استیون هاوکینگ ایرانی : «امیر رضایی» جوان خارق العاده ای است که توانسته با ...


«امیر رضایی» جوان خارق العاده ای است که توانسته با وجود بیش از 60درصد معلولیت، 130 اختراع کاربردی را به سرانجام برساند!



مجله همشهری سرنخ - محمدصادق خسروی علیا: «امیر رضایی» جوان خارق العاده ای است که توانسته با وجود بیش از 60درصد معلولیت، 130 اختراع کاربردی را به سرانجام برساند!

«احساس احتیاج و نیاز، موتور ذهن آدم را روشن می کند. این نیاز است که آدم می تواند در راه راست و اصولی اش قدم بردارد.» امیر این چند جمله کوتاه را بریده بریده و به سختی به زبان می آورد. سعی می کند لرزش دستانش را کنترل کند و بر ای این که متوجه بشوم چه می گوید بارها یک کلمه را تکرار می کند. باورش سخت است که آدم که به گفته خودش نمی توان یک قاشق را به دست بگیرد توانسته باشد این همه دستگاه های ریز و درشت و مهم را اختراع کند.

با این که سعی می کردم حیرت و کنجکاوی ام را پنهان کنم، اما متوجه می شود. می خندد و می گوید: «خدا وقتی مرا- انسان را- آفرید، به خودش احسن الخالقین گفت، فکر می کنم همین جمله کافیست.» از 130 اختراع امیر 30 اختراع برای معلولان است، از همین ویلچر ماشینی فوق پیشرفته ای که خودش روی آن نشسته گرفته تا قاشق الکتریکی ای که با آن غذا می خورد تا کفش هشداردهنده ای که برای نابینایان و ناشنوایان است و شمعی که برای تکلم بهتر معلولانی مثل خودش که فلج مغزی هستند ساخته است. شاهکار امیر در میان همه اختراعاتش قفل هوشمندی است که بزرگ ترین قفل سازی جهان یعنی کشور آلمان در مقابل این اختراع، انگشت به دهان مانده و حالا این کشور، خواهان امیر است.

استیون هاوکینگ , بیوگرافی استیون هاوکینگ , مستند استیون هاوکینگ

جرقه های بزرگ در 7 سالگی

«7 سالم بود. آن روزها سخت درگیر فیزیوتراپی بودم تا بتوانم سر و دستانم را حرکت بدهم. از یکسالگی، پدر و مادرم مرا به جلسه های فیزیوتراپی می بردند، از همان سالی که متوجه شدند فرزند آخرشان، فرزند ششم شان، فلج مغزی است. پزشکان آن اوایل به پدر و مادرم گفته بودند این بچه از 60 تا 95 درصد معلول است، آن موقع حتی نمی توانستم سرم را تکان بدهم.

خلاصه روزهای سختی بود که همه اش بر می گردد به آن 30 ثانیه لعنتی! 30 ثانیه به دنیا آمدنم باقی مانده بود. اکسیژن به مغزم نرسید و من این شدم که می بینید. به هرحال خواست خدا بوده. اگر این اتفاق نمی افتاد شاید زندگی ام طور دیگری بود و مثلا به جای این که به اینجا برسم یک آدم عادی بودم. ما که نمی دانیم اما بی شک حکمتی در کار بوده است.»

امیر این حرف ها پشت میز کارش می زند. اتاق و میزی که روزها و شب های امیر را پر می کند. او می گوید: «همیشه در حال یادگیری هستم. این کتاب ها و این کامپیوتر تنها مونس من هستند، همین الان که اینجا نشسته ایم 80 ایده اختراعی بکر در ذهن دارم. به دنبال یک فرصتم تا ذهنم را از شرشان خلاص کنم (خنده).» امیر از همان 7سالگی، همان سال هایی که به خاطر شدت معلولیت نمی توانست دست و سرش را تکان بدهد در مورد واژه اختراع و مخترع کنجکاوی می کرد!

از خواهرم پرسیدم اختراع یعنی چه؟ او هم در جواب به من گفت اختراع یعنی چیزی بسازی که قبلا ساخته نشده باشد. گفتم مثلا جاروبرقی ای که خودش مثل یک ربات همه جا را جارو کند نه!؟ گفت آره. این یعنی یک اختراع.

شاید برایتان جالب باشد اما ایده جاروبرقی رباتی که اولین بار در هنگام آشنایی ام با معنای اختراع به ذهنم رسید، تقریبا 21 سال پیش، تازه سال گذشته توسط یک مخترع معروف آمریکایی عملی شد که کلی سروصدا به پا کرد.

