روشهای عجیب ورود خودروهای لوکس : هفته نامه تماشاگران امروز گزارشی افشاگرانه ...
هفته نامه تماشاگران امروز گزارشی افشاگرانه از روشهای عجیب برای ورود خودروهای لوکس خارجی در دولت گذشته منتشر کرد.
یکی از جذابترین خبرهای هر از چندگاهی رسانهها، آماری است که از واردات ماشینهای گرانقیمت و لوکس به کشور داده میشود. اتومبیلهایی که قیمت و تعدادشان چشمها را از حیرت گرد میکند. نمونه میخواهید؟ گزارش گمرک ایران از کالاهای وارداتی در سه ماهه اول سال جاری، برنج، خودرو و گندم را در صدر واردات نشان میدهد. در بررسی واردات خودرو که در رتبه دومین محصول پرطرفدار برای واردکنندگان گنجانده شده، سه دستگاه خودرو به عنوان گرانترین خودروهای فصل بهار به کشورمان وارد شدهاند.
به گزارش هفتهنامه تماشاگران، در طول این مدت یک دستگاه خودرو پورشه ماکان نو -station wagon- مدل 2015 به رنگ آبی تیره با ارزش 59 هزار و 831 دلار به کشور وارد شده است. در کنار این خودرو اما دو دستگاه بنز نیز در صدر گرانترین خودروهای وارداتی بهار امسال جای گرفتهاند؛ دو دستگاه بنز S400 هیبریدی که هر یک به قیمت 125 هزار دلار و از کشور آلمان وارد شدهاند. تنها همین سه دستگاه اتومبیل در زمان ورود ارزشی بیش از یک میلیارد تومان داشتهاند. خوردروهایی که برای نهادهای سیاسی و تشریفات وارد شده اند. این در شرایطی است که ورود خودرو در دو سال اخیر به کمترین حد خود رسیده و دیگر از صدها دستگاه پورشه و مازراتی که در اواخر دهه هشتاد تا سال 92 به خیابانها وارد میشدند تا مانور تجمل بدهند، خبری نیست.
دولت یازدهم با سیاستهایش جلوی سونامی ورود خودروهای میلیاردی به کشور که بیشترین سود را به کمپانیهایی چون پورشه میرساند، گرفت. همیشه هم آنچه با مرور این اخبار به ذهن متبادر میشود بازرگانان بسیار متمولی هستند که با کارتهای بازرگانی و موسسات صادرات و واردات خود پشت این حجم عظیم از مبادلات ارزی و ریالی ایستادهاند. اما سر زدن به گمرک و پیگیری ماجرا شما را با حقیقت مهلکی مواجه میکند؛ اینکه نامهای ثبت شده در واردات اتومبیل و بسیاری دیگر از کالاهای گرانقیمت، در بسیاری از موارد، شهروندان گمنام و فقیری هستند که در هفت آسمان یک ستاره هم ندارند. هموطنانی که تنها یک کارت بازرگانی به نامشان خورده است تا به شکلی باور نکردنی مبادلات میلیاردی را شکل بدهند که خود ذرهای در آن سهیم نیستند. آنها تنها معبری هستند برای فرار از مالیات و مشکلات عدیده گمرکی. اما این میلیاردرهای زاغهنشین از کجا میآیند و چطور حضوری سایهوار و تراژیک در این تجارت غولآسا و مافیایی پیدا میکنند؟
سلطان پورشه!
واردكننده بیش از 700 دستگاه پورشه به ایران زنی است با نام مخفف «م-د» از روستایی در حوالی بوشهر. مسوولان عالیرتبه گمرك، این خبر را در جمعی خصوصی با گروهی از خبرنگاران مطرح كردند. در سالهای اخیر، زنی از آبادی محقری در حوالی بوشهر، در حقیقت بزرگترین واردكننده پورشه به ایران بوده. آن هم در زمانی كمتر از یكسال. ماشینهایی كه هیچوقت این پیربانوی فقیر حتی به خواب هم نمیتوانست تصوری از شکوهشان داشته باشد. «م-د» مثل خیلی از مهجور ماندگان این روستاهای دور افتاده، به وسوسه پولی شاید چند صدهزار تومانی، فریب گروهی را خورده است كه نمیخواهند ردشان در واردات این کشور پیدا شود و كسی سر از كارشان در بیاورد. پرونده این زن البته مربوط به چند سال قبل است؛ زمانی كه وارد كردن خودروهای بالای 2500 سیسی آزاد بود اما قربانیانی چون او بسیارند و حالا نهادهای مسوول با تنظیم مكانیسمی تكنولوژیك برای یافتن افرادی چون او، بسیاری دیگر از این فریبخوردگان را شناسایی كردهاند اما به دلیل خلاء قانونی توان برخورد با مجرمین پروندهها را ندارند. رندانی كه اصلاً قانون به سختی آنها را متخلف میشناسد!
