کریم انصاری فرد: پرسپولیس خانه من است : انصاریفرد با حضور در خبرورزشی از پشت ...
انصاریفرد با حضور در خبرورزشی از پشت پردههای نیمکتنشینی در اوساسونا میگوید. از اینکه سرمربی تیم با او بازی بدی کرد. با انصاریفرد از بین دو نیمه بازی ایران و عراق هم حرف زدیم. اینکه کروش را بغل کرد تا به رختکن برود..
هوای پمپلونا برای کریم انصاریفرد بارانی بود. بارانی که هیچگاه بند نیامد. خزان او در این تیم اسپانیایی از روز اول آغاز شد. انصاریفرد با حضور در خبرورزشی از پشت پردههای نیمکتنشینی در اوساسونا میگوید. از اینکه سرمربی تیم با او بازی بدی کرد. با انصاریفرد از بین دو نیمه بازی ایران و عراق هم حرف زدیم. اینکه کروش را بغل کرد تا به رختکن برود. گفتوگو با او نکات جذاب و خواندنی زیادی داشت.
كریم انصاریفرد روزهای سختی را در اوساسونا سپری كرد. از حضور در این باشگاه شروع كنیم و اینكه چه اتفاقاتی در فصل قبل برای تو افتاد؟
اوربان سرمربی اوساسونا از روز اول علناً به من دروغ گفت. دو روز بعد از روزی كه قرارداد بستم، مسابقات شروع میشد. به من گفت تو تنها فوروارد من هستی و بازیكنی ندارم. گفت آماده هستی و برای تیمم بازی میكنی. فقط تو را داریم، بازیكنی نگرفتهایم و تازه میخواهیم دنبال یك مهاجم دیگر برویم. من با توجه به حرفهای او، قرارداد بستم. دیدم میتوانم بازی كنم. صبح روز بعد مادر مربی فوت شد و چند روزی در تمرین نبود.
همان اول من متوجه شدم اوساسونا سه فوروارد دارد. وقتی به تمرین برگشت، گفت باید 8 هفته بدنسازی كنم! در صورتی كه من از جامجهانی آمده بودم. تازه بازیكنان اوساسونا در تعطیلات بودند ولی من در جامجهانی حضور داشتم. گفتم شما كه بازی من را ندیدهای، چطور میگویی آماده نیستم؟ گفت من میخواهم اینقدر آماده شوی كه وقتی وارد تركیب شدی بگویند عجب بازیكنی گرفتهایم.
جواد نكونام هم با تیم در جامجهانی بود و شرایط شما فرقی نداشت!
بله، با این حال گفتم فوتبال اروپاست و ایرادی ندارد. مربی اینطور صلاح دانسته است. دو هفته تمرین كردیم و مربی بدنساز از من تست گرفت. او گفت از بقیه بازیكنان هم این تست را گرفتهام و تو جزو 4، 5 نفر اول تیم هستی و هیچ مشكلی نداری.
او به سرمربی گفت كریم آماده است ولی دوباره گفت باید 4، 5 هفته بدنسازی كند! حتی یك بازی حذفی داشتیم كه به من زیاد فرصت نداد. بازیكنان تیم ب را برد ولی گفت انصاریفرد هنوز آماده نیست. اگر من زیر صفر هم بودم، میتوانست در آن بازی من را به زمین بفرستد ولی دو دقیقه بازیام داد.
6 هفته بعد دوباره بدنساز از من تست گرفت و گفت همانطور كه دفعه قبل هم گفتم مشكلی نداری ولی مربی مدام اصرار داشت كه باید دو هفته دیگر تمرین كنم. خلاصه بعد از 8 هفته او 20 دقیقه من را بازی داد. عملكردم بد نبود. دو بر صفر عقب بودیم و بازی با همان نتیجه تمام شد.
بازی بعدی مقابل تنهریف، من را فیكس گذاشت كه یك گل درست زدم ولی داور نگرفت. یك پاس گل هم دادم. شرایطم بد نبود ولی بازی بعدی فقط 10 دقیقه به من میدان داد و دوباره چند هفته بیرون ماندم. جلوی بتیس دوباره از من استفاده كرد كه بین دو نیمه تعویض شدم. باز هم 8 هفته به من بازی نرسید.
