سیاره زهره، تجسم زن و الهه عشق :       اگر در شب‌های بلند تابستانی، پس از ...



 

 

سیاره زهره، تجسم زن و الهه عشق , سیاره زهره , داستان سیاره زهره

 


اگر در شب‌های بلند تابستانی، پس از غروب خورشید رو به غرب بایستید، در افق «ستاره‌ای» بسیار درخشان می‌بینید كه گاه روشنایی‌اش لحظاتی خیره‌تان می‌كند. این جرم درخشان و زیبا نه ستاره، بلكه سیاره زهره، خواهر زمین، است. زهره دومین سیاره منظومه شمسی از سوی خورشید است كه به سبب اندازه و جنس سنگی‌اش از دیرباز خواهر دوقلوی زمین خوانده شده است. در آسمان شامگاهی شب‌های بهاری و تابستانی، درخشش این سیاره جلوه خاصی به افق غربی می‌دهد و گاه قرار گرفتن آن در كنار هلال باریك ماه زیبایی آن را دوچندان می‌كند. بشر سیاره زهره را، كه بعد از ماه دومین جرم درخشان در آسمان است، از زمان‌های پیش از تاریخ می‌شناخته و ردپای آن در فرهنگ بشری بسیار دیده می‌شود. در متون خط میخی بابلی‌ها، كه شرح رصدهایی‌اند احتمالاً مربوط به 1600 سال پیش از میلاد، از این سیاره نام برده شده است. بابلی‌ها این سیاره را ایشتار (Ishtar) می‌نامیدند و تجسم زنانگی و الهه عشق بود. مصریان باستان بر این باور بودند كه زهره متشكل از دو جرم مجزاست و آن را در آسمان صبحگاهی تیوموتیری (Tioumoutiri) و در آسمان شامگاهی آُآیتی (Ouaiti) می‌نامیدند. یونانیان باستان نیز كه دقیقاً چنین باوری داشتند «ستارة» صبحگاهی را فُسفُروس (Phosphoros) یا «آورندة نور» و «ستارة» شامگاهی را هِسپِروس (Hesperos) یا «ستارة شامگاهی» می‌نامیدند. البته آنها در دوره هِلِنی دریافتند كه این دو جرم در واقع یك سیاره‌اند. هِسپِروس در زبان لاتین به «وِسپِر» و فُسفُروس به «لوسیفِر» ترجمه شد، واژه‌ای شاعرانه كه بعدها برای اشاره به فرشته رانده‌شده از بهشت به‌كار رفت. رومی‌ها بعدتر این سیاره را، به احترام الهه عشق در فرهنگ خود، ونوس (Venus) نامیدند و یونانی‌ها هم آن را به الهه عشق خودشان، آفرودیت (Aphrodite)، منتسب كردند. این سیاره تقریباً در همه فرهنگ‌های جهان به نام الهه عشق، زیبایی، باروری و زنانگی نامگذاری شده و در برخی فرهنگ‌ها، اهمیتی بسیار بیشتر از یك جرم صرفاً درخشان و زیبا داشته و مثلاً پایه تقویم یك قوم بوده، مانند قوم مایا، یا در میان برخی دیگر پرستش می‌شده است، مانند یونانیان و رومیان باستان. این سیاره در فرهنگ هندی به شوكرا (Shukra)، به معنی خالص و پاك، و در میان اخترشناسان چین باستان به تای‌په (Tai-pe)، یعنی زیباروی سفید، مشهور است. در فرهنگ‌های شرق دور ـ ژاپن، چین، كره و ویتنام ـ به زهره «سیارة فلزی» می‌گویند.

