مهاجران موی دماغ اروپا شده اند! : در سال 1915 گروهی از دیپلمات ها در ژنو متعهد ...


در سال 1915 گروهی از دیپلمات ها در ژنو متعهد شدند تا از کشورهایی که دچار مشکلات نژادپرستی و فاناتیکی ایدئولوژیکی هستند یا جنگ های طولانی در آن کشورها به وقوع پیوسته، پناهجو بپذیرند.



هفته نامه صدا - ترجمه حسین موسوی: در سال 1915 گروهی از دیپلمات ها در ژنو متعهد شدند تا از کشورهایی که دچار مشکلات نژادپرستی و فاناتیکی ایدئولوژیکی هستند یا جنگ های طولانی در آن کشورها به وقوع پیوسته، پناهجو بپذیرند. جنگ جهانی دوم میلیون ها نفر از مردم را در سراسر قاره سرگردان کرده بود. ترسیم مجدد مرزها موجب شد میلیون ها اوکراینی، صرب تبار و سایرین از خانه و کاشانه خود به بیرون رانده شوند.

در طول شش سال تنها 400 هزار نفر از آوارگان توانستند در اردوگاه ها بدون چشم انداز خاصی اسکان یابند. در کنفرانس سازمانم ملل در ژنو قراردادی امضا شد که در پی آن اگر پناهجویی با یک دلیل موجه از ترس جان خود در کشور مبدا قدم به خاک کشور دیگری گذاشت، مورد حمایت کشور میزبان قرار بگیرد.

در شروع این موضوع، به اروپایی ها حق پناهندگی محدودی اعطا شده بود، اما این محدودیت در دامنه یک پروتکل جدید در سال 1967 برداشته شد. کنوانسیون پناهندگان در حال حاضر توط 147 کشور تصویب شده و بیش از 64 سال است که از این راهکار برای بحران های انسانی در سراسر دنیا استفاده می شود. (چارت اول)

تصویب این کنوانسیون یکی از لحظات «دوباره هرگز» در دوران پس از جنگ جهانی دوم بود که کشورها بین خودشان متعهد شدند تا بر پلشتی مدرن که حاصل جنگ بود، غلبه کنند.

در تابستان سال جاری صدها هزار پناهجو به سمت اروپا سرازیر شدند که دوباره بحث تعهد را مطرح کرده است. چندین ماه است که پناهندگان از سوریه، افغانستان و اریتره از مسیرهایی استفاده می کنند که در دهه 40 توسط خود اروپایی ها استفاده می شده است. آنها با عبور از سیم خاردارهای صربستان در رمزهای شمالی اش خود را به مجارستان می رسانند، همان گونه که بیشتر پارتیزان های «تیتوئیستی» از آن برای راه فرار خود استفاده کرده بودند. آنها با کامیون ها از این مرزها عبور می کردند، آنگونه که یهودیان خود را از این طریق به فلسطین می رساندند. این بار اما مسیر کمی فرق کرده است. درواقع این مهاجران مسیر آلمان را انتخاب کرده اند.

در اوایل ماه سپتامبر، یک موج انسان دوستی در کشورهای اروپای غربی برای پذیرش پناهجویان به راه افتاد، اما به نظر می رسد کشورهای اروپای شرقی و مرکزی چندان از این موضوع استقبال نکردند.

ویکتور اوریان، نخست وزیر محافظه کار مجارستان با روشی که برگزیده، سیم خاردار و دیواری که برای جلوگیری از ورود مهاجران کشیده، تبدیل به یک موی دماغ برای اروپای لیبرال شده است. کارهای او یادآور آلمان های نازی در اردوگاه های کار اجباری است. در چک نیز به تازگی یک نظرسنجی انجام شده و این نظرسنجی نشان می دهد که 71 درصد مردم این کشور با پذیرش مهاجران در داخل مرزهایشان مخالف هستند.

