سرنوشت انتخابات ۹۶ را معیشت مردم مشخص میكند : جمشید پژویان رئیس سابق شورای ...
نباید انتظار داشت آقای روحانی در شرایطی كه تولید نفت به نصف رسیده و قیمت آن نیز كاهش چشمگیر داشته همه مشكلات اقتصادی كشور را حل كند. آقای روحانی قرار است در یك شرایط بحرانی مشكلات یك اقتصاد معیوب و ناقص را حل و فصل كند. اقتصاد ایران از نظر بالقوه دارای پتانسیل بالایی در ذخایر طبیعی و نیروی انسانی است. با این وجود دولت تدبیر و امید با كمبود منابع ارزی، بیكیفیتی كالاها، بههمریختگی بخشهای مختلف اقتصادی و رانتهای گسترده در بازار مواجه شده است. آقای روحانی معجزهگر نیست كه بتواند در مدت دو سال همه این مشكلات را حل كند». در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دكتر جمشید پژویان را از نظر میگذرانید:
مصادره ۸/۲میلیارد دلار ازپولهای بلوكه شده ایران در آمریكا با سرو صدای زیادی همراه شده است. دولت آقای روحانی معتقد است سپردهگذاری اشتباه دولت احمدینژاد در بانكهای خارجی دلیل اصلی این مصادره است و از سوی دیگر احمدینژاد عنوان میكند این مساله هیچ ارتباطی به دولت وی ندارد. به نظر شما دلیل اصلی این مساله چیست و كدام دولت در این زمینه مقصر است؟
از نظر قانون تجارت بینالمللی دادگاههای آمریكا نمیتوانند پولهای یك كشور را مصارده كنند و این مساله نیازمند دلایل قوی و محكمه پسند است. اگر دادگاههای آمریكا امكان مصادره پولهای دیگر كشورهای جهان را داشته باشند هیچ كشوری در ایالات متحده سرمایهگذاری نخواهد كرد و اعتماد جهانی از این كشور از بین میرود. به نظر میرسد دلیل اصلی مصادره پولهای ایران خرید اوراق قرضه از بانكهای خارجی بوده كه در دولت قبل صورت گرفته است. در ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریكا در ایران در سال۱۳۵۸ نیز ایالات متحده داراییهای ایران را بلوكه كرد. مذاكره و تعامل با كشورهای جهان نیازمند یك فرهنگ و منطق خاص است كه در طول نسلهای مختلف شكل میگیرد و نمیتوان توقع داشت به صورت دفعی و یكشبه به وجود بیاید. در دنیای امروز شاید تجربه هیچ كشوری در مذاكره، چانهزنی، بستن قرارداد و لابی سیاسی به اندازه ایالات متحده آمریكا نباشد.
این كشور در طول تاریخ خود در چالشها و مناقشات بسیاری در سراسر جهان دخالت داشته و دارای تجربه زیادی در این زمینه است. نكته دیگر اینكه همه دولتها در ایران دارای نقاط ضعف و قوت هستند و هیچ دولتی را نمیتوان بدون خطا و اشتباه معرفی كرد. متاسفانه یكی از اشتباهاتی كه همه دولتها انجام دادهاند این بوده كه مشكلات كشور را به گردن دولت قبل از خود انداختهاند. نباید همه مشكلات كشور را به گردن دولت قبلی انداخت. دولت ایالات متحده به دلیل تجهیزات عظیم نظامی و همچنین روحیه قلدرمآبی و متكبرانهای كه دارد به صورت طبیعی دولتی زیاده خواه است. در نتیجه مذاكره با چنین كشوری با سابقهای مشخص و روحیه شناخته شده نیازمند دوراندیشی، درایت و تجربه كافی است.
دولت آقای روحانی مدعی جذب سرمایهگذاری خارجی است. به همین دلیل در طول دو سال گذشته هیاتهای تجاری زیادی از كشورهای اروپایی وآسیای جنوب شرقی وارد ایران شدند و قراردادهای سنگین تجاری واقتصادی بین ایران و این كشورها بسته شده است. آیا این شكل رفت و آمد دیپلماتیك در نهایت به سرمایهگذاری خارجی منجر خواهد شد یا اینكه سرمایهگذاری خارجی مستلزم سازو كار دیگری است؟
آقای روحانی دارای تجربه زیادی در مسائل سیاسی و بینالمللی است و شناخت كافی نسبت به قوانین و مراودات بینالمللی دارند. به همین دلیل نخستین كاری كه آقای روحانی پس از تشكیل دولت انجام دادند این بود كه تلاش كردند فضای بینالمللی را با لغو تحریمها و مذاكره با قدرتهای جهانی به سود ایران تغییر بدهند. به نظر من انتخاب این استراتژی بسیار هوشمندانه و صحیح بود. در سالهای گذشته تحریمهای بینالمللی آسیبهای زیادی به اقتصاد ایران زد و فرصتهای زیادی را از ایران گرفت. با این وجود اگر دولت آقای روحانی همه تخممرغهای خود را در سبد مذاكرات و عرصه بینالمللی قرار بدهد نمیتواند به همه اهداف خود دست پیدا كند.
