برنده مسابقه نکست پرشین استار دل پُری دارد! : برنده دوره اول نکست پرشین استار ...

برنده دوره اول نکست پرشین استار برای اولین بار حاضر به مصاحبه شد. احسان بدخشان که در شهر «کلن» آلمان سکونت دارد گلایه های تندی نسبت به رییس شبکه تی وی پرشیا مطرح کرد و در مورد دلایل دوری خود از دنیای موسیقی و فعالیت های آینده اش صحبت هایی داشت.        هفته نامه تماشاگران امروز: برنده دوره اول نکست پرشین استار برای اولین بار حاضر به مصاحبه شد. احسان بدخشان که در شهر «کلن» آلمان سکونت دارد گلایه های تندی نسبت به رییس شبکه تی وی پرشیا مطرح کرد و در مورد دلایل دوری خود از دنیای موسیقی و فعالیت های آینده اش صحبت هایی داشت.

چه شد که تصمیم گرفتید در این مسابقه شرکت کنید و برگزارکنندگان، چه وعده هایی را برای نفر اول عنوان کردند؟

زمانی که این برنامه را در ماهواره دیدم فکر کردم که فرصت مناسبی برای بروز توانایی های خودم است. پیگیر این برنامه بودم و متوجه شدم که از طریق سایت شبکه می توان مبلغی را واریز کرد و ثبت نام را انجام داد. ماکتی از کارهای خودم را برای آنها ارسال کردم که پذیرفتند و من به دبی رفتم. در دوره ای که من حضور داشتم قرار بود، نفر اول پنجاه هزار دلار و یک آلبوم و ویدئوکلیپ هدیه بگیرد. آلبوم که هیچ، پنجاه هزار دلار که هیچ و فقط یک ویدئوکلیپ سهم من بود که کیفیت فوق العاده پایینی داشت. در مورد کیفیت موسیقی هم صحبتی نمی کنم.



هدف شما از ابتدای شرکت در نکست پرشین استار اقامت در خارج از کشور بود؟

خیر. پس از کسب رتبه اول به ایران بازگشتم ولی مجددا برای ضبط آن قطعه و ویدئوکلیپ به دبی رفتم. در ادامه برای یک مصاحبه تلویزیونی و کنسرت «اوبرهاوزن» با دعوت نامه شبکه به آلمان سفر کردم. بنا به دلایلی در اینجا مشکلاتی برای من پیش آمد که نتوانستم به ایران برگردم و اینجا ماندگار شدم. اما واقعا از ابتدا قصد ماندن نداشتم و قراربود که برگردم و کار خودم را در ایران ادامه دهم و فکر می کردم در ایران به دلیل این که جمعیت و مخاطب بیشتر است، طبیعتا موسیقی را هم می توان با انگیزه بیشتری دنبال کرد.

پس از این که به دبی رفتید آیا با شما شرط کردند که برای دریافت جایزه حتما باید به آلمان بروید؟

خیر. حتی تا زمان کنسرت اوبرهاوزن که سال 2009 برگزار شد، من کاملا با آنها همراهی کردم و حتی می دانستم مواردی هم هست که به ضرر خودم است. فکر می کردم که باید چنین اتفاقاتی رخ دهد تا من بیشتر شناخته شوم و بتوانم با هنرمندان بیشتری همکاری کنم. پس از کنسرت، دیگر از آن سیستم جدا شدم. در مورد برنامه هایی نظیر نکست پرشین استار و آکادمی من و تو، چیزی که من دیدم این است که هیچ حمایتی از نفر برنده انجام نمی دهند. مسابقاتی از این دست در اروپا انجام می شود و حمایت های ویژه ای از برنده به عمل می آورند ولی نمونه های ایرانی آنها اصلا این طور نیست.

در مورد من بی مهری شد و اتفاقات زیادی رخ داد که لازم نیست همه آنها را بازگو کنم زیرا داستان طولانی است و فکر می کنم که الان زمان مناسبی نباشد. در این مسابقه اعلام کردند که هزینه ها با خودتان است و هیچ هزینه ای را متقبل نمی شویم. همه هم برمنبای این اطلاعات شرکت کردند ولی این موضوع تا زمان مسابقه بود. پس از اقبال باید قول هایی را که داده بودند عملی می کردند که این گونه نشد و حمایت لازم را به عمل نیاورند. من به آلمان آمدم و در برهه ای از زمان با مشکل خانوادگی رو به رو شدم و به مدت سه سال کلا موسیقی را کنار گذاشتم و اصلا شرایط مناسبی برای کار نداشتم. به تازگی در حال بازگشت هستم و کارها به سرعت پیش می رود و اتفاقات خوبی رخ خواهدداد.