با مسئولان باشگاه درباره مشكلاتی كه داشتی، صحبت كردی؟
با مدیر ورزشی تیم صحبت كردم و گفتم مربی رفتارش با من خوب نیست. چه مشكلی با من دارد؟ شده روزی سه جلسه تمرین میكنم. وقتی او با اوربان صحبت كرد گفته بود اتفاقاً كریم بازیكن خوبی است و هنوز بازیهای زیادی مانده است. حتماً از او استفاده میكنم. دوباره مدتی بیرون بودم و بعد از چند هفته 20 دقیقه به من بازی داد.
در بازی با خیرونا من یكی از بهترین عملكردهای دوران فوتبالیام را داشتم. خیلی خوب بازی كردم ولی نمیدانم چرا بعد از این مسابقه دوباره از من استفاده نكرد. رفتارهایی میكرد كه برایم عجیب بود. نمیدانم چه مشكلی با من داشت.
در نهایت فصل بدی را در اوساسونا سپری كردی!
به نظر خودم فصل بدی نبود. درست است این اتفاقات افتاد ولی از آن طرف توانستم تجربه خوبی به دست بیاورم. شما شك نكنید در فصلهای بعدی با تجربه بیشتری عمل میكنم و فصل آینده برایم بهتر خواهد بود.
البته خیلی از منتقدان تو میگفتند در همان سال اول حضور در اروپا، ناكام بودی و نشان دادی به درد فوتبال آنجا نمیخوری.
ببینیــد 95 درصــد از اتفاقـات دست مـن نبود. شما ببینید بازیكنان بزرگ هم كه به اسپانیا میروند در همان سال اول فوقالعاده بازی نمیكنند. رونالدو سال اولش اینقدر درخشید؟ یا سوارز بعد از چند هفته برای بارسا گل زد؟ آنها كه در اروپا بازی میكردند ولی من از یك قاره دیگر به آنجا رفتم.
شما ببینید من در طول این فصل فقط یك بازی 90 دقیقهای انجام دادم. به من دو، سه هفته پشتسر هم بازی ندادند. تازه در بعضی از بازیها من پشت فوروارد بازی میكردم.
من حتی به این نتیجه رسیدم چون قراردادم با باشگاه دو ساله است و آنها پول ندارند كه پول فصل بعدم را بدهند، این كار را كردند تا خودم بروم وگرنه در حالت عادی چنین اتفاقی نمیافتد.
شما نگاه كنید به بازیكنی كه جای من بازی میكرد، 11 هفته گل نزد ولی مربی به او همچنان بازی میداد. او در مجموع 10 گل برای تیم بهثمر رساند. یك چیز بگویم برای شما هم جالب است. حتی بعضی از بازیكنان اوساسونا به من میگفتند این مربی با تو چه مشكلی دارد؟
اوربان پس از ناكامی در اوساسونا جای خود را به مربی دیگری داد. چرا در اواخر فصل هم نتوانستی زیاد بازی كنی؟
بعد از بركناری او و حضور مربی جدید، مقابل میراندلس در تركیب قرار گرفتم و بازی كردم. گل نزدم ولی خوب بودم. همان مسابقه را هم بعد از 13 هفته بردیم. بازی بعدی دوباره 4 دقیقه به من بازی رسید و پس از آن تا آخر فصل به من بازی نرسید. اصلاً یك شرایط عجیبی بود. از تیم سوم باشگاه بازیكن میآورند بعد به منی كه تجربه بازی در جامجهانی را داشتم، بازی نمیدادند. این رفتارها به نظر شما طبیعی است؟ احساس میكنم این برنامه باشگاه بود. من ادعایی ندارم. هر مربیای میتواند سلیقهای داشته باشد ولی این رفتارها اصلاً عادی نبود.
وقتی از اوساسونا به تیمملی رفتی، خیلیها میدانستند شرایط خوبی نداری. در بازی با شیلی از تو انتقادهایی شد...
من یك مثال بزنم. شما امروز در روزنامهتان مصاحبه خوبی میگیرید ولی به شما میگویند دیگر درباره لیگ برتر ننویس و برو درباره لیگ دسته سه گزارش تهیه كن. شما از نظر روحی و روانی در چه شرایطی قرار میگیرید؟ من قبل از حضور در اردوی تیمملی واقعاً شرایط روحی و روانی بدی داشتم. خیلی خسته بودم.