مذاكرات هستهای و مساله برجام ممكن است در كوتاهمدت برای دولت تدبیر و امید دستاوردهایی داشته باشد اما اگر در حالت سكون قرار بگیرد این دستاوردها به عكس خود تبدیل میشود و دولت را با مشكلات زیادی مواجه میكند. برجام باید برای ایران رشد اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی به ارمغان بیاورد كه به دنبال آن سطح كیفی زندگی مردم بالاتر برود. سرمایهگذاری خارجی مستلزم ورود تكنولوژی وشركای خارجی برای همكاری در زمینه اقتصاد است. متاسفانه پس از برجام هنوز این اتفاقات در كشور رخ نداده و دولت نتوانسته از نتایج برجام به صورت صحیح بهرهبرداری كند. دولت آقای روحانی باید به صورت شفاف به مردم اعلام كند نتیجه رفت و آمدهای هیاتهای بزرگ تجاری كشورهای مختلف به ایران چه دستاوردهایی برای سرمایهگذاری خارجی در اقتصاد داشته است.
هیاتهای تجاری كه وارد ایران میشوند بیشتر شبیه بازرگان هستند و برای بازرگانی به ایران وارد میشوند تا برای سرمایهگذاری. به نظر من چشم این افراد به دنبال پولهای آزاد شده ایران است و گمان میكنند پس از آزاد شدن پولها، ایران میتواند بازار خوبی برای كالاهای آنها باشد. به همین دلیل اغلب هیاتهای تجاری به جای اینكه برای سرمایهگذاری وارد ایران شوند برای بازرگانی و فروش كالاهای خود به ایران سفر میكنند. به عنوان مثال در شرایط كنونی مذاكراتی كه بین شركت ایران خودرو و شركت پژو صورت میگیرد زیاد با مذاكراتی كه قبل از توافق هستهای صورت میگرفت تفاوت ندارد.
رفت و آمدهای گسترده هیاتهای تجاری خارجی به ایران از نظر روانی فضای تجارت بینالمللی را به سود ایران تغییر نمیدهد؟آیا این مساله نمیتواند نقطه آغازی برای شكوفایی بیشتر اقتصاد ایران باشد؟
كاربرد مسائل روانی در اقتصاد از اساس اشتباه است. متاسفانه برخی به جای اینكه از كاركردهای علم اقتصاد استفاده كنند تلاش میكنند به تاثیر فضای روانی بر اقتصاد تاكید كنند. در علم اقتصاد به جای مسائل روانی باید از اصلاح« انتظارات» استفاده كنیم. اگر انتظارات دارای سابقه باشد و جنبه كاركردی داشته باشد میتواند به دستاوردهای مناسبی دست پیدا كند، در غیر این صورت سبب فشار بیش از اندازه به دولت و مسئولان اقتصادی خواهد شد. مردم انتظار داشتند پس از توافق هستهای وضعیت اقتصادی كشور بهبود پیدا كنند. با این وجود این اتفاق تاكنون رخ نداده است و مردم تغییر وضعیت را احساس نكردهاند. شعارهای دولت درباره بالارفتن رشد اقتصادی و عبور از مرحله ركود باید به صورت ملموس در زندگی مردم احساس شود.
برخی از مردم هنگامی كه بنده را در كوچه و خیابان میبینند از من سوال میكنند كه چرا هنگامی كه دولت اعلام میكند نرخ تورم در حال كاهش است قیمت كالاهای اساسی مانند گوشت و تخممرغ روز به روز بالاتر میرود. مساله مهم این است كه نرخ تورم به دلیل رشد اقتصادی كاهش پیدا نكرده است. تورم در شرایطی به وجود میآید كه موازنه بین عرضه و تقاضا به هم بخورد و به دلیل بالارفتن تقاضا، عرضه كم شود. در نتیجه قیمت كالاهای اساسی افزایش پیدا میكند. درمقابل هنگامی كه عرضه زیاد شود و تقاضا كاهش پیدا كند به صورت طبیعی قیمتها كاهش پیدا میكند.