چغادك و تنگك و میلیاردرهای زاغهنشین
مهوش، این روستازاده جنوبی، باید یك مولتی میلیاردر باشد. زنی كه بر اساس خوداظهاریاش، بیش از 50 میلیارد تومان از گمركات مختلف كشور، كالا وارد ایران كرده. لابد او نباید هیچ كم و كسری در زندگیاش داشته باشد.
بازرگانی كه کارتش چند سال بیفعالیت تمدید میشده ناگهان در چند ماه توانسته وارداتی را با چنین رقمی در پهنای نقشه ایران، از تهران تا بندرشهید رجایی، بازرگان و نوردوز انجام دهد؛ و تازه وقتی موضوع جذابتر میشود که به اقلام وارداتی دقیق شوید؛ از تجهیزات و قطعات خودرو تا ماشینهای راهسازی و بیش از 300 كیلوگرم مواد اولیه پر كردن دندان! این واردكننده بزرگ اما کجا اقامت دارد؟ او یكی از 533 نفر جمعیت ساكن روستای تنگك است. روستایی که کمتر کسی نامش را شنیده است و در 15 كیلومتری شهرستان بوشهر واقع شده. مهوش یك مغازه كوچک دارد و از فروش جنسهای تهلنجی زندگی را میگذراند. او تنها یكی از هزاران نفری است كه توسط افراد سودجو برایشان كارت بازرگانی صادر شده.
یعنی به سادگی و بدون اینکه احراز هویت شوند و نیازی به مدارک دیگر باشد حسابی در گردش برایشان باز شده و توانستهاند با طی مراحل قانونی صاحب كارت بازرگانی شوند. بعد هم به عنوان یکی از ساکنین استانهای مرزی از کارت بازرگانیشان برای واردات میلیاردها میلیارد کالای صنعتی یا مصرفی بهرهبرداری شده است. مهوش و همه آنهایی كه در ادامه، روایت تجارتشان را میخوانید به احتمال فراوان میلیاردرهایی زاغهنشین هستند. فقرایی كه طعمه میشوند تا گروهی دیگر، از خلاء قانونی بهره بگیرند و بتوانند از پرداخت مالیاتهای کلان طفره بروند. تعداد مهوشها هم بیشك محدود به همین چند نفر نیست و هزاران نفرشان با وسوسه دریافت رقمی معمولا بین 20 تا 25 میلیون تومان، وارد این معاملات میشوند و تبدیل میشوند به بدهكاران بزرگ مالیاتی. آنهایی كه با این همه حجم تجارت اما سهمشان همچنان زاغهنشینیست.
شرایط داشتن كارت بازرگانی اینهاست:
سه برگ اظهارنامه ثبتنام در دفاتر بازرگانی جهت اخذ كارت بازرگانی
پلمب دفاتر تجارتی (روزنامه و كل) در سال جاری و ارائه گواهی پلمب دفاتر تجارتی جهت اخذ كارت بازرگانی
یك برگ فتوكپی شناسنامه (در صورتی كه متقاضی شخص حقیقی باشد) جهت اخذ كارت بازرگانی
فتوكپی آگهی تاسیس شركت و آخرین تغییرات آن (در صورتی كه متقاضی شخص حقوقی باشد) جهت اخذ كارت بازرگانی
فیش پرداختی حقالثبتنام در دفاتر بازرگانی جهت اخذ كارت بازرگانی
شرایط گرفتن كارت بازرگانی خیلی ساده است. همان كارتهایی كه برای اشخاص حقیقی صادر میشوند و آنها حتی بیآنكه روحشان خبردار باشد، تبدیل به غولهای واردات میشوند. یكی از مسوولان محلی گمرك در بوشهر به خبرنگار «تماشاگران امروز» میگوید: «پیدا كردن آدمهایی از این دست خیلی سخت نیست. این روستاها پر است از مردم فقیری كه همه دنیایشان همین روستا و شاید زندگی بخور نمیری باشد كه از پول یارانه دارند. خانههایشان را ببینید، متوجه حرفم میشوید. حالا یكی میآید و 20 تا 25 میلیون تومان به آنها میدهد و برایشان كارت بازرگانی میگیرد. كارتهایی كه ما اسمش را گذاشتهایم یكبار مصرف؛ یعنی تا پایان اعتبارش، كلی واردات با آنها انجام میشود و بعد هم چون مالیات زیادی برای صاحبانشان ایجاد میكنند، دیگر اعتبارشان تمدید نمیشود. مجازات این نوع فعالیتهای اقتصادی در صورتیكه بدهكار مالیاتی هم باشد، تهش میشود ممنوعالخروجی یا ممنوعالمعامله شدن. آن هم چند سال بعد از پایان اعتبار كارت اینها. حالا برای پیرزن 70 سالهای كه در تمام عمرش حتی تا تهران نرفته، ممنوع الخروجی چه اهمیتی دارد؟ او با آن 20 میلیون، سامانی به زندگیاش داده است. كاری بیشتر از این هم بر اساس قوانین از گمرك یا نهادهای نظارتی دیگر بر نمیآید».