کشور اسلواکی نیز از همان ابتدا تکلیف خود را مشخص و اعلام کرده ترجیح می دهد که پناهجویان مسلمان نباشند، این سخن یعنی تکرار سخنان احساسی سیاستمداران راستگرای اروپایی که همواره با ترساندن از اسلام و مسلمان، مانع ورود مسلمانان به کشورهای اروپایی شده اند. پوپولیست ها می گویند مهاجران فقط به دنبال استفاده از مزایای اجتماعی کشورهای اروپایی هستند، نه اینکه فقط از مصیبتی که به آن دچار بوده، فراری شده باشند.

گریت والدرز هلندی می گوید: مهاجران در جست و جوی خوشبختی و سعادت هستند. اوریان می گوید: عمده مهاجران برای مسائل اقتصادی دست به این مهاجرت زده اند. با تمام این تفاسیر، مهاجران سوری خود را از طریق ترکیه به یونان می رسانند، جایی که دیگر تهدید فیزیکی برای آنها وجود ندارد.

برخی می گویند وقتی آنها در ترکیه هستند در عمل دیگر تهدیدی برای شان وجود ندارد، اما این مطمئنا به این معنا نیست که آنها یک پناهجوی واقعی نیستند. طرح این موضوع از اساس غلط است. این درست که ترکیه کنوانسیون ژنو را امضا کرده است، اما ترکه به آن حق پناهندگی را اعطا نخواهد کرد. ترکیه تنها کشوری است که در سال 1967، زمانی که این پروتکل در ژنو مورد تصویب قرار گرفت، حق محدودیت های جغرافیایی را برای خود محفوظ نگه داشت.

براین اساس این کنوانسیون ترکیه را مجبور کرده است برای درخواست پناهندگی پناهجویان از کشورهای اروپایی همکاری داشته باشد. به طور کلی، کشورهای امضاکننده کنوانسیون، موظف هستند تا کسانی که برای اقامت درخواست پناهندگی ارائه داده اند، در آن کشور نگه دارند و اصلا در این باره مهم نیست که این پناهجویان آیا از کشوی آمده اند که مورد آزار و اذیت قرار داشته اند یا نه.

البته در دهه 1970، آمریکا درخواست پناهندگی یهودیان اتحاد جماهیر شوروی را به این دلیل رد نکرد، در حالی که آنها چند صباحی در اتریش مانده و سپس از آن کشور خود را به آمریکا رسانده بودند.

اینها موارد استثنایی در تاریخ مهاجرت مدرن هستند. قانون مهاجرت اروپایی ها که موسوم به قانون دوبلین است، می گوید پناهجویان وارد نخستین کشوری که عضو این اتحادیه است، می شوند باید در آنجا باقی بمانند، و در صورتی که تخطی کنند و به کشور دیگر سفر کنند، باید به آن کشوری که در ابتدا میزبان آنها بوده، ارجاع داده شوند. اما قوانین بین المللی می گوید باید این پناهجویان به جای امنی منتقل شوند و شانس پناهندگی به این افراد داده شود. 

در طول سال گذشته، لبنان با قوانین پیچیده ای که داشته، پذیرای 1.5 میلیون پناهجوی سوری شده است. البته این افراد حق ندارند کار داشته باشند یا حامی مالی لبنانی برای خود پیدا کنند. با این شرایط در عمل مهاجران سوری، تبدیل به کارگران بازار سیاه می شوند که مورد سوءاستفاده قرار می گیرند.

اردن نیز با 630 هزار پناهجوی سوری، جزو کشورهایی است که بیشترین پناهجو را از این کشور پذیرا شده است. اما در عمل به گونه ای به این پناهجوها فشار وارد می کند که داوطلبانه این کشور را ترک کنند و راهی دیگر کشورها شوند.

