گشت ارشاد؛ از کم‌کاری نهادهای دینی تا دیوار کوتاه پلیس : وقتی متولیان دین، ...



ساعت کاری پلیس 10 , ساعت کاری پلیس 10 در تهران , ساعات کاری پلیس 10

وقتی متولیان دین، سراسر مشغول امور غیر دینی شوند و مردم ، به ویژه جوانان از دستوران دینی فاصله گیرند، آیا می توان به پلیس فشار آورد که بروید و با جمعیت میلیونی زنان بدحجاب برخورد کنید؟

عصر ایران  - ما به وظایف خود عمل نمی کنیم، دست روی دست می گذاریم، کم کاری و کج کاری می کنیم و بعد از همه این ها، وقتی اوضاع به هم ریخت، به پلیس می گوییم: "برو رفع و رجوع کن!"

این خلاصه صورت وضعیت نهادهای مختلف کشور است، از دستگاه های متصدی اقتصاد گرفته تا مسؤولان فرهنگ:


بخش های اقتصادی کشور خوب کار نمی کنند، فقر بر معیشت مردم حاکم می شود، دزدی و سایر جرائم نظیر آن در جامعه رواج می یابد، آنگاه به پلیس می گویند: برو دزدها را بگیر، این چه وضعیتی است؟!

بخش های تعلیم و تربیت کشور، عملکردی نامطلوب ارائه می کنند و افراد نه در مدرسه، نه در دانشگاه و نه در رسانه ها، روابط استاندارد رفتاری مانند کنترل خشم را یاد نمی گیرند و نزاع و ضرب و جرح و ... زیاد می شود و بعد به پلیس می گویدند: برو جمع شان کن، مردم امنیت ندارند!

حوزه های علمیه به عنوان مهم ترین نهاد دینی کشور که متولی تدین مردم هستند، کم کاری می کنند و بیش از آن که به هدایت دینی بپردازند درگیر اجرائیات و سیاست می شوند و آنگاه که تقیدات دینی کمرنگ می شوند - و مثلاً  پوشش زنان مصداق بدحجابی می شود -  به پلیس می گویند برو با زنان و دختران بدحجاب برخورد کن، اسلام در خطر است!

واقعیت این است که پلیس نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا، نمی تواند تاوان همه کم کاری ها را به تنهایی پرداخت کند.
اگر اقتصاد یک کشور سر و سامان داشته باشد و رفاه عمومی حاکم باشد، طبیعتاً تعداد اندکی از افراد به سمت جرائم مالی خواهند رفت و پلیس می تواند با آن تعداد کم شمار مقابله کند ولی اگر فقر و جرائم ناشی از آن، عمومیت پیدا کرد، آیا پلیس می تواند با سرقت های خرد و کلان روزانه و جرائم نظیر آن، مقابله کامل کند؟

اگر تعلیم و تربیت استاندارد و سلامت روانی مناسبی در جامعه باشد، بسیاری از خلاف های خرد و عناوین مجرمانه مانند نزاع های خیابانی و حتی قتل حذف می شوند و اندک جرائم را نیز پلیس کنترل می کند ولی اگر جرم و جنایت عمومیت یابد، پلیس فقط می تواند به شکار برخی از مجرمان بپردازد و هرگز قادر به تأمین امنیت نخواهد بود.

اگر سطح دینداری مردم بالا باشد، طبیعتاً تقید آنها به قواعد مذهبی از جمله حجاب نیز زیاد خواهد بود ولی وقتی متولیان دین، سراسر مشغول امور غیر دینی شوند و مردم ، به ویژه جوانان از دستوران دینی فاصله گیرند، آیا می توان به پلیس فشار آورد که بروید و با جمعیت میلیونی زنان بدحجاب برخورد کنید؟

اگر روحانیون که وظیفه ذاتی و اصلی شان، هدایت دینی جامعه است، با این همه امکاناتی که جمهوری اسلامی در اختیارشان قرار داده، بتوانند دین را در جامعه نهادینه کنند و ایمان را در قلب ها تقویت نمایند، آنگاه زنان و دختران، نه از ترس پلیس یا بر اساس قوانین کشور، که بر مبنای باور واقعی درونی، حجاب را رعایت می کنند، کما این که در دوران رضا شاه که کشف حجاب اجباری بود، بخش اعظم زنان و دختران ایرانی، چون باور دینی داشتند، ولو تحت فشار و تهدید و ارعاب، حجاب شان را حفظ کردند.

نمی شود که متولیان دین، کار خود را بر زمین بگذارند و دیگران را مسؤول قلمداد کنند و مثلاً به نیروی انتظامی بگویند بروید افرادی که ما باید به احکام دین رهنمون شان می کردیم ولی کوتاهی کردیم را دستگیر کنید.

نتیجه چنین روندی، ایجاد حس تقابل بین مردم و حاکمیت و نیز تضعیف نیروی انتطامی است. نباید دیوار پلیس را کوتاه تر از همه دید و تمام کم و کاستی ها را متوجه آن دانست.


مسؤولیت پلیس در هر کشور و از جمله در ایران، حفظ امنیت جامعه است و هر عاملی که باعث تضعیف پلیس شود، نهایتاً به کاهش امنیت در جامعه منجر خواهد شد. در این میان، بی هیچ تردیدی، یکی از مهم ترین عوامل تضعیف نیروی انتظامی، نهادها و دستگاه هایی هستند که نتیجه کاهلی یا ناکارآمدی شان، انبوه مسائلی است که انتظار دارند، پلیس یک تنه حل شان کند!... که نمی شود.

 


ویدیو : گشت ارشاد؛ از کم‌کاری نهادهای دینی تا دیوار کوتاه پلیس