«محسن-م- ك» روستای چغادك اطراف بوشهر :
«فریده - ح»؛ او یكی دیگر از این كیسهای خاص است. او امسال فعالیتی نداشته اما سال قبل یعنی سال 93، 55میلیارد تومان از بندر رجایی و 10 میلیارد تومان از اروند و خرمشهر كالا وارد كرده است. فریده از روستایی در پنج كیلومتری سنندج كه قلعهای تاریخی دارد و سكنهای كمتر از 1000 نفر را در خود جای داده، توانسته صاحب كارت بازرگانی باشد. او بیش از هزار ثبت سفارش داشته و به عنوان اظهاركننده، با كارت بازرگانی خود حداقل 65 میلیارد تومان واردات داشته است. هیچ سندی از اینكه تجارتخانه داشته یا در عرصه واردات نامی شناخته شده باشد، به دست نیامده. وارداتش شامل بنزین، قطعات خودروهای لوكس و ماشین آلات صنعتی بودهاند. اینكه بسیاری از قطعات خودروهای لاكچری با کارت بازرگانی فریده به كشور وارد شدهاند، این گمانه را قوت میبخشد كه بعد از ممنوعیت واردات خودروهای بالای 2500 سیسی، واردكنندگان دارند این خودروها را به صورت سیكیدی (قطعههای جداگانه) وارد میكنند و اینجا در ایران سر هم بندیشان میكنند و میفروشند. برای پلاك كردنشان هم شاید راهكارهای دیگری پیدا كردهاند.
«سعید - ق» بوشهر:
این بازرگان در بوشهر 50 میلیارد تومان واردات داشته. اگر این رقم را به بیش از 20 میلیارد تومان دیگر كه از گمركهای رجایی، امام، تهران، بازرگان و نقاط مختلف دیگر كشور اضافه كنیم، میتوان او را یكی از واردكنندههای دانهدرشت محسوب کرد. او از روغن زیتون تا بنزین و مجدداً تقریباً تمام قطعات خودرو را در این یك سال وارد كرده است. تلاش خبرنگار «تماشاگران امروز» و ارتباط با گمرك بوشهر ما را به شمارهای که از این مرد ثبت شده بود، رساند. شمارهای كه چه بسا به خودش هم تعلق نداشت. بعد از تماس با این شماره، پاسخگو كه میتوانست خود آقاسعید باشد و مضطرب به نظر میرسید، گفت: بله من هستم؛ یعنی من نیستم ولی ایشان را میشناسم!
این شماره به نام آقاسعید ثبت شده.
بله. من برایش كار ایپیاس انجام دادهام و در گمرك ثبت سفارش كردهام. من تا حدودی او را میشناسم. كارت بازرگانی دارند.
شما چه نسبتی با ایشان دارید؟
من گفتم كه؛ وكالتش را داشتم.
شما از ابتدای امسال نزدیك به 50 میلیارد تومان واردات داشتهاید؟
والله من فقط ثبت كردهام، رقمش را نمیدانم. از خودش باید بپرسید. پنج دقیقه دیگر زنگ بزنید شماره را میدهم.