اقوام مختلف استرالیا آن را بارنومبیر (Barnumbirr) می‌نامند كه پیام‌آوری از دنیای مردگان است و نیز پیام عشق و محبت زمینیان را به درگذشتگان عزیزشان می‌رساند. در ایران نیز از دیرباز این سیاره را ناهید می‌نامیدند ـ نام دیگر آناهید یا آناهیتا، ایزدبانوی آب‌ها. زهره نیز نام عربی این سیاره است. زهره در نظر اعراب «ستارة» اهل طرب و مخصوص زن‌هاست.
در میان اسطوره‌ها آناهیتا، آناهید یا ناهید، كه در زبان فارسی به معنای دور از آلودگی است، نامی اوستایی برای ایزدبانوی هندوایرانی آب‌ها، باران و باروری در مذاهب ایران باستان است. بسیاری از ویژگی‌های این ایزدبانو به ایشتار نزدیك است و به احتمال بسیار همچون «میترا» از ایزدانی بوده كه پیش از پیدایش زرتشت در میان مردم ایران و نواحی اطراف ـ ولو به نام‌های دیگر ـ پرستش می‌شده است. آبان یشت، كه یكی از یشت‌های بلند اوستاست، مربوط به ایزدبانو ناهید است كه به صورت دوشیزه‌ای بسیار زیبا و بلندبالا و خوش‌پیكر توصیف شده كه برای ازدواج و عشق پاكِ بی‌آلایش، كه موجب تشكیل خانواده شود، اهمیت فراوانی قائل است. تن‌پوشی زرین پیكرش را می‌پوشاند، در دستش دست‌آویزهای گرانبها و در گوشش گوشواره‌های زرین دارد و بر گردنش سینه‌ریزی از گوهر آویخته است. روی سرش نیز تاجی هشت‌گوش، آراسته با صد ستاره و زیور، نمایان است. این ایزدبانو در دوران ساسانیان به یكی از الهه‌های بسیار مقدس برای ایرانیان تبدیل شد و به چنان مقامی در باورهای ایرانیان دست پیدا كرد كه نه‌تنها معابد بسیار مجلل و باشكوه برای او ساخته شد، بلكه تندیس‌ها و نمادهای این ایزدبانو را نیز در جای‌جای این سرزمین پهناور می‌یابیم. از میان معابد ناهید، معابد همدان و شوش و كنگاور، كه ویرانه‌های آن هنوز پابرجاست، از همه مجلل‌تر بوده است. معابد ناهید در ایران و ممالك همجوار اغلب كنار رودهای پرآب بنا شده است. مرغابی و سرو، كه نماد آزادی و آزادی‌جویی است، از نشانه‌های مخصوص ناهید است. همچنین نیلوفر، گل اساطیری آبزی، نیز به آناهیتا منسوب است. در فرهنگ ایران باستان روز آدینه، كه جمع‌كننده روزهای هفته است، به ناهید اختصاص دارد. در اسطوره‌های ایرانی، آناهیتا (ناهید) نه‌تنها ایزدبانوی آب‌ها، بلكه سرچشمه رودهای جهان است. ناهید، به فرمان پروردگار، از فراز آسمان باران و تگرگ و برف و ژاله فرو می‌بارد كه به گله و رمه می‌افزاید و سراسر كشور از او خوشی و نعمت می‌گیرد. در یشت پنجم اوستا، این رود (چشمه) به‌عنوان فزاینده حیات و چارپایان و گیاهان و چشمه‌ای كه به همه كشورها رونق و حركت می‌بخشد نیایش می‌شود. ناهید نه‌تنها دشت‌ها را حاصلخیز و بارور، بلكه نطفه مردان و زهدان زنان را پاك و منزه می‌كند. زن‌ها را در وضع حمل یاری می‌رساند و شیر در پستان آنها جاری می‌سازد. چنانكه گفته شد، زهره نام عربی ناهید است و ستاره اهل طرب و ستاره مخصوص زنان و اهل زینت و تجمل است و لهو و طرب و عشق و ظرافت به او اختصاص دارد. می‌گویند كه وقتی هاروت و ماروت، دو فرشتة خدا، به زمین آمدند، زنی از فرزندان نوح به نام زهره پیش آنها رفت و از شوهرش شكایت كرد. آنها بر وی فتنه شدند و او را از شوهرش جدا كردند و شوهر را كشتند. اما او، كه از آنها اسم اعظم خدا را آموخته بود، آنان را فرو گذاشت و خود به آسمان‌ها رفت. برخی می‌گویند كه خداوند او را به صورت ستاره‌ای مسخ كرد.

چون زنی از كار بد شد روی زرد مسخ كرد او را خدای و زهره كرد (مثنوی معنوی)

