سر‌افراز و سفره‌های بی ربنای افطار : ولی درویشی در روزنامه مردم سالاری نوشت: ...


ولی درویشی در روزنامه مردم سالاری نوشت: صدا و سیمای سرافراز هم بدون ربنای استاد شجریان روزه‌داران را به افطار فرا می‌خواند تا به همگان بنمایاند که هنوز هم در بر همان پاشنه مدیریت قبل می‌چرخد و اولویت اصلی او نیز نه اکرام روزه داران بلکه تحمیل عقیده سیاسیِ «صاحبان خودخوانده ماه مهمانی خدا»ست. ولی درویشی در روزنامه مردم سالاری نوشت: صدا و سیمای سرافراز هم بدون ربنای استاد شجریان روزه‌داران را به افطار فرا می‌خواند تا به همگان بنمایاند که هنوز هم در بر همان پاشنه مدیریت قبل می‌چرخد و اولویت اصلی او نیز نه اکرام روزه داران بلکه تحمیل عقیده سیاسیِ «صاحبان خودخوانده ماه مهمانی خدا»ست.

 شاید دل سرافراز هم همچون ما، در لحظات ملکوتی اذان مغرب ناخودآگاه از عالم منفعت و مصلحت و حفظ موقعیت کنده شود و به یاد نوای ملکوتی ربنای شجریان بیافتد، اما یقینا نمی‌تواند با همان وضوحی که ما می‌بینیم، درک کند که تلاش این همه برنامه رادیویی و تلویزیونی همکارانش برای اینکه بی‌ربنای استاد، به گونه‌ای درخور و شایسته و بایسته به پیشواز افطارهای ماه رمضان بروند، تا چه حد ناکام و بچه گانه و بازیچه مانند است.

راست آن است که در طول سالیان، ربنای شجریان به زینت معنوی و روحانی سفره‌های افطار ماه مبارک تبدیل شده است و استماع نوای ملکوتی این دعا در پایان هر روزِ مجاهدت با نفس و امساک از محرمات، گویی شنیدن خبر قبولی طاعات و عبادات از جانب خداوندِ زیبای دوستدار زیبایی‌ها، با لحنی آسمانی است. آنان که به هر دلیل و با هر توجیهی مردم را – حتی اگر تعداد آنها به این فراوانی هم نباشد - از این موهبت روحانی محروم می‌کنند قطعا مستحضر هستند که با این کار به سفره افطار کثیری از روزه داران تعدی کرده و با زور و از سر قدرت، لقمه‌ای لذیذ و روحانی از آن را به یغما برده اند و یقینا به عقوبت کار خود واقفند.

اما در خصوص این تضییع تأسف بار حقوق مهمانان خدا توجه به نکاتی چند خالی از فایده نیست:

1- استاد شجریان در چندین نوبت و در طول سالیان، هر گاه نسبت به تجاوز صداوسیما به حقوق قانونی ایشان از طریق پخش آثارشان اعتراض می‌نمودند، صراحتا بیان می‌کردند که «ربنا» را به ملت ایران تقدیم کرده و نسبت به آن ادعایی ندارند. پس واقعیت آن است که حذف ربنا از آیین افطار روزه داران راه درستی برای دشمنی ورزیدن با استاد شجریان نیست. این کار تحت هر نام و به هر عنوانی که انجام شود، تضییع حقوق طیف وسیعی از مردم مومن است.

2- بر کسی‌– خصوصا مدیران محترم رسانه ملی! – پوشیده نیست که استاد شجریان بدون استفاده از ظرفیت‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی‌به چنین جایگاه رفیعی در هنر و موسیقی و محبوبیت دست یافته‌اند، لذا اگر لختی در اوضاع و احوال کنونی صدا‌و‌سیما بنگرند متوجه خواهند شد که این رسانه ملی است که برای غنا بخشیدن و آبرو دادن به خود نیازمند استفاده از ظرفیت بی بدیل این استاد بزرگوار است و گرنه شجریان حتی در آن روزگارانی که مردم تا بدین حد از رسانه ملی رویگردان نشده بودند، نیازی به آنتن صدا و سیما نداشتند تا چه رسد به این روزهای یکسویه گویی و بی مخاطبی و آنتن‌فروشی‌!

3- همانگونه که تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازانِ آگاه به شرع و عرف و اخلاق صدا‌و‌سیما واقفند، در ماه مهمانی خدا، حداقل وظیفه مهمانان خدا، مهربان بودن با هم در محضر خدا - خصوصا بر سر سفره مهمانی او- می‌باشد. پس آنانی که خود را مجریِ همه کاره و تام الاختیار برگزاری این ضیافت الهی می‌دانند، آگاه باشند که کینه ورزیدن و سیاسی کردن سفره‌های افطار خداوندِ مهربان و بخشنده، سوای همه مضرات و معایبی که دارد، باعث کاستن عامدانه از شکوه و جلال و شوکت این مهمانی خداوند و به تبع آن کاستن از تعداد مهمانان آن است.

4- آنانکه به ادعای خود به واسطه تعصبشان نسبت به حفظ انقلاب و ارکان آن، حکم به محبوس کردن نوای ملکوتی ربنای شجریان دادند قاعدتا باید پیش و بیش‌از سایرین پیام پرمغز «همدلی و هم زبانی» را که از جانب رهبر معظم این انقلاب بیان شد، به جانِ دل شنیده و متوجه معنا و محتوای آن شده باشند، لذا شایسته و حتی بایسته آن بود که در یک اقدام زیبا این حق ستانده شده از مردم را، این ربنای استاد را، در آستانه ماه مبارک رمضان به مردم باز می‌گرداندند تا عملا به این پیام رهبری پاسخ داده می‌شد و از این طریق موجبات همدلی و همزبانی بیشتر مردم و مسئولین در این ماه عزیز فراهم می‌آمد زیرا «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».


ویدیو : سر‌افراز و سفره‌های بی ربنای افطار