احمدی نژاد شانسی ندارد : در هر حوزهای مجموعه فعالان حوزه در رفت و آمد با ...
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو تاثیرگذار حزب كارگزاران سازندگی است كه این روزها با عضویت در دو نهاد مهم شورای مشورتی و شورای راهبردی اصلاحطلبان در بطن فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان قرار دارد. شاید بتوان او را در میان اصلاحطلبانی قرار داد كه در مواجهه با بحرانهای انتخاباتی كمترین دغدغه را دارد.
میگوید هر قدر هم كه زمین بازی را محدود كنند باز ما در میدان خواهیم بود. این نگاه را هم محصول تجربه انتخابات ٩٢ میداند. به نظر میرسد اصلاحطلبان از انتخابات ٩٢ و مدلی كه در آن رقابت در پیش گرفتند راضیتر از آنی هستند كه بخواهند تغییری ایجاد كنند. حالا برای مجلس صریح و جدی میخواهند فرآیند انتخاب كاندیدا را به فعالان شهرستانی واگذار كنند و در تهران تنها سیاستگذاری كنند. او میخواهد كشور از وقایع سال ٨٨ عبور كند و در فضایی آرام جریانهای ریشهدار با هم به رقابت بپردازند اما میگوید عدهای در كشور نمیخواهند این اتفاق رخ دهد. آنقدر از حصول نتیجه مطمئن است كه نه چالشهای بیرونی مانند عدم احراز صلاحیت و نه چالشهای داخلی نظیر صداهای اختلافبرانگیز را در حدی نمیداند كه دستیابی به هدف منتفی شود. میگوید هر كس هم بخواهد درون جبهه اصلاحات خلاف رای كلی عمل كند آنقدر انسجام و اتحاد درونی وجود دارد كه او درونش حل شود.
مرعشی نگران جریان مقابل هم هست. میگوید دلش میخواهد آنها هم منسجم باشند و متحد وارد رقابت شوند. اما نشانههایی برای این اتحاد نمیبیند. احمدینژاد را به تبی تشبیه میكند كه كشور به دلیل اختلاف سیاسی دو جریان اصلی دچارش شد؛ تبی كه چهار سال تمدید و بالاخره تمام شد.
در فاصله ١٠ ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی فضای سیاسی كشور را چقدر انتخاباتی میدانید؟
به نظر من فضای كشور امروز فضای انتخاباتی نیست و در مجموع نسبت به نقطهای كه باید در آن قرار بگیریم عقب هستیم. آرایشهای سیاسی هنوز شكل نگرفته و در مورد نقش سیاسی دولت و نه نقش انتخاباتیاش باید كارهایی انجام شود. دولت در انتخابات قطعا باید بیطرف باشد چون مجری انتخابات است وی هر دولتی در انتخابات نقش سیاسی ایفا میكند تا بتواند پروژهای كه در انتخابات ریاستجمهوری شروع كرده به سرانجام برساند. هنوز جز در یكی دو صحبت كلی رییسجمهور و معاون اول كه در مورد انتخابات و اهمیت آن داشتهاند در واقع از دولت خبر قابل توجهی بیرون نیامده كه ببینیم نگاه دولت به انتخابات آتی چگونه است.
از سوی دیگر مسائلی بر فضای سیاسی ایران غلبه داشته كه این غلبه هنوز استمرار دارد و ناشی از اختلافات مربوط به انتخابات سال ٨٨ است. پیشبینی ما این بود كه بعد از انتخابات سال ٩٢ و مشاركت همه كسانی كه حتی منتقد نتایج انتخابات سال ٨٨ بودند این نوع نگاه رفع شود و در واقع كشور از ٨٨ عبور كرده باشد اما ظاهرا یك عدهای علاقهمندند كه كشور از ٨٨ عبور نكند و مدام آن سال را سال فتنه میگویند. البته ما هم آن سال را سال فتنه میدانیم اما از زاویه دیگری به آن نگاه میكنیم. ما سال ٨٨ را سال فتنه آقای احمدینژاد میدانیم. فتنهای درست شد كه در میان خانواده انقلاب شكاف ایجاد كرد و خودش هم كنار كشید. نهادهای مهمی مثل سپاه و قوه قضاییه را هم درگیر كرد و خودش را از صحنه كنار كشید. حرف ما این است كه تا كی میخواهند كشور در آن فضا بماند؟ به هر حال ماندن در یك مساله حكیمانه نیست. كشور باید از مسائل پیچیدهتر از این هم عبور كند.
