گفتگوی آزاده نامداری با خاله سارای تلویزیون : سارا روستاپور، دوست قدیمی من، ...



سارا روستاپور، دوست قدیمی من، خاله سارا، محبوب خیلی از بچه‌ها و جزو اولین خاله‌های تلویزیون بود. اگر این روزها برنامه‌اش را ببینید، تفاوتش را با سایر برنامه‌سازان كودك حس می‌كنید.

سارا روستاپور، دوست قدیمی من، خاله سارا، محبوب خیلی از بچه‌ها و جزو اولین خاله‌های تلویزیون بود. اگر این روزها برنامه‌اش را ببینید، تفاوتش را با سایر برنامه‌سازان كودك حس می‌كنید؛ فكر شده و از این هم مهم‌تر با حس و با عشق. گفت‌وگویی رها درباره همه چیز با هم داشتیم و او صادقانه پاسخم را داد. سارا روستاپور  را باید فراتر از مجری و برنامه‌ساز كودك بدانیم.

خودت را برای ما تعریف كن.
سارا روستاپور هستم تا قبل از اینكه پدرم نام فامیلی‌مان را عوض كند ما خانرومنانی بودیم كه البته الان فامیلی‌ام را دوست ندارم. 12 دی ماه امسال شمع 32 سالگی‌ام را فوت كردم و وارد 33 سالگی شدم.

چرا تو بیشتر خاله سارا هستی تا سارا؟
خود من خیلی درگیر این خاله بودن و درگیر تصویر نیستم و زندگی‌ام حول این محور نمی‌چرخد.

بازگشت آزاده نامداری به تلویزیون , آزاده نامداری با برنامه آبان به تلویزیون برگشت عکس , بازگشت آزاده نامداری به تلویزیون با برنامه آبان

مگر می‌شود خودت را جدا از شغلت بدانی؟
من خودم را خیلی مجری نمی‌دانم، الان بیشتر درگیر بخش تحریریه و برنامه‌سازی هستم. رسیدن به شهرت از راه اجرا خیلی ایده‌آل من نیست. روز سوم كه اجرا را انجام دادم از همان روز شروع به نوشتن متن كردم و بعد از گذشت یكسال برنامه را خودم تهیه كردم و این اتفاق برایم مهم‌تر بود. ضمن اینكه كار با كودكان را خیلی دوست دارم و علاقه عجیبی به آنها دارم.

از هر چیزی كه به تصویر و كار هنری مربوط است اگر بگذریم سارا دیگر در چه حوزه‌هایی می‌تواند كار كند؟
خیلی به كارهای خیریه علاقه‌مند هستم نه برای اینكه بگویم فرد خیری هستم اما فكر می‌كنم اگر بتوانم این كار را انجام بدهم، آرامش خواهم داشت. در دوره‌ای از كودكیم درگیر یك بیماری بودم و حالا وقتی به بیمارستان می‌روم عكس آن دوران را با خودم می‌برم و به خانواده‌ها نشان می‌دهم تا به آنها بگویم كه من هم این دوران را گذرانده‌ام.

این جنس كارها را خیلی دوست دارم. در دوران مدرسه دانش‌آموز درسخوانی نبودم و وقتی تصمیم گرفتم رشته هنر را انتخاب كنم، در دانشگاه سراسری قبول شدم و در نهایت فوق لیسانس كارگردانی نمایش عروسكی را گرفتم و الان بزرگ‌ترین آرزویم این است كه تئاتر بازی كنم. برای تئاتر بازی كردن باید خیلی تلاش كنم. بازیگران تئاتر حرفه‌ای ما بسیار افراد خبره، با سواد و ریشه‌داری هستند و به این آسانی كه فكر می‌كنیم، نیست.

البته الان مدتی است كه خیلی به عكاسی علاقه‌مند شده‌ام و این كار دنیای من را عوض كرده است. الان مدت یكسال است كه دچار یك تحول درونی شده‌ام. من خیلی چیزها را فراموش نمی‌كنم اما سعی می‌كنم به تلخی هم از آنها یاد نكنم و از آنها درس بگیرم. خودم را نمی‌بازم و به دنبال این هستم كه جایی كه آن آرامش را دارم پیدا كنم.

این آرامش الان كجاست؟
الان در عكاسی كردن است. ممكن است یك قرار كاری مهم و حتی برنامه زنده داشته باشم و خیلی هم دیرم شده باشد اگر یك سوژه عكاسی ببینم در كمال خونسری اول عكسم را می‌گیرم و بعد می‌روم. با موبایل هم عكاسی می‌كنم اما بعد از ادیت كردن عكس‌ها از آنها لذت می‌برم.

