منتقد خوب، منتقد مرده است! : امیرحسین علم‌الهدی نوشت: ضمن تبریک به رئیس محترم ...


امیرحسین علم‌الهدی نوشت: ضمن تبریک به رئیس محترم سازمان سینمایی کشور برای این انتصاب و امید موفقیت در ارتقای سطح سینمای نجیب ایران در داخل و خارج از کشور، به نظر می رسد دوران نوینی از تاریخ سینمای ایران بعد از 4 سال پر تنش گذشته آغاز شده است تابناک: امیرحسین علم‌الهدی در بانی فیلم نوشت: ضمن تبریک به رئیس محترم سازمان سینمایی کشور برای این انتصاب و امید موفقیت در ارتقای سطح سینمای نجیب ایران در داخل و خارج از کشور، به نظر می رسد دوران نوینی از تاریخ سینمای ایران بعد از 4 سال پر تنش گذشته  آغاز شده است و چاره ای نداریم با توجه به ارزیابی اوضاع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و از همه مهمتر فرهنگی کشور و ایضا صحنه بین الملل، دولت یازدهم«باید» در تمام ابعاد فعالیت های تحت اختیار خود و بالاتر  از دولت یازدهم، نظام مقدس جمهوری اسلامی در تمام ابعاد حاکمیتی، مسیر رشد و اعتلای کشور را در پیش گیرد و تمام آحاد مردم ضمن کمک کردن به این «نیاز»، خود نیز در وظایف متقابل مردم به حاکمیت نیز مشارکت جدی نمایند. انشاالله.

در شرایط فعلی که انواع و اقسام مشکلات و معضلات بر سر سینما طی 4 سال گذشته آوار شده است و با توجه به بضاعت روانی و اقتصادی سینما، دولت یازدهم می بایست ضمن ارزیابی همه جانبه وضعیت فعلی، اولویت های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خود را در حوزه سینما مشخص نماید و صادقانه ضمن اعلام معضلات اصلی سینما این برنامه ها را با ذکر اولویت های اصلی به سمع و نظر سینماگران و افکار عمومی برساند.

تشکیل کارگروه های تخصصی با مشارکت متخصصان می تواند در یک بازده زمانی حداکثر یک ماهه ضمن تعیین اولویت های مهم سینما، برنامه کوتاه مدت سینما را برای برون رفت از وضعیت «رکود فعلی» مشخص نماید و به مرور زمان برنامه های میان مدت و بلند مدت را مشخص کنند. تقریبا تک تک سینماگران بر اساس دیدگاه خود اولویت های مشخصی را برای این برنامه ها در نظر دارند و چنانچه بخواهد این نظرات  احصا گردد، سینمای ایران با هزاران اولویت مواجه خواهد شد که اینجانب براساس بضاعت حداقلی خود، نقطه نظراتم را برای برنامه کوتاه مدت برای خارج شدن از این وضعیت اعلام می نمایم:

رسیدگی عاجل به وضعیت بحرانی سالن های سینمایی کشور بعنوان مهمترین پل ارتباطی بین سینماگران و مردم با توجه به کاهش شدید سرانه سینما رفتن مردم در این چند سال (سال 1388 ، 18 میلیون بلیت در سینماهای کشور فروخته شد و امسال نهایتا به فروش  8 میلیون بلیت خواهیم رسید.)

رونق تولید فیلم های کیفی با دعوت از تمام سلایق موجود در بین سینماگران.

اختصاص حداکثر 30 تا 40 درصد از ظرفیت نمایشی کشور به نمایش فیلم خارجی برای جذب تمام سلایق موجود در جامعه.

تدوین و تبیین نحوه حضور و مشارکت سرمایه های سرگردان موجود در جامعه (استفاده مطلوب از نقدینگی بالای دست مردم ) جهت سرمایه گذاری در حوزه تولید ، توزیع و نمایش.

درخواست عاجل از مجلس برای بازگشت ماده 161 برنامه سوم و چهارم توسعه به برنامه پنجم توسعه (در برنامه پنجم توسعه این ماده مترقیانه حذف گردیده است) برای معافیت عوارض فضاهای تجاری در صورت ساخت سالن های سینمایی توسط شهرداری های کشور و دعوت گسترده از بخش خصوصی و ایضا سرمایه های سرگردان برای ساخت و افزایش زیر ساخت های سینمایی کشور.

