ماجرای پاکت سفیدی که دیروز حدادعادل به ظریف داد، چه بود؟ :   ظریف به « اعتماد ...



ماجرای فحاشی کواچ به ظریف , ظریف , ماجرای سعید طوسی

 

ظریف به « اعتماد »گفت: یادداشت دكتر حداد دوستانه و غیر سیاسی بود

 ساعت به ٩:٣٠ صبح نزدیك می‌شود، ظریف پله‌های تریبون مجلس را بعد از یك سخنرانی یك ساعت و نیمه پایین می‌آید، روی صندلی كه می‌نشیند، علی‌اكبر صالحی پشت تریبون می‌رود. صندلی كناری‌اش را مجید انصاری می‌گیرد اما این‌بار كسی برای احوالپرسی بالای سرش می‌ایستد كه از جا بلند می‌شود.

 

غلامعلی حدادعادل كه از صبح صندلی‌اش محل مراجعه چهره‌های بی‌شماری بود با محمد جواد ظریف احوالپرسی می‌كند. او خلوت‌ترین زمان ممكن را برای گفت‌وگو با وزیر خارجه انتخاب كرده است اما برای ظریف هدیه‌ای هم دارد. پاكتی سفید رنگ به ظریف می‌دهد و به صندلی‌اش باز می‌گردد. پاكت برای دقایقی همان‌طور بسته روی میز وزیر خارجه است. صالحی هنوز هم گزارش می‌دهد، اطراف ظریف كه خالی می‌شود پاكت را باز می‌كند.

 

كتابی قطور و سفید رنگ بیرون می‌آید؛ كتابی قطور و سفید رنگ با عنوان «یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی از سفر كنفرانس صلح پاریس». كتاب را بیرون می‌آورد، به آن نگاه می‌كند اما صفحه اول آن یادداشتی با خط حدادعادل به چشم می‌خورد. كتابی است تالیف رییس نامی «فرهنگستان ایران» كه رییس كنونی فرهنگستان زبان و ادب پارسی به وزیرخارجه تقدیم كرده و او كتاب را به دفترش در وزارت خارجه منتقل می‌كند، نگاه آشنای دیپلمات به آن نشان می‌دهد كه پیش‌تر خاطرات محمدعلی فروغی از یكی از دوره‌های دیپلماتیك دشوار ابتدای قرن بیستم را خوانده است.

محمدعلی فروغی كیست؟
چهره نامی و تاثیرگذار اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ایران كه دوران دو پادشاه را با فراز و نشیب زیادی پشت سر گذاشت، محمدعلی فروغی مشهور به ذكاءالملك است؛ سیاستمدار، مترجم، روزنامه‌نگار، نماینده مجلس و نخست‌وزیر؛ نام او كه در ادبیات پارسی شهره به دفاع از «زبان و نگارش فارسی» است در تاریخ بیشتر از هر دوره دیگری با برافتادن رضاشاه و به سلطنت رسیدن محمدرضا پهلوی معروف شده است.

 

او كسی بود كه در شهریور پرآشوب ٢٠، در ایرانی كه شاهش را به تبعید رهسپار می‌كردند، به سفارتخانه انگلیس رفت و سلطنت را برای پسرسردار سپه خرید و تاج پادشاهی را بر سر او گذاشت. این مرد تاثیرگذار، یكی از ثمره‌های دارالفنون بود. تحصیلات خود را در رشته پزشكی آغاز كرد، سپس به ادبیات رو آورد و در مدتی نه چندان طولانی، فرهنگستان ایران را پدید آورد و پس از آن مانند بسیاری از تحصیلكرد‌گان آن زمان وارد عرصه سیاست شد. او مشاغل دولتی خود را با مترجمی در وزارت انطباعات‌ (وزارت ارشاد) آغازكرد و سپس در سال‌های آخر حكومت مظفرالدین شاه مدرس مدرسه عالی علوم سیاسی و رییس دارالانشاء شد.

