یک نمکدان پر نمک (لطیفه های کودکانه) :     مکالمه در ساندویچ فروشی   مردی ...



 

لطیفه های کودکانه , لطیفه کودکانه , لطیفه کودکانه کوتاه

 

مکالمه در ساندویچ فروشی

 

مردی به ساندویچ فروشی رفت و گفت: آقا لطفاً یک ساندویچ مرغ به من بدهید. فقط گوجه فرنگی نگذارید.

 

ساندویچ فروش: گوجه فرنگی تمام شده، می خواهید به جایش خیار شور نگذاریم.

 

از فواید ماسک

از پزشک جراحی که ماسک به چهره داشت پرسیدند: چرا موقع عمل صورت خود را می پوشانید؟

 

جراح: برای این که اگر بیمار در حین عمل مرد، آن دنیا نتواند مرا شناسایی کند.

 

دلیل منطقی

قاضی: چرا پول این آقا را نمی دهی؟

 

متهم: آقای قاضی! باور کنید یک سال است به او التماس می کنم یک هفته به من وقت بدهد، ولی قبول نمی کند!

 

خروس خوش حافظه

اولی: چرا خروس موقع قوقولی قوقو کردن چشم هایش را می بندد؟

 

دومی: برای این که نشان بدهد از حفظ هم بلد است بخواند.

 

شجاعت از نوع دیگر

اولی: وقت جنگ، یک نفر یا صد نفر برای من فرقی ندارد.

 

دومی: چطور؟

 

اولی: چون در هر حال من فرار می کنم!

 

 

منبع:رشد نوجوان


ویدیو : یک نمکدان پر نمک (لطیفه های کودکانه)