كروش به من لطف كرد و در آن مسابقه فرصت داد به زمین بروم. 15 دقیقه در آن بازی به زمین رفتم. شیلی روی تیم ما فشار میآورد. همه داشتیم دفاع میكردیم. من هم كه سرحال نبودم ولی اگر خوب نبودم، باید از مردم عذرخواهی كنم.
امیدوارم اگر در آینده به من فرصت رسید بتوانم بازیهای خوبی برای تیمملی انجام دهم. شما و همه مردم میدانند كه سطح توانایی من اینقدر نیست و قطعاً شرایط سختی كه داشتم، از نظر روحی و روانی روی كارم تأثیر داشت.
به هر حال توقعات از تو بالاست. دو فصل آقای گل لیگ برتر ایران شدی. مدتها حرف از حضورت در فوتبال اروپا بود و حالا وقتی وارد این فوتبال شدهای، همه از تو توقع زیادی دارند.
من خودم این توقعات را درك میكنم و هواداران بدانند كه تمریناتم را اضافهتر میكنم. من در اوساسونا هم اضافه تمرین میكردم. دوست داشتم بهترین اتفاقها بیفتد. در تاریخ لیگ برتر شاید تنها دو، سه نفر باشند كه دو فصل پشتسر هم آقای گل شده باشند.
من همیشه در كورس آقای گلی بودم و میدانم كه همه چه توقعاتی دارند. به خاطر همین شك نكنید تلاشم را بیشتر میكنم تا اتفاقات فصل قبل تكرار نشود. واقعاً خیلی چیزها دست من نبود.
اگر به فوتبال ایران برگردی، قطعاً بازنده خواهی بود. حالا تصمیم داری بمانی و مبارزه كنی یا برگردی؟ مهدویكیا، دایی یا هاشمیان در گذشته همین مبارزه را كردهاند.
دوست دارم در فوتبال اروپا بمانم و مبارزه كنم. هیچوقت از مبارزه سالم هم نترسیدهام. هركس تواناییای دارد. دوست دارم روز به روز هم پیشرفت كنم. هر روز یك نكته یاد بگیرم.
كریم انصاریفرد برای فصل آینده چه تصمیمی خواهد گرفت؟
10 روز است لیگ تمام شده و من مشغول استراحت هستم. فعلاً تصمیم خاصی نگرفتهام. مشغول بررسی پیشنهادها هستم.
تو در اسپانیا به تماشای بازی رئال و یوونتوس رفتی. درباره آن شب برایمان صحبت میكنی؟
همه میدانند من رئالی هستم. خیلی دوست داشتم بروم چنین بازیای را ببینم. به قول معروف، آنجا دیگر آخر فوتبال بود. از فرصتی كه داشتم استفاده كردم و به مادرید رفتم. همان لحظهای كه وارد ورزشگاه شدم نظم مردم برایم جالب بود. یك ساعت زودتر رسیدم و میخواستم وارد ورزشگاه شوم، دیدم همه بیرون هستند و داخل نمیروند.
45 دقیقه قبل از بازی وارد ورزشگاه شدم. دیدم خیلی از سكوها خالی است. برای برادرم كه عكس گرفتم و فرستادم گفت تماشاچی نیامده؟ گفتم همه بیرون هستند. همه میدانستند صندلیشان كجاست و از 5 دقیقه قبل از شروع بازی وارد ورزشگاه شدند. ورزشگاه برنابئو هم كه استثنایی بود.
واقعاً حسرت خوردم كه چرا در كشور خودم ایران چنین امكانات پیشرفتهای وجود ندارد. با توجه به شناختی كه در این یك سال پیدا كردم اگر الان از من بپرسید فرق بازیكن ایرانی و اروپایی چیست فقط میگویم امكانات. اگر بازیكنان ما همین امكانات را داشته باشند شك نكنید بهتر هم میشوند.
متأسفانه شرایط در ایران مهیا نیست. ما از داشتن زمین چمن خوب محروم هستیم. این جزو امكانات اولیه فوتبال است و جای تأسف دارد كه ما آن را نداریم. تا زمانی كه وضعیت همین باشد، فوتبال ما پیشرفت نمیكند. حالا شما هر بازیكنی و هر مربیای را به ایران بیاوری با این امكانات به مشكل میخورد.
البته بازیكنان ایرانی هم كم تمرین میكنند. این واقعیتی است.
وقتی امكانات نباشد بازیكن هم انگیزهاش را از دست میدهد. روی اكثر چمنهای ایران یك بغل پا هم نمیشود زد. تا میآیی یك شوت بزنی توپ پله میشود و باید دو نفر را مأمور كنی تا بروند توپ را از بیرون استادیوم بیاورند ولی در آنجا زمین اینقدر صاف و هموار است كه توپ اصلاً به اوت نمیرود ولی اینجا میشود 5 دقیقه توپ را در زمین نگه داشت؟
ولی با همین امكانات تیمملی به جامجهانی رفت...
من به عنوان كوچكترین عضو خانواده فوتبال ایران، به جرأت میگویم ما اگر امكانات خوب داشته باشیم حتی بهتر از اروپاییها میشویم. بدون امكانات در جامجهانی خوب بازی كردیم.
كروش هم به این موضوع اعتقاد دارد؟
شما میتوانید از خود او بپرسید. من به شما قول میدهم كروش دقیقاً همین حرفها را میزند.
سراغ بازی با آرژانتین برویم. شرایط آن مسابقه خیلی خاص بود. وقتی تیمملی آن گل را خورد...
وقتی مسی گل را زد، من یك لحظه به كروش نگاه كردم. همه سرپا ایستاده بودیم. كروش هیچ واكنشی نشان نمیداد. رنگش سرخ شده بود. ترسیدم كه نكند برایش اتفاقی بیفتد، یك لحظه او را بغل كردم. یك آب معدنی به كروش دادم و گفتم مربی آرام باش. باورش نمیشد.
اینقدر تیمملی خوب بازی كرده بود فكر نمیكرد ببازیم. حیف شد. بعد از آن بازی همه احساس غرور میكردیم. تازه مردم دنیا فهمیده بودند ایران هم حرفهایی برای گفتن دارد.
البته ماهها گذشته و عدهای گفتند تیمملی كه جلوی آرژانتین باخت و اینقدر نگویید بازی آرژانتین. ظاهراً توقع این بود ایران برنده بازی شود.
مربیانی كه این حرفها را میزدند، همانهایی هستند كه همیشه میگویند بروید خوب بازی كنید و اگر باختید، اشكالی ندارد. حالا چطور درباره تیمملی این حرفها را میزدند؟ مگر تیمملی خوب بازی نكرد و باخت؟ جلوی ما حرف دیگری میزنید و در روزنامهها حرفتان عوض میشود؟ تكتك آن مربیان دقیقاً همان جملهای را كه گفتهام، به زبان آوردهاند.
مسی در آن بازی كاری نكرد اما در چند ثانیه كار خودش را كرد.
فوتبال 90 دقیقه است و یك بازیكن در عرض چند ثانیه چنین كاری میكند و كسی نمیتواند توپش را مهار كند. مسی آن روز در طول بازی كاری نكرد و در همان چند ثانیه زهرش را ریخت.
تو با كروش رابطه خوبی داری. حداقل ما كه به اردو آمدهایم، از این موضوع باخبریم.
رابطه ما خیلی خوب است. در روز تولدش من بودم كه صورتش را كیكمالی كردم! (خنده)
عجب جرأتی به خرج دادی. با خیلی از بازیكنان كه حرف میزنیم میگویند وقتی جدی میشود نمیتوان از 10 متریاش رد شد.
كروش واقعاً در تیمملی جوی دوستانه و صمیمی راه انداخته است. همه چیز سر جایش است. كار سر جایش، شوخی هم سر جایش. از روز اولی كه او مربی تیمملی شد، من در تمام اردوها بودم. شخصاً این مربی را دوست دارم. خصوصیاتش را به طور كامل میدانم.
در بین دو نیمه بازی ایران و عراق، وقتی كروش آنقدر عصبانی شده بود حتی دستیارانش هم سمت او نرفتند ولی تو رفتی.
لحظه خیلی سختی بود. آن اتفاق برای مهرداد پولادی كه بیگناه بود، افتاد. داور ناحق اخراجش كرد. وسط نیمه كروش آنطوری ایستاد و به رختكن نرفت. من 4 سال در تیمملی كروش را دیدم.
به نوعی همه ما با هم در تیمملی زندگی كردهایم. گفتم شاید یك درصد بخواهد به داور بازی حرفی بزند. اگر كروش هم اخراج میشد دیگر ذرهای شانس نداشتیم. یك بازیكن اخراجی و كروش هم نباشد... واقعاً خیلی سخت میشد كه به بازی برگردیم.
البته كروش اینقدر باتجربه است كه رفتار درستی كند ولی من گفتم شاید یك درصد بخواهد كاری كند و داور هم كه منتظر است. در آن لحظه دیدم دستیارانش كاری نمیكنند. یك لحظه ناخودآگاه سر آنها داد زدم كه چرا ایستادهاند.
جو بازی خیلی سنگین بود. گفتم چرا ایستادهاید؟ انگار ترسیده بودند. خودم كروش را بغل كردم و به سمت رختكن بردم، قبل از اینكه داور بیاید. ویلیامز با ما لج كرده بود و شك نكنید حتی با نگاهی كه كروش به او میانداخت، اخراجش میكرد.
عجیب بود كه مسئولان تیم هم اصلاً جلو نمیآمدند.
من كاری به دیگران ندارم ولی به نظرم كار بدی نكردم. فقط آن لحظه به این فكر كردم كه اگر كروش اخراج شود، خیلی به ضرر ما خواهد بود. شك نكنید اگر این اتفاق میافتاد در 90 دقیقه با نتیجه سنگین بازی را میباختیم.
خدا را شكر كروش بود و توانستیم دو بار بازی را مساوی كنیم. داور به ناحق باعث باخت ما شد. هر سوتش حرف و حدیثی داشت.
كروش در آن لحظه چه چیزی میگفت؟
به او گفتم بیا برویم گفت ولم كن، فقط میخواهم تو چشمش نگاه كنم. گفتم ما به تو نیاز داریم.
فكر نمیكردی شاید به تو چیزی بگوید؟
آن لحظه شاید كروش با من هم بدرفتاری میكرد ولی من تلاش كردم تا كار درست را انجام دهم. من یك نكته بگویم. در هر تورنمنتی كه ما میبازیم، حذفمان دردناك است ولی دردناكتر از همه این است كه دیگر كروش را نداشته باشیم.
واقعاً همه غمگین میشویم. كروش شخصیت بزرگی است كه به فوتبال ما كمك زیادی كرده است. واقعاً جایگاهش توصیفنشدنی است. همه میدانند او چه خدمتی به فوتبال ما كرده است.
پرسپولیس از نام ما بازیكنان بزرگتر است
سؤالات آخر ما درباره درخواست هواداران پرسپولیس از تو برای بازگشت به این تیم است. در صفحه اینستاگرامت پیغامهای زیادی گذاشتهاند.
من یك عذرخواهی به همه این عزیزان بدهكارم كه نتوانستم پاسخشان را بدهم. چه زمانی كه در پرسپولیس بودم و چه حالا كه نیستم، به من خیلی لطف دارند. همه میدانند من پرسپولیسیام.
افتخار بزرگی بود كه پیراهن این باشگاه را پوشیدم. هوادار پرسپولیس هستم، حالا چه در این باشگاه باشم و چه نباشم. واقعاً هواداران تیم بینظیر هستند.
همیشه به من لطف دارند. پرسپولیس هم كه خانه ماست. به قول معروف هر وقت خواستیم برگردیم نیازی نیست در بزنیم، ولی حالا باید شرایط مهیا باشد و یك سری اتفاقات بیفتد ولی قلباً پرسپولیس را دوست دارم، چه باشم و چه نباشم برای سربلندی این تیم آرزوی موفقیت میكنم. برای كریم انصاریفرد افتخار است كه در خط حمله تیمی بازی كند كه در گذشته ستارههایی چون پیوس، ناصر محمدخانی، باوی و دایی داشته است.
البته با اتفاقاتی كه در رأس مدیریت باشگاه میافتد، آیندهای در پرسپولیس وجود ندارد و بهتر است بعضی از بازیكنان نیایند.
اسم پرسپولیس اینقدر بزرگ است كه برای انصاریفرد و انصاریفردها یك ثانیه بودن در این باشگاه افتخار است.
برای همه بازیكنان افتخار است اما واقعیت است كه این جابجاییها و تغییرات انگیزه بازیكنان را كم میكند. بعضیها هم كه میخواهند بیایند انگیزهشان را از دست میدهند.
ثبات مدیریت كار را راحت میكند تا اینكه سه مربی و سه مدیر عوض شوند. این در كار تیم تأثیر دارد. با همه این تفاسیر نام پرسپولیس از نام همه ما بازیكنان بزرگتر است. نباید فكر كنیم اسم ما بزرگتر است.
شما باید فوتبالیست باشید تا این موضوع را درك كنید. باید در فوتبال زجر كشیده باشید و بالا و پایین فوتبال را دیده باشید. هواداران دوست دارند تیم موفق و سربلند باشد ولی این تغییرات متعدد كه اتفاق میافتد تأثیر بد میگذارد.
از علی دایی اسم آوردی، در حال حاضر رابطه شما چطور است؟
علی دایی اسطوره فوتبال ایران است. مهاجم بزرگی است كه ركورد گلزنیاش در دنیا حالا حالاها شكسته نمیشود. همیشه برای او احترام زیادی قائل بودهام. مربیام بود. هیچ مشكلی بین ما نبوده.
نه تنها دایی بلكه همه بزرگان فوتبال ایران برای من عزیز هستند. مشكلی با هیچكس ندارم و احترامشان همیشه برایم واجب است. آنها جزو سرمایههای فوتبال ما هستند.
خاطره جالب با مهرداد پولادی
ما كه به جامجهانی رسیدیم، به هر بازیكن یك اتاق دادند. من به مهرداد گفتم بیا اتاقمان را یكی كنیم و لباسهایمان را در اتاق دیگر بریزیم چون من روی زمین بخوابم راحتتر هستم. روز آخر كه گفتند جمع كنید برویم، من به مهرداد گفتم تو برو و لباسهایت را جمع كن تا قاطی نشود.
بعد من هم لباسهایم را جمع میكنم. یك لحظه رفتم اتاق مسعود شجاعی و وقتی برگشتم دیدم مهرداد دارد لباس من را یكی بعد از دیگری در چمدانش میگذارد.
گفتم چه كار میكنی؟ گفت مگر اینها لباسهای توست؟! گفت یعنی نمیدانی؟ لباسها را دربیاور. البته من با مهرداد این حرفها را نداریم. این یك خاطره خندهدار بود چون مهرداد آن لحظه خیلی خندهدار گفت مگر لباسها مال توست؟!
تبریك انصاریفرد به نكونام
جا دارد به دوست عزیزم آقاجواد تبریك بگویم. بالاخره كار تازهای را شروع كرده است. جا دارد از او به خاطر تأسیس مدرسه فوتبالش تقدیر شود. نكونام بازیكن بزرگی در تیمملی بود. خیلی برای تیمملی و فوتبال ایران زحمت كشید.
برایمان افتخار كسب كرد. الان هم قصد دارد تجربیاتش را در اختیار بازیكنان زیر 10 سال و 12 سال قرار دهد تا بتوانند در مسیر پیشرفت قرار بگیرند. این بازیكنان در آینده سرمایههای فوتبال ما میشوند.
من خودم هم كارم را از این مدارس فوتبال آغاز كردم. امیدوارم آقاجواد به تیمملی هم بیاید و تجربیاتش را در اختیار جوانها و بقیه بازیكنان تیمملی قرار دهد. صددرصد این تصمیم به نفع فوتبال ماست. آقاجواد دوست دارد به فوتبال ملی ما كمك كند. امیدوارم در آیندهای نزدیك او كنار تیمملی باشد.
دفاع كریم از پولادی
شما دیدید كه مهرداد در جامجهانی چه عملكردی داشت. یا ماهینی و بقیه بچهها در تیمملی چطور بودند. این بازیكنان برای فوتبال ایران زحمت كشیدند ولی كشور ما هم قانون خودش را دارد. من خیلی از زیر و بم قضیه مطلع نیستم ولی این بچهها سرمایه فوتبال ما هستند.
اگر مسئولان همكاری كنند و گذشت داشته باشند، خوب میشود. امیدوارم یك هدیه به این بچهها بدهند و آنها دوباره به فوتبال بازگردند. از مسئولان میخواهم و خواهش دارم كه به این بچهها لطف كنند. بالاخره آنها در این مدت سختی كشیدند.
اخبار ورزشی-برترینها
ویدیو : کریم انصاری فرد: پرسپولیس خانه من است