با این عربستان چه باید کرد؟ : تعارض های میان ایرانیان و اعراب حجاز روز به روز ...
تعارض های میان ایرانیان و اعراب حجاز روز به روز گسترده تر می شود. سعید جعفری در خبرآنلاین نوشت: تعارض های میان ایرانیان و اعراب حجاز روز به روز گسترده تر می شود.
دو نوجوان ایرانی مورد تعرض یا تجاوز مقامات امنیتی فرودگاه جده عربستان قرار می گیرند.
خبری تکان دهنده، عجیب، کم سابقه با بازخوردهای خشن در سطح جامعه ایران.
قابل پیشبینی هم بود که واکنشهای جامعه ایرانی اینگونه باشد؛ به ویژه وقتی جنس نگاه ایران و اعراب به یکدیگر را رصد مختصری داشته باشیم. چه خوشمان بیاید و چه نه جامعه ایران و عربستان علاقه چندانی به یکدیگر ندارند و این امر مختص امروز و دیروز هم نیست و شاید ریشه در تاریخ دو سرزمین داشته باشد اما چه اتفاقی افتاده که تضادها و تنشها تا این اندازه گسترده شده؟ چرا پای هر خبری مربوط به عربستان اینهمه کامنت منفی، توهین آمیز و حتی نژادپرستانه ثبت میشود؟ شبکههای مجازی به چه دلیل مملو شده از واکنشهای کمسابقه نسبت به اعراب سرزمین حجاز؟
صرف نظر از ابعاد تاریخی، رقابتی و هویتی دو کشور حتما عواملی دخیل بوده که حجم نفرت در سالهای اخیر را تا این اندازه گسترده کرده است. البته حتما اقدام ماموران امنیتی فرودگاه جده غیر قابل توجیه و فهم است. اما با تمام این تفاسیر جنس نگاه و رفتار ایران و عربستان چه در سطح دولتها و چه در بعد ملتها سالم و طبیعی نیست.
برای فهم این موضوع توجه به چند نکته ضروری است.
نخست
اینکه شرایط منطقه خاورمیانه با ۱۵ سال پیش بسیار متفاوت است. امروز ایران در لبنان، سوریه، عراق بیشترین نفوذ خارجی را دارد و عربستان در پس ایران میدود. در حالی که ۱۵ سال قبل صدام حسین در قدرت بود، حزب الله تا این اندازه قدرت نیافته بود، بشار اسد هم اینقدر در دامان جمهوری اسلامی نغلتیده بود. ضمن اینکه یمن هم حیاط خلوت سعودی به شمار میرفت. شما هم اگر در یک بازه زمانی تدریجی حوزههای نفوذ خود را از دست بدهید شروع به مقابله با رقیب در تمامی ابعاد میکنید.
دوم
قصه علاقهمند نبودن مردم ایران و عربستان به هم یک طرفه نیست و این حس مشترک از سوی برادران سعودی هم نسبت به ایرانیان وجود دارد. بازیکن تیم النصر عربستان پس از گلزنی به پرسپولیس دستش را روی گردنش میکشد و نشان میدهد که مثلا سر تیم حریف را بریده، این کار میتواند تنها یک شادی پس از گل باشد، اما وقتی بدانیم چنین شادی پس از گلی در دنیای فوتبال مرسوم نیست و نوعی ریشههای خشونت ورزی در آن هویداست نمیتوانیم قضیه را سادهسازی کنیم و از دوستی و اخوت دو ملت سخن بگوییم. این رفتار حتما با چاشنی نفرت نسبت به ایران و ایرانی صورت میگیرد.
سوم
حتما ریشه اختلافات ایران و عربستان و به ویژه نوع نگاه نامحترمانه جوامع دو کشور به یکدیگر قدمت تاریخی دارد اما این قصه در سالهای اخیر شدت یافته است. هرچند سعودی و دولت و ملتش دوست دارند سر ایران را ببرند، اما نمیتوانیم منکر شویم که ما هم چندان دوستار همسایه جنوبی و آبی خود نیستیم.
جامعه ایران در سالهای اخیر متاسفانه به سوی بی اخلاقی حرکت کردهاست. تندخوتر شده، تاب تحمل کاهش یافته و فسادها افزایش یافته است. در جامعهشناسی هر یک از این مولفهها می تواند نشانهای باشد از جامعهای که حالش خوب نیست. همین جامعه وقتی از اتفاقی (ولو درست) عصبانی میشود، خشم خود را به اشکال نامناسبی عیان میکند. کافیست سری به شبکههای مجازی بزنید و سرکی به موضوع مجادلات اعراب و ایرانیان بیندازید.
فضا پر شده از صفحات فارسی زبانی که اعراب را تحقیر و تمسخر میکنند و نفرت و انزجار خود را نسبت به آنها به اشتراک میگذارند؛ در نقطه مقابل هم البته کم نیستند برادران عربی که واکنش نشان میدهند و به طرق مختلف از خجالت توهین کنندگان به خود در میآیند. بر این اساس شاید درک رفتار متقابل بازیکن پرسپولیس وقتی دروازه النصر را در تهران و مقابل ۱۰۰ هزار تماشاگر میگشاید سهل باشد و حتی بخش قابل توجهی از جامعه سر بریدن نمادین اعراب توسط مهدی طارمی را ارج نهد، اما سوال اینجاست پایان این قصه طرفین را به کجا میرساند؟
چهارم
در روزگاری که جهان از جهانیشدن هم گذر می کند خاورمیانه همچنان درگیر نزاع های قومی، دینی و مذهبی خود است. کم نیست سالهایی که رهبران ایران از لزوم اتحاد و دوستی دولتهای مسلمان سخن میگویند اما به هر دلیل این امر محقق نشده و تلاش های دولتمردان کشورمان نیز برای حل مشکلات با برادر بزرگتر ( عربستان سعودی) ثمر بخش نبوده است. به یاد بیاوریم که خاورمیانه با بحران رو به رشد و جدی آب مواجه است. کارشناسان منابع طبیعی کمبود منابع آب را در آینده به عنوان یکی از چالشهای اساسی این منطقه محتمل میدانند، منطقهای که هنوز در گام اول در جا میزند و نزاع بین شیعه و سنی، عرب و فارس، کرد و عرب و ... را همچنان پیگیرانه دنبال میکند.
پنجم
هرچند فعلا برادران سعودی سر سازش و سازگاری با ما را ندارند و تغییر ادبیات و رفتار دولت جمهوری اسلامی هم تحولی را در منش و کردار شاهزادگان ریاض نسبت به تهران ایجاد نکرده است. اما در فضای تنش و تضاد و تقابل، حتما رفتار متقابل ما، کمکی به بحران رو به تزاید دو طرف نمی کند. حتما از یاد نمیبریم که در همین مذاکرات هستهای انگشتان دست کفاف شمارش اقدامات مخرب عربستان را نمیدهد. اما سوال کلیدی و شاید هم بیپاسخ اینجاست، عکسالعمل متقابل ما گرهای از این کلاف پیچ در پیچ باز میکند؟
ویدیو : با این عربستان چه باید کرد؟