همان سایت به این نکته هم اشاره کرد که احسان به دلیل مشکلات مالی نتوانست موسیقی را دنبال کند و اکنون اوضاع مساعدی در آلمان ندارد. در این زمینه چه صحبتی دارید؟

کم کار بودن من به دلیل این بود که روابط نداشتم. مهم ترین بحث در موسیقی این است که یک خواننده باید روابط داشته باشد و آدم ها را بشناسد. متاسفانه من این روابط را نداشتم و مدیر و عوامل شبکه تی وی پرشیا هم هیچ کمکی به من نکردند. برخی مشکلات خانوادگی هم باعث شد که انگیزه ام را از دست بدهم.

شما در پاسخ یکی از سوالات گفتید که همه وعده های آنها هیچ بود. آیا پیگیری انجام ندادید که بتوانید حق خودتان را دریافت کنید؟

در اینجا نمی توان پیگیری کرد. زیرا کار آنها در دبی انجام شد و مختص آن کشور بود و از طریق دستگاه قضایی آلمان نمی توانستم پیگیری کنم که چرا پنجاه هزار دلار را پرداخت نکردند. از سوی دیگر تمامی قول ها هم به صورت لفظی بود و سندیت نداشت. به همین دلیل ترجیح دادم که وارد حاشیه نشوم و سعی کردم گوشه گیری کنم و از این فضا دور باشم. با این که مدتی دور بودم و به تازگی برگشتم ولی حواشی زیادی درباره من هست.

درست است که این موضوع وجاهت قانونی نداشت اما زمانی که در کلام قول داده اند بحث تعهد اخلاقی پیش می آید. از این منظر هم پیگیر نشدید که چرا «خشایار غیاثی» و مجموعه او چنین رفتاری با شما انجام دادند؟ یا صحبت مستقیم با ایشان نداشتید؟

با خودش هم صحبت کردم و حرف ها و اعتراضات خودم را عنوان کردم ولی یک  آدم اگر بخواهد خودش را توجیه کند،از راه های مختلف می تواند این کار را انجام دهد. صحبت های زیادی شد ولی می توانم بگویم که با وجود همه این مسائل، سعی کردم از همه چیز دوری کنم. نه تنها من، بلکه خیلی از افرادی که در آلمان هستند از خشایار غیاثی دل پری دارند و از او شاکی هستند. نه فقط به من بلکه به خیلی ها بدی کرده است. نمی خواهم وارد جزئیات بشوم و همین قدر می توانم بگویم که من اعتراضم را کردم. آدم از لحاظ احساسی شکست روحی می خورد زیرا تفکرات و  آرزوهایی داشته که به آنها نرسیده است. این موضوع سخت است ولی اعتراض تنها راه پیشرفت و رسیدن به موفقیت نیست. من سعی کردم راه های دیگری انتخاب کنم.

برخی می گویند که «احسان» صرفا یک مهره تبلیغاتی بود. خودتان در مورد این حرف چه نظری دارید؟

هرکسی مسوول رفتار و کارهای خودش است. اگر من در این مسابقه شرکت کردم و چنین اتفاقی برایم رخ داد، مسوولیت آن با خودم است. فکر کردم که می تواند موقعیتی برای پیشرفت باشد و تمام موزیسین ها دوست دارند که کار خود را به هر طریقی ارائه کنند. به داستان های آینده نگاه می کنند و فقط همان لجظه و ارائه کارشان را مدنظر قرار می دهند. شاید از دید جامعه این گونه به نظر بیاید که من یک مهره بودم و هیچ داستانی غیر از این مسائلی که عنوان کردم وجود نداشت. اشتباه خودم بود و باید بیشتر دقت می کردم که با چه کسی کار می کنم. اما همه این اتفاقات، تجربه بود.