اگر در کار تجارت برنج هم بروید بهتر از کار در سینما است! :  کیانوش گرامی از ...



برای استانبولی بهتر است برنج ابکش کنیم , سینما تیکت , بانک تجارت

 کیانوش گرامی از جمله قدیمی ترین نیروهای سینمای ایران است؛ کسی که از امور پشتیبانی تولید کارش را شروع کرده و رفته رفته به جایی رسید که به عنوان یکی از بهترین بازیگران نقشهای مکمل سینمای ایران جاافتاد. گرامی از مدتها قبل به واسطه رفاقت با مسعود کیمیایی از جمله اعضای ثابت تیم کاری او بوده و امتداد این رفاقت باعث شده که او همچنان سرحال و قبراق در کنار کیمیایی باشد. بهانه مان برای گفتگو با کیانوش گرامی آگاهی از حضورش در فیلم جدید کیمیایی با عنوان «خائن کشی» بود اما زودتر از حد تصور بحث به کارهای دیگر گرامی هم رسید.

می خواهم بدانم در اثر جدید مسعود کیمیایی با عنوان «خائن کشی» ایفای نقش می کنید یا خیر؟

اتفاقا همین چند روز قبل پولاد با من تماس گرفت و از علاقه پدرش برای همکاری مجدد گفت. برای من هم باعث افتخار است که در کنار مسعود خان باشم اما از آنجا که ممکن است به همین زودی کار تهیه یک سریال تلویزیونی را آغاز کنم ممکن است نتوانم در این کار حاضر شوم. اگر سریال را شروع نکنم صددرصد در کنار کیمیایی خواهم بود چون ایشان استاد من است، بزرگتر من است و باید به او احترام گذاشت.

درباره روند فیملنامه «خائن کشی» هم با پولاد صحبت کردید؟

نه، صحبتهای جزیی را گذاشتیم برای قرار حضوری اما فکر می کنم این کار ایشان هم در امتداد کارهای قبلی ایشان است و او همچنان پای اصول خود ایستاده است.

اما انگار این اصولگرایی به تکراری شدن سبک کاری ایشان منجر شده! شاید هم مساله اینجاست که اجازه کار در موضوعاتی دیگر را به ایشان نمی دهند!؟

درباره اینکه اجازه می دهند یا نه چیزی نمی دانم اما نظر شخصی خودم این است که کیمیایی یک عقیده ای دارد و سالهاست پای این عقیده ایستاده است. او یک سبک خاص در سینمای ایران ابداع کرد و طی سالها این سبک را ادامه هم داد. به خصوص که طرفداران خاص خود را هم دارد و طی سالهای اخیر اگر علاقمندانش زیاد نشده باشند مطمئنا کم هم نشده اند. حداقل سخن درباره کیمیایی این است که پای حرفش ایستاده است.

تازگیها در سینما کم کار شده اید. دلیل اش چیست؟ کمبود پیشنهادات سینمایی؟

مساله اینجاست که کسی جرات نمی کند به سمت سرمایه گذاری در سینما بیاید. اگر کسی از بخش خصوصی و با پولش بخواهد وارد سینما شود شک نکنید که به خاک سیاه می نشیند برای همین است که همه به سمت تجارتهای دیگر می روند و هیچ کس به سراغ کار در سینما نمی آید. شما در نظر بگیرید اگر الان در کار تجارت برنج هم بروید بهتر از کار در سینماست!

درباره فعالیتهای تهیه کنندگی تان بیشتر صحبت کنید. درباره کارگردانی فیلمی با عنوان «سیاهی لشگر» هم بگویید.

ببینید من سه فیلم تهیه کرده ام به نامهای «سیاهی لشگر»، «زمزمه» و «سطر آخر» که تمام هزینه های تولید آنها را هم از جیب خودم داده ام. در این میان «سیاهی لشگر» را خودم کارگردانی کرده ام، «زمزمه» را مسعود آب پرور و «سطر آخر» را محمد آهنگرانی. «سیاهی لشگر» داستان یک سیاهی لشگر را بیان می کند که از کار سینمایی اخراجش می کنند و او هم که دیگر نه در خانه و خانواده رویی دارد نه در محل، برای دریافت یک وام پا در راهی می گذارد تلخ و در عین حال کمیک. بدین لحاظ فیلم شباهتهایی به «مارمولک» هم دارد.

یعنی این سیاهی لشگر خودش را در قالب کس دیگری جای می زند؟

بله، او برای اینکه شرایط دریافت وام را داشته باشد خودش را در قالب یک جانباز جا می زند.

 ایران تجارت , سینما کوروش , کافه سینما

  آیا این فیلم مشکل ممیزی نداشته؟

نه، اتفاقا پروانه نمایش ویدیویی آن را هم گرفته ام و از یکی دو شرکت برای پخش آن پیشنهاد دارم اما مساله اینجاست که شرکتهای پخش هم تمام هزینه توزیع را نمی دهند و باید بخشی از هزینه توسط خود تهیه کننده تامین شود. فیلم «زمزمه» هم داستان جالبی دارد؛ داستان زندگی «عباس تایسون» بچه نظام آباد که برای کسب درآمد زنش را طعمه قرار می دهد و به این ترتیب به تلکه کردن یک سری آدمهای پولدار می پردازد.

نقش «عباس تایسون» را هم خودتان ایفا کرده اید؟

بله، نقش اصلی مرد را خودم ایفا کرده ام و نقش اصلی زن را هم خانم لعیا زنگنه.

توضیحاتی هم درباره «سطر آخر» ارائه دهید.

این یک کمدی موقعیت است که داستان دختر و پسری را بیان می کند که از خارج از کشور برمی گردند ایران و می روند و می بینند خانه پدری کوبیده شده و همین عاملی می شود برای اتفاقات بعدی. در این فیلم نقش یک راننده تاکسی را بازی می کنم.

به لحاظ مضمون، سوژه های متفاوتی را برای تهیه فیلم دستمایه کار قرار داده اید. چرا برای تهیه چنین کارهای به سراغ دریافت وام از ارگانهای دولتی نمی روید؟

واضح است نه پارتی اش را دارم و نه زورم می رسد که برای دریافت یک وام هزاران نفر را ببینم. پس چاره ای ندارم جز خوردن از جیب خودم.

به صراحت می توانید بگویید برای هر کدام از این فیلمهای ویدیویی چقدر هزینه کرده اید؟

دیگر با کمتر از 100 میلیون که نمی شود فیلم ساخت!... / شبکه ایران


ویدیو : اگر در کار تجارت برنج هم بروید بهتر از کار در سینما است!