روایتی عجیب از وضعیت ایران در سال 1899 : اسپرینگ رایس وزیرمختار انگلیس در دربار ...
اسپرینگ رایس وزیرمختار انگلیس در دربار ایران در عهد سلطنت مظفرالدین شاه در نامه مورخ پانزدهم سپتامبر 1899 به برادرش استیفن، درباره وضع نابسامان اقتصاد ایران چنین نوشته است: دنیای اقتصاد: اسپرینگ رایس وزیرمختار انگلیس در دربار ایران در عهد سلطنت مظفرالدین شاه در نامه مورخ پانزدهم سپتامبر 1899 به برادرش استیفن، درباره وضع نابسامان اقتصاد ایران چنین نوشته است:
«... تازگیها چیزی اتفاق نیفتاده جز اینكه این كشور مفلوك (ایران) دم به دم خرابتر و به ویرانگی و فروپاشی نزدیكتر میشود. پادشاه مملكت مردی است بسیار عالی، خوشنفس و خوش نیت. اتباعش كوچكترین ترسی از وی ندارند و به همین دلیل است كه ثروتمندان فقرا را میچاپند و به عكسشاه سابق(اشاره به زمان ناصرالدین شاه) ترسی هم از این ندارند كه خود مقام سلطنت آنها را بچاپد. پولی به خزانه نمیرسد و حكومت در وضعی مفلوك و یاسآور قرار دارد. تا پنج روز دیگر موعد پرداخت یكی از اقساط بدهی دولت به بانك شاهی انگلستان فرا میرسد و مسوولان كشور از حالا میگویند كه قادر به پرداخت آن نیستند. از این بدتر وضع كارمندان دولت و سربازهاست كه هیچكدام مواجب خود را دریافت نكردهاند. سكنه تهران برای تهیه گندم با اشكال بزرگ روبهرو هستند، زیرا مالكان ثروتمند گندم خود را احتكار كردهاند و زمزمه نارضایتی مردم دارد بلند میشود. جنبه شگفتانگیز قضیه در اینجا است كه با وصف این همه اشکالات ناشی از کمبود خواربار، اهالی تهران ساکتند مثل اینکه تن به قضای الهی دادهاند. صدای شکوه و ناله بلند از دهن کسی بیرون نمیآید. از گوشه و کنار شنیده میشود که صندوقهای توانگران پر از پول است ولی دیناری از آن عاید خزانه دولت نمیشود. فکر نمیکنم فقرای ایران آن اندازه فلاکت و بدبختی از وضع خود احساس کنند که فقرای انگلستان، در وضعی مشابه، احساس میکردند. تعجبآور است که نان پیدا نمیکنند ولی خوش و خندان هستند، چون اگر نان نباشد آفتاب جهانتاب هست و مساله کمبود خواربار را هم به این طریق حل کردهاند که گدایی و دریوزگی کنند یا اینکه از خانههای توانگران بدزدند، چون دزدیدن خواربار در این مملکت، اگر معلوم بشود که سارق حقیقتا گرسنه بوده، جزو جرایم بزرگ حساب نمیشود.به هر کدام از وزارتخانهها که سربزنید میبینید عده زیادی کارمند بیمصرف در گوشه و کنار نشستهاند. از هر کدام از آنها که بپرسید جواب خواهد داد که چندینماه است مواجب نگرفته است. پس اینها چگونه زندگی میکنند! از همین طریق که گفتم؛ یعنی از طریق دزدی. همهشان عمری را به بطالت میگذرانند و از راه دزدی و رشوهگیری اعاشه میکنند...»
منبع: نامههای خصوصی اسپرینگ رایس، ترجمه دكترجواد شیخالاسلامی
ویدیو : روایتی عجیب از وضعیت ایران در سال 1899