غیر اصلاح‌ طلبان سر سفره اصلاحات! : امروز دیگر اصلاحات در قالب یك گروه سیاسی ...


امروز دیگر اصلاحات در قالب یك گروه سیاسی كه رقیب اصولگرایان است تعریف نمی‌شود و چند زمانی است كه اصلاحات در معنای وسیع‌تری تعریف می‌شود. روزنامه آرمان - مطهره شفیعی: امروز دیگر اصلاحات در قالب یك گروه سیاسی كه رقیب اصولگرایان است تعریف نمی‌شود و چند زمانی است كه اصلاحات در معنای وسیع‌تری تعریف می‌شود.

شاید برخی تصور كنند كه منظور از گسترش اصلاحات، گرویدن افراد زیادی به این جریان است كه البته این معنا هم به نوعی صحیح است اما در این گزارش منظور از گسترش اصلاحات تفاوت زیادی با معنای عام آن دارد. همگان واقف هستند كه رسالت اصلی اصلاح‌گری بود و امام خمینی هم بر اصلاحات تاكید داشتند چنانكه بنیانگذار انقلاب اسلامی قائل به شكستن موانع موجود بر سر راه پیشرفت كشور بود یا اینكه اسلام مردم سالار، آزادی گرا و پیشرفت طلب آنچه بود كه امام بدان اعتقاد داشت.

 با همراهی مردم بود كه حركت اصلاحی امام خمینی پیروز و سرمشقی برای سایر انقلاب ها شد و مهم‌تر از همه اسلام مورد تاكید در حركت اصلاح‌گرای امام خمینی اسلام فرا زمانی و فرا مكانی است. بنابراین اصلاحات تنها به گروه سیاسی اطلاق نمی‌شود و تعریفی وسیع‌تر دارد كه البته بعد سیاسی آن بخش كوچكی از كل تعریف اصلاحات معنا می‌شود. با تحولات سیاسی كه در كشور صورت گرفت، این تعریف عام از اصلاح‌طلبی هم به تدریج كمرنگ شده است و بابی جدید در تقسیم بندی‌های سیاسی گشوده شده است.

آغاز كمرنگ شدن معنای اصلاحات

انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ نمونه بارز برهم خوردن تعریف سیاسی از جناحین است چنانكه تا قبل از آن انتخابات حسن روحانی به عنوان یك چهره اصولگرا شناخته می‌شد كه باید مورد حمایت جامعتین می‌بود اما اصلاح‌طلبان و جمع كوچكی از اصولگرایان میانه‌رو به حمایت از او پرداخته و او را به عنوان كاندیدای اصلی خود معرفی كردند كه در نهایت پیروز و راهی پاستور شد.

البته نباید فراموش شود كه انصراف عارف از رقابت با روحانی نشانه برنامه‌ریزی اصلاح‌طلبان برای خلق فضای سیاسی جدید در كشور بود كه در ۷ اسفند ۹۴ این فضا تثبیت و به رسمیت شناخته شد. ارائه لیست ۳۰نفره امید كه متشكل از كاندیداهای اصلاح‌طلب و حامیان دولت بود، انحصار جناحی را شكست كه تا به امروز اراده‌ای برای بازگشت به قبل مشاهده نشده است و گویی ائتلاف میان اصلاحات و اصولگرایان میانه‌رو به رسمیت شناخته شده است، چنانكه صادق زیباكلام دراین زمینه می‌گوید: « ائتلاف اصلاح‌طلبان با اصولگرایان میانه‌رو، مساله تاكتیكی نبود كه تنها در دوران انتخابات به دنبال آن باشیم.

درحقیقت ائتلاف و همكاری میان اصولگرایان معتدل و میانه‌رو از اول دولت یازدهم شروع شد، كلید خورد و هرچقدر از زمان روی كارآمدن دولت روحانی می‌گذرد، متوجه می‌شویم كه همكاری میان اصولگرایان معتدل، میانه‌رو و اصلاح‌طلبان رو به فزونی است»، از سوی دیگر مرتضی حاجی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب این موضوع را درباره انتخابات مجلس و موفقیت دو طیف اصلاح‌طلب و میانه‌روی اصولگرا تشریح می‌كند و می‌گوید: « یك نماینده نمی‌تواند صرفا تابع تشكیلات خود باشد، با این حال اصل بر فعالیت جمعی و مشترك است؛ و این به معنی نقض حق تصمیم‌گیری نماینده نیست.

