شرایط برای روحانی در آینده سخت‌تر خواهد شد :  فیض‌ا... عرب‌‌سرخی، فعال سیاسی ...



شرایط وام مسکن برای خانه اولی ها , شرایط وام مسکن برای زوج های جوان , شرایط برای مدافع حرم شدن

 فیض‌ا... عرب‌‌سرخی، فعال سیاسی با اشاره به برخی مشكلات در كابینه دولت روحانی عنوان می‌كند: «برخی از وزرای كابینه هنگامی كه از طرف مخالفان دولت مورد هجمه و فشار قرار می‌گیرند اراده خود برای ایستادگی و پافشاری بر مواضع دولت را از دست می‌دهند. به نظر من اگر دولت در برخی از مسائل امكان پیشروی ندارد و با موانع زیادی روبه رو است باید به صورت شفاف با مردم سخن بگوید و موانع را برای مردم تشریح كند».

 در ادامه متن گفت‌وگوی «آرمان» با فیض‌ا... عرب‌سرخی را از نظر می‌گذرانید.
 
 عملكرد دو ساله دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ به نظر شما چه انتقادهایی در این دو سال به عملكرد دولت وارد بوده است؟
برای تحلیل و بررسی عملكرد دولت آقای روحانی در مرحله اول باید شرایط و بسترهای شكل‌گیری دولت را در نظر گرفت. شرایط دولتی كه قرار است برنامه‌های دولت قبلی را ادامه بدهد با دولتی كه تلاش می‌كند رویكرد دولت گذشته را متوقف كند و شرایط جدیدی را به وجود بیاورد با هم متفاوت است. مهم‌ترین مساله ای كه در دولت آقای روحانی اتفاق افتاده است تغییر ریل و مسیر حركت دولت بوده است. بنابراین پیش از آنكه قصد داشته باشیم وارد آمار و ارقام شویم باید به این نكته مهم اشاره كنیم كه مسیر سوءمدیریت در برنامه‌‌های  اجرایی توسط آقای روحانی متوقف شده است.

 

آقای روحانی مسیرهای قانون‌گریزی و غیرعقلانی را متوقف كرده و دولت را در مسیر هدف‌های از پیش تعیین شده قرار داده است. به همین دلیل این مساله ای بدیهی است كه دولت آقای روحانی در مسیر حركت خود با موانع و دشواری‌هایی مواجه شود. با این وجود از این نكته مهم نیز نباید غافل شویم كه دولت آقای روحانی هم اشتباهاتی داشته و عملكرد دولت نیازمند نقد و تحلیل موشكافانه است. به صرف اینكه یك دولت اصلاح‌طلب یا معتدل باشد نمی‌توان به آن نمره قبولی داد و باید نقاط قوت و ضعف یك دولت را به صورت علمی و منطقی مورد ارزیابی قرار داد. معتقدم مهم‌ترین ویژگی دولت آقای روحانی برگرداندن مسیر دولت به مدار عقلانیت و تدبیر بوده است. 


  شما معتقدید آقای روحانی را نباید با گذشته مقایسه كرد و بلكه باید با شعارهایی كه داده و عملكردش ارزیابی كرد؟
آقای روحانی از اساس برای تغییر وضعیت در پیشبرد مطلوب مدیریت اجرایی روی كار آمد. دولت‌های نهم و دهم نابسامانی های بسیاری را در حوزه اقتصادی سبب شد. بنابراین ما نمی‌توانیم شرایط كنونی را با  گذشته و دولت آقای احمدی‌نژاد مقایسه كنیم. اتفاق مهمی كه رخ داده این بود كه در گذشته ما پشت به هدف قرار داشتیم اما در شرایط كنونی روبه هدف قرار داریم.