شما چه انتقادهایی به سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی وارد میدانید؟
تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید تاكنون بارها از رونق اقتصادی و عبور از ركود صحبت كرده است. این در حالی است كه مردم دیدگاه متفاوتی نسبت به رونق اقتصادی دارند و قیمت كالاها روز به روز در حال بالا رفتن است. در سال۱۳۹۲ رشد اقتصادی ایران به یك باره به دلیل تحریمهای بینالمللی و كاهش قیمت نفت كاهش پیدا كرد. در چنین شرایطی ارزش پول ملی نیز به صورت چشمگیری كاهش پیدا كرد. از سوی دیگر ما سالانه در حدود۱۱۰ میلیارد دلار واردات داشتهایم كه اغلب این واردات نیز به كالاهای واسطهای مربوط میشده است.
آقای روحانی در ابتدای دوران ریاستجمهوری خود تلاش كرد با مذاكره با قدرتهای جهانی تحریمهای بینالمللی را از بین ببرد تا اقتصاد ایران نفس تازهای بكشد. با این وجود شانس با ایشان یار نبود و به یك باره قیمت نفت با كاهش چشمگیری مواجه شد كه یك شوك بزرگ به دولت وارد كرد. به نظر من دولت هنوز هم در شوك كاهش قیمت نفت است و نتوانسته از این شوك بیرون بیاید. هنگامی میتوان از رونق اقتصادی سخن گفت كه تولیدات اقتصادی جامعه بیشتر شود. این در حالی است در ماههای اخیر بسیاری از بنگاههای اقتصادی تعطیل شده است. مهمترین اشتباه آقای روحانی این بود كه به جای اینكه به زیرساختها و زیربناهای اقتصادی كشور توجه كند به روبنا و سیاستهای كلان اقتصادی توجه كرد.
این اشتباه را اغلب دولتهای قبل از دولت فعلی نیز انجام داده بودند و هر كدام به جای اینكه به سیاستهای بلندمدت و دیربازده توجه كنند به سیاستهای كوتاهمدت و زود بازده توجه كرده بودند. دولت آقای روحانی برای خرید ماشین به مردم وام۲۵میلیون تومانی پرداخت كرد و شرایطی را به وجود آورد كه مردم با استفاده از این سیاست مالك ماشین شوند.
به نظر من این غلطترین سیاست اقتصادی دولت آقای روحانی از ابتدا تاكنون بوده است. كسانی كه با الفبای اقتصاد آشنا هستند متوجه میشوند كه چنین سیاستی اشتباه است و نمیتواند رونق اقتصادی به وجود بیاورد. دولت تصور میكرد اگر۲۵میلیون تومان به مردم وام بدهند مردم در حدود ۱۵۰هزار خودرو خریداری میكنند. از سوی دیگر كارخانجات تولید خودرو نیز تولیدات خود را افزایش میدهند و در نتیجه یك تحول بزرگ در صنعت خودرو كشور رخ میدهد. با این وجود نتیجه این سیاست این بود كه تمام پولها نصیب فروشندگان خودرو شد و بسیاری از مردم به خاطر دریافت وام خودرو بدهكار شدند و تا مدتها باید قسط خودرو بپردازند.
از سوی دیگر هیچ رونقی نیز در صنعت خودرو كشور اتفاق نیفتاد. به تازگی دولت از پرداخت وام خرید كالا سخن می گوید. به نظر من دولت دوباره در حال تكرار همان اشتباه گذشته است. دولت گمان میكند با پرداخت وام به مردم برای خرید كالا مانند كولر و یخچال سبب رونق صنعت كولرسازی یا یخچالسازی كشور میشود. در شرایط كنونی همه این صنایع در ركود به سر می برند و همه انبارهای آنها پر از كالاست. دولت آقای روحانی این نكته را فراموش كرده كه تا زمانی كه كیفیت خودرو، یخچال یا تلویزیون تولید داخلی پایین است مردم هیچ گونه تقاضایی برای خرید خودرو نخواهند داشت.
به نظر من مشكلات ساختاری اقتصاد ایران به اندازهای است كه نمیتوان با برخی سیاستهای اقتصادی و برنامههای كوتاهمدت آن را به سمت رونق و شكوفایی سوق داد. مساله دیگر اینكه زمانی كه دولت تدبیر و امید كار خود را آغاز كرد فاقد برنامه خاص اقتصادی برای درمان مشكلات اقتصادی بود. به عبارت دیگر در طول دو سال گذشته دولت آقای روحانی هیچ بسته مشخص اقتصادی را اجرایی نكرده است.