فراموش نكنیم مفهوم یك مجلس اصلاح‌طلب با مجلسی از اصلاح‌طلبان متفاوت است. معتقدیم اگر خواسته اصلاح‌طلبان در مجلس تحقق پیدا كند، مفیدتر از آن است كه همه نمایندگان اصلاح‌طلب باشند.» او به خوبی دلیل نیاز به تعامل اصلاح‌طلبان و میانه‌رو‌ها را تشریح می‌كند و می‌گوید:« هدف همه ما باید توسعه اصلاحات دركشور باشد، مجلس دهم این توانایی را دارد كه این هدف را دنبال كند. اگر اصلاحات به دست گروه‌هایی غیر از اصلاح‌طلبان هم انجام شود، نه تنها جای نگرانی وجود ندارد، بلكه بسیار مبارك است.»

بنابراین هر دو گروه معتقد به تداوم همراهی با یكدیگر هستند و این هزینه را پذیرفته‌اند كه بسیاری از موفقیتها صرفا به نام اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی میانه‌رو نباشد بلكه تلفیقی از دو طیف عنوان شود. مرتضی حاجی هم درباره ادامه همكاری اصلاح‌طلبان و حامیان دولت گفت: «عقل حكم می‌كند برای جلوگیری از نفوذ تندروها همكاری‌ها ادامه داشته باشد، البته دامنه این همكاری‌ها برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری فرق می‌كند. در انتخابات مجلس كاندیداها زیاد هستند و امكان تفاهم وجود دارد اما در انتخابات ریاست‌جمهوری در نهایت یك نفر انتخاب می‌شود. تعامل در انتخابات شوراها بیشتر است، هر چیز می‌تواند تاثیرگذار باشد.» در نهایت با پذیرش اصل همكاری اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو باید افتتاح تعریف جدید از سیاست را اعلام كرد.

اصولگرایان سنتی و تندرو چه می‌شوند؟

اما در این میان با تلفیق اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو تكلیف اصولگرایان سنتی و تندرو كه اهل همگرایی با جریان دیگر نیستند چه می‌شود كه در پاسخ به این سوال باید اذعان داشت طیف سنتی مسیر خود را كند كرده و از ارائه لیست جداگانه برای انتخاباتها خودداری می‌كند یعنی احتمال دارد یا باتندروها یا با ائتلافی‌ها لیست مشترك دهد. تكلیف تندروها هم كه مشخص است و بر هم زدن برنامه‌های طیف های دیگر را برای خودتكلیف می‌دانند. زیباكلام درباره آثار ائتلاف اصلاح‌طلبان و میانه‌روها می‌گوید: « همكاری اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو، موجب شده كه شكاف و فاصله میان اصولگرایان معتدل و میانه‌رو، جبهه پایداری، اصولگرایان تندرو و همچنین جریانات آمریكا ستیز و غرب ستیز به ویژه در اصولگرایی بیشتر و بیشتر شود.»

 و مرتضی حاجی هم می‌گوید: « عقل حكم می‌كند برای جلوگیری از نفوذ تندروها همكاری‌ها ادامه داشته باشد، البته دامنه این همكاری‌ها برای انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری فرق می‌كند. در انتخابات مجلس كاندیداها زیاد هستند و امكان تفاهم وجود دارد اما در انتخابات ریاست‌جمهوری در نهایت یك نفر انتخاب می‌شود. تعامل در انتخابات شوراها بیشتر است، هر چیز می‌تواند تاثیرگذار باشد.» در نهایت این ائتلاف اصلاح‌طلبان و میانه‌روها حالا حالاها پایان ندارد و آنها مترصد كسب پیروزی‌های بعدی هستند.


ویدیو : غیر اصلاح‌ طلبان سر سفره اصلاحات!