از شرحی كه ابوریحان بیرونی در التفهیم در باب خواص و مظاهر زهره آورده چنین برمی‌آید كه رابطه زهره با آب و سپیدی و رویش و زایش و تولیدمثل و طرب و زیبایی و عشق و مسائلی از این دست انكارناپذیر است و قراین نشان می‌دهد كه زهره همان ناهید، ایزدبانوی آب، است. بنا بر منابع نجومی كهن، روز آدینه به زهره نیز اختصاص داشته است.
زنان سرشناس، جاودانه بر سطح زهره با پیشرفت دانش بشر، فضاپیماهایی راهی این سیاره شدند و از پستی و بلندی‌ها و عوارض جغرافیایی سطح این سیاره نقشه‌های كاملی تهیه كردند. انجمن بین‌المللی نجوم (IAU) وظیفه نامگذاری عوارض سطح سیارات و همچنین اجرام تازه كشف‌شده را از1919 بر عهده دارد. طبق مصوبه این انجمن، عوارض جغرافیایی سطح كرات مختلف همگی به نام انسان‌های مشهور حقیقی یا اسطوره‌ای نامگذاری می‌شوند. مثلاً تمام عوارض سطح كره ماه به نام دانشمندان جهان و عوارض سطح سیارة عُطارِد به نام هنرمندان و نویسندگان نامگذاری شده‌اند. اما عوارض سطح سیاره زهره تماماً، جز یك مورد، به نام زنان سرشناس ملت‌های جهان، نام‌های دخترانه در فرهنگ‌های گوناگون، یا ایزدبانوهای زمین و حاصلخیزی و باروری در فرهنگ‌های مختلف نامگذاری شده‌اند.

در میان اسامی جاودان‌شده بر سطح زهره، 30 نام ایرانی هم دیده می‌شود كه البته تلفیقی هستند از نام‌های رایج در زبان‌ها و گویش‌های مختلف ایران. از میان الهه‌هایی كه نامشان بر زهره جاودان شده می‌توان به آناهیت (الهة ارمنی حاصلخیزی)، آرامایتی (الهة ایرانی حاصلخیزی)، بی‌بی پَتمه (الهة زنان در فرهنگ تركمن)، سوسن خوتین (الهة حاصلخیزی و باران در تاجیكستان و ازبكستان)، و زمین (الهة ایرانی) اشاره كرد.

همچنین بر سطح زهره به نام زنان نویسنده، شاعر، نقاش، آهنگساز، هنرپیشه، خواننده، پزشك، وكیل، هوانورد، فضانورد، اخترشناس، فیزیكدان، زیست‌شناس، ریاضیدان، شیمی‌دان، محقق، اقتصاددان، فمینیست، مصلح اجتماعی، ملكه‌ها و پرنسس‌هایی از دوران باستان تا امروز و زنان سرشناس دیگر برمی‌خوریم، ازجمله: جین آستین (نویسندة انگلیسی)، اورِلیا (مادر ژولیوس سزار)، كلارا بارتون (بنیانگذار صلیب سرخ امریكا)، اگنیا بارتو (شاعر اسپانیایی)، پِرل باك (نویسندة امریكایی)، آگاتا كریستی (نویسندة انگلیسی)، كلئوپاترا (ملكة زیبای مصر)، ماریا سِلِسته (دختر گالیله)، الیزابت كورپمَن (اخترشناس لهستانی)، آریل دورانت (تاریخ‌نگار و همسر ویل دورانت)، مولان (سلحشور تاریخی‌ـ‌افسانه‌ای چین در قرن ششم میلادی)، نِفِرتیتی (ملكة زیبای مصر باستان)، لیزا جیا كوندو(مونالیزا)، ساسكیا (همسر رامبراند نقاش و مدل نقاشی‌های او)، فوسایه ایچیكاوا (فمینیست ژاپنی)، جِروشا جراد (فیزیكدان هندی)، ایرِن ژولیو كوری (دختر ماری و پیركوری، فیزیكدان، برندة جایزة نوبل)، فریدا كالو (نقاش مكزیكی)، فلورانس نایتینگل (پرستار ایتالیایی)، النا ریچاردز (بنیانگذار دانش اكولوژی) ، اَن سولیوان (معلم هلن كلر)، گرترود استاین (نویسنده و مدتی همسر ارنست همینگوی)، ویرجینیا وولف (نویسندة امریكایی)، و بسیاری افراد دیگر كه شاید نامشان برای ما ناآشنا باشد اما قطعاً در رشتة خود تأثیرگذار و منشأ خدماتی چنان شایسته به جامعه خود، و حتی جامعه جهانی، بوده‌اند كه نامشان تا ابد جاودان خواهد ماند. مانند هموطن خود ما كه شاید بسیاری از ما نمی‌شناسیمش اما نامش بر یكی از عوارض سطح زهره جاودان شده است: دكتر آذر اندامی، پزشك و باكتری‌شناس پژوهشگر انستیتو پاستور ایران.
منبع: zanan.co.ir


ویدیو : سیاره زهره، تجسم زن و الهه عشق