 

در این سال‌ها كتاب‌های «ثروت ملل‌»، مشهورترین اثر آدام اسمیت، اقتصاددان برجسته غرب و «تاریخ ملل مشرق زمین‌» را ترجمه كرد. در سال ١٢٨٦ شمسی و با فوت پدرش - ذكاءالملك - لقب و شغل او به فرزندش داده شده و فروغی به ریاست مدرسه عالی علوم سیاسی رسید، شغلی كه او را رهسپار مدارج عالی سیاسی ساخت. پس از صدور فرمان مشروطیت و تشكیل مجلس شورای ملی به وساطت صنیع‌الدوله (نخستین رییس مجلس) تصدی دبیرخانه مجلس را بر عهده گرفت و تشكیلاتی مطابق با مجالس اروپایی پی‌ریزی كرد و در دوره دوم مجلس شورای ملی وكیل و به ریاست مجلس برگزیده شد.

 

فروغی در دوره سوم مجلس وكیل شد اما چند ماهی بیشتر در مجلس نماند و از ١٢٩٠ شمسی مرتب در دولت‌ها ایفای نقش كرد؛ در كابینه صمصام‌السلطنه بختیاری‌ به وزارت مالیه رسید، در كابینه مشیرالدوله به عنوان وزیر عدلیه‌، در كابینه مستوفی وزیر خارجه‌، در كابینه مجدد مشیرالدوله نیز وزیر مالیه شد و در نهایت به ریاست دیوان عالی تمیز منصوب شد و با همین سمت از طرف آخرین دولت قاجار به عنوان رییس هیات نمایندگی ایران راهی كنفرانس صلح ورسای در پاریس شد. فروغی پس از دو سال اقامت در اروپا به ایران بازگشت و در كابینه مستوفی‌الممالك وزیر خارجه‌، در كابینه مشیرالدوله وزیر مالیه و در كابینه‌های رضاخان دوبار وزیر خارجه و وزیر مالیه شد.

 

پس از انقراض سلسله قاجار، مدتی كفالت نخست‌وزیری را بر عهده‌ داشت و در مجلس تاجگذاری رضاخان گرداننده اصلی مراسم بود. او پس از مدتی در دوره رضاشاه جزو مغضوبان دربار شد اما توانست در زمان انحطاط قدر قدرت میرپنج، به عنوان آخرین كار زندگی خود، ایران را از طرح و برنامه انگلیسی‌ها برای تجزیه نجات دهد و با نشاندن محمدرضا پهلوی بر تخت پادشاهی، بقای سلسله پهلوی را برای ٣٧ سال دیگر تضمین كند. یك سال پس از ایفای نقش در انتقال پادشاهی، درست در پنجم آذرماه ١٣٢١ در سن ٦٥ سالگی درگذشت.

كنفرانس پاریس
كتاب یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی از سفر كنفرانس صلح پاریس، یكی از تالیف‌های او درباره یك ماموریت دشوار دیپلماتیك و همان كتابی است است كه غلامعلی حدادعادل آن را دو مرتبه خواند و حالا به وزیرخارجه هدیه‌اش داده است.

 

از دید حداد عادل كتاب مفیدی است كه باید تمام مسوولانی كه در حال گذر از یك مسیر سخت هستند آن را بخوانند. این كتاب خاطرات فروغی را در سال ١٩١٨ روایت می‌كند. كنفرانس صلح پاریس نام كنفرانسی بود كه از ۱۸ ژانویه ۱۹۱۹ تا ۲۱ ژانویه۱۹۲۰ به طول انجامید. قرار بود در این كنفرانس كشورهای برنده جنگ‌جهانی اول، سهم خود را از پیروزی‌ها تعیین كنند و ایران به عنوان كشور «بی‌طرف» در جنگ كه خسارت‌های بسیاری از این جنگ دیده بود، با دعاوی اصلی «گرفتن غرامت» تحت یك هیات عالیرتبه كه فروغی به عنوان رییس دیوان تمیز، مسوولیت كار حقوقی تیم مذاكره‌كننده را بر عهده داشت، به پاریس رفت.