تجدید ساختار سازمان سینمایی کشور (با هر اسمی که می خواهد باشد معاونت ، سازمان ، اداره کل ، بنیاد و ... ) جهت چابک سازی ساختار لخت و سنگین موجود (اعتقاد راسخ دارم که این بدنه اداری حجیم،  خود یکی از مهمترین تهدید های موجود برای توسعه فعالیت های سینمایی است.)

بازگشایی فوری خانه سینما با رعایت قوانین لازم الاجرا کشور .

ساماندهی حوزه نمایش خانگی بر اساس ضرورت تامین منابع مالی حداقلی تولید کنندگان و باز تعریف رابطه اقتصادی این رسانه با اقتصاد سالن های سینمایی کشور ( از نظر اقتصادی امکان توسعه سینما در ساختار اقتصادی  مصرف کنندگان کالاهای فرهنگی وجود ندارد مگر این که قیمت تمام شده تماشای فیلم در سینما و تماشای فیلم در خانه را منطقی دوباره بازتعریف نماییم و واضح است که با این وضعیت درآمد مردم انتخاب بین سینما رفتن و فیلم دیدن در خانه ، دومی در اولویت است.)

تجهیز عاجل سینماهای کشور به سیستم های دیجیتال استاندارد با توجه به تهدید توقف تولید پزتیو در کشورهای سازنده آن و عدم تامین امکان کپی 35 برای سالن های نمایش کشور و ایضا» جلوگیری از  افزایش زیاد هزینه آماده سازی فیلم ها.

به نظر نگارنده این موارد مهمترین اولویت های دولت یازدهم در مقطع فعلی است تا در یک دوره کوتاه ، امکان حرکت اصولی قطار سینمای ایران مهیا گردد و در برنامه های میان مدت و بلند مدت نیز می توان نسبت به کم کردن دخالت دولت در سینما و افزایش بنیه بخش خصوصی و نحوه حضور در بازارهای بین المللی و جشنواره های جهانی و بازتعریف سیاست های سینمایی در اسناد بالادستی فرهنگ و هنر کشور، ارتقای امنیت شغلی سینماگران  کشور و بازشدن فضای کسب و کار سینما در ایران، تعریف دوباره حقوق فی مابین سینما و تلویزیون از لحاظ اقتصادی و ...   طراحی های لازم صورت پذیرد.

موخره:  «مردم»برای پرکردن اوقات فراغت خود و استفاده از کالاهای فرهنگی و هنری منتظر به نتیجه رسیدن دعواهای داخلی سینماگران و اعلام سیاستهای دولت نخواهند ماند و به هر ترتیب این نیاز مصرفی را مرتفع می سازند چه به صورت قانونی و چه به صورت غیر قانونی!

پس سینماگران بعنوان یک ضلع از اضلاع 3 گانه سینما و «نه تمام آن»، به همراه 2 ضلع مهم دیگر آن که «حاکمیت» و «مردم» هستند باید به این اصل وفادار بمانند که: شاخص استقبال مردم از سالن های سینمایی به عنوان مهمترین شاخص سینمایی جهان در کنار شاخص مهم تولید بومی «کیفی»، با تجربه 34 سال گذشته نمی تواند فقط انحصارا» بر اساس منویات سینماگران باشد و «سهم» سینماگران از سینما به اندازه لازم و بازهم نه تمام «سهم» است و با میزان سهم حاکمیت و همچنین سهم «مهم»مردم باید در دهه چهارم انقلاب دوباره به صورت اساسی بازتعریف گردد و ضمن توجه اصولی به تولیدات کیفی سینما برای حفظ «هویت»ایرانی، سینماگران برای حفظ حضور خود در سالن های سینمایی کشور  چاره ای ندارند نگاهی به هویت «مهم» سینما یعنی «مردم» و سپس نقش حاکمیت نیز ، توجه شایسته و بدون انحصار طلبی تام داشته باشند.

و کلام آخر: ای کاش قائم مقام محترم بنیاد سینمایی فارابی برخلاف  تولیدات « فاخرشان» از ادبیات «فاخرتری» را نسبت به انتقاد از یک تصمیم فرهنگی در یادداشت هفته قبل استفاده می کردند و اصلا» زیبنده یک مدیر فرهنگی استفاده از این ادبیات نیست! می دانم که می دانید  از نگاه مدیران این چهار سال، «منتقد خوب ، منتقد مرده است!»


ویدیو : منتقد خوب، منتقد مرده است!