این یك اختلاف نظر بود كه تمام شد. ما انتظار داشتیم عبور كرده باشیم اما از نوع رفتار نیروهای افراطی مثل برخوردی كه با آقای مطهری در شیراز شد هنوز به نظر میآید عدهای نمیخواهند كشور عبور كند. خود این موضوع بر انتخابات آینده سنگینی میكند. موضوع مهم دیگری هم هست و آن اینكه مردم تصمیم گرفتهاند از الگوی سال ٩٢ دوباره استفاده و تبعیت كنند.
برای این ادعا چه نشانههایی وجود دارد؟
من در تماسهایی كه با نیروهای سیاسی و اجتماعی در استانها و شهرستانها داشتهام برایم محسوس است كه حتی اگر عدهای نخواهند از ٨٨ عبور كنند مردم به ٩٢ نگاهشان پررنگتر است و الگوی ٩٢ را مناسبتر از ٨٨ میدانند و میخواهند كه به هر حال مشاركت كنند و نظارتشان را هر مقدار كه ممكن باشد اعمال كنند. با توجه به این اراده عمومی كه در ملت ایران برای مشاركت در انتخابات شكل گرفته من مطمئن هستم كه نتایج انتخابات خوب خواهد شد یعنی در مجلس آینده چه اصولگرایان میانهرو و چه اصلاحطلبان میانهرو دست بالا را داشته باشند حتما مجلسی با حضور پررنگ از دو جناح خواهیم داشت كه خالی از افراطیونی خواهد بود كه در مجلس فعلی نقش ویژهای برای خود تعریف كردهاند.
با این تفاسیر عرصه انتخابات را رقابت میان دو جریان اصلی و ریشهدار كشور میدانید؟
بله. به اعتقاد من میانهروهای اصلاحطلب و میانهروهای اصولگرا با هم رقابت خواهند كرد.
یعنی تندروها فضایی برای عرض اندام سیاسی ندارند؟
جامعه ما از نیروهای تندرو فاصله گرفته است.
جریان اصلاحات امروز نسبت به انتخابات كجا ایستاده است؟ آیا بر اساس زمانبندی استاندارد مطابق با برنامه پیش میروند؟
اصلاحطلبان خیلی جلو هستند به دلیل اینكه سازمانهای قدیمی گسترده و نهادهای موثر و احزاب نیرومند دارند. شورای هماهنگی ساز و كار خوبی دارد. حضور رییس دولت اصلاحات به عنوان كسی كه مقبولیت عمومی در این جریان دارد و توجه اصلاحطلبان به افكار عمومی مجموعه دلایلی است كه باعث میشود بگوییم ما مسیر ورود به انتخابات را به درستی طی میكنیم.
شما میفرمایید احزاب موثری در جریان اصلاحات حضور دارند در حالی كه دو حزب اصلی این جریان به محاق رفتهاند، اعتماد ملی فعالیت آنچنانی ندارد و تنها یكی دو حزب هستند كه خیلی جدی و تشكیلاتی كار میكنند. بر اساس چه نشانههایی میگویید احزاب در جریان اصلاحات موثر هستند؟
انجمن اسلامی مدرسان، انجمن اسلامی معلمان و تشكلهای قدرتمند دیگری هستند كه امروز فعالیت جدی دارند.