فارغ از کنوانسیون تصویب شده در ژنو، کشورهای اردن، ترکیه، و لبنان به گونه ای با پناهجویان رفتار می کنند که در عمل آنها از کارکردن به طور قانونی محروم شوند و با فقر دست و پنجه نرم کنند.

برنامه جهانی غذا، کمک های خود را به نیازمندان سوری به نصف کاهش داده است. آنها برای هر سوری در ماه 13.5 دلار در نظر گرفته اند. در ترکیه نیز کردهای آسیب دیده سوری، شاهد جنگ این کشور با کردهای کشور خودشان هستند. تعداد ورودی ها به اروپا در سال جاری سر به فلک کشیده است، نه به این دلیل که جنگ داخلی در سوریه بدتر شده است، بلکه کشورهای همسایه ای که پذیرای آن ها بوده اند، با مصیبت دست و پنجه نرممی کنند. به رغم شرایط موجود، هنوز برخی از کشورهای اروپایی بی تفاوت مدعی اند که پناهجویان فعلی را نمی توان مصداق بارز یک پناهجو قلمداد کرد. در حال حاضر برای از کشورها متقاعد شده اند، درخواست این پناهجویان واقعی است و آنها در رده پناهجویان قرار دارند.

این کشورهای اروپایی می گویند 94 درصد از مهاجران سوری، به همراه پناهجویان اریتره ای، افغانی و عراقی مصداق بارز پناهجو به حساب می آیند.

البته باید خاطرنشان کرد که می توان در بین این مهاجران افرادی را پیدا کرد که در زمره مهاجران اقتصادی هستند و قصد دارند خود را به کشورهای اروپایی برسانند. بیشتر درخواست ها تاکنون از سوی کشورهای آلبانی، کوزوو و صربستان رد شده است. بیشتر مهاجران آفریقایی که خود را به مالت و ایتالیا رسانده اند، ترجیح می دهند به عنوان یک پناهجویی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، درخواست پناهندگی ندهند و بیشترشان مایل هستند به عنوان مهاجران ثبت نشده در این کشورها زندگی کنند.

اروپا به عنوان یک قاره مرفه، دری برای مناطق فقیرتر به حساب می آید و همیشه باید منتظر مهاجران تازه در سال ها و دهه های آینده بود. البته این بدان معنی نیست که سیل روزافزون مهاجران به این قاره می توانند تحت لوای کنوانسیون، درخواست پناهندگی بدهند.

هنگامی که ترس مهاجران فاقد شرایط مسری شود، ممکن است از این موضوع علیه مهاجران بیشتری استفاده شود. به ویژه اینکه آلمان در حال حاضر جزو کشورهایی است که فرش قرمز خوشامدگویی را برای پناهجویان پهن کرده ولی ممکن است این کشور نیز به همین عارضه دچار شود.

سوریه در حال حاضر 4 میلیون مهاجر در خارج از مرزهایش دارد. حتی اگر این 4 میلیون وارد خاک کشورهای اروپایی شوند (با در نظر گرفتن پخش شدن آنها)، به لحاظ دموگرافیکی تغییر اندکی در میان یک جمعیت 500 میلیونی به حساب خواهدآمد.

با در نظر گرفتن قانون دوبلین، ایتالیا و یونان کشورهایی خواهند شد که میزبان عمده پناهجویان قلمداد خواهندشد. باید گفت رعایت چنین قانونی برای این دو کشور هرگز منصفانه نیست و بار عمده این بحران به دوش این دو کشور خواهدافتاد. البته آلمان سعی کرده است در این مدت باری از دوش این دو کشور برداشته و از دیگر کشورها خواسته است سیستم منصفانه تری را در پذیرش مهاجران پیاده کنند. در حالی که بیش از یک دهه و نیم است که در این قاره سیاستمدارانی فعال شده اند که با پذیرش مسلمانان مخالف هستند، سیاستمدارانی مانند ماری لوپن در فرانسه و ویلدرز از حزب آزادی هلند.