فیلم استیون هاوکینگ , بیماری استیون هاوکینگ , مرگ استیون هاوکینگ

قاشق سحرآمیز من

امیز از 9 سالگی به مدرسه رفت. «توان حرکتی نداشتم اما از همان 7سالگی برای درس خواندن آماده بودم. اگر از 9 سالگی مدرسه را شروع کردم تنها به این خاطر بود که آن زمان مدارس استثنایی مخصوص معلولان بسیار کم بود. وقتی به مدرسه معلولان رفتم، درس های مان هیچ تفاوتی با مدارس عادی نداشت همان کتاب ها را می خواندیم و همان امتحانات را می دادیم.»

10 سالگی امیر به قول خودش دوران تولد دوباره اش بود. امیر در 10 سالگی توانست اولین ایده ای که در ذهن داشت را عملی کند. او یک قاشق الکترونیکی اختراع کرد. «آن موقع نمی دانستم که یک دستگاه اختراع کرده ام، تصور می کردم این قاشق را حتما کسی قبل از من اختراع و ثبت کرده است. هرچند این قاشق را فقط به خاطر نیازم ساختم.»

امیر به دستانش اشاره می کند و می گوید: «این دست ها را می بینید، نمی توانم لرزش شان را کنترل کنم. غذاخوردن با این دست ها بسیار سخت است. قاشق به دست گرفتن، برای من کار سختی است. این بود که به این فکر افتادم که یک قاشق الکترونیکی اختراع کنم که به من غذا بدهد.

ساختار این قاشق، بسیار ساده است. قاشق روی یک بازوی الکتریکی سوار می شود که این بازوی الکتریکی مانند یک بیل مکانیکی کوچک، غذا را از درون ظرف بر می دارد و در دهانم می گذارد. با این دستگاه دیگر مشکل غذاخوردن ندارم و دیگر نیازی نیست کسی وقتش را تلف کند و به من غذا بدهد.»

امیر 10 سال بعد از اختراع قاشق الکتریکی و در دوران دانشگاه متوجه شد که دستگاهی که ساخته یک اختراع است و تا به حال کسی نتوانسته نمونه آن را بسازد.» این اولین اختراعم به حساب می آمد و به همین  خاطر پیشنهاد دوستان و خانواده ام، با خوشحالی رفتم و ثبتش کردم.»

ویلچر برقی استثنایی

بعد از ثبت اولین اختراع، امیر تشویق شد و بلافاصله بعد از یک ماه، ویلچر استثنایی اش را اختراع کرد: «ویلچرهای برقی توی بازار ،همه با یک سبک و یک طراحی ساخته می شود. طراح آن، درصد معلولیت معلولان را درنظر نمی گیرد. مثلا تنها یک ویلچر با یک طراحی، باری معلولان 20 تا 90 درصد در بازار موجود است. چند سال پیش در جشن تولدم، یکی اش را هدیه گرفتم. اما اصلا با آن راحت نبودم. چند روز ازش استفاده کردم و بعد کلافه ام کرد. کنارش گذاشتم و خودم دست به کار شدم.

استیون ویلیام هاوکینگ , زندگینامه استیون هاوکینگ , زندگی نامه استیون هاوکینگ

کاغذ و قلم را برداشتم و اول شکل ویلچر خواستنی ام را طراحی کردم. یک ویلچر کاملا جدید از آب درآمد، بعد با ساخت سیستم توربوشارژ و سوارکردن آن بر روی موتور محرک الکتریکی که خودم ساخته بودم، سرعت و قدرت ویلچر را چندبرابر کردم. این روزها بهترین ویلچر الکتریکی یک مارک فرانسوی است. اما ویلچری که من طراحی کردم هم قدرتمندتر است و هم راحت تر.

وقتی رفتم ویلچر کارخانه ای را که هدیه گرفته بودم بفروشم، صاحب مغازه که می گفت سال هاست در کار خرید و فروش این دستگاه هاست با دیدن ویلچر الکتریکی که من داشتم تعجب کرد. اولش تصور می کرد که نمونه پیشرفته این دستگاه به بازار آمده و او خبر ندارد. بعد که فهمید آن را خودم ساخته ام، دستگاه را تست کرد و گفت: «خارق العاده است تا به حال ویلچری با این کیفیت ندیده ام. حتی در بزرگترین و به روز ترین نمایشگاه های خارج از کشور.»

آلمانی ها را شگفت زده کردم!

امیر ویلچر خارق العاده اش را نیز به عنوان اختراع ثبت کرد. استعداد امیر در نوآوری و اختراع باعث شد که به این کار علاقه مند شود. او در 18 سالگی وارد دانشگاه شد و در آنجا هم اختراع پشت اختراع.

«علاقه زیادی به رشته ریاضی داشتم اما به خاطر معلولیتم تنها می توانستم رشته علوم انسانی را انتخاب کنم. در دانشگاه مدیریت دولتی خواندم. ترم دوم دانشگاه، ایده ای به ذهنم رسید که آن را عملی کردم.

