مجری ای که روی اعصاب مان رفت : «خب این ست را هم باختیم»، «خب این ست را بردیم» ...

«خب این ست را هم باختیم»، «خب این ست را بردیم» این جمله ثابتی است که بعد از هر ست یا هر بازی از زبان «بهزاد کاویانی» مجری برنامه توپ و تور در مدت برگزاری مسابقات جام جهانی والیبال شنیده ایم.



هفته نامه تماشاگران امروز - نرگس قوی زری: «خب این ست را هم باختیم»، «خب این ست را بردیم» این جمله ثابتی است که بعد از هر ست یا هر بازی از زبان «بهزاد کاویانی» مجری برنامه توپ و تور در مدت برگزاری مسابقات جام جهانی والیبال شنیده ایم. انتقادهای ما به کیفیت و شیوه اجرای این برماهه (او + حسینی!) که دقیقا به اندازه بازی های سردرگم تیم ملی والیبال روی اعصاب بود، باعث شد با کاویانی تماس بگیریم و درباره شیوه اجرایش گفت و گو کنیم.

چرا این قدر برنامه تان دم دستی است؟ چرا هیچ چیز به مخاطب اضافه نمی کند؟

با توجه به اختلاف ساعت بین ایران و ژاپن ساعت پخش برنامه در بیشتر مواقع ساعت مناسبی نیست، بنابراین بیشتر فقط به عنوان برنامه ای برای پخش مستقیم مسابقات جام جهانی والیبال روی آنتن رفتیم. درواقع قرار نبوده این سری از برنامه توپ و تور تحلیلی باشد. چون هم فرصت برنامه این اجازه را نمی دهد و هم الان که هنوز بازی ها تمام نشده فرصت خوبی برای تحلیل و نقد نیست.



چرا فرصت خوبی نیست؟ تماشاگران دوست دارند بعد از دیدن یک مسابقه تحلیل آن را هم بشوند و چیزی به اطلاعات شان اضافه شود. به ویژه بعد از باخت ها تحلیل خیلی به مخاطب کمک می کند باخت را بپذیرد و دلایلش را بداند.

ما نمی توانیم در هر برنامه نقد و تحلیل داشته باشیم اما یک برنامه را کامل به نقد اختصاص دادیم. سعی کردیم با توجه به اینکه در کوران مسابقات هستیم خیلی با احتیاط نقد کنیم. نظرم این است که وقتی تیم از مسابقات برگشت به اندازه کافی فرصت داریم نقد کنیم. حتما هم با حضور کارشناسان والیبال و صاحب نظران رسانه این کار را انجام خواهیم داد.

اگر برنامه صرفا، برنامه ای برای پخش مستقیم مسابقات است، چرا دو مجری دارد و کارشناس دعوت می کنید؟

این برنامه یک مجری دارد حضور آقای حسینی به صورت مشارکتی است، نه فنی! حضور کارشناس هم که موردی بود که ما خودمان دوست داشتیم بتوانیم از آن بهره ببریم. اما همان طور که گفتم فرصت کم برنامه و زمان نامناسب مسابقات این اجازه را به ما نمی دهد.

با این حال در یک برنامه به مدت یک ساعت تا جایی که توانستیم نقاط ضعف تیم ملی را مورد تحلیل قرار دادیم. هرچند نمی توانستیم خیلی از چیزهایی را که دل مان می خواست در برنامه بگوییم. چون نقد ما روی بازی تیم ملی تاثیر می گذارد. حتی با خیلی از بازیکنان و کارشناسان بزرگ والیبال هم تماس گرفتیم آنها هم گفتند فعلا صلاح نمی دانند صحبتی کنند زیرا هر حرفی مسوولیتی دارد و شاید در شبکه های اجتماعی بازخوردی داشته باشد که به گوش اعضای تیم برسد و به آن ها ضربه بزند. با این حال حضور کارشناس در هر برنامه بستگی به این دارد که چقدر فرصت داشته باشیم.

می خواهید بگویید اجرای یکنواخت شما از وقت نداشتن و زمان بازی ها سرچشمه می گیرد؟

من یکنواخت بودن اجرایم را قبول ندارم. یک سری رفتارها و حرف ها جزو اصول اجرای تلویزیونی است که متاسفانه بعضی از همکاران رعایت نمی کنند و همان ملاک می شود. معتقدم عصبانیت و ناراحتی من مجری در جلوی دوربین با بقیه قرق دارد. این عصبانیت باید در چارچوب باشد.

ولی اجرای شما فرق زیادی ندارد؛ همان «خب» ها را چه ببریم و چه ببازیم می گویید. چارچوب ندارد...

بخشی از این به شخصیت و اخلاق افراد بر می گردد. به هر حال من موافق این حرف شما نیستم و اتفاقا باخت مقابل استرالیا و کانادا به شدت عصبانی ام کرد. اما فکر می کنم همین احساسات هم باید با توقع مان از تیم مان همخوانی داشته باشد. اگر احساسات را کنار بگذاریم خیلی بهتر می توانیم راجع به اتفاقات نظر بدهیم. باز هم می گویم نقدی اگر هست، به قول جناب خان باید مویرگی بگوییم که ضربه ای به تیم نزند!