ممكن است روزی نمایشگاه هم برگزار كنید ؟
بله، حتما می‌خواهم یك نمایشگاه عكاسی با موبایل برگزار كنم. فقط نگاه من است. اصلا عكس‌ها به صورت حرفه‌ای نیست.

چرا برنامه كودكی که تو می‌سازی با برنامه‌های دیگر فرق دارد؟
برای اینكه من بچه‌ها را جدی می‌گیرم. من روی بچه‌هایی كه الان در برنامه من هستند سرمایه‌گذاری كرده‌ام و كلی وقت برایشان گذاشته‌ام برای اینكه آرزوی كودكی خودم مجری‌گری و بازیگری بوده است و این بچه‌ها یادآور كودكی خودم هستند و می‌خواهم از راه درست آنها را هم به آرزوی‌شان برسانم.

اگر این كار را از تو بگیرند چه اتفاقی می‌افتد؟
خیلی سخت می‌شود. یك دوره این اتفاق را تجربه كردم ولی من آدمی هستم كه یكجا نمی‌نشینم و حتما راه دیگری را پیدا می‌كنم. من در بدترین شرایط زندگی‌ام با توكل به خدا اگر دری بسته شود، بازش می‌كنم. همیشه نمی‌شود مدعی شد كه كارهارا خودمان انجام می‌دهیم. قطعا حكمت خدا هم دخیل است. بدترین اتفاقات زندگی نهایت یك ماه من را درگیر می‌كند. فكر می‌كنم هیچ چیزی نمی‌تواند انسان را از حركت رو به جلو نگه دارد.

آدم‌ها این روزها كمتر انگیزه دارند اما این انگیزه چیست كه تو را حركت می‌دهد؟
ما اشرف مخلوقاتیم و زندگی یك فرصت طلایی است. باید به بهترین شكل از آن استفاده كنیم، خطا كنیم و زندگی كنیم.

اینها شعار نیست؟
نه اصلا. من به اینها فكر می‌كنم اگر گربه به دنیا آمده بودم، چه اتفاقی می‌افتاد یا اگر آهو بودم باید همیشه فرار می‌كردم. پس از این فرصت استفاده می‌كنم و انگیزه‌ام به تعالی رسیدن است. اینكه اگر به 70 سالگی رسیدم به جای‌ ای‌كاش گفتن به كارهایی كه دوست داشتم و انجام دادم فكر كنم.

الان در 33 سالگی‌ای كاش داری؟
نمی‌توانم بگویم ندارم. یك جاهایی در زندگی تصمیم‌های اشتباه گرفتم. اما باز فكر می‌كنم این اتفاق‌ها باید می‌افتاد.

خودت را سرزنش می‌كنی؟
خیلی كم. سرزنش كردن مدت كمی است باید ادامه داد. من به‌شدت فرد درون‌گرایی هستم. اتفاق افتاده است كه 6 سال یك مسئله را در دل خودم نگه داشته‌ام. یك اخلاق دیگرمن این است كه یكدفعه گم و گور می‌شوم و می‌خواهم فقط برای خودم باشم و فكر كنم و پرونده مسائلی كه به آنها فكر می‌كنم را می‌بندم.

فرق ما با كسانی كه فكر نمی‌كنند این است كه من وقتی خودم را با همسالان خودم مقایسه می‌كنم به این نتیجه می‌رسم كه من از آنهایی كه فكر نمی‌كنند خیلی جلوتر هستم. دوستان من ناخودآگاه شبیه من هستند اما هستند كسانی كه همسن من هستند اما آرمان‌های‌مان خیلی با هم متفاوت است و از این بابت خیلی خوشحالم.

بزرگ‌ترین ترسی كه سراغت می‌آید چیست؟
اینكه در هواپیما بمیرم. همیشه هم كابوسش را می‌بینم و فكر می‌كنم برمی‌گردد به دوران بمبارانی كه در كودكی شاهدش بودم. من چهار سالگی‌ام را به خاطر دارم. بعد از این از گربه می‌ترسم و در آخر از مرگ عزیزانم.

چه رویایی داری؟
خیلی دوست دارم مادر بشوم و این حس را تجربه كنم.

چه خیالی در ذهن داری؟
اخبار بدی كه از كودكان می‌شنوم خیلی اذیتم می‌كند و نمی‌دانم چرا از كودكی سهمی ندارند و این من را خیلی آزار می‌دهد و من هیچ كاری غیر از دعا نمی‌توانم انجام بدهم. خیال خوب هم برایم یك زندگی آرام و بدون دغدغه است و دلم می‌خواهد با تلفن خاموش یك مسافرت خیلی طولانی بروم و این مسائل با من است تا زمانی كه مادر بشوم و كارهایم را محدود كنم.

