نیکلاس کیج: یکشنبه سیاه انتخاب مناسب و بجا بود : نیکلاس کیج گوش دادن به "یكشنبه ...

نیکلاس کیج گوش دادن به "یكشنبه سیاه"را دوست ندارد. ترجیح میدهد به صدای آسمانی كارن كارپنتر دل بسپارد. او بسیار متنوع وغیرقابل پیش بینی است. سینما تئاتر: نیکلاس کیج گوش دادن به "یكشنبه سیاه"را دوست ندارد. ترجیح میدهد به صدای آسمانی كارن كارپنتر دل بسپارد. او بسیار متنوع وغیرقابل پیش بینی است.

 به دنبال نقشهای اولیهاش در فیلمهای "بزرگ کردن آریزونا" و "ماه زده" وی نمایی نامتعارف ازخود در فیلم "قلب وحشی" و "بوسه خون آشام" به نمایش گذاشت. سپس فیلم درام تلخ "ترک کردن لاس وگاس" باعث شد تا موفقیتی در اسكار داشته باشد.

 كیج پیش از آن كه در فیلم های رمانتیكی مثل "ماندولین کاپیتان کورلی" ظاهر شود، خود را در قالب قهرمانان اكشن در فیلمهایی مانند "هواپیمای محکومین" و "صخره" بازیافت.

 در آخرین فیلمش "گوست رایدر"، رضایت خاطر او مانند یك رویای شیرین كودكی مشهود است.   



* نام شما در طول سالها با تعدادی از اقتباسهای سینمایی  از كتابهای مصور تداعی میشود. آیا این یكی از چیزهایی است كه شما از سرنوشت خواسته بودید؟

بحثی نیست! من قصد داشتم نقش كوچكی در "سوپرمن" بازی كنم كه بنا به دلایلی نشد. وقتی سوپرمن جدید را دیدم متوجه شدم از آن فیلم خوشم میآید و واقعاً  براندون روث را دوست ستایش میکنم . در این فیلم تصاویر سنتی و خاطره انگیزی وجود داشت. قصد من این بود که برگردم و در شخصیت او دقیق شوم و سعی كنم تا كارهای جدیدی انجام دهم.

گوست رایدر یك داستان مصور بود و من وقتی پسربچه ای بیش نبودم، همزمان با هالک آن را خوانده بودم. پس این یك انتخاب مناسب و بجا بود علاوه بر این موضوع كه من قادر بودم در قالب او فرو رفته و شخصیت او را به درستی به مردم عرضه نمایم.

*شما حقیقتاَ توانستید در شخصیت جانی بلیز رسوخ كنید و او را وقتی به كارن كارپنتر گوش می دهد، به تصویر بكشید. آیا از پس این كار برآمدید؟

من سعی كردم راهی پیدا كنم و آن را چیزی سرگرم كننده  یافتم نه خیلی جدی. در ضمن اینكه باوركردنی هم بود. همه تلاش می كنند تا برای به زانو درآوردن نیروهای شیطانی كه تسلیم نمی شوند، همه كاری انجام دهند. او مطمئن است كه آنها را دعوت نكرده و نیز نمی خواهد به "یكشنبه سیاه "هم گوش كند ...

او به صدای آسمانی كارن كارپنتر گوش میدهد. و نیز نمی خواهد تا فیلمهای خشونت آمیز و وحشتناك تماشا كند.میخواهد تا به تماشای شامپانزههایی بنشیند كه كاراته بازی میكنند و دلش میخواهد در حباب كوچك خودش باشد تا شیطان نتواند او را بدست آورد.



* وقتی جوانتر بودید فكر می كردید روزی این نقش را بازی كنید؟

( لبخند می زند) وقتی پسربچه بودم میلیونها بار این نقش را بازی كردم. تمام تمرینهایی را كه نیاز داشتم قبلاً انجام داده بودم. كتاب مصور را به خانه آوردم و در اتاق خوابم گذاشتم و تا ساعت ها به آن خیره شدم و شروع به خیال پردازی كردم، شگفت انگیز است كه چطور چیزهایی كه خیلی ترسناكند می توانند جذاب باشند.

* برای رسیدن به عملكرد تغییر جانی بلیز به گوست رایدر چه كردید؟

من تصمیم داشتم به سرعت چیزی باشم كه جانی می خواست . برای دو سه لحظه بیشتر از هر كس دیگری درعالم خوش بودن و اما بعد  رنج سردرگمی و دردی از نوع خلسه. پس من در این قالب فرورفتم كه اظهار شعف زیادی كنم و خندان باشم و سپس در حالتی از رنج و عذاب پیچ بخورم  و آنها نیز در رایانه با تصویر یك جمجمه و حالات من هماهنگی و مطابقت ایجاد كردند. من پیوسته به احساس مالكوم مك داول و جیغ های او روی صندلی در فیلم یك ساعت كوكی نارنجی رنگ فكر كردم.

* خارج از دنیای گوست رایدر ، می توانید برای ما از نقشتان در فیلمwerewolf women of ss ( قسمتی از فیلم "گریندهاوس" ساخته جدید کوئنتین تارانتینو و روبرت رودریگوئز صحبت كنید؟

( می خندد) : فقط می توانم بگویم كه از شخصیت و نقشی كه داشتم خیلی راضی و خوشحال هستم... پیش پرده ای از یك فیلم بود كه میتوانست وجود نداشته باشد. راب زامبی دوست من است واو را بسیار دوست دارم. وی از من پرسید آیا می توانم نقش یك نازی را در فیلمش بازی كنم و من گفتم با این نقش راحت نیستم.

بعد او از من خواست كه فو- مانچوFu-Mancho باشم. و من هم پذیرفتم به شرطی كه نخواهد با یك چهره آرایی نه چندان دلچسب مشرقی به نظر بیایم. من هیچ پولی بابتش نگرفتم این فقط یك تشكر دوستانه یك دوست بود با دیگری و من فقط می خواستم به این برسم كه رسیدم.