روایت احمدرضا عابدزاده از حماسه ملبورن : عابدزاده یکی از ستاره های ایران در ...


عابدزاده یکی از ستاره های ایران در بازی تاریخی ایران و استرالیا بود. خبر آنلاین: خداداد عزیزی با گلی که درون دروازه مارک بوسنیچ کاشت، حماسه‌ساز ملبورن شد... گل زیبای او با گزارش جواد خیابانی سالیان سال در تمامی برنامه‌های ورزشی تلویزیون پخش می‌شد... خداداد گل صعود ما به جام جهانی را زد اما بی‌انصافی است اگر یادمان برود صعودمان با درخشش عقاب آسیا رقم خورد. احمدرضا عابدزاده آن روز به معنی واقعی کلمه یک تیم بود... آنچه می‌خوانید روایت عقاب آسیاست از حماسه ملبورن...

جو وحشتناكی بود، استرالیایی‌ها بازی را با حملات پی در پی شروع كردند و قبل از اینكه بچه‌ها به خودشان بیایند، گل‌های اول و دوم را خوردیم. بین دو نیمه وقتی 2 بر صفر عقب بودیم، در رختكن هیچ‌كس توان حرف زدن نداشت. به بچه‌ها گفتم فكر كنید همه چیز تمام شده است. دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم. بازی را باختیم ولی بیایید در نیمه دوم برای خودمان بازی كنیم. بیایید به همه نشان بدهیم تسلیم استرالیا نمی‌شویم. برای چه باید دفاع كنیم وقتی 2- صفر و 5- صفر هیچ فرقی ندارد. برویم داخل زمین حریف بازی كنیم. خاكپور هم چند دقیقه‌ای با بچه‌ها حرف زد و بقیه سكوت كرده بودند. با شروع نیمه دوم، فشار حریف كمتر شد اما هنوز جرأت حمله نداشتیم تا اینكه تماشاگر استرالیایی آن كار خنده‌دار را انجام داد.

احمدرضا عابدزاده , حماسه ملبورن , بیوگرافی احمدرضا عابدزاده

تور دروازه را پاره كرد و من هم كه از رفتار او خنده‌ام گرفته بود، چند حركت نمایشی انجام دادم. آن لحظات از زیر فشار خارج شدیم و بقیه بازی را هم كه همه مردم بهتر از من یادشان هست. دو گل زدیم و بعد از نزدیك 100 دقیقه بازی سنگین، به جام جهانی رسیدیم. ساندرو پوهل مجاری وقتی سوت پایان را كشید، سر از پا نمی‌شناختیم. شاد بودیم و خبر از اوضاع تهران نداشتیم. هیچ‌یك از بچه‌ها نمی‌دانستند تهران چه خبر است. قرار بود وقتی به هتل رسیدیم، با تهران تماس بگیریم و با خانواده‌های‌مان صحبت كنیم. من با سیم‌كارت بین‌المللی كه متعلق به دبی بود، از همان ورزشگاه به همسرم زنگ زدم و تازه فهمیدم مردم در سراسر ایران به خیابان‌ها ریخته‌اند و در حال جشن گرفتن هستند.

وقتی این خبر را به بچه‌ها دادم، شادی همه چند برابر شد... خوب یادم هست موقع بازی وقتی به جمعیت نگاه می‌كردیم، تصورمان این بود كه ایرانی‌های زیادی در ورزشگاه نیستند اما وقتی بازی تمام شد و استرالیایی‌ها ناراحت و شاكی از ورزشگاه رفتند، تازه فهمیدیم بالای 4 هزار نفر ایرانی داخل ورزشگاه بوده‌اند اما استرالیایی‌ها جایگاه مشخصی برای ایرانیان درنظر نگرفته بودند تا آنها كنار هم نباشند و نتوانند به شكل متحد تیم ملی را تشویق كنند. بازی تمام شد، استرالیایی‌ها رفتند و ما ماندیم و بیش از 4 هزار ایرانی كه تشویق‌مان می‌كردند. بعد از بازی، از استرالیا به دبی رفتیم و دو روز هم در دبی بودیم كه ایرانیان مقیم این كشور ما را هدیه‌باران كردند.

از لوازم خانگی بگیرید تا جایزه نقدی... آن موقع 4 نفر از ملی‌پوشان همراه ما نبودند اما به داریوش مصطفوی گفتم اجازه نمی‌دهم حق این 4 نفر پایمال شود چون آنها هم 5 ماه در اردو كنار ما بودند و باید هر پاداشی كه در دبی یا تهران به دیگران می‌دهند، به این 4 ملی‌پوش هم تعلق بگیرد... بعد هم كه برگشتیم ایران و با هلی‌كوپتر ما را به ورزشگاه آزادی بردند. خیلی لذت‌بخش بود. در فرودگاه از هواپیما پیاده شدیم و سوار هلی‌كوپتر به ورزشگاه آزادی رفتیم و در جشن مردم شركت كردیم. آن جشن هنوز در ذهنم زنده است.


ویدیو : روایت احمدرضا عابدزاده از حماسه ملبورن