بنابراین دولت آقای روحانی در دو سال گذشته در اجرای سیاستهای اقتصادی حالتی«خنثی» داشته است. در طول سه دهه گذشته اقتصاد ایران با مشكلات ساختاری گستردهای همراه بوده است كه هیچ ارتباطی با تحریمها نداشته است. حتی در زمانی كه ایران تحریم هم نبود این مشكلات ساختاری وجود داشت و مردم با مشكلات معیشتی زیادی همراه بودند. در نتیجه پس از برداشتن تحریمها هم این مشكلات وجود خواهد داشت. مشكلات ساختاری با مشكلات میان مدت و كوتاهمدت تفاوتهای معناداری دارد. حل مشكلات ساختاری اقتصاد ایران توسط یك دولت امكان پذیر نیست و نیازمند یك فرایند بلندمدت علمی و عقلایی است.
دولت آقای روحانی درابتدا تلاش كرد تحریمهای بینالمللی را از بین ببرد و سپس به مسائل داخلی بپردازد. با این وجود به نظر میرسد دولت آقای روحانی با خلا استراتژی در مرحله پسابرجام روبه رو شده و دست به عصا حركت میكند. آیا احتیاط دولت آقای روحانی براساس فشارهای مخالفان به دولت است یا اینكه آثار باقیمانده از تحریمها بسیار عمیق و گسترده است كه اجازه مانور بیشتر را به دولت نمیدهد؟
دولتها هر كدام به سیاستهای كوتاهمدت و میان مدت بسنده كردهاند. با این وجود دولت آقای روحانی با یك بدشانسی بزرگ مواجه شده كه دولتهای قبلی با آن مواجه نبودند. در شرایط كنونی كاهش قیمت نفت از بسیاری از جهات دولت آقای روحانی را تحت فشار قرارداده است. نباید انتظار داشت آقای روحانی در شرایطی كه تولید نفت به نصف خود رسیده و قیمت نفت نیز كاهش چشمگیر داشته همه مشكلات اقتصادی كشور را حل كند. آقای روحانی قرار است در یك شرایط بحرانی مشكلات یك اقتصاد معیوب و ناقص را حل و فصل كند. اقتصاد ایران از نظر بالقوه دارای پتانسیل بالایی در ذخایر طبیعی و نیروی انسانی است. با این وجود دولت تدبیر و امید با كمبود منابع ارزی، بیكیفیتی كالاها، به هم ریختگی بخشهای مختلف اقتصادی و رانتهای گسترده در بازار مواجه شده است. آقای روحانی معجزهگر نیست كه بتواند در مدت دو سال همه این مشكلات را حل كند. بهترین كاری كه آقای روحانی میتواند انجام دهد این است كه سیاستهای ساختاری را در اقتصاد ایران اجرایی كند و انتظار نداشته باشد در طول مدت یك یا دو سال به نتیجه مطلوب دست پیدا كند.
مهمترین برگ برنده آقای روحانی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری۹۶ مساله معیشت مردم است. این در حالی است كه مخالفان دولت نیز از همین مساله علیه دولت آقای روحانی استفاده خواهند كرد و تلاش میكنند دولت را در تحقق مطالبات معیشتی مردم ناتوان نشان بدهند. آقای روحانی برای اینكه بتواند آرای مردم را با خود همراه كند چه استراتژی را باید در دستور كار خود قرار بدهد؟
بسیاری از مردم به دلیل بیاطلاعی از جزئیات علم اقتصاد شرایطی را كه دولت آقای روحانی درآن قرار دارد درك نمیكنند. بدون شك آقای روحانی در تنگنا و فشار زیادی قرار دارد و نمیتوان به راحتی از كنار این مساله گذشت. با این وجود وضعیت معیشتی مردم در ماههای آینده و بهویژه در مرحله پسابرجام سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری آینده را مشخص خواهد كرد. جامعه ایران در حال تمرین دموكراسی است و هنوز تا رسیدن به دموكراسی واقعی فاصله زیادی وجود دارد. گروههای اجتماعی و سیاسی در ایران هر كدام برای خود یك رویکرد دارند كه همواره به دنبال آن هستند و منافع گروهی را بر منافع ملی ترجیح میدهند.
