو خواهر و خواهرزاده «حمیدرضا» نیز گفت: یکی از موکلانم نمی‌خواهد «حمیدرضا» قصاص شود. دو موکل دیگرم اما درخواست قصاص کرده‌اند. «حمیدرضا» در سال ۱۳۵۴ از دانشگاه صنعتی «شریف» تهران در رشته سازه فارغ‌التحصیل شده و برای ادامه تحصیل به کانادا رفته بود. پدر و مادر «حمیدرضا» هر دو فرزندشان را دوست داشتند و شرایطی را فراهم کردند که او در کانادا تحصیل کند و کارشناس‌ارشد رشته سازه شود.

«حمیدرضا» بعدها با حمایت پدرش به آمریکا رفت و اعتبارش در این کشور آنقدر زیاد شد که به‌عنوان مهندس در چند ایالت، حق امضا گرفت. همه این مسائل نشان می‌دهد «حمیدرضا» با حمایت خانواده‌اش زندگی موفقی داشته است و حرف‌هایی که درباره مادرش زده اصلا درست نیست. مادر«حمیدرضا» سال‌ها پیش در دانشگاه‌های خارج از کشور تحصیل کرده و زن موفقی بود. پدربزرگ مادری «حمیدرضا» هم پزشک بود. «فاطمه» عاشق فرزندانش بود.

در ادامه این نشست، اولیای‌دم دو قربانی دیگر در جایگاه ویژه ایستادند و برای «حمیدرضا» اشدمجازات خواستند. نوبت دفاع به مهندس عصیانگر که رسید یک بار دیگر جزئیات کشتار را بیان کرد: «اگر مادر و خواهرانم با من رفتار درستی داشتند دستم به خون آلوده نمی‌شد.»

همچنین عبدالصمد خرمشاهی – وکیل‌مدافع حمیدرضا- گفت: موکل من دچار بیماری روان ‌است و پزشکی‌قانونی اعلام کرده وی اختلال شدید شخصیتی دارد. این اختلال در رفتار او تاثیر مستقیم دارد، اما در زمان قتل دچار جنون نبوده ‌است. این نظریه به معنای آن نیست که موکلم، فردی عادی است. طبق ماده ۵۱ قانون مجازات اسلامی، جنون به هر اندازه‌ای که باشد رافع مسوولیت کیفری است. این اندازه اما دقیقا مشخص نمی‌شود چون علوم روانی به اندازه علوم تجربی پیشرفت نکرده و جنبه نظری دارد و هنوز ضوابط و معیارهای مشخصی ندارد.

 موکل من دچار اختلال شدید شخصیت است. این اختلال ناشی از بیماری‌های روانی و مشکلات شدید خانوادگی و فشارهای خانوادگی است. من هم معتقدم موکلم جنون دائمی ندارد، چون جنون دائمی فرد را دچار زوال عقل می‌کند. بیماری «حمیدرضا» اما در قتل، نقش بسیار موثری داشته است و به همین خاطر، موکلم مستحق قصاص نیست.

در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و اواخر هفته گذشته، مهندس ایرانی- آمریکایی را به چهار بار قصاص و ۱۰ سال زندان محکوم کرد. رای تا ۲۰ روز پس از ابلاغ، قابل‌تجدیدنظرخواهی است.

منبع: فرهیختگان


ویدیو : ۴ بار قصاص، تاوان قتل عام بر سر ارثیه پدری