ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (30) : ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینماخوشی ...
ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما
خوشی ها حتی در بدترین لحظات هم می تونن پیدا بشن ، فقط در صورتی که یادتون بمونه چراغ ها رو روشن کنید.
هری پاتر و زندانی آزکابان| 2004| آلفونسو کواران
پاتریک : یه بار بابام بهم گفت وقتی پول زیادی داری باید با برنامه و منظم خرجش کنیباب اسفنجی : وااااااایییییی واقعا بابات همچین چیزی گفت؟پاتریک : نه راستش گفت چند بار بهت گفتم اونجا نرو؟؟ ولی خب منظورش همین بود.
باباسفنجی شلوار مکعبی 1999| استفن هیلنبرگ
اگر یک نفر را بکشی، اعدامت میکنند، اما اگر با بمب هزاران نفر را بکشی، بهت مدال میدن!
Monsieur Verdoux |1947| Charlie Chaplin
- وقت زنگ زدی، توو مطب روانشناسه بودم... گذاشت صدای تلفنتو بشنوم... بهش گفتی اون روزِ مسافرت همه چی خیلی قشنگ بوده...فک کردی کاش همه چی همون قد قشنگ بمونه...دلت میخواست همه چی همون قد قشنگ تموم بشه !...من ازت میترسم غزل !میترسم اون روز فرمونُ عمدا پیچونده باشی !...
آسمان زرد کم عمق- بهرام توکلی
بن وید :حتی آدمای بد هم مادراشون رو دوست دارن.
(3:10 To Yuma)|جیمز منگولد| 2007
جایی که همه چیز غلطه، درست بودن هم غلطه!
بازنده (1383) قاسم جعفری
كالت خطاب به لینگوینی :« از تواضع دروغی متنفرم ، [چون] این فقط یه دروغ دیگه است. »
Ratatouille |2007| Brad Bird, Jan Pinkava
دهـقان: تو کسی رو سراغ داری که واقعاً آدم خوبی باشه؟... شاید خوبی فقط یه افسانهستکشیش: وحشتناکه...دهـقان: آدم همیشه دوست داره چیزهای بد رو فراموش کنه و به خوبیهای ساختگی ایمان بیاره... این آسونترین راهه!
راشومون -اکیرا کوروساوا
عزت الله انتظامی :اینقدر تو این شهر، خر پیدا میشه که ما پیاده جایی نریم....
دیوانه ای از قفس پرید- احمدرضا معتمدی
باربارا (جولیا رابرتز): خدا رو شکر نمیتونیم آینده رو پیشبینی کنیم وگرنه اصلاً از تختخواب بیرون نمیومدیم...
August: Osage County | آگوست: اوسیج کانتی ۲۰۱۳| جان ولز
جنی ( کری مولیگان ): [ با اشاره به "بیگانه” ی آلبر کامو ] اگه مادرم بمیره، هیچ احساس خاصی بهم دست نمی ده. خب، این از من چی می سازه؟ یه اگزیستانسیالیست؟این یعنی من آدم روشنفکریم؟
دیوید (پیتر سارزگارد): نه. یعنی تو یه گاوی
An Education| تربیت 2009| لون شفیک
کلارا ( مارگارت سولاوان ): آقای کرالیک، درسته که ما توی یه اتاقیم اما توی یه دنیا نیستیم.
The Shop Around the Corner| مغازه ی گوشه ی خیابان 1940| ارنست لوبیچ
رویا: بلدی سه بار پشت سر هم بگی: می شورم، می سابم، می پزم؟من روزی 10 دفه می شورم می سابم می پزم؛ می شورم می سابم می پزم؛ می شورم می سابم می پزم.
کاغذ بی خط_ ناصر تقوایی
شاید بتونی به یه گربه بگی ماهی، اما این دلیل نمیشه که اون گربه بتونه شنا کنه.
Rome| 2005-2007|Michael Apted
ویدیو : ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (30)