اثرگذاری سیاسی هم دارند؟
بله دارند. احزاب دیگری هم داریم كه ممكن است كمتر فعال باشند. یك واقعیتی ما در ایران داریم به عنوان جبهه اصلاحات كه انكار شدنی نیست. مهم نیست كه احزاب نقش كمرنگی دارند یا پررنگ. مجموعه اصلاحطلبان در ایران تعریف دارد. ما یك كل واحد داریم. شخصیتها در آن موثر هستند، احزاب نقش دارند و پایگاه اجتماعی مشخصی كه تا عمق روستاها این تقسیمبندی و تعریف گسترش پیدا كرده است. به لحاظ مفاهیم و خواستها هم معلوم است كه چه میخواهند. بدنه غیر سیاسی جامعه ایران هم به این كل واحد اعتماد دارند. در این جبهه حسن خمینی حضور اندیشهای دارد و جامعه آن را پذیرفته است. این كل، آقای هاشمی، رییس دولت اصلاحات، كاندیداهای انتخابات ٨٨، محمد رضا عارف، موسوی خوئینیها، عبدالله نوری و... را پوشش میدهد.
درون این جبهه هم پویایی داریم؟
بله. ممكن است در درونش یكی كمتر فعال باشد یكی بیشتر. اینها مربوط به درون این جبهه است اما این كل یك واقعیت است و حداقل نیمی از سیاست ایران را در اختیار دارد. این كل به افكار عمومی احترام میگذارد و خودش را با خواستههای عمومی هماهنگ كرده است. یكی از تفاوتهای جبهه اصلاحات و اصولگرایی همین است. اصولگرایان سراغ این میروند كه ارزشهایشان را به جامعه دیكته كنند. اصولگرایان فكر میكنند این جامعه است كه باید از آنها تبعیت كند اما اصلاحطلبان آنچه در جامعه به خواست عمومی تبدیل میشود پیگیری میكنند و با معیارهای خودشان به آن خواستهها جهت میدهند اما مقابله نمیكنند. حالا این جبههای كه با خواستههای مردم همراهی میكند تحت تاثیر خواسته عمومی مردم كه میخواهند در ادامه تغییرات سال ٩٢ تغییر جدیدی در مجلس آینده اعمال كنند دوباره فعال خواهد شد.
متناسب با این خواست عمومی جبهه اصلاحات چقدر فعال شده است؟
نهادهای مرتبط را ساختهایم. رابطانی برای استانها تعیین شده، آنها پیامها را به استانها رساندهاند و كارها در حال انجام است. چند سیاست راهبردی انتخاب شده كه محل هیچ اختلافی در درون جبهه اصلاحات نیست. مهمترین سیاست راهبردی این است كه نه در تهران و نه در مركز استان برای حوزههای انتخابیه تصمیمگیری نشود.
این اتفاق برای نخستین بار میافتد؟
همیشه سعی میكردیم همینطور باشد اما اینبار صراحت بیشتری داریم. در هر حوزهای مجموعه فعالان حوزه در رفت و آمد با قشرهای مختلف و در هماهنگی با خواست عمومی مردم كاندیدایشان را تعیین میكنند. در این استراتژی احزاب باید رقابتهایشان را در حوزه انتخابیه پیگیری كنند. هر حزبی كه هر كاندیدایی دارد باید فعالان سیاسی حوزه انتخابیه را قانع كند كه كاندیدای او در نهایت انتخاب شود. همه احزاب اصلاحطلب هم پذیرفتهاند كه این مدل فعالیت را انجام دهند.
پس دیگر كسی در تهران لابی نمیكند كه در لیست قرار گیرد؟
نه. تهران فقط سیاستگذاری میكند. استانها داوری و هدایت میكنند و در حوزههای انتخابیه تصمیمگیری میشود.
تضمینی هست كه این مكانیزم ختم به موفقیت شود؟
این شیوه خیلی راه خوبی است برای رسیدن به موفقیت.
