دلم نمی‌خواد به اصفهان برگردم! : دلم نمی‌خواد به اصفهان برگردم!/ گزارش روز: ...



دلم نمی‌خواد به اصفهان برگردم!/ گزارش روز: جدایی‌طلبان جبهه زرد

این‌كه چرا این بازیکنان مطیع و تابع بعد از چند هفته نیمکت‌نشینی «آستانه صبر»شان رو به افول می‌گذارد، سوال تعجب‌برانگیزی است که مدیران این تیم باید به آن پاسخ بدهند

 

طراحی سایت در اصفهان , اصفهان , دیوار اصفهان

 

سایت گل- در ابتدای فصل خروج بعضی از بازیکنان اسم‌ورسم‌دار سابق سپاهان، مدیریت باشگاه را با این فرضیه روبه‌رو كرد كه برای ادامه روند موفقیت‌های رو به رشد خود در فوتبال باید ابزارآلات لازم و مورد وثوق کادر فنی خود را به نحو شایسته و بایسته فراهم کنند. از این رو آنان با دقت نظر خاص و با اهتمام مثال‌زدنی و مشورت با استخوان‌خرد‌کرده‌های این تیم باب سخن و مذاکره را با بازیکنان مورد نظر کادر فنی تیم گشودند.

از آن‌جایی که قدرت زردپوشان در سایه افتخارات متوالی در لیگ برتر هویت و اعتبار رشک‌برانگیزی به طلایی‌پوشان بخشیده بود بازیکنان مورد نظر بلافاصله به دعوت مدیران این تیم لبیک گفتند و بی‌درنگ راهی اصفهان شدند. اما این‌كه چرا این بازیکنان مطیع و تابع بعد از چند هفته نیمکت‌نشینی «آستانه صبر»شان رو به افول می‌گذارد، سوال تعجب‌برانگیزی است که مدیران این تیم باید به آن پاسخ بدهند.

مطیع بودن در قبال انعقاد قرارداد

به هر حال بازیکنان جدیدالورود تیم فوتبال سپاهان به هنگام انعقاد قرارداد با جانفشانی هرچه تمام‌تر و پذیرفتن تمامی مقرارت، تابعیت باشگاه را پذیرفته‌اند تا در تمام شرایط در اختیار باشگاه متبوع‌شان باشند. اما از آن‌جایی که یک مربی می‌تواند در ترکیب اولیه خود فقط 11 بازیکن را به انضمام سه بازیکن جانشین به بازی بگمارد، بعد از مدتی «آستانه صبر» این بازیکنان رو به افول گذاشت و آنان شمشیرهای دولبه خود را از رو بستند. در این چند سطر  به بعضی از بازیکنان ناآرام سپاهان که بی‌قراری و کم‌حوصله بودن، آنها را «کلافه» و «ناموزون» جلوه داده اشاره می‌کنیم.

محمدباقر صادقی (عابدزاده دوم!)

صادقی دروازه‌بان ذخیره سابق ذوب‌آهن  به این شرط با زردپوشان قرارداد بست که در هر شرایطی در چارچوب دروازه فیکس بازی کند. اما از بد حادثه با گل كودكانه‌ای که در برابر شاگردان عبدالله ویسی در تهران خورد و به دنبال آن مصدومیتی که گریبانگیرش شد، به ناچار حراست از دروازه زردپوشان را به رضا محمدی دروازه‌بان دوم سپاهان سپرد. او كه به زعم مدیران باشگاه قرار بود «عابدزاده دوم فوتبال ایران» باشد بعد از بهبودی نسبی با توجه به درخشش رضا محمدی فرصت بازگشت به تركیب را پیدا نكرد و بلافاصله با مصاحبه‌های انتقادی خود وعده ترك سپاهان در تعطیلات نیم‌فصل لیگ برتر را اعلام کرد تا بدین‌سان حساب و کتاب به دست زلاتکو و شرکا بیفتد. البته با عملکرد پراشتباه محمدباقر صادقی در ورزشگاه ملک الفیصل جده در لیگ قهرمانان که بعد از اخراج رضا محمدی وارد بازی شد، حالا این دروازه‌بان برای اثبات شایستگی‌هایش كار سختی در پیش خواهد داشت.

احمد جمشیدیان؛ كاپیتان دوم روی نیمكت

کاپیتان دوم سپاهان برای آن که از ابتدا در پازل تاکتیکی کرانچار قرار نمی‌گیرد، اذعان داشته تا نیم‌فصل بیشتر در سپاهان نمی‌ماند تا بعد از آن با فکری عاجل بتواند از این رکود و افول رهایی یابد. هافبک نفوذی و تهاجمی زردپوشان که بازیکن مورد علاقه امیر قلعه‌نویی محسوب می‌شود چنانچه نخواهد در خدمت زردجامگان باشد به احتمال فراوان در تیم پسران آبی در کنار فابیو جانواریو یار شفیق و گرانقدر خود بازی می‌کند.

محمد غلامی؛ ملی‌پوش شگفت‌انگیز

محمد غلامی مهاجم گلزن سابق داماش در بدو ورودش به تیم سپاهان با مصدومیت طولاتی‌مدت روبه‌رو شد و كمتر فرصت بازی در لیگ را پیدا كرد. اما کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی با توجه به رزومه سابق غلامی او را بدون حتی یک بازی در جمع زردپوشان به اردوی تیم ملی فرا خواند و در مقابل لبنان به بازی گرفت! غلامی ملی‌پوش اکنون با روحیه‌ای مضاعف «لسان» تندوتیز انتقادات خود را بر روی کرانچار به این شكل گشوده است: «با دعوت زلاتکو به تیم سپاهان آمده‌ام اما او از نوع بازی من خوشش نمی‌آید!» مهاجم ناراضی زردپوشان بدش نمی‌آید در تعطیلات نیم‌فصل جای خودش را با یکی از بازیکنان دو تیم سرخابی پایتخت‌نشین عوض کند.

میلاد زنیدپور؛ چپ‌پای فراری

زنیدپور در هفته‌های ابتدایی لیگ دوازدهم در کمربند خط میانی سپاهان به بازی گرفته شد و بازی‌های خوبی را هم به نمایش گذاشت، اما معلوم نیست چرا به یکباره وی از روی نیمکت ادامه مسابقات را نظاره‌گر شد تا وی نیز شروع تعطیلات نیم‌فصل را خلاصی از نیمکت‌نشینی خود تلقی کند. میلاد زنیدپور به گفته خودش به سپاهان نقل‌مکان کرده تا شایستگی‌های چندین ساله‌اش را که به نوعی نتوانسته بود متبلور کند بروز دهد. اما گویی این مهم به وقوع نخواهد پیوست./گل

 


ویدیو : دلم نمی‌خواد به اصفهان برگردم!