مساله انتخاب رئیسجمهور در ایران همواره پیچیده و دشوار بوده است. کاندیداهای ریاستجمهوری در کارزار انتخاباتی خود از شعارهای بزرگ و مردم پسند استفاده میكنند، اما بعضا راهكار چندان کارآمدی برای تحقق شعارهای خود ارائه نمیكنند. در نتیجه هنگامی كه مردم به شعارهای یك كاندید رای میدهند پس از مدتی متوجه میشوند كه شعارهای وی محقق نمیشود و به همین دلیل دچار ناامیدی و سرخوردگی میشوند. همه كاندیداهای انتخابات باید دارای برنامه تدوین شده و كاربردی باشند و باید این وضعیت شکل بگیرد. متاسفانه برخی به خاستگاه جریانی کاندیداها توجه میكنند و دقت نمیكنند آیا شعارهایی كه کاندیداهای انتخابات عنوان میكنند قابلیت اجرایی شدن دارد یا اینكه صرفا كاركرد انتخاباتی دارد و پس از مدتی به فراموشی سپرده خواهد شد. از سوی دیگر كاندیداهای انتخابات تلاش میكنند از شعارهایی در کارزار انتخاباتی خود استفاده كنند كه مورد دلخواه مردم باشد و به امكان تحقق آن توجه نمیكنند.
برخی كاندیداهای ریاستجمهوری و مجلس در دوران انتخاباتی شعارهایی را مطرح میكنند كه گاهی با حیطه اختیارات آنها در تناقض و تضاد است. این در حالی است كه پس از پیروزی در انتخابات هیچ كس مورد سوال و جواب قرار نمیگیرد و نسبت به شعارهایی كه مطرح كرده پاسخگو نیست. مردم نیز پیگیر قضیه نیستند و نسبت به شعارهایی كه در دوران انتخابات از سوی كاندیداها مطرح میشود حساسیت نشان نمیدهند. به نظر من آقای روحانی نیز از این قاعده مستثنا نیست.
مهمترین چالشهای ایران برای حضور در بازارهای جهانی در مرحله پسابرجام چیست؟
نخستین مساله این است كه ایران به دلیل بهره وری پایین در مساله تولید در ابتدا برای ورود به تجارت جهانی با مشكل مواجه خواهد بود. برای ورود به دروازههای تجارت جهانی ما باید در مرحله اول یارانههایی كه به این مساله مربوط میشود را قطع كنیم، تعرفهها را پایین بیاوریم و اجازه بدهیم كالاهای خارجی و واسطهای مفید برای اقتصاد وارد كشور شوند. ما در شرایطی قرار داریم كه توان رقابت با این كالاها را نداریم. دلیل این مساله هم كمبودهای منابع ما نیست. اتفاقا اقتصاد ایران دارای مزیتهای مهمی نسبت به برخی از كشورهای دیگر است كه به راحتی میتواند با این مزیتها وارد عرصه تجارت جهانی شود و به موفقیتهای قابل قبولی نیز دست پیدا كند.
ما هنوز دستمزدهای كمتری نسبت به بسیاری از كشورهای توسعه یافته دنیا پرداخت میكنیم. با این حال حلقه مفقوده اقتصاد ما «عدم كارایی» است. كالاهایی مانند اتومبیل كه ما تولید میكنیم عمدتا با كیفیت پایین و گران ساخته میشود. با این وضعیت ورود ما به بازارهای جهانی مقدور نیست. در درجه اول ما باید برای ساختارهای معیوب اقتصادی و عدم كارآیی در اقتصاد ملی برنامهریزی مناسب و بلندمدت انجام بدهیم. ما قطعا توانایی حضور قدرتمند در عرصه تجارت جهانی را داریم.
چرا كره جنوبی و مالزی این قدرت را دارند كه در تجارت جهانی موفق شوند؟ این در حالی است كه منابع قدرت اقتصادی ما به مراتب از این گونه كشورها بیشتر است. مشكل ما تنها به مدیریت اقتصادی و سیاستگذاریهای اقتصادی بازمیگردد. مدیریت اقتصادی ما باید به صورت ساختاری و در چارچوب اقتصاد خرد صورت بگیرد تا بتواند به نتیجه مطلوب برسد. در این صورت است كه ما میتوانیم به صورت باثبات و قدرتمند در عرصه تجارت جهانی حضور داشته باشیم و به موفقیت برسیم.
اخباراقتصادی - آرمان
ویدیو : سرنوشت انتخابات ۹۶ را معیشت مردم مشخص میكند