آیا خواب خوشی پریشان شده است؟ : در روزهای گذشته عکس دلخراش جنازه یک کودک پناه‌جوی ...


در روزهای گذشته عکس دلخراش جنازه یک کودک پناه‌جوی غرق‌شده، دنیا را تکان داده است. هنوز نمی‌دانیم که آیا موج احساس و روشنگری که این عکس در دنیا برانگیخته، عملا باعث ایجاد تغییر محسوسی در روند فعلی می‌شود یا نه؟ ولی عکس کار خود را کرده است. روزنامه شرق: در روزهای گذشته عکس دلخراش جنازه یک کودک پناه‌جوی غرق‌شده، دنیا را تکان داده است. هنوز نمی‌دانیم که آیا موج احساس و روشنگری که این عکس در دنیا برانگیخته، عملا باعث ایجاد تغییر محسوسی در روند فعلی می‌شود یا نه؟ ولی عکس کار خود را کرده است.

این تأثیر فوق‌العاده تصویر است وگرنه روزانه اخبار فجیع‌تری در سطح وسیع منتشر می‌شود اما چنان که باید جدی گرفته نمی‌شود. درباره این عکس و روند غریبی که جهان دارد طی می‌کند، این‌روزها زیاد می‌نویسند.

 نکته اصلی این یادداشت اینها نیست، حتی مویه بر جانِ بی‌ارزش‌شده انسان در غربت هم نیست. نکته من یادآوری وظیفه اصلی رسانه و چالش با افرادی است که روشنگری را برنمی‌تابند. همه تغییرات اساسی در جهان به‌واسطه روشنگری اتفاق می‌افتد و روشنگری هم بدون کارکرد اصلی رسانه -که همان اطلاع‌رسانی بی‌دغدغه و بی‌کم‌وکاست است- ممکن نیست.

 رسانه در جنگ و همه رویارویی‌های بشری باید در خط مقدم باشد. این رویارویی‌ها فقط کارزار زدوخورد قدرت‌مداران نیست بلکه طرف دیگر آن مردمی ایستاده‌اند که با جان و مال خود، هزینه اصلی جنگ را می‌پردازند.

 حضور رسانه در جنگ، از حضور جنگ‌جویان در هر دو سو مهم‌تر است. دوم اینکه رسانه باید فساد را در زوایای تاریک روابط و عملکردها نشان دهد. هزینه اصلی این فساد را هم مردم می‌پردازند. حضور رسانه در اینجا چه‌بسا از حضور در میادین رسمی جنگی سخت‌تر است.

 سوم اینکه رسانه باید در دعواهای سیاسی و اقتصادی، واقعیات را از نمایش‌های ظاهری تفکیک و اصل موضوع را نشان دهد. اینجا هم مردم باید هزینه اصلی را بپردازند. بسته به موضوع و اهمیت این دعواها، حضور رسانه معمولا مزاحم تلقی می‌شود، بنابراین حضور یا استمرار حضور آنها دشوار است.

از همه نکات بالا مهم‌تر اینکه رسانه باید همواره در سویه حقوق شهروندان و نه اصحاب قدرت بایستد. تنها در این موارد است که یک رسانه واقعا کارکرد اصلی خود را بروز می‌دهد. عکس جنازه کودک غرق‌شده، به طور نمادین، بازتابی از همه کارکردهایی است که برشمرده شد.

این عکس، بخشی از کارزار نابرابر و به‌تباهی‌کشیده‌شده سیاسی در دنیا را نشان می‌دهد که مردم عادی و به‌ویژه کودکان قربانیان اصلی آن هستند. رسانه اگر رسانه باشد، باید هرروز از اخبار مشابه، به‌نوعی خبررسانی کند که عمق فاجعه به همین ترتیبی که در مورد این کودک نشان داده شده، به مخاطب منتقل شود.

 رسانه اگر رسانه باشد، باید به‌جای قرارگرفتن در نقطه سودازدگی و پرداختن به مسائل کم‌ارزش یا زرد و بی‌محتوا، در سمت بی‌پناهان بایستد و از حقوق عمومی دفاع کند. رسانه اگر رسانه باشد، باید ناهمواری راه را به جان بخرد و فساد و نابرابری و بی‌پناهی انسان را در دستور نخست کار خود قرار دهد.

 رسانه اگر واقعا می‌خواهد کارکرد واقعی رسانه‌ای داشته باشد، باید بداند کارش انتشار خبر است و نه بازماندن از انتشار آن به ‌هزاران بهانه. عکس جنازه این کودک، وقتی کار خود را می‌کند که خواب خوشی را پریشان کند. این خواب ‌خوش معمولا در سویه قدرت است.


ویدیو : آیا خواب خوشی پریشان شده است؟