هنوز هم بحث سرقت خودرو و سرقت از گاوصندوق ها بسیار داغ است. این موضوع برای جامعه جهانی یک معضل بزرگ است. برایم سوال بود که چطور تا به حال کسی نتوانسته یک قفل درست و درمان اختراع کند، قفلی که هیچ سارقی نتواند آن را باز کند. خیلی در اینترنت و مقاله ها جستجو کردم و متوجه شدم چنین قفلی تا به حال اختراع نشده و حتی پیشرفته ترین قفل ها را نیز سارقان توانسته اند باز کنند. این موضوع انگیزه ام را برای اختراع یک قفل هوشمند که کسی نتواند بازش کند بیشتر می کرد، قفلی که هیچ جوری باز نشود.»

امیر 6 ماه، شبانه روز تحقیق و تلاش کرد تا این که بالاخره توانست یک قفل عجیب و غریب بسازد.

او درباره ویژگی این قفل فوق هوشمند می گوید: «این سیستم را می توان روی هر قفلی سوار کرد. اگر کلید مجاز وارد شود قفل باز می شود. اما اگر غیرمجاز باشد قفل دوم فعال می شود و بعد از سارق فیلمبرداری شده و با 20 نفر تماس گرفته می شود و این درخواست غیرمجاز را مطرح می کند. بعد فیلم ثبت شده را به صاحبخانه می فرستد. قفل دوم هم به هیچ وجه باز نمی شود حتی صاحبخانه نیز نمی تواند آن را باز کند و فقط شرکت سازنده باید بیاید و آن را باز کند.»

امیر از این اختراعش بسیار خوشحال است و با افتخار می گوید: «کشور آلمان که بهترین قفل های جهان را می سازد به خاطر این قفل، برایم دعوتنامه فرستاد. ببنید چه کار کردم که آلمانی ها که خودشان در جهان بهترین هستند اختراعم را خواستند.» با این وجود، امیر هیچوقت حاضر نشد به آلمان برود. او می گوید: «کشورم را بیش از هر نقطه دیگری در جهان دوست دارم و حاضر نیستم لحظه ای آن را ترک کنم.»

منابع بیوگرافی استیون ها هاوکینگ , درباره استیون هاوکینگ , زن استیون هاوکینگ

من و اختراعات ریز و درشت

کفش هوشمند مجهز به هشدار ویبره ای برای ناشنوایان و نابینایان، عصای هوشمند نابینایان، عصای الکتریکی برای معلولان، شمع های الکتریکی که ماهیچه های شکم معلولان فلج مغزی را قوی می کند تا بتوانند بهتر صحبت کنند، برف پاک کن نانو و نامرئی اتومبیل که با نصب آن هیچ ماده ای روی شیشه دوام نمی آورد و به صورت اتوماتیک شیشه همیشه تمیز است، ساخت دستگاه ضدسرقت هوشمند مخصوص طلافروشی ها، دستبند ردیاب مخصوص آلزایمری ها و دهها اختراع ریز و درشت دیگر.

امیر در موردشان می گوید: «از خیر ثبت خیلی های شان گذشته ام! برای ثبت هر اختراع 500 هزار تومان باید هزینه کنم که برایم واقعا سنگین است.»

امیر 10 برابر اختراعاتش لوح و تقدیرنامه دارد که از موسسات و آدم های مختلف دریافت کرده است. او می گوید: «حتی سال گذشته همایشی برگزار شد تحت عنوان «امیر»! این همایش تنها برای من بود. کلی لوح و تقدیر نثارم کردند و بعدش هرکس رفت پی کار خودش! واقعا این لوح ها و این همایش ها دردی از من دوا نمی کنند. من دلم می خواهد این اختراعات به تولید انبوه برسد.

اگر این اتفاق بیفتد، می توانم بگویم خدمتی به مردم کشور کرده ام. اما افسوس که این اختراعات همه شان دارند گوشه این اتاق خاک می خورند حتی قفل هوشمند که آلمانی ها برای آن سر و دست می شکنند! هرکس حال و روزم را می بیند می گوید دست از این کار بکش اینها برای تو آب و نان نمی شود و هیچ نتیجه ای هم نخواهد داشت، این حرف دلسردم نمی کند اما این کاش به جای بزرگ کردن اسم من و همایش برگزار کردن با اسم من، کمی به این اختراعات توجه می شد.»

گفت و گوی ما با امیر دیگر تمام شده اما یک سوال ذهنم را حسابی مشغول کرده است. این که امیر با این که نمی تواند یک قاشق را به دست بگیرد چطور می تواند پیچ و مهره های یک دستگاه را سفت کند!؟ امیر در این باره می گوید: «طراحی اختراعات با من است اما وقتی می خواهم در مرحله نهایی آن را سر هم کنم، پدرم در این کار به من کمک می کند.»


ویدیو : استیون هاوکینگ ایرانی