در شهرستانها به این بلوغ سیاسی رسیدهایم؟
همیشه بچههای شهرستانها گلایه داشتند كه احزاب در تهران تصمیماتی خلاف خواست عمومی در حوزه انتخابیه میگیرند. اینبار تصمیم گرفتیم كار را به خودشان واگذار كنیم و احزاب هم پذیرفتهاند.
مساله بعدی آسیبهایی است كه در طول این فرآیند با آن مواجه میشویم. یك بخشی از این آسیبها در اختیار اصلاحطلبان نیست. تایید صلاحیتها، تریبونهای عمومی و... از این دست چالشها هستند. چالشها و اختلافاتی هم ممكن است در حوزههای انتخابیه برای اجماع روی افراد وجود داشته باشد. برای این دو تیپ چالش چه راهكارهایی اندیشیده شده است؟
اصلا قرار نیست اینبار بحث رد صلاحیتها دغدغه ما باشد. اینقدر در بدنه اصلاحطلبی و نیروهای اجتماعی حوزههای انتخابیه داوطلبان صاحب صلاحیت داریم كه اصلا از رد صلاحیت دغدغهای نداریم. موضوع دوم كه اهمیت دارد این است كه در استراتژیهای ملیمان ما اصلاحطلبان پذیرفتهایم در همان زمینی دست به بازی بزنیم كه شورای نگهبان به صورت محدود برای مانور سیاسی تشخیص میدهند، كافی است. این تجربه را از سال ٩٢ به دست آوردهایم. در آن سال اولویت ما رییس دولت اصلاحات بود.
ایشان به دلایلی كه معلوم بود نیامد، آقای هاشمی هم كه آمد به دلایلی كه معلوم بود، رد صلاحیت شد و مردم هم به دلایلی كه معلوم بود، دست به بازی در همان زمین محدود زدند. به نظر من امروز آقای جنتی از آن رفتار پشیمان است. البته من ایشان را ندیدهام كه از خودشان بپرسم اما به نظرم كسانی كه تصمیم گرفتند رییس دولت اصلاحات نیاید و آقای هاشمی هم اگر آمد رد صلاحیت شود آنها امروز خیلی دستاوردی نصیبشان نشده است. آقای روحانی سیاستهای همان دو نفر را پیگیری میكند، تازهنفس هم هست در خیلی از موارد نرمش آن دو بزرگوار را هم نشان نمیدهد. این یك تجربه ملی بود كه به ما نشان میدهد به عنوان اصلاحطلبان اولا با چهرههایی به میدان خواهیم رفت كه دلیلی ندارد رد صلاحیت شود.
دوما اگر شورای نگهبان نه بر اساس ضوابط قانونی بلكه بر اساس سلیقههای سیاسی دست به اقداماتی برای شكل دادن مجلسی از نوع مجلس هشتم و نهم زد ما در آن سبد باقیمانده دست به انتخاب خواهیم زد. ما در هر حال در انتخابات شركت میكنیم، با مردم همراه هستیم، تلاش میكنیم دولت را تقویت كنیم و به حداقلها هم قناعت خواهیم كرد.
با این استراتژی آیا این پیام منتقل نمیشود كه هر قدر خواستند جلو بیایند و ما هم در سنگرهای عقبتر نیروهایمان را آرایش میكنیم؟
نه. این شبهه پدید نمیآید. رفتار ما نشان میدهد ما در هر شرایطی امیدمان را از دست نمیدهیم و در هر شرایطی رقیب قدرتمند را از دستیابی به اهدافش منصرف میكنیم.
در كنار این موضوع تریبونهای عمومی هم هست كه عملا در اختیار جریان رقیب قرار گرفته است. فعالیت سیاسی و سلیقهای از طریق آن تریبونها نمیتواند مساله ساز باشد؟
آن تریبونها تا اینجا به نفع ما كار كردهاند. به هر حال دلیلی هست كه به ما فحش میدهند.