 

در گذشته به هر میزان كه به سرعت خود اضافه می‌كردیم از هدف خود دور می‌شدیم اما امروز به هر میزان كه آهسته حركت كنیم در حال نزدیك شدن به هدف قرار داریم. بنابراین من قصد ندارم این دو دوره را با یكدیگر مقایسه كنم. سیاست خارجی دولت آقای احمدی‌نژاد همواره مبتنی برایجاد تنش با كشورهای جهان بود. این درحالی است كه سیاست خارجی دولت آقای روحانی به منافع ملی بیشتر وفادار مانده و در جهت احقاق حقوق ملت ایران حركت می‌كند. دولت آقای روحانی خود را درگیر مسائلی كه هیچ سودی برای منافع ملی ما ندارد، نكرده است. در حوزه اقتصادی نیز وضعیت به همین شكل بوده و سیاست‌های دولت آقای روحانی در جهت حل مشكلات مردم قرار داشته است. با این وجود من معتقدم  عملكرد دولت آقای روحانی در زمینه مسائل داخلی ضعیف‌تر از سیاست خارجی بوده و انتقادهای بیشتری در این زمینه به دولت وارد است. 


 چه انتقادهایی را در این زمینه وارد می‌دانید؟
به نظر من نیروهای سیاسی دولت از ظرفیت لازم و كافی برای اجرای سیاست‌های دولت برخوردار نیستند. آقای روحانی به‌شدت از نظر سیاسی در دولت تنهاست. وضعیت باید به شكلی باشد كه همه اعضای كابینه آمادگی اجرای سیاست‌های دولت و رئیس‌جمهور را داشته باشند. این در حالی است كه ما این وضعیت را در دولت تدبیر و امید مشاهده نمی‌كنیم. در سطح مدیران میانی نیز برخی از استانداران مواضعی اتخاذ می‌كنند كه سنخیتی با مواضع دولت و رئیس‌جمهور ندارد و در تناقض و بعضا تضاد با آنها قرار دارد.

 

البته ممكن است این دیدگاه وجود داشته باشد كه برخی از اعضای كابینه در شرایط خاصی درترکیب دولت جای گرفتند و دولت با دست باز آنها را انتخاب نكرده است. با این وجود فهم و درك این مساله كه با نیروهای موجود نمی‌توان سیاست‌های دولت را اجرایی كرد مساله مهمی است. در شرایط كنونی مشاهده می‌كنیم كه برگزاری همایش‌ها، تجمعات و برنامه‌هایی كه از دولت آقای روحانی حمایت می‌كنند با مشكلات زیادی مواجه می‌شوند. این درحالی است كه در نقطه مقابل همایش‌ها و تجمعات مخالفان و منتقدان دولت به راحتی برگزار می‌شود. 


 این ضعف به دولت مربوط می‌شود یا اینكه به فشارهایی كه از بیرون به دولت وارد می‌شود ارتباط دارد؟
دولت آقای روحانی باید بتواند با ابزارهایی چون تیم رسانه‌ای و گروه‌های اجتماعی كه از دولت حمایت می‌كنند، برنامه‌های خود را با قاطعیت دنبال كند. دولت نباید در این زمینه با هیچ شخص و گروهی مماشات كند. دولت آقای روحانی در هر كجا و هر زمانی كه احساس می‌كند برخی عوامل مانع از تحقق برنامه‌های دولت هستند باید به صورت شفاف با مردم سخن بگوید و موانع را به مردم معرفی كند. هنگامی كه مردم از موانع پیش روی سیاست‌های دولت آگاهی پیدا كنند تلاش خواهند كرد مطالبات خود را به صورت عقلانی و منطقی با شرایط موجود تنظیم كنند و از مطالبات غیرواقعی و دور از دسترس پرهیز كنند. اگر مردم از موانع پیش روی دولت آگاهی پیدا كنند حمایت فعالانه‌تری از دولت به عمل می‌آورند و در تنگناها به كمك دولت خواهند  شتافت. 


 چرا معتقدید برخی از مدیران به دولت تحمیل شده‌اند؟
به هر حال برخی از وزرای كابینه هنگامی كه از طرف مخالفان دولت مورد هجمه و فشار قرار می‌گیرند اراده خود برای ایستادگی و پافشاری بر مواضع دولت را از دست می‌دهند. با این وجود برخی از مدیران به قدر کافی با برنامه‌های دولت هماهنگ نیستند. به نظر من اگر دولت در برخی از مسائل امكان پیشروی ندارد و با موانع زیادی روبه رو است باید به صورت شفاف با مردم سخن بگوید و موانع را برای مردم تشریح كند. در زمینه اشتغال و بیكاری نیز برخی از موانع ساختاری در مسیر حركت دولت وجود دارد. این در حالی است كه آقای روحانی باید وضعیت دولت را برای مردم تشریح كند. 


