زنی در حال جنون همسرش را کشت! : پلـیس شیراز رسیدگی به ماجــرایـی را در صفاشهر ...

پلـیس شیراز رسیدگی به ماجــرایـی را در صفاشهر آغاز كرده كه در آن زنی شوهرش را در حالی كه خواب بوده به قتل رسانده و به دو فرزندش هم حمله كرده است. این اتفاق در حالی روی داده كه زن ضارب پس از مداوا در بیمارستان به زندان انتقال یافته است. روزنامه شرق: پلـیس شیراز رسیدگی به ماجــرایـی را در صفاشهر آغاز كرده كه در آن زنی شوهرش را در حالی كه خواب بوده به قتل رسانده و به دو فرزندش هم حمله كرده است. این اتفاق در حالی روی داده كه زن ضارب پس از مداوا در بیمارستان به زندان انتقال یافته است.

این اتفاق در حالی افتاد كه گفته می‌شود لیلا 43 ساله سابقه اختلالات روانی شدید و بستری را داشته و فرزندان وی كه مورد حمله مادر در آن شب قرار گرفتند نیز ادعا كرده‌اند كه مادرشان دچارجنون شده است.

حدود ساعت چهار صبح 20 خردادماه امسال اورژانس شهر صفاشهر استان شیراز طی تماسی از ضرب و جرح در یك خانواده باخبر شد. اورژانس بعد از حضور با 4 نفر از اعضای خانواده‌یی روبه‌رو شد كه پدر آنها بر اثر ضربه مغزی فوت كرده بود و دو دختر و مادر خانواده زخمی شده بودند.

با گزارش اورژانس به كلانتری مركز این شهرستان، ماموران پلیس متوجه شدند با یك پرونده قتل خانوادگی مواجه هستند. بر اساس تشخیص اولیه تیم پزشكی، لیلا در بیمارستان صفاشهر بستری شد. او علاوه بر آنكه تعادل روانی نداشت خودش نیز دچار جراحت‌هایی شده بود. مینا و سارا دو دختر 16 و 18 ساله هم كه جراحت و حال بدی داشتند مورد مداوا قرار گرفتند و جسد پدر آنها به پزشكی قانونی منتقل شد.

فكر كردم خواب می‌بینم

سارا، دختر بزرگ خانواده بعد از اینكه حالش به شرایط متعادل‌تری رسید به پلیس گفت: من و خواهرم در اتاق خوابیده بودیم كه با صدای فریاد از خواب بیدار شدیم. اول جرات نكردیم از اتاق بیرون برویم فكر كردم پدر و مادرم دعوایشان شده. ناگهان احساس كردم مادرم حالت عادی ندارد.

این دختر 18 ساله در تشریح وقایع آن شب افزود همه‌چیز به حالت اولیه برگشت. پدرم خوابید اما من هنوز نگران بودم كه ناگهان متوجه شدم مادرم به سمت پدرم رفت و با شیئی كه دستش بود محكم به سر او زد. ترسیده بودم. مادرم به طرف اتاق دوید و به خواهرم حمله كرد. محكم گلوی مینا را فشار می‌داد و می‌خواست خفه‌اش كند. سارا همچنین گفت: در این حال خواستم جلویش را بگیرم و با زد وخوردی كه بین‌مان پیش آمد هردو زخمی شدیم.

تنها كاری كه از دستم بر می‌آمد این بود تا سریعا با اورژانس تماس بگیرم. مادرم قرص‌های آرام بخش مصرف می‌كرد و سابقه بستری در بیمارستان روانی داشت. فكر می‌كنم جنون به او دست داد زیرا از قبل مشكلات روانی بسیاری داشت. هنوز فكر می‌كنم كه تمام این ماجراها را در خواب می‌بینم و ممكن است هرلحظه از خواب بیدار شوم و همه‌چیز مانند گذشته باشد.

با اظهارات شاهدان این حادثه و با انتقال جسد مقتول به پزشكی قانونی، پرونده برای بررسی‌های بیشتر به اداره آگاهی فرستاده و لیلا متهم این پرونده نیز پس از مداوا در بیمارستان و تحقیقات لازم و آزمایشات مبنی بر اینكه جنون آنی او را به این قتل واداشته است یا نه، به زندان منتقل شد.