تصویر خاكستری یك اقتصاد در آیینه آمار :       واردات و صادرات در سالهای اخیر ...



 

آیینه هنر و تصویر , بانک مهر اقتصاد , دنیای اقتصاد

 

 

واردات و صادرات در سالهای اخیر از توازن مثبت بیرون افتاده است. به طوری که براساس آخرین ارقام انتشار یافته صادرات کشور در سال گذشته معادل ۲۱ میلیارد دلار بوده است. در حالی که در همین مدت معادل ۵۱ میلیارد دلار کالا به کشور وارد شده است.

 


مطالعه فهرست اقلام وارداتی و صادراتی کشور در زمان فتحعلی شاه و ناصر‌الدین شاه قاجار نشان دهنده توازن مثبت و حتی پیشی گرفتن حجم و رقم صادرات از میزان واردات است.

 


با در نظر گرفتن شاخص‌های اقتصادی و رفاهی آن روزگار کشورهای جهان، فهرست صادرات و واردات ایران در آن سال‌ها، نشانگر اقتصادی متعادل است. به عبارت دیگر موازنه مثبت صادراتی و وارداتی در آن سالها گویای این واقعیت است که اقتصاد ایران متناسب با ظرفیت‌های آن روزگار کشور، جایگاه بسیار مناسب و شایسته‌ای در اقتصاد جهان داشته ا ست. اما، هم‌اکنون...

 


ارزیابی اقلام صادراتی و وارداتی کشور در یک صدو پنجاه سال اخیر تصویر بسیار دقیقی از تحول اقتصاد ایران را به نمایش می‌گذارد.

 


تصویری صریح و روشن از کشوری که برای تولید ثروت، ایجاد اشتغال استاندارد و توسعه یافتگی تلاش کرده است. هر چند پیامدهای این تلاش و کوشش چندان اثرات ملموسی بر جای نگذاشته است. زیرا برای رسیدن به قضاوت واقع‌بینانه از تحولات اقتصادی، کافی است فهرست صادراتی و وارداتی کشور در دوره‌های مختلف ارزیابی شود.

 


مثلا در فهرست اقلام صادراتی و وارداتی کشور در دوره قاجار اقلام زیر را می‌بینم، کشمش، پسته، فرش، گلیم و خشکبار حتی زینت‌آلات و پارچه هم در این فهرست بلند دیده می‌شود. در حالی که هم‌اکنون یعنی پس از گذشت یک صد و اندی سال هنوز کالای جدیدی به صادرات کشور افزوده نشده است. با وجود آنکه جمعیت کشور حدودا ۱۳ برابر رشد کرده است اما همچنان خشکبار و فرش بخش اصلی صادرات کشور را به خود اختصاص می‌دهد. مهمتر آنکه بخش قابل توجهی از صادرات کشور در زمینه‌های خشکبار و فرش نسبت به آن سالها نیز کاهش یافته است...

 


گمرک ایران به تازگی با انتشار فهرست واردات و صادرات کشور در سال ۸۸ تصویر دقیقی از درون‌مایه‌های اقتصاد ایران را به نمایش گذاشته است.

 


هر چند در ارزیابی و طبقه‌بندی ارقام اعلام شده، تعاریف ویژه‌ای مبنای کار بوده است. زیرا مطابق تعاریف رسمی اقتصاد، گاز و پتروشیمی در حوزه صادرات غیر نفتی گنجانده نمی‌شوند. به عبارت دیگر صادرات مواد پتروشیمی، هر چند که فراوری شده‌اند و نیز میعانات گازی در حوزه صادرات غیرنفتی تلقی نمی‌شود در حالی که در ارقام صادرات غیر نفتی اقتصاد کشور که از سوی گمرک منتشر شده است، صادرات این دو محصول تحت عنوان صادرات غیر نفتی طبقه‌بندی شده است. در این صورت اگر از رقم کل صادرات غیر نفتی کشور که معادل ۲۱ میلیارد دلار اعلام شده است، ارقام مربوط به گاز و پتروشیمی را خارج کنیم. با رقم بسیار کوچک‌تری در زمینه صادرات غیر نفتی مواجه خواهیم شد.

 


صادرات غیر نفتی کوچک و کوچک‌تر

 


صادرات فرش در چند دهه اخیر همواره یکی از مهمترین و پررنگ‌ترین ارقام صادراتی کشور را تشکیل می‌داده است.

 


به طوری که در یک دوره زمانی صادرات این محصول سنتی به رقم چهار میلیارد دلار در سال نیز صعود کرد. اما با ورود رقبای قدرتمند به بازارهای جهانی و نیز افزایش هزینه‌های تولید در داخل کشور هر سال شاهد کاهش صادرات این محصول پرارزش بوده‌ایم. محصولی که بیش از هفت میلیون نفر را در گستره خود فعال کرده بود.

 


براساس ارقام کنونی صادراتی، ارز حاصل از فروش فرش در بازارهای جهانی رقمی معادل نیم میلیارد دلار برای اقتصاد کشور به ارمغان آورده است. در حالی که به طور طبیعی می‌باید شاهد رشد صادرات این محصول بودیم.

 


شاید بتوان سرنوشت فرش را به عنوان آینه تمام نمایی از وضعیت صادرات غیر نفتی ارزیابی کرد. زیرا وضعیت کشاورزی کشور که اساس تولید خشکبار نیز هست هم‌اکنون با دشواریهایی روبه‌روست. به طوری که اقتصاد کشاورزی ایران قادر نیست فعالان این بخش را از درآمد و رفاه مناسب برخوردار کند. مهمتر آنکه همزمان با افت کمی و کیفی تولیدات کشاورزی، رقبای قدرتمندی در عرصه بازارهای جهانی حضور یافته‌اند که محصولات کشاورزی و خشکبار آنان از بسته‌بندی و مرغوبیت بازار پسندی نیز برخوردار است. یک کارشناس اقتصادی در این باره می‌گوید: استراتژی اقتصادی کشور به گونه‌ای نیست که بتواند محور اصلی اقتصادی جامعه را به صورت علمی پیش‌بینی و به حرکت درآورد. به همین خاطر است که سازمان‌ها و موسساتی که تدوین کننده برنامه‌ها و راهبردهای توسعه صادرات هستند، معمولا در حاشیه و یا زیرمجموعه کانون‌های دیگری هستند که اهمیتی برای توسعه صادرات قابل نیستند.

 


در حالی که اقتصاد کره هنگامی با شتاب بالا روشن شد، که توانست استراتژی دقیقی برای توسعه صادرات تدوین و به اجرا درآورند. در حالی که برنامه‌های پنجساله و یکساله ما اساسا با چنین محوری تدوین نمی‌شوند. اما در میان مهمترین عواملی که به وقوع وضعیت کنونی انجامیده است باید به نبود و یا گرایش اندک به دانش و تخصص علمی اشاره کرد.

 


بسترهای توسعه نیافتگی با رویکردهای غیرعلمی

 


مهمترین و بزرگترین علت کاهش توان اقتصادی کشور ناشی از کم‌توجهی به دانش و فناوری است. هر اندازه که گرایش به علم‌اندوزی و تخصص علمی در حوزه‌های مختلف اقتصادی کشور کاهش یابد، به همان اندازه نیز زمینه‌های رسیدن به توسعه یافتگی که بستر و عامل اصلی رشد صادرات غیرنفتی است از بین می‌رود.

 


دکتر عباس طالبی‌‌نژاد استاد اقتصاد در این باره می‌گوید: موانع تولید در کشور ما آن چنان زیاد است که از میان برداشتن آن به یک کار انقلابی نیاز دارد. وجود موانع گسترده در بخش‌های اقتصادی و تولیدی کشور باعث شده که این بخش‌ها نتوانند در بازارهای جهانی حضور یابند. حتی بازارهای داخلی نیز به کالاهای داخلی که بی‌بهره از کیفیت و قیمت مناسب هستند، جایگاه مناسبی نمی‌دهد. زیرا خریداران در هر نقطه از جهان که باشند می‌خواهند محصولی را بخرند که مرغوب و با کیفیت باشد و قیمت آن نیز مناسب باشد. در حالی که محصولات داخلی از داشتن کیفیت و قیمت مناسب بی‌بهره هستند. توجه کنید که در کشوری که سرزمین فرش و خشکبار بوده است و از دویست سال پیش آن را با فرش، پارچه و خشکبار می‌شناخته‌اند هم‌اکنون فرش خارجی و خشکبار چینی همه بازار ایران را در اختیار خود گرفته‌ است.

 


به هر حال اقتصاد ایران فقط با نفت شکل گرفته است. اگر نفت و گاز هم نباشند، اقتصاد ما چیزی برای عرضه در بازارهای جهانی ندارد. به طوری که سهم اقتصاد ایران در بازارهای جهانی معادل سه دهم درصد است که این سه دهم درصد هم فقط با صادرات نفت و گاز و پتروشیمی حاصل شده است. اما در همین مدت چهل سال اخیر، کشورهایی همچون ترکیه، پاکستان، هند و چین از شتابی اعجاز‌آور برخوردار شده‌اند. ترکیه هم‌اکنون سالی ۱۲۰ میلیارد دلار محصولات صنعتی به کشورهای جهان صادر می‌کند. اقتصاد و محصولات کره همه جهان را گرفته است و پاکستان و هند نیز به رده قدرت‌های برتر آسیا صعود کرده‌اند.

 


اما اقتصاد ما هنوز قادر نیست از طریق صادرات و تولید محصولات با کیفیت و مرغوب به بازارهای جهانی راه یابد و از این رهگذر برای مردم کشور تولید ثروت، کار و درآمد مناسب کند.

 


چشم‌انداز اکنون و آینده اقتصاد غیر نفتی

 


اقتصاد ایران با همه توان و تلاش خود و از رهگذر فروش و صادرات نفت و گاز فقط توانسته است به اندازه سه دهم درصد ازاقتصاد جهانی را به نام خود ثبت کند. اما با توجه به وقایعی که در حوزه اقتصاد کشور در حال رخ دادن است آیا می‌توانیم از دورنمای مثبت توسعه صادرات غیرنفتی و کسب دلارهای انبوه ـ حداقل همپای ترکیه ـ سخن بگوییم.

 


در این باره محسن بهرامی معاون سابق وزیر بازرگانی می‌گوید: افق روشنی در صادرات غیرنفتی نمی‌بینیم. چرا که در شرایط فعلی وضعیت بسیار سخت و حضور کالاهای ایرانی در بازار با موانع بسیاری روبه‌روست. چه برسد به این که طرح هدفمند کردن یارانه‌ها هم اجرا شود.

 


از سوی دیگر امسال هم نرخ ارز همان هزار تومان مانده و تورم را نیز اگر ۲۰ درصد در نظر بگیریم که با آزاد شدن حامل‌های انرژی این میزان تورم را ۴۰ تا ۶۰ درصد پیش‌بینی کرده‌اند، قیمت محصولات ایرانی بیش از اینها افزایش می‌یابد.با این اتفاق، خیلی از کالاهای صادراتی ایران، امکان حضور و فروش در بازار را از دست می‌دهند و صادرات فرآورده‌های نفتی هم که به تبع تحریم، با مشکل مواجه می‌شوند.

 


براساس گزارش‌های دولت میزان صادرات غیرنفتی کشور ۲۱ میلیارد دلار در مقابل ۷۰ میلیارد دلار مجموع صادرات نفتی و غیر نفتی است که از ۱۰ قلم کالای عمده صادرات غیر نفتی، تنها پسته عملا غیر نفتی است.

 


به هر حال قطعا سهم صادرات غیر نفتی از کل صادرات کشور در امسال کاهش پیدا خواهد کرد.... /  تحلیل : روزنامه سیاست ‌روز

 

 


ویدیو : تصویر خاكستری یك اقتصاد در آیینه آمار