 

با شكست آلمان و متحدان آن در جریان جنگ جهانی اول، مقدمات امضای قرارداد پایان جنگ و ترك مخاصمه بین طرف‏های درگیر فراهم آمده بود و كارشناسان مالی و اقتصادی كه پس از پایان جنگ اول جهانی، به حساب هزینه‏‌ها و خسارات وارده بر كشورهای متخاصم رسیدگی كرده، خسارات جنگ را بیش از ٣٣٠ میلیارد دلار برآورد كردند و برای جبران این خسارت، شرایط سنگینی را بر شكست‌خوردگان تحمیل كردند. از ایران تیم مذاكره‌كننده برای گرفتن حق و حقوق ایرانی راهی پاریس شد كه این تقریبا دو سال (١٧ دسامبر ١٩١٨ تا ١١ آگوست ١٩٢٠/ ٢٥ آذر ١٢٩٧ تا ٢٠ مرداد ١٢٩٩) به درازا كشید.

 

كار درخور تحسین فروغی، فیش‌برداری دقیق از تمامی جزییات مذاكرات و آنچه است كه در پاریس می‌گذرد. ایران از این كنفرانس در پی گرفتن این حقوق بود: الغای فوری قرارداد ١٩٠٧، برچیده شدن گارد سفارتخانه‌ها و كنسولگری‌های خارجی در ایران، استرداد تمامی سرزمین‌های به زور گرفته شده از ایران، جبران خسارت اقتصادی ناشی از جنگ جهانی بر ایران، لغو كاپیتولاسیون و تعطیل شدن محاكم كارگزاری مربوط به رسیدگی به امور خارجیان. در حقیقت هیات مذاكره‌كننده ایرانی در پی تضمین «استقلال» و «تمامیت ارضی» كشور ایران بود كه انگلستان برای آن خواب «مستعمره» دیده بود.

 

خواسته‌های ایران در این كنفرانس ره به جایی نبرد چرا كه شركت‌كنندگان در كنفرانس صلح پاریس بر این باور بودند، این كنفرانس درباره كشورهای متخاصم در جنگ است و ایران در عمل در جنگ جهانی اول اعلام «بی‌طرفی» كرده است. با وجود ایران، نطق فروغی در كنفرانس صلح پاریس برای تاریخ ایران باقی ماند و هرچند ایران به هیچ كدام از حقوق حقه خود نرسید اما شركت در معاهده ورسای كه سنگ بنای «جامعه ملل» را پدید آورد، سبب شد ایران به عنوان یكی از بنیانگذاران این نهاد جهانی و به عنوان نخستین كشور عضو مسلمان جامعه ملل بتواند نقشه‌های انگلستان برای تجزیه و تحت‌الحمایه ساختن ایران به آب كند.

حدادعادل برای ظریف چه نوشت؟
اصلی‌ترین نكته حركت روز گذشته غلامعلی حدادعادل اما یادداشتی است كه در ابتدای كتاب خاطرات فروغی برای ظریف نوشت. غلامعلی حدادعادل در چند خطی كه برای ظریف نوشته گویا به او توصیه كرده تا این كتاب را برای مقایسه ایران امروز و ایران ١٩١٨ مطالعه كند، هرچند كه نزدیكانش به «اعتماد» گفته‌اند هرگز منظور از هدیه این كتاب، مقایسه بین شخصیت فروغی و محمدجواد ظریف نیست.

 

با وجود این هدیه دیروز حدادعادل به ظریف پیام‌هایی در دل خود دارد. او كتابی را انتخاب كرده كه درباره فصل فشرده‌ای از مذاكرات مهم دیپلماتیك است و به نظر می‌آید تلاش داشته تا وزیر خارجه از آن پند بگیرد. البته این هدیه برای وزیر خارجه كشورمان بسیار خوشایند بوده است كه درباره آن به «اعتماد» می‌گوید: رابطه بنده با دكتر حداد عادل سیاسی نیست و مربوط به قبل از انقلاب و دبستان و دبیرستان علوی است.یادداشت ایشان هم شخصی و دوستانه بود و سیاسی نبود.


 اخبار  سیاسی  -  اعتماد 


ویدیو : ماجرای پاکت سفیدی که دیروز حدادعادل به ظریف داد، چه بود؟