اینکه چگونه می توان مسلمانان بیشتری را پذیرفت تا حدی زیادی به گونگی جذب آنها در میان کشورهای اروپایی بستگی دارد. برای تسکین دلواپسانی که در اروپا عقیقده دارند مهاجران فقط هزینه به بار می آرند و میزان جرم و جنایت را بالا می برند، برخی کشورها سعی کرده اند محدودیت هایی را در بازار کار برای مهاجران در نظر بگیرند یا اینکه آنها را در کمپ ها اسکان دهند این راهکارها، راهکارهایی هزینه زا و غیرموثر هستند.

قراردادن پناهجویان در مراکز دولتی، هزینه بیشتری به کشورهای اروپایی وارد می کند. یک مطالعه در بریتانیا نشان می دهد به ازای هر یک روز نگهداری از یک فرد پناهجو 100 یورو هزینه به دولت ها تحمیل خواهدشد. برای فرار از این راهکار اجازه دهید پناهجویان وارد بازار کار شوند، به ویژه در مناطقی که نیاز به کارگر وجود دارد، حضور این افراد می تواند موثر باشد.

در این صورت هزینه های دولت هم پایین تر خواهد آمد و این افراد نیز سریع تر از آنچه تصور می شود، زبان بومی کشور میزبان را فرا خواهند گرفت.

مطالعات کشور آلمان نشان داده است حضور این کارگران موجب می شود، به سرعت تبدیل به یک کارگر ماهر شوند، در حالی که نیروی ارزان کار نیز محسوب می شوند. البته برای این افراد نیز یک بُرد صورت گرفته چرا که آنها نیز می توانند به زندگی خود سروسامان دهند. البته کشورهای اروپایی برای حل این مسئله باید استرالیا و آمریکا را نیز درگیر موضوع بحران انسانی کنند. در حال حاضر جریان به گونه ای درحال پیشرفت است که ورود مهاجران سوری با مقاومت کشورهای همسایه سوریه همراه شده، آما ذهن آنها را متوجه کشورهای غربی کرده است. بنابراین جامعه جهانی باید برای ایجاد یک نظام منصفانه تر در پذیرش مهاجران اقدامات هماهنگی انجام دهد.

پیشتر این موضوع برای 1.3 میلیون هندوچینی رخ داد که یک سیستم هماهنگ در این زمینه وجودداشت. برخی از این افراد سر از آمریکا درآوردند، برخی دیگر استرالیا و در نهایت عده ای نیز در فرانسه و برخی دیگر در کشورهای اروپایی حضور پیدا کردند. این افراد که به مردم قایق سوار معروف بودند، نسبت به سایر مهاجران از تخصص کمتری برخوردار بودند. در حال حاضر اما این افراد، در کشوری مثل استرالیا جزو افراد موفقی هستند که توانسته اند پایان خوشی برای خود رقم بزنند.

هر نوع موجه مهاجرتی در دل خود ترس هایی به همراه دارد، اما باید برای مقابله با این ترس، راهکارهای مفیدتری در نظر گرفت. میلیون ها سوری، در حال حاضر در لبنان، ترکیه و اردن چشم انتظار هستند. بیشتر آنها از حق کنوانسیون خود خبر دارند، آنها منتظر هستند تا ببینند دوست و فامیل آنها در اروپا چه خواهند رکد. شاید بیشتر آنها تمایل داشته باشند خود را به کشورهای غربی برسانند. اروپا ظرفیت خوشامدگویی به آنها را دارد.

در حال حاضر در بیشتر نقاط این قاره تمایل به این کار وجود دارد. چالش جدید یک انگیزه و حرارت تازه است که می تواند تبدیل به یک برنامه خوب برای تازه واردان شود و در قبال ارائه یک زندگی امن، یک مولد خوب تحویل خواهدگرفت.


ویدیو : مهاجران موی دماغ اروپا شده اند!