... (5 دقیقه بعد)
قرار شد شماره آقای قنبری را به ما بدهید.
0939....
ایشان كار دقیقش چیست؟
كار گمرك. البته من دو ماه است كه ندیدمش. من وكالتش را داشتم. تقریباً پادوییاش را میكردم.
شما پادویی میكردید؟
او یك بازرگان است و من آویزانش بودهام.
مطمئنی بازرگان است و كارت الكی نداشته؟
نه آقا؛ من چه كارهام كه خبر داشته باشم. من پیشكار ساده بودم.
آن وقت ایشان با این سطح معاملات، یك دفتر مشخص ندارد و تلفنش یك خط اعتباری است؟
چی بگم والا، این شماره را به من دادند!
بعد از این مكالمه، تلاش ما برای پیدا كردن این دو نفر به جایی نرسید. یعنی شماره دوم که خاموش بود و شماره اول هم بلافاصله و برای همیشه خاموش شد.
چغادك یكی از شهرهای استان بوشهر است در مسیر شیراز. تمام جمعیتش بیش از 20 هزار نفر نیست. آدرس ثبت شده برای «محسن -م- ك» ساکن این شهر کوچک است. کارت این بازرگان چندسالی بوده که فقط تمدید میشده تا زمانش برسد و حالا در كمتر از شش ماه 49 میلیارد تومان از بندر بوشهر واردات داشته و 44 میلیارد تومان دیگر هم از بندر لنگه! 27 میلیارد تومان هم از بندر گناوه به كشور واردات داشته و چهار میلیارد تومان هم از بوشهر. از اروند، چابهار و باهنر هم واردات داشته و البته حتی از گمرك فرودگاه امام خمینی. وارداتی كه شامل بنزین و انواع قطعات خودرو بودهاند
«فریده- ح»؛ او یكی دیگر از این كیسهای خاص است. او امسال فعالیتی نداشته اما سال قبل یعنی سال 93، 55میلیارد تومان از بندر رجایی و 10 میلیارد تومان از اروند و خرمشهر كالا وارد كرده است. فریده از روستایی در پنج كیلومتری سنندج كه قلعهای تاریخی دارد و سكنهای كمتر از 1000 نفر را در خود جای داده، توانسته صاحب كارت بازرگانی باشد. او بیش از هزار ثبت سفارش داشته و به عنوان اظهاركننده، با كارت بازرگانی خود حداقل 65 میلیارد تومان واردات داشته است
«الهام -م» ارومیه:
برای این تاجر آدرس یكی از خیابانهای اصلی شهر و جلوی مخابرات ثبت شده است و یك شماره آذربایجان. آدرسی گنگ و شمارهای كه در نهایت مجدداً مشخص میشود مال خود بازرگان نیست. در ادامه ماجرای پیگیریاش برایتان روایت میشود.
این بازرگان اهل ارومیه در ماههای گذشته 394 پرونده وارداتی داشته. او از مرز بازرگان 36 میلیارد تومان واردات داشته. نخ، الیاف پارچه، تلمبه بتن، مجدداً انواع قطعات یدكی ماشین، خازنهای ثابت برقی و هیزم، ماشینهای خم كردن و پرس علوفه، یاتاقان ماشین و چوب خام از كالاهایی هستند كه او واردشان كرده است. تماس برای یافتن این خانم بازرگان ما را به آقایی به نام پیام رساند.
شما خانم الهام- م را میشناسید؟
من نمایندهشان در گمرك بودم. نماینده حقالعملكار بودم و حقالعملكارم آقای ر-ع بود.
این خانم چه كاره هستند؟
تاجر بودند دیگر.
واقعاً تاجر بودند؟
والله نمیدانم. من نماینده كس دیگری بودم. من حتی كارتشان را ندیدهام. خودشان را هم ندیدهام. من فقط امضاء میكردم و ماهی 700 هزار تومان حقوق میگیرم.
این آدرس ارومیه متعلق به شماست؟
نه والله. من در ماكو هستم. اصلاً دفتر كار هم ندارم. از خانهام میروم گمرك و حقوق میگیرم.
ما اینجا شش هفت كارت بازرگانی داریم كه به ما وكالت دادهاند.
از ابتدای امسال قطعه ماشین و چوب وارد كردهاید.
من نمیدانم. فقط رفتم امضاء کردهام. نقش دیگری ندارم. من برگهها را امضاء كردم اما نمیدانم چه جزئیاتی داشته. فقط یک سوال: شما سندها را دیدید، غیر از من اسم دیگری نبود؟ شما با آقای ر-ع تماس بگیرید، این هم شمارهاش. چون من اسم این خانم را در سندها دیدم، یادم بود.
حقالعملكار این تاجر خانم بعد از تماس خبرنگار ما، ابتدا ماجرا را شنید و گفت بعداً تماس بگیریم و دیگر هم پاسخگو نشد!
این بازرگان اهل ارومیه در ماههای گذشته 394 پرونده وارداتی داشته. او از مرز بازرگان 36 میلیارد تومان واردات داشته. نخ، الیاف پارچه، تلمبه بتن، مجدداً انواع قطعات یدكی ماشین، خازنهای ثابت برقی و هیزم، ماشینهای خم كردن و پرس علوفه، یاتاقان ماشین و چوب خام از كالاهایی هستند كه او واردشان كرده است
این بندگان خدا از کجا میآیند؟
قصه این آدمها، قصهای عجیب است. اینها البته یكی از هزاران هستند. در همین تهران هم هستند نمونههایی از این دست. نزدیك به 15 هزار كارت بازرگانی در دست مردم پایتخت است كه خیلی از صاحبان این كارتها، كارتشان را اجاره میدهند، میفروشند یا مشاركت در سود میكنند. این شهرستانیها اما قصههایشان متفاوت است. آنها بیشتر به چشم میآیند چون در ازای مبلغی ناچیز، به دلیل كمسوادی و فقر، كمتر متوجه میشوند چه اتفاقی به نامشان رقم میخورد و اصلاً هیچگاه تا پایان عمرشان پی نمیبرند چه استفادهای از آنها به ازای پول ناچیزی كه گرفتهاند، شده است. پیدا كردن این افراد، خیلی هم دشوار نیست. در حوالی بنادر و مبادی ورودی كشور، دلالان زیادی در جستوجوی راهكاری هستند برای بیرون كشیدن اجناس مانده در گمركها. افرادی كه خودشان مشكلات مالیاتی دارند یا اصلاً نمیخواهند هزینههای میلیاردی مالیاتی این واردات بزرگشان را بپردازند، در ازای بهایی ناچیز، سراغ این قربانیان میروند. سراغ آنهایی كه 20 میلیون تومان، دل و دینشان را میبرد. همه اینهایی كه سرگذشتشان را خواندید، اغلب از شهرهایی عجیب و غریب انتخاب میشوند. هرچه روستاها گمنامتر و صاحبان كارتها كمسوادتر و دورتر از فضای اقتصاد باشند، احتمال لو رفتن هم كمتر است. البته این شیوه، در یك دهه گذشته، شیوهای كارا بود. زمانی كه سامانهای هوشمند برای رصد و شناسایی كیسهای مشكوك نبود و افراد همه فرمها را دستی وارد میكردند و اظهارنامهها تنها در یكی از مبادی ورودی كشور ثبت میشد.
«ابوالفضل - ب» از شهرستان گنبد:
او بیشك یكی از جالبترین سوژههایی بود كه همكاران ما در «تماشاگران امروز» در رابطه با این گزارش پیدا كردند. مردی كه 35 میلیارد تومان از بندر لنگه واردات داشته و اروند، رجایی، سجافی، پارس، دیلم و بوشهر دیگر مبادی ورودی كالاهای او هستند. برای صحبت با ابوالفضل كه کارتش قدیمی بوده اما یک باره به فعالیت افتاده است و این سطح از فعالیت اقتصادی را داشته، تنها یك شماره همراه میتوان پیدا کرد.
سلام؛ آقای ابوالفضل؟
(صدایی با لهجه بوشهری) نه عامو من ابوالفضل نیستم.
این شماره به این نام ثبت شده.
خب كه چی؟ برای چی میگی؟
شما از ابتدای امسال بیش از 35 میلیارد تومان واردات داشتهاید؟
نه این شماره را نمیدانم كی داده. نگاه كن این شماره من را اشتباه دادهاند. اشتباه میكنند، این كارت (بازرگانی) اصلاً كار نمیكند.
اتفاقاً این كارت امسال كار کرده و بیش از 35 میلیارد هم واردات داشته!
بابا بگو شماره من را از این كارت پاك كنند! من اصلاً ربطی با این كارت ندارم!
شما الان كجا هستید؟
من جنوبیام. من اصلاً با این آدم کاری ندارم. رفتم به گمرك هم گفتم از این كارت برای من اساماس میآید اما من نه كارمندش بودهام، نه ترخیص كارش بودهام، نه هیچی. نمیدانم چرا برای من اساماس میآید!
چه كاره بوده این ابوالفضل - ب؟
كارت داشته، كارت بازرگانی داشته.
تاجر بوده یا از این كارتهای یكبار مصرف داشته؟
نمیدانم. به خدا من نمیشناسمش! من اصلا شماره تلفنم از كجا رفته اونجا؟
الكی كه شماره شما را ننوشتهاند. حتما خودت رفتهای این شماره را نوشتهای و پیگیر ترخیص بودهای؟
نه من نرفتهام. تو این مدت 57 تا اساماس برایم آمده. كلی را پاك كردهام. هی میزنند كه فلان محموله ثبت شد. فلان چیز وارد شد. فلان چیز در مرحله بارگیری است. من اصلاً سر در نمیآورم. من زنگ زدم گفتم چرا برای شماره تلفنم اساماس میاد؟ من اصلاً كار هم نمیكنم با این كارت.
شما خودت ترخیصكاری؟
بله. من ترخیصكارم ولی این كار را نكردهام!
فقط میخواهیم بدانیم چه چیزی وارد میكردی؟
نمیدانم. من اصلاً ربطی به این آدم ندارم. اصلاً من ربطی ندارم با این كارها. من اصلاً ملوانم! برای خودم هم سؤال و تعجب است كه شمارهام از كجا رفته آنجا.
اینطوری برایت مشكل درست نشود؟
نه بابا. من 70 سال سنم است و 4 تا بچه دارم. دیگر سنم از ترسیدن گذشته! من اصلاً این را نمیشناسم. من بچه بوشهر هستم. نه از او وكالت دارم نه كاری با او دارم. نه كارت بازرگانی دارم و نه چیزی. باور كن من اصلاً كارت بازرگانی ندارم. برایم مرتب اسام اس میاد. من تو بندر پادویی میكنم. شماره من چطور رفته تو این كارت ؟ از گمرك هی اساماس میزنند در سامانه جنس ترخیص شده. برای چی شماره من در این سامانه است؟ خودم هم داخلش ماندهام.
شما قبلش گفتی كه ترخیصكار بودهای!
نه من از اول ترخیص كار نبودم! كار ملوانی كردهام! ولی واقعاً چطوری تلفن من رفته در سامانه. نمیدانی من از كی باید سؤال بپرسم؟
گمرك به سمت اصلاحات
«گمرك حالا سامانهای راهاندازی كرده كه همه تبادلات وارداتی را به صورت آنلاین ثبت میكند. مثلاً قبلاً یك ارزیاب، بارها را میكشید. از وقتی این كار دیجیتال شد، ما در سه ماه و تنها در یكی از این گمركات، بیش از 650 درصد افزایش درآمد خروجی داشتیم». این نمونهای است از تأثیر طرح دیجیتال و سامانهای كه از ابتدای دولت امید در گمركات كشور به بهرهبرداری رسیده است. مسعود كرباسیان و دوستانش در گمرك، در این چند سال توانستند با همكاری دولت، روند بیرویه ورود خودروهای لاكچری را تقریباً به صفر برسانند. آنها همچنین با ایجاد سامانه دیجیتال، احتمال اشتباهات یا خدای ناكرده سهلانگاریها را هم به شدت كاهش دادهاند و حالا در پی مبارزه با شكلی دیگر از فساد هستند؛ كارتهای یكبار مصرف بازرگانی. آنها حالا توانستهاند رد خیلی از صاحبان این كارتها را بزنند و دارند با خیلی از این متخلفین برخورد میكنند اما همچنان دغدغه بزرگشان، نواقص قانونی است. نواقصی كه اجازه سوءاستفاده را به سودجویان میدهد. آنها برای برخورد با این پدیده شوم، نیاز به همراهی همه دستگاههای مسوول دیگر دارند تا مانع از فرار مالیاتی گروهی سودجو و قربانی شدن عدهای بیبضاعت در دادوستدی سودآور شوند.
اخبار اقتصادی - هفته نامه تماشاگران,تابناک
ویدیو : روشهای عجیب ورود خودروهای لوکس