جراحی با تبر؟! : پارلمان در ساختار سیاسی ایران نقش درجه اول و ممتازی ایفای ...
پارلمان در ساختار سیاسی ایران نقش درجه اول و ممتازی ایفای نمیكند. به نظر میرسد كه نظام فكری ایرانیان، یك نظام ریاستی است بهجای نظام پارلمانی. روزنامه آرمان - سعید لیلاز: پارلمان در ساختار سیاسی ایران نقش درجه اول و ممتازی ایفای نمیكند. به نظر میرسد كه نظام فكری ایرانیان، یك نظام ریاستی است بهجای نظام پارلمانی.
به همین دلیل سازوكار مجلس از هر جنبه و هر جبههای كه باشد و با هر شاكله جناحی و سیاسی كه شكل بگیرد، به تنهایی به هیچوجه قادر به ایجاد اثر تعیینكننده در اوضاع كل كشور نیست و این تجربه را در مجلس ششم داشتیم كه اكثریت قاطع آن چه در هیاترئیسه و چه رئیس مجلس و چه نمایندگان از جناح اصلاحطلبان تشكیل شده بودند و چه در مجالس بعدی كه عمدتا از گروههای تندتر تشكیل شده بود، بهخوبی مشاهده شد كه مجلس ایران هیچوقت چنین شاكلهای نداشته كه بتواند به تنهایی اثر تعیینكنندهای روی سمت و سوی اوضاع سیاسی- اقتصادی كشور بگذارد.
اما اگر در ارتباط با بقیه اركان و جنبههای نظام بخواهیم به این موضوع نگاه كنیم؛ مثل رابطه مجلس با دولت، رابطه مجلس با قوه قضائیه و رابطه مجلس با نیروهای مسلح، مجلس میتواند نقش ایفاء كند. گرچه در آنجا هم باز نقش تعیینكنندهای به تنهایی نخواهد داشت. به همین دلیل در شاكله مجلس فعلی آن قدر اهمیتی نداشت كه چه جناحی هیاترئیسه مجلس را تصدی خواهد كرد و آن قدر به این فكر نمیكردم كه بین آقایان لاریجانی و عارف در تحلیل نهایی میتواند یك تفاوت عملكرد چشم گیر و تعیینكنندهای وجود داشته باشد.
اگر آقای عارف رئیس مجلس میشد، ناگزیر باید در ساختار و بافتی كار كند كه نمیتوانست از حدود و محدودهای تغییرات بیشتری داشته باشد و حالا هم كه آقای لاریجانی ریاست مجلس را عهدهدار شدند، باز همین ساختار و شاكله موثر است و كار خواهد كرد و خیلی در این زمینه تفاوت ماهوی نمیبینم بلكه بیشتر ترجیح میدهم راجع به ماموریتهای مجلس صحبت كنم كه اتفاقا این ماموریتها آن قدر مهم، فوری و حیاتی است كه تفاوت چندانی ندارد، رئیس یا هیاترئیسه مجلس چه كسی یا كسانی باشند.
فوریترین مسائل ایران درحال حاضر مسائل اقتصادی است. به ویژه كارهایی كه مجلس نهم در دو، سه ماه آخر فعالیت خود انجام داده و مصوباتی كه از تصویب گذرانده بهقدری خطرناك بوده و بعضا اشتباه است كه مهمترین ماموریت مجلس با هر شاكلهای در هیاترئیسه این است كه آن مصوبات را اصلاح و احیا كند. ازجمله قانون ۱۳۹۵ كل كشور یا لغو تصمیم مجلس نهم در حذف ۲۴ میلیون نفر از فهرست یارانهبگیران یا تصویب قانون برنامه ششم به گونهای كه كمك دولت باشد ولی در عین حال نظارت جدی بر عملكرد دولت كند.
چنانچه مجلس دهم بتواند یك دستگاه قانونگذاری عاقل و یك ناظر دلسوز و بیطرف باشد، خیلی مهمتر از آن خواهد بود كه بخواهیم راجع به تركیب اعضای هیاترئیسه و رئیس آن صحبت كنیم. بهنظرم مجلس نهم عمدا ۲۴ میلیون نفر را به آن شكل چكشی از فهرست یارانهبگیران حذف كرد كه در واقع پروژهای كه احمدینژاد شروع كرده بود را تمام كند؛ برقراری نظام یارانهها به مثابه یك بمب ساعتی در زیر پای ما گذاشته شده و تصمیم مجلس نهم در حكم آتش زدن فتیله بود.
این بسیار مهم است كه مجلس دهم این را برگرداند و به دولت اجازه دهد كه با احتیاط بیشتری دست به اصلاح فهرست یارانهبگیران بزند و این یك مساله بسیار حساس اجتماعی- سیاسی است و آن روشی كه مجلس نهم تصویب كرده در حكم جراحی با تبر است. اگر جراحی با تبر ممكن است، مصوبه حذف ۲۴ میلیون نفر از یارانهبگیران هم بدین شكل ممكن است.
به نظرم مجلس نهم در آخرین روزهای حیات خود در تصویب این قوانین بسیار غیرحرفهای عمل كرد و فكر میكنم مجلس دهم در كنار بقیه وظایف نظارتی و قانونگذاریاش در جهت اصلاح و احیای اقتصاد ایران و همین طور پیشبرد امر آزادسازی اقتصادی باید بتواند این قوانین را برگردانده و اصلاح كند.
ویدیو : جراحی با تبر؟!