چالشهایی هم به عنوان چالشهای درون جریانی مطرح میشود. برای آنها چه برنامهای دارید؟
آن چالشها كاملا واقعی است و وجود دارد. طبیعت كار سیاسی هم همین است. تمام سعی شورای هماهنگی، شورای راهبردی و شورای مشورتی و شخصیتهای اصلاحطلب موثر این است كه چالشهای درون جبههای را مدیریت كنند. ما برای این چالشها وقت میگذاریم.
مهمترین چالش درون جریانی شما امروز چیست؟
ما دارای شخصیتهای فراوانی هستیم و همه هم علاقهمند به خدمت به مردم هستند اما قطعا هماهنگ میشوند.
استانیشدن انتخابات در مجموع به نفع اصلاحطلبان است؟
حتما همینطور است. استانی شدن انتخابات خیلی به ما كمك میكند. انتخابات استانی ما را در اتحاد درونی كمك میكند، چون دیگر اینگونه نیست كه هر كس پتانسیل رای آوری در شهرستان داشته باشد بگوید من میخواهم بیایم. اینبار یك لیست كلی به نام اصلاحطلبان باید شكل بگیرد. البته این میتواند به نفع جبهه اصولگرایی هم باشد اما با جدیتر شدن نقش لیستها در استانها به ما بیشتر كمك میشود.
در عین حال كه شورای راهبردی مجامع استانی را تشكیل میدهد به نظر میرسد شورای هماهنگی هم با تشكیل كمیته انتخابات مشغول فعالیت است. این دو فعالیت چگونه با هم هماهنگ میشوند؟
ما آنها را حل كردهایم و مسائل جدی نداریم. هركسی هم كه پیدا شود آنقدر جبهه متشكل و متحد است كه او هم نمیتواند نقش اختلاف برانگیزی داشته باشد و بلافاصله در جبهه حل میشود.
شما به عنوان یك فعال سیاسی اصلاحطلب باید ارزیابی دقیق و منصفانهای هم از رقیبتان داشته باشید. وضعیت رقیب را چگونه ارزیابی میكنید؟
جریان مقابل ما دارای پایگاه اجتماعی با انگیزهای است. جبهه اصولگرایی جبهه ریشهدار و تاریخی است اما مشكلش این است كه نقش آفرینی بزرگان این جبهه كم شده و یك مقدار جبهه پایداری و نیروهای افراطی گرداننده شدهاند. من همیشه تصورم این بوده كه دولت آقای روحانی نه فقط برای اصلاحطلبان كه برای اصولگرایان هم فرصتی را ایجاد كرده تا خود را بازسازی كنند. بالاخره آقای روحانی عضو موثر جامعه روحانیت مبارز بوده است. خاستگاهش اصولگرایی معتدل است.
اصولگرایان هنوز هم فرصت دارند كه از این شعارهای روحانی و فضایی كه او در سطح اجتماع ساخته جبهه خودشان را متحد كنند و با شعارهای نو به جامعه بازگردند. در جبهه اصولگرایی یك نكته وجود دارد و آن این است كه آنها به دلیل اینكه معمولا دسترسی به نهادهای حاكمیتی و حمایتهای آنان دارند احساس نیاز به مردم نمیكنند. این خطای بزرگی است. در تكامل سیاسی كشور شورای نگهبان در مقام یك داور بیطرف قرار میگیرد و اصولگرایان و اصلاحطلبان با هم رقابت میكنند. حالا اینكه یك دوره اصلاحطلبان رای بیاورند و دوره بعد اصولگرایان اصلا مسالهای نیست. ما باید با این نگاه كشور را اداره كنیم. سیاست كشور چارچوب میخواهد اینكه به بهانه فتنه و ساكت فتنه و سران فتنه رد صلاحیت كنند مساله كشور را حل نمیكند.