تا حالا كسی ازت پرسیده، تو كه اینقدر بچه دوست داری چرا خودت بچه‌دار نشده‌ای؟
بله؛ همه می‌پرسند اما تا الان پیش نیامده كه بچه‌دار شوم. برای یك زن لذتی بالاتر از مادر شدن وجود ندارد. حس از خود گذشتگی و بزرگ كردن یك انسان دیگر. باید مراقب باشیم تا آرزوهای‌مان را به كودكان‌مان تحمیل نكنیم. آرزوهای آنها قطعا با ما فرق دارد. بعضی از پدر و مادر‌های شاغل كه این روزها خیلی زیاد هستند، فقط بر اساس ما می‌توانیم بچه‌دار شویم، بچه‌دار می‌شوند. پدر و مادرهایی كه هر دو پزشك هستند اما كودك‌شان خیلی متفاوت است؛ به این خاطر كه این بچه به دست پرستار و مربی مهد بزرگ می‌شود و خانواده‌ها تعجب می‌كنن كه چرا فرزندشان شبیه خودشان نیست.

تفریحت چیست؟
رانندگی كنم، موسیقی گوش كنم و فقط بروم.

آخرین سفری كه رفتی كجا بود؟
یك ماه و نیم پیش با یك همسفر خیلی خوب رفتم شمال.

دوستان صمیمی زیادی داری؟
نه؛ دوستان زیادی ندارم چون تجربه به من نشان داده است كه اول و آخر آدم‌ها برای خودشان هستند و اگر تو تمام وقتت را برای‌شان بگذاری در نهایت آنها را كه نداری خودت را هم از دست می‌دهی.

آزاده نامداری مجری تلویزیون بالاخره از ت , آزاده نامداری , اینستاگرام آزاده نامداری

كسی هست كه او را نبخشیده باشی؟
نه؛ من همه را بخشیدم به خاطر اینكه آدم‌ها مثل بالن می‌مانند. ناراحتی‌ها مثل كیسه شن هستند كه مانع این بالا رفتن است. آن كس كه بدی می‌كند در ابتدا به خودش بدی كرده است برای اینكه «هر چه كنی به خود كنی‌گر همه نیك و بد كنی». من خیلی بدی دیده‌ام اما از كسی عصبانی نیستم. اشكال رفتاری خودم است كه افراد را متوقع بار می‌آورم و تا حدی از خودم می‌گذرم كه افراد خودشان را محق هر كاری می‌دانند و آنجاست كه من از آن آدم می‌گذرم.

تلخ‌ترین شب زندگیت چه زمانی بوده است؟
شب‌های تلخ زیادی داشتم كه نمی‌توانم بگویم اما خیلی سخت صبح شد. من تنهایی این شب‌ها را فقط با خدا شریك می‌شوم. فقط خداست كه می‌تواند انسان را آرام كند. خدا من را خیلی آزمایش می‌كند. با خودم فكر می‌كردم اگر باز هم به 18 سالگی برگردم، باز هم همین مسیر را خواهم رفت.

سارای 60 سالـه كجاست؟
اصلا عمر طولانی را دوست ندارم. دوست دارم در 60 سالگی یك پیرزن بامزه باشم كه دایم سفر می‌كنم نه اینكه در خانه بمانم و نوه‌هایم را نگه دارم. دوست دارم در آن سن عشق را تجربه كنم. دوست داشتنی كه در ازای هیچ چیز نیست.

برای مسافرت كجا را انتخاب می‌كنی؟
الان حج واجب را دوست دارم .

آدم‌ها را متوجه احساس عمیقت می‌كنی؟
نه اصلا. معمولا احساسم را بیان نمی‌كنم.

اینكه خاله سارا هستی خوشحالی؟
بله زیاد. من مدیون آزاده معیری و عروسك چرا هستم.

هر چه دوست داری بگو؟
من پدر و مادرم را خیلی دوست دارم. خواهری دارم كه 9 سال از من كوچك‌تر است اما جاهایی به من كمك كرده كه هیچ كس دیگری نمی‌توانست این كار را انجام بدهد. یك برادر و برادر‌زاده خیلی خوب دارم. هر چه دارم از خانواده‌ام دارم. از آنها آرامش می‌گیرم.

اخبارفرهنگی - مجله سیب سبز

 


ویدیو : گفتگوی آزاده نامداری با خاله سارای تلویزیون