 موانع پیش روی دولت تدبیر و امید چه تفاوتی با موانع پیش روی دولت اصلاحات دارد؟
 مشكلات پیش روی دولت آقای روحانی همان مشكلات پیش روی دولت اصلاحات است. تنها تفاوت در این است كه جریان مخالف دولت آقای روحانی سازمان‌یافته‌تر از مخالفان دولت اصلاحات عمل می‌كند. به‌هر حال مخالفان تحول خواهی با استفاده از تجربه تاریخی دولت اصلاحات با برنامه‌ریزی دقیق‌تری به مقابله با دولت آقای روحانی مبادرت می‌ورزند. دولت اول اصلاحات نیز با مشكلات بیشتری نسبت به دولت دوم اصلاحات مواجه بود و اصطلاح« هر نه روز یك بحران» در دولت اول اصلاحات نشان‌دهنده موانع گسترده پیش روی دولت اصلاحات بود. 


 خصوصیات دوران اصلاحات به شكلی بود كه برخی اصلاح‌طلبان تندرو به مقابله با تندروهای محافظه‌كار می‌پرداختند. این درحالی است كه دولت آقای روحانی فاقد چنین رویکردی است. به نظر شما دولت تدبیر و امید از این مساله رنج نمی‌برد؟
من بحث تندروی برخی اصلاح‌طلبان در دوران اصلاحات را قبول ندارم. در آن زمان مواضع برخی افراد هیچ سنخیتی با مواضع رئیس دولت اصلاحات و جریان اصلاح‌طلبی نداشت. در دوران اصلاحات برخی افراد «تك‌روی» می‌كردند. به همین دلیل نمی‌توان از لفظ «تندروی» درباره آنها استفاده كرد. اینگونه اقدامات را باید اقدامات غیراصلاح‌طلبانه نام‌گذاری كنیم. اصلاحات و اصلاح‌گری اجتماعی تعریف خاص خود را دارد. یكی از ویژگی‌های اصلاح‌طلبی رفرم تدریجی، قانونگرایی و كم‌هزینه بودن آن است. اگر اقدامی فاقد اینگونه ویژگی‌ها باشد نمی‌توان آن را عملی اصلاح‌طلبانه تلقی كرد. در شرایط كنونی نیز آقای روحانی نباید انتظارات جامعه را بالا ببرد. ایشان باید درك عمومی جامعه را از توانایی‌های دولت و موانع و مشكلات پیش روی دولت بالا ببرد و موانع را به خوبی برای مردم تشریح كند.


 گفتمان اعتدال به خوبی برای افكار عمومی تبیین نشد و به حد وسط چپ و راست تقلیل پیدا كرد. ضمن اینكه دولت برای جلوگیری از هجمه‌های اصولگرایان مجبور بود به مطالبات آنها پاسخ مثبت بدهد. به نظر شما آیا آقای روحانی در تولید و پرورش گفتمان موفق بود؟
آقای روحانی اگر موفق شده باشد بین جریان‌های سیاسی كشور نوعی مفاهمه و عقلانیت ایجاد كند كه به سود منافع ملی و مردم باشد كار بزرگی انجام داده است. هیچ اشكالی هم ندارد كه كفه ترازو به سود كدام جریان چربش داشته باشد. معیار حركت آقای روحانی باید تحقق مطالبات مردم و در نظر گرفتن منافع ملی باشد. بنابراین اگر استفاده از نیروهای اصولگرا سبب توسعه و پیشرفت كشور می‌شود نباید به آقای روحانی خرده گرفت كه چرا از نیروهای اصولگرا استفاده می‌كند. با این وجود به نظر من یك جریان خاص به جای كمك به آقای روحانی برای تحقق مطالبات مردم درحال سنگ‌اندازی و كارشكنی در مسیر حركت دولت است. به نظر من ما نباید از منظر سیاسی به این مساله نگاه كنیم و بلكه باید از دیدگاه مصلحت كشور و مردم به مسائل نگاه كنیم. 


 یكی از شعارهای آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری فضای باز سیاسی و تقویت نهادهای مدنی بود. این در حالی است كه پس از دو سال كه از عمر دولت تدبیر و امید می‌گذرد تحولات خاصی در این زمینه صورت نگرفته است. دیدگاه شما در این باره چیست؟
معتقدم شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است. در دولت آقای روحانی بسیاری از محدودیت‌های مدنی برطرف شده است. با این وجود در بسیاری از مسائل اتفاقات مهمی كه با شعارهای آقای روحانی منطبق باشد رخ نداده است.

 

در دولت‌های نهم و دهم یك گروه سیاسی تمام قدرت را قبضه كرده بود و به جریان‌های دیگر به شكل‌های مختلف اتهامات سنگینی وارد می‌كرد و تلاش می‌كرد به تنهایی یكه‌تاز میدان سیاسی باشد. این گروه سیاسی در شرایط كنونی نیز بیكار نیست و به فعالیت خود ادامه می‌دهد. به دلیل اینكه قدرت را از دست داده تلاش می‌كند از راه‌های مختلف حتی راه‌های غیرقانونی به دولت آقای روحانی فشار بیاورد. به عنوان مثال در مراسم سخنرانی آقای روحانی در حرم حضرت امام (ره) عده‌ای به‌صورت سازمان‌یافته و با برنامه‌ریزی قبلی تلاش كردند نظم جلسه را به هم بزنند. آقای روحانی شرایط سختی را تجربه می‌كند و در آینده نیز ممكن است سخت‌تر شود اما نمی‌توان گفت شرایط نسبت به گذشته بهتر نشده است. 


 آیا باید به همین اندازه از آزادی‌های مدنی در دولت آقای روحانی بسنده كرد و توقع بیشتری از دولت نداشت؟
 دولت باید تلاش خود را در این زمینه بیشتر كند. ضمن اینكه عوامل پشت پرده كه مانع از حركت دولت می‌شوند را نیز به صورت صریح و شفاف به مردم معرفی كند. 


 راهکار دولت برای برآورده ساختن تعهداتی که به مردم وعده داده چیست؟
 دولت در این زمینه دو راه پیش روی خود می‌بیند: اول اینكه توانایی آنچه كه متعهد شده را دارد و انجام می‌دهد و دوم اینكه توانایی تعهداتی كه به مردم داده است را ندارد. اگر دولت توانایی انجام تعهدات خود را دارد كه باید هرچه سریع‌تر به وعده‌هایی كه به مردم در این زمینه داده عمل كند. اما اگر توانایی این اقدامات را ندارد و با موانع بیرونی مواجه شده است باید به صراحت و با شفافیت با مردم در میان بگذارد. در این زمینه تیم رسانه‌ای دولت بسیار ضعیف عمل كرده است. آقای روحانی در بسیاری از زمینه‌ها به تنهایی بار تیم رسانه‌ای و همراهان خود را به دوش گرفته است. 


  به صورت مصداقی كدام یك از بخش‌های كابینه با آقای روحانی همراهی نمی‌كنند؟
آقای روحانی باید در این زمینه اظهارنظر كند و مصلحت‌اندیشی نكند. آن چیزی كه ما از بیرون مشاهده می‌كنیم شامل سیاست داخلی دولت است كه رفتارهای برخی از مسئولان با شعارهای آقای روحانی در تناقض است. ما نوعی ناهم‌زبانی را در حوزه سیاست داخلی بین دولت و مسئولان مشاهده می‌كنیم. در حوزه سیاست خارجی فشارها به دولت خیلی زیاد است و به همین دلیل دولت به صراحت مواضع خود را بیان می‌كند. این درحالی است كه در حوزه سیاست داخلی به دلیل پنهان بودن برخی مسائل دولت از شفافیت كافی برخوردار نیست. به عنوان مثال در زمینه برگزاری كنسرت‌های موسیقی ما مواضع متفاوتی را بین دولت و مسئولان اجرایی مشاهده می‌كنیم یا در مثالی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد به صراحت اعلام كرده كه مشكلی با پخش صدای شجریان ندارد. اما ما مشاهده می‌كنیم كه باز هم صدای شجریان پخش نمی‌شود. 


 نظر شما درباره بازداشت حمید بقایی، معاون اجرایی دولت محمود احمدی‌نژاد چیست؟
در این زمینه اطلاع‌رسانی كافی صورت نگرفته است. با این وجود من معتقدم بیش از آنكه دلایل دستگیری آقای بقایی حائز اهمیت باشد شرایط و عواملی كه به‌وجودآورنده فساد‌های بزرگ اقتصادی در دولت احمدی‌نژاد است دارای اهمیت است. هنگامی كه آقای احمدی‌نژاد سازمان برنامه و بودجه را تعطیل كرد، نظام بودجه‌ریزی كشور را تغییر داد، مدیران باتجربه را خانه‌نشین كرد، مدیریت كشور را از مدار قانون خارج كرد و تلاش كرد به صورت سلیقه‌ای امور را اداره كند باید فكر چنین روزهایی را نیز می‌كرد. 


 در گذشته نیز برخی مفسدان اقتصادی وجود داشتند. با این وجود نفوذ فساد اقتصادی به مقام‌های ارشد دولت نبود و به مدیران میانی خلاصه می‌شد. چرا فسادهای اقتصادی افزایش یافته است؟
در گذشته شرایط مانند دولت احمدی‌نژاد نبود. در دولت احمدی‌نژاد بی‌قانونی و بی‌انضباطی به قانون تبدیل شده بود و فرصت برای افراد فرصت طلب مهیا شده بود. از سوی دیگر دولت احمدی‌نژاد فضای سیاسی را به فضایی تك صدایی تبدیل كرد. احمدی‌نژاد تحریم‌ها را كاغذپاره می‌خواند و سپس تلاش می‌كرد همین كاغذپاره‌ها را دور بزند. در نتیجه اقدامات پنهانی وی سبب سوءاستفاده افراد فرصت طلب مانند بابك زنجانی شد. عامل اصلی فسادهای بزرگ دولت‌های نهم و دهم رفتارها و سیاست‌های محمود احمدی‌نژاد بود.

 

در دولت اصلاحات به دلیل فضای باز سیاسی تمامی رسانه‌ها با سیاست‌های دولت آشنا بودند و به همین دلیل هیچ اقدام غیرقانونی از چشم رسانه‌ها پنهان نمی‌ماند. مدیریت دولت اصلاحات نیز به شكلی بود كه همه اعضای كابینه و معاونان رئیس‌جمهور به صورت دموكراتیك در تصمیمات دولت مشاركت داشتند و تصمیمات به صورت فردی و سلیقه‌ای توسط رئیس دولت صورت نمی‌گرفت. این در حالی است كه تصمیمات در دولت احمدی‌نژاد عمدتا توسط رئیس‌جمهور یا حلقه اول نزدیكان محمود احمدی نژاد اتخاذ می‌شد و بقیه اعضای كابینه در تصمیمات مهم هیچ گونه نقشی نداشتند. 


 چرا احمدی‌نژاد از بقایی حمایت كرد اما از رحیمی كه معاون اولش بود و به نوعی به وی نزدیك‌تر بود، حمایت نكرد؟
 احمدی‌نژاد مدعی بود اتهامات آقای رحیمی ربطی به دولت وی نداشته و به زمانی مربوط می‌شود كه رحیمی در دیوان محاسبات كشور مشغول به كار بوده است. با این وجود احمدی‌نژاد از بقایی حمایت كرد. در نتیجه به نظر می‌رسد اتهامات حمید بقایی به دولت احمدی‌نژاد مربوط می‌شود. به همین دلیل هم احمدی‌نژاد تلاش می‌كند كه دولت خود را از این اتهامات مبرا كند. انتقادی كه به آقای احمدی‌نژاد وارد است این است كه چرا هنگامی كه از سابقه محمدرضا رحیمی باخبر بوده وی را به عنوان معاون اول رئیس‌جمهور برگزیده است. در نحوه مدیریت احمدی‌نژاد نوعی شخص‌محوری وجود داشت كه اجازه نمی‌داد درباره اینگونه مسائل به خوبی تامل و تفكر شود. به همین دلیل تخلفات بزرگی در دوره او رخ داده است.


اخبار  سیاسی  -  آرمان 


ویدیو : شرایط برای روحانی در آینده سخت‌تر خواهد شد