فكر میكنید در نهایت با یك رقیب منسجم روبهرو شوید؟
متاسفانه نه. ما خیلی دوست داریم كه این اتفاق بیفتد. قدرت ما به قدرت رقیب بستگی دارد به این معنا كه هر چه آنها قدرتمندتر وارد صحنه شوند ما هم قدرت بیشتری میگیریم اما امروز آثار روشنی از اتحاد اصولگرایان نمیبینیم.
دلیلش چیست؟
به نظر من باید در مورد اصولگرایان منتظر تصمیمات ماههای آینده آنان باشیم. نباید عجله كنیم.
برای احمدینژاد و جریان حامی او چه نقشی قایلید؟
احمدینژاد شانسی نخواهد داشت. او نه مخاطب دارد و نه پایگاه. سخنرانی اخیرش را ببینید. او مبتلا به همان حرفهایی است كه كشور را ١٠ سال پیش به آن مبتلا كرد. هنوز منتظر است امریكا فروبپاشد و خودش دنیا را اداره كند.
هیچ زمینهای برای بروز او نمیبینید؟
او جریان ریشه داری نداشت. در مقطعی از اختلافات سیاسی ایران استفاده كرد و دورهاش هم تمام شد و رفت. او تبی بود كه كشور به دلیل اختلاف جناحها دچارش شد. كشور تب كرد و بعد هم دورهاش تمام شد. من امیدوارم همانطور كه اصلاحطلبان با انسجام وارد میشوند اصولگرایان هم متحد و یكپارچه و با شعارهای اعتدالی وارد شوند.
دلیل عدم اتحاد امروزشان چیست؟
باید از خودشان پرسید و من نمیخواهم وارد آن شوم.
به هر حال باید تحلیل داشته باشید.
دارم اما قابل گفتن نیست.
جریان پایداری را چطور ارزیابی میكنید؟
خیلی جالب است كه احمدینژاد را بر كشور تحمیل كردهاند و مسوولیت آن را نمیپذیرند.
حتما مجلسی با حضور پررنگ از دو جناح خواهیم داشت كه خالی از افراطیون خواهد بود
برش ١
مهمترین سیاست راهبردی اصلاحطلبان این است كه نه در تهران و نه در مركز استان برای حوزههای انتخابیه تصمیمگیری نشود
اصولگرایان فكر میكنند این جامعه است كه باید از آنها تبعیت كند
اصلاحطلبان آنچه در جامعه به خواست عمومی تبدیل میشود را پیگیری میكنند
حیات و فعالیت جبهه اصلاحات در ایران واقعیتی انكار نشدنی است
جامعه ما از نیروهای تندرو فاصله گرفته است
مردم تصمیم گرفتهاند از الگوی سال ٩٢ دوباره استفاده و تبعیت كنند
مردم الگوی ٩٢ را مناسبتر از ٨٨ میدانند
حتما مجلسی با حضور پررنگ از دو جناح خواهیم داشت كه خالی از افراطیون خواهد بود
برش ٢
سخنرانی اخیر احمدینژاد نشان داد او هنوز منتظر است امریكا فروبپاشد و خودش دنیا را اداره كند
كسانی كه تصمیم گرفتند رییس دولت اصلاحات نیاید و آقای هاشمی هم اگر آمد
رد صلاحیت شود خیلی دستاوردی نصیبشان نشده است
روحانی سیاستهای همان دو نفر را پیگیری میكند، در خیلی از موارد هم نرمش آن دو بزرگوار را هم نشان نمیدهد
اینقدر در بدنه اصلاحطلبی و نیروهای اجتماعی حوزههای انتخابیه داوطلبان صاحب صلاحیت داریم كه اصلا از رد صلاحیت دغدغهای نداریم
همه احزاب اصلاحطلب پذیرفتهاند كه مدل فعلی را برای انتخابات درپیشگیرند
اخبار سیاسی - اعتماد
ویدیو : احمدی نژاد شانسی ندارد