روایت برادر کوچکتر محسن یگانه از خاطرات مشترکش با این خواننده : روایت برادر ...



روایت برادر کوچکتر محسن یگانه از خاطرات مشترکش با این خواننده

تمپوی قلب محسن 245 بود. دکترش به او گفته بود که اگر موج موسیقی به گوش تو بخورد، قطعا جانت به خطر می افتد. ولی او کارش را می کرد.

به گزارش شبکه ایران کمیل یگانه برادر کوچکتر محسن یگانه هم به مانند خودِ وی کار موسیقی می کند اما با این حال کمتر پیش آمده که بخواهد با واسطه نام برادرش برای خود شهرت کسب کند. کمیل یگانه در یکی از تازه ترین گفتگوهایش که با بهمن بابازاده در روزنامه «تماشا» انجام شده درباره خاطرات مشترکی که از برادرش محسن دارد سخن گفته است. بازخوانی صحبتهای برادر یکی از هنرمندان معروف می تواند به شناخت مخاطب نسبت به وی یاری رساند. از این رو متن کامل گفتگوی کمیل یگانه را در ادامه می خوانید:

نام برادر محسن یگانه , محسن یگانه , دانلود آهنگ جدید محسن یگانه

* دوست دارم بدانم که قصه ورود تو به دنیای موسیقی از کجا بود؟ چه اتفاقی باعث گرایش تو به این عرصه شد؟

من از بچگی خیلی به موسیقی علاقمند بودم ولی اینکه چطور وارد دنیای موسیقی شدم را قطعا مدیون برادرم محسن هستم. البته قبل از اینکه محسن به صورت حرفه ای وارد این وادی شود هم من به صورت کاملا تجربی با برخی نرم افزار های آهنگسازی کار می کردم ولی ورود رسمی محسن بیشتر ترغیب ام کرد که به موسیقی گرایش پیدا کنم.

* و تو برادر بزرگتری یا کوچکتر؟

نه . من برادر کوچکترم.

* چقدر اختلاف سنی دارید؟

محسن از من بزرگتر است. همین! (می خندد)

* و تا جایی که من می دانم شما هیچ کار مشترکی را با هم نداشته اید، نه؟

سلیقه هایمان در کار به هیچ وجه شبیه هم نیست. البته در بعضی جاها هم با هم مشترکاتی را داریم. مثل این که من با «جز» خواندن های محسن در کنسرت هایش همیشه موافق بوده ام و همیشه هم به او در این باره توصیه هایی را داشته ام. ولی در سبک برخی تنظیم ها اصلا با هم تفاهم نداریم و همین دلیلی ا‌ست که هیچوقت با هم کار نکنیم.

* فعالیت موسیقی تو تا چه حدی جدی است؟

من فقط تنظیم می کنم و به خاطر اینکه یک سری سوء تفاهم ها برای بعضی ها پیش نیاید، هنوز به مقوله خواندن زیاد جدی توجه نکرده ام. شعر می گویم و ملودی می سازم. کار ساخته شده هم زیاد دارم ولی هنوز به فکر انتشار آنها نیستم.

* و دلیل این تصمیم چه چیزی می تواند باشد؟

6 ، 7 سالی هست که مشغول بیشتر کردن پتانسیل های خودم هستم. چند کار را بدون اسم خودم در اینترنت منتشر کردم و دلیل این کارم هم این بوده که اگر در آینده توانستم کارهای بهتری بسازم و بخوانم، حسرت این را نکشم که چرا این کارها را منتشر کرده ام.

* پس خیلی قدم به قدم در حال جلو آمدنی و عجله ای برای دیده شدن نداری.

کلا در این مقوله عجله داشتن تصور غلطی است. باید همه چیز با حساب و کتاب باشد والا نمی توانی به چیزی که در فکرت است برسی.

* کارها و آثار کدام خواننده را بیشتر از همه دوست داری؟

در ایران محسن چاوشی، محمد علیزاده و محسن خودمان.

* از کارهای محسن چاوشی، کدام را بیشتر می پسندی؟

از کارهای چاوشی قطعه «عصا» را بسیار دوست دارم.

* و از کارهای محسن خودتان ؟

قطعا «اسکله». همان قطعه ای که خود محسن هم خیلی دوستش دارد.

* ارتباط تو با برادرت محسن یگانه چگونه است؟

مثل همه برادر‌های دیگر.

* چند وقت پیش محسن یگانه با انتشار نامه ای اعلام کرد که هیچ عکسی از همسرش و برادرش و خانواده اش در اینترنت نیست. از نوع صحبت اش حس کردم محسن با تو که برادر کوچکش هستی خصومت و مشکل دارد.

ببین ما با هم برادریم. اگر به سر و کله هم نزنیم و من کتک برادر بزرگتر را نخورم که نمی شود به این رابطه برادری گفت. مسائلی بین ما پیش می آید و همیشه هم بوده. ولی قطعا این مسائل کاری نیست و فقط شخصی و خانوادگی است. آنقدرها هم این مسائل بزرگ نیست که من جایی اعلام کنم که چنین برادری ندارم یا او این ادعا را داشته باشد.

* برای من خیلی سخت است که باور کنم رابطه تو و محسن خوب است ولی با هم هیچوقت همکاری نداشته اید.

البته این اتفاق در خیلی جاهای دیگر هم افتاده و بوده. محسن در کارش خیلی سختی کشید. اصلا یکی از دلایلی که من گرایش پیدا کردم به این کار همین سختی هایی بود که محسن در کارش کشیده بود. من هم دوست دارم این سختی ها را بکشم. خیلی جاها قطعا یک همکاری مشترک بین من محسن می توانست برای من بسیار تعیین کننده باشد و من را بالا بکشد. ولی خودم خیلی از مواقع خواسته ام که این در کار پیش نیاید. موقعیت های خیلی زیادی بوده که من هم به چشم بیایم و از این پشت پرده بودن، بیرون بیایم. ولی خودم نخواستم و محسن هم موافق بود. دوست داشتم این سختی را من هم بکشم.

* و این دوری و دوستی تا ابد ادامه خواهد داشت؟

باید من تا جایی که می شود خودم را بالا بکشم و بعد. این استراتژی من است.

* تو به عنوان برادر محسن یگانه خیلی خوب می توانی در مورد سختی هایی که برادرت در کار کشیده بگویی.

ببین در این مورد بگذار این طور به تو بگویم که سختی از این لذیذ تر که یک نفر در پارک بنشیند و گیتار بزند و برف بیاید و روی دسته گیتارش دو سانتی متر برف باشد؟ واضح تر و قشنگ تر از این نمی توانستم عمق این سختی ها را به تو بگویم.

آهنگ جدید محسن یگانه , کنسرت محسن یگانه , سایت محسن یگانه

* این گیتار در پارک زدن برای پول در آوردن بود؟

نه. اشتباه نکن. فقط برای خودش می زد. فقط بخاطر اینکه کارهایی که می خواست بزند را بتواند در بیاورد. آن تلنگر هایی که لازم بود را بخورد. خیلی شرایط عجیب و غریبی بود. «تمپوی» قلبش 245 بود. دکترش به او گفته بود که اگر موج موسیقی به گوش تو بخورد، قطعا جانت به خطر می افتد. ولی او کارش را می کرد.

* پس واقعا خیلی سختی کشیده.

شما می توانید بروید بیمارستان عرفان و بپرسید. دکتر قلب محسن یک بار آمد و به محسن گفت : «شما به نظر من مرده ای!». دقیقا با همین لحن گفت. اگر می خواهی زنده بمانی و این نفس های آخرت ادامه داشته باشد، باید موسیقی را کلا بگذاری کنار و بی خیالش شوی. ولی محسن بی خیال نشد و با ترفند های مختلف برگشت سر کارش. آنژیو کرد و رفت جلو.

* این ریسک ارزش اش را داشت؟

صد در صد. ولی محسن هنوز به حق اش نرسیده.

* حق محسن به نظر تو کجاست؟

یک سری داستانها اگر پیش نمی آمد و یک سری آدم ها اگر یک سری صحبت ها را نمی کردند،‌ حالا قطعا جایگاه محسن خیلی بالاتر از اینی بود که می بینیم. محسن را برخی ها اذیت اش کردند و او در سکوت خودش «خود خوری» کرد و چیزی نگفت. مخصوصا در یک سال گذشته. ولی در کل محسن واقعا آدم با استعدادی است.

* محسن یگانه خود خوری کرد و چیزی نگفت؟!

ببین لطفا شلوغش نکن. من کاملا در جریان همه ماجراها بوده و هستم و می دانم منظورت چیست. خود تو هم از جمله کسانی بودی که در این ماجراها خیلی پر رنگ بودی و پیگیری می کردی. اما اصل ماجرا این بود که چون ما از شهرستان آمده بودیم و تازه وارد فضاهای پایتخت شده بودیم، هنوز نتوانسته بودیم خودمان را با شرایط جدید اخت کنیم که این اتفاقات افتاد. محسن هم به خاطر تجربه کم و سن پائین اش وارد برخی ماجراها شد که نباید می شد. من جمله ای را از یکی از بزرگان موسیقی ایران شنیدم که هنوز هم به آن اعتقاد دارم. دوستان گفته بودند : «یک بچه شصت و چهاری موسیقی کشور را در دست اش گرفته». محسن سن پائین و تجربه کمی داشت ولی بسیار با استعداد بود. من اعتقاد دارم هر کس دیگری هم در موقعیت و جایگاه او بود، همین کارها را می کرد. ولی تا جایی که من از برادرم شناخت دارم، محسن تنها چیزی که از زندگی می خواهد، آرامش است.

* همین به قول تو «آرامش طلبی» اش باعث شده بی دلیل و بی هیچ منطقی علیه همکارانش همین طور اظهار نظر کند؟

همه این فکر را دارند که محسن یک انسان به شدت پرخاشگر و بی منطق است. ولی واقعیت خیلی از این نوع نگاه فاصله دارد. محسن از خیلی چیزها و خیلی کس ها گذشته تا به آن آرامش دلخواه اش برسد. در مورد همکارانش هم باید بگویم که من در جریان همه ماجراها و درگیری های بین محسن و همکاران و دوستانش مثل آقای چاووشی و فرزین و حتی احسان علیخانی بودم . اگر قول بدهی که از من درباره جزئیاتش نپرسی، می توانم کلی تر در مورد همه آنها به تو بگویم.

* بسم الله.

محسن در خانواده می دانی به چه چیزی معروف است؟ به اینکه تا وقتی با محسن کاری نداشته باشی، کاری با تو ندارد. چه خوبی و چه بدی. یعنی اگر به او خوبی کنی صد برابر به تو خوبی می کند و اگر به او بدی کرده باشی، صد برابر به تو بدی خواهد کرد. در مورد روابط خصوصی اش با محسن چاووشی و فرزاد فرزین باید خودش حرف بزند ولی چیزی که هست اینها قطعا بخاطر دوره ای که با هم کار می کردند و بالا آمدند، به هم مدیون اند.

* تو از آن دوره که آنها با هم کار می کردند اطلاعات جدیدی داری؟

اطلاعات که فقط در همین حد که آنها به شدت به هم مدیون اند. هر چند در آن دوره محسن چاوشی یک «level» از محسن یگانه بالاتر بود ولی قطعا خیلی روی موفقیت همدیگر تاثیر داشتند.مثل «نشکن دلمو». یا «آهای خبر نداری».

* کمیل تو ساکن تهرانی؟

نه من در مشهد دفتر دارم. استودیو دارم و کار می کنم.

* دوست دارم در مورد دوران کودکی تان هم کمی صحبت کنیم. بهترین تفریحات شما در زمان بچگی چه چیزی بود؟

اینکه محسن تی شرت دیوید بکهام را بپوشد و من هم موهایم را کچل کنم به عشق خط زن تیم هندبال یوگسلاوی!

* پس قهرمان بچگی های محسن دیوید بکام بوده؟

بله. محسن به طرز عجیبی دوستش داشت.

* پدر شهیدتان چطور؟ چیزی یادت مانده؟ حرفی، خاطره ای.

نه و بهتر است برویم سر سوال بعدی. چون صحبت در این مورد فقط حالم را بد می کند و خاطراتی تلخ را برایم زنده می کند.

* موسیقی چطور؟

موسیقی رد زیادی در کودکی های ما نداشت. محسن قاری قرآن بود. حتی مقام چهارم کشوری را هم کسب کرد. خود من هم همینطور. محسن کمی تئاتر کار می کرد. ولی تا پانزده سالگی، تقریبا هیچ ردی از موسیقی در زندگی ما وجود نداشت.

* چه اتفاقی در پانزده سالگی تان افتاد که پای موسیقی در زندگی شما باز شد؟

شادمهر عقیلی.

* تو یا محسن؟

محسن.

* البته محسن چند کار از این خواننده را هم مثل «خیالی نیست» روی ملودی این قطعه خوانده. یادت هست؟

یک سری علائق عجیب و غریب محسن به شادمهر بود که اصلا باعث شد محسن به سمت خوانندگی بیاید و مسیرش عوض کند. و البته یک سری اتفاقات عاطفی که آنها هم تاثیر گذار بود.

* از آلبوم های محسن کدام یک را بیشتر از بقیه دوست داشتی؟

قطعا «نفس های بی هدف».

* یعنی آن را بیشتر از «رگ خواب» دوست داری؟

اگر به من است، من «حباب» را بیشتر دوست دارم.

* «حباب» را گوش کردی؟

بله. این آلبوم دقیقا همان چکیده چیزی بود که من همیشه در تصورات دورم به آن فکر می کردم و دوست اش داشتم.

* کدام کار «حباب» را بیشتر از بقیه دوست داری؟

بگذاید آلبوم منتشر شود و بعد در موردش صحبت کنیم. ولی کاری در این آلبوم هست که محسن شعرش را در 16، 17 سالگی اش گفته و حالا قرار است در آلبوم جدیدش قرار بگیرد. آن قطعه را خیلی دوست دارم و می دانم که همان قطعه ایران را تکان خواهد داد.

* حرفی مانده؟

من همیشه دو دعا داشتم. اولا اینکه این هنر مریض ما یک روزی خوب شود. و دومی هم اینکه هر کسی به هر چیزی که حق اش است برسد. نه بیشتر و نه کمتر ..../شبکه ایران


ویدیو : روایت برادر کوچکتر محسن یگانه از خاطرات مشترکش با این خواننده