اشعار شهادت امام موسی کاظم علیه السلام(2) : مداحی شهادت امام موسی کاظم (ع)   من ...



ولادت امام موسی کاظم علیه السلام , اشعار شهادت امام رضا علیه السلام , اشعار شهادت امام محمد تقی علیه السلام

مداحی شهادت امام موسی کاظم (ع)

 

من که به عالمی پناهم،میره تا آسمونها آهم
زندان میشه به رسمه غربت،آخر گودی قتلگاهم
آتیش دل،سوز مرثیه هامه
ظلم و جفا،همدم لحظه هامه
جون میدم و،کاظمین کربلامه
ای خدا،ببین غریبم،دیگه نجاتم،بده ازین غم
واویلا واویلا واویلا...

 

خصم ِ یهودی ِ بی وجدان،میزد من و چه بی بهانه
روزه بودم ولی افطارم،بوده طعام ِ تازیانه
برای دین،چه سختی ها کشیدم
زهر ستم به جان خود خریدم
طعنه ها از دشمن خود شنیدم
شد آهم،با دیده ی تر،برات بمیرم،شهیده مادر
واویلا واویلا واویلا...


زندان بود و هجوم غربت،اما نشد تن تو بی سر
دلها بسوزه بر مظلومی،که شد سرش جدا از پیکر
تو کربلا،چه محشری به پا شد
تو قتلگاه،سری زِ تن جدا شد
وَ مثل ماه،هلال ِ نیزه ها شد
غمها بود،چه بی کرانه،که تسلیت شد،با تازیانه
واویلا واویلا واویلا...

 

پیامک ولادت امام موسی کاظم علیه السلام , 17 آبان ولادت امام موسی کاظم علیه السلام , پیامک ولادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام

سالروز شهادت امام موسی کاظم

 

در این زندان كه ره بسته است پرواز صدایم را
نمی بینم كسی را جز خودم را و خدایم را

 

سرم را می گذارم روی زانوهای لرزانم
یكایك می شمارم غصه های زخمهایم را

 

پریشان حالم و از استخوانم درد می ریزد
نمی جویم زدست هركس و ناكس دوایم را

 

اگر چه زخم تن دارم كبودی بدن دارم
ولی خرج عبادت می نمایم لحظه هایم را

 

حضور دانه ی زنجیر در راه گلوگاهم
دو چندان می نماید بغض سنگین دعایم را

 

نمی گویم چه كردم تازیانه با وجود من
ببین پُر كرده خون پیكرمن بوریایم را

 

اگر بنشسته می خوانم نمازم را در این زندان
غل زنجیرها كوبیده كرده ساقی پایم را

 

اس ام اس ولادت امام موسی کاظم علیه السلام , شهادت امام رضا علیه السلام , شهادت امام محمد تقی علیه السلام

شعرهای شهادت امام موسی کاظم (ع)

 

موسای طور غربتم و خسته و بی عصا
مجروح عشق هستم و محکوم بی خطا

 

افتاده ام به گوشه زندان بی کسی
در حسرتم به دیدن یک بار آشنا

 

زندانی بدون ملاقات عالمم
کز اهل و از عشیر‌ه ی خود گشته ام جدا

 

در قعر تیرگی نفسم بند آمده
از دود شعله ی ستم و قحطی هوا

 

گاهی که خواب می بردم فکر میکنم
هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا

 

پر می کشم ز دام و در آفاق می پرم
در دست باد هر طرفی می روم رها

 

ناگه ولی به ضرب لگد می پرم ز خواب
جا می کند به پیکر من جای ردّ پا

 

زخم فلز به گردن من دائمی شده
سرتا به پا شکسته تنم زیر چکمه ها

 

در سجده بسکه پیکر من آب رفته است
انگار روی خاک فتاده است یک عبا

 

گیسوی من به پنجه ی دشمن گرفته خو
مثل جنازه روی زمین می کشد مرا

 

وقتی که خسته می شوم از لطمه های او
می گریم از اسارت زنهای کربلا

 

باران آتش و سر بر نیزه بود و سنگ
آواز و رقص و هلهله شده پاسخ عزا

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر پادشا


ویدیو : اشعار شهادت